۸۷٬۲۲۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[جواهر الکلام' به '[[جواهر الکلام (کتاب)') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:نذر.jpg|بیقاب|چپ]] | |||
'''نذر''' عمل [[ثواب|ثوابی]] است که شخص مکلف، بر عهده خود [[واجب]] میسازد و این امر برای خداست. از دیرباز در میان اقوام و ملل گذشته این عمل رواج داشته و بصور مختلف انجام میگرفته. در [[ایران باستان]] و در میان اعراب جاهلی، نذر و قربانی برای بتها و آتشکدهها وجود داشته و ریشههای خرافی فراوانی نیز داشته است. بیشترین مردم آن روز، برای رسیدن به آمال و آرزوهای خود، برای بتها و خدایان تقدیمی داشتهاند که گاهی همراه با نذر بوده است. | '''نذر''' عمل [[ثواب|ثوابی]] است که شخص مکلف، بر عهده خود [[واجب]] میسازد و این امر برای خداست. از دیرباز در میان اقوام و ملل گذشته این عمل رواج داشته و بصور مختلف انجام میگرفته. در [[ایران باستان]] و در میان اعراب جاهلی، نذر و [[ذبح و قربانی|قربانی]] برای بتها و آتشکدهها وجود داشته و ریشههای خرافی فراوانی نیز داشته است. بیشترین مردم آن روز، برای رسیدن به آمال و آرزوهای خود، برای بتها و خدایان تقدیمی داشتهاند که گاهی همراه با نذر بوده است. | ||
== فلسفه و تاریخچه نذر == | == فلسفه و تاریخچه نذر == | ||
خط ۷: | خط ۷: | ||
بنابراین، شخص با نذر کردن خود را ملزم و متعهد به کاری میکند که در اصل تکلیف و الزامی در برابر آن نداشته است؛ ولی همین که نذر کرد بر او لازم میشود براساس تعهد و الزام، عمل کند و التزام خویش را به شکل وفای به مفاد نذر نشان دهد. | بنابراین، شخص با نذر کردن خود را ملزم و متعهد به کاری میکند که در اصل تکلیف و الزامی در برابر آن نداشته است؛ ولی همین که نذر کرد بر او لازم میشود براساس تعهد و الزام، عمل کند و التزام خویش را به شکل وفای به مفاد نذر نشان دهد. | ||
[[علامه نجفی]] از بزرگ ترین فقیهان معاصر در کتاب ارزشمند [[جواهر الکلام (کتاب)]] در بیان اصطلاح فقهی آن میگوید که نذر التزام به انجام یا ترک عمل است به گونهای مخصوص<ref>refجواهر الکلام، ج35، ص356</ref>. | [[علامه نجفی]] از بزرگ ترین فقیهان معاصر در کتاب ارزشمند [[جواهر الکلام (کتاب)|جواهر الکلام]] در بیان اصطلاح فقهی آن میگوید که نذر التزام به انجام یا ترک عمل است به گونهای مخصوص<ref>refجواهر الکلام، ج35، ص356</ref>. | ||
به سخن دیگر، نذر اعم از انجام یا ترک کاری است که از نظر [[حکم شرعی]] انجام یا ترک دادن آن بر انسان لازم نیست، ولی شخص با اجرای صیغه نذر، آن را بر خودش [[واجب]] کند، بنابراین انجام یا ترک آن کار بر او واجب شرعی میشود و در صورت تخلف میبایست تبعات آن را مانند [[کفاره]] نذر بپردازد. | به سخن دیگر، نذر اعم از انجام یا ترک کاری است که از نظر [[حکم شرعی]] انجام یا ترک دادن آن بر انسان لازم نیست، ولی شخص با اجرای صیغه نذر، آن را بر خودش [[واجب]] کند، بنابراین انجام یا ترک آن کار بر او [[واجب|واجب شرعی]] میشود و در صورت تخلف میبایست تبعات آن را مانند [[کفاره]] نذر بپردازد. | ||
با نگاهی به گزارشهای قرآنی این معنا به دست میآید که نذر دارای پیشینه است و در میان اقوام پیش از اسلام نیز رواج داشته است. از جمله [[خداوند]] در آیه 35 [[سوره آل عمران]] گزارش میکند که همسر | با نگاهی به گزارشهای قرآنی این معنا به دست میآید که نذر دارای پیشینه است و در میان اقوام پیش از اسلام نیز رواج داشته است. از جمله [[خدا|خداوند]] در آیه 35 [[سوره آل عمران]] گزارش میکند که همسر عمران با خود نذر میکند تا فرزندش را برای خدمت در راه خدا آزاد کند و خداوند نذرش را پذیرفت و آن زن مومن، فرزندش [[حضرت مریم|مریم (سلام الله علیه)]] را به خدمت خانه خدا فرستاد. | ||
نذر از نظر [[حضرت مریم]] و [[یهودیان]]، امری مطلوب و معروف بوده و او و سایر یهودیان هم عصر وی به نذر اعتقاد داشته و براساس آن عمل میکردند. البته نذری که در آن عصر متداول بود، اشکال گوناگونی داشت که از آن جمله میتوان به نذر سکوت اشاره کرد<ref>مریم، آیه26</ref>. | نذر از نظر [[حضرت مریم]] و [[یهودیان]]، امری مطلوب و معروف بوده و او و سایر یهودیان هم عصر وی به نذر اعتقاد داشته و براساس آن عمل میکردند. البته نذری که در آن عصر متداول بود، اشکال گوناگونی داشت که از آن جمله میتوان به نذر سکوت اشاره کرد<ref>مریم، آیه26</ref>. | ||
در میان مردم [[جاهلیت]] و پیش از اسلام در [[جزیرة العرب|جزیره عربی]] نیز نذر متداول و رایج بود و شاید از همین جا بتوان دریافت که نذر از آیینهای [[دین حنیف]] ابراهیمی(علیهالسلام) بوده است که در جزیره عربی باقیمانده بود<ref> (بقره، آیه270)</ref>. | در میان مردم [[جاهلیت]] و پیش از اسلام در [[جزیرة العرب|جزیره عربی]] نیز نذر متداول و رایج بود و شاید از همین جا بتوان دریافت که نذر از آیینهای [[دین حنیف]] ابراهیمی (علیهالسلام) بوده است که در جزیره عربی باقیمانده بود<ref> (بقره، آیه270)</ref>. | ||
توسل جستن برای رفع بلا، دفع مصیبت و جلب منفعت در میان همه اقوام، وجود داشته است و هر کسی میکوشید تا فضل و رحمت و محبت الهی را به شکلی به سوی خود و جامعه ای جلب نماید. شاید بتوان گفت که برخی از احکام که [[حضرت یعقوب|حضرت یعقوب(علیهالسلام)]] برای رسیدن به مقاصد برخود واجب یا [[حرام]] کرده بود، از باب نذر بوده باشد. از این رو خداوند در تعرض به [[مسیحیان]] از احکام و قوانین الزامی سخن میگوید که مسیحیان به عنوان [[رهبانیت]] برای خود وضع کرده بودند تا با [[توسل]] به این احکام و قوانین در جلب فضل و عنایت الهی بکوشند. | توسل جستن برای رفع بلا، دفع مصیبت و جلب منفعت در میان همه اقوام، وجود داشته است و هر کسی میکوشید تا فضل و رحمت و محبت الهی را به شکلی به سوی خود و جامعه ای جلب نماید. شاید بتوان گفت که برخی از احکام که [[حضرت یعقوب|حضرت یعقوب (علیهالسلام)]] برای رسیدن به مقاصد برخود واجب یا [[حرام]] کرده بود، از باب نذر بوده باشد. از این رو خداوند در تعرض به [[مسیحیان]] از احکام و قوانین الزامی سخن میگوید که مسیحیان به عنوان [[رهبانیت]] برای خود وضع کرده بودند تا با [[توسل]] به این احکام و قوانین در جلب فضل و عنایت الهی بکوشند. | ||
آنان در یک فرآیند، رهبانیتی را پدید آوردند که بیرون از آموزههای معتدل وحیانی بود و ریاضتها و سختگیریهایی را برخود تحمیل کردند تا بتوانند روحانیت خویش را دو چندان سازند و از دنیا و تعلقات آن بیرون روند. این رهبانیت هر چند که براساس آموزههای وحیانی نیست؛ چرا که با فطرت و طبیعت ذاتی انسان در تضاد است، ولی از آن جایی که امری ارادی بود که شخص به اختیار خود انتخاب میکرد و انجام میداد، مورد تایید قرار میگیرد، ولی هرگز به عنوان یک قانون شرعی، تایید و امضا نمیشود تا فراگیر و اجباری گردد<ref>حدید، آیه27</ref>. | آنان در یک فرآیند، رهبانیتی را پدید آوردند که بیرون از آموزههای معتدل وحیانی بود و ریاضتها و سختگیریهایی را برخود تحمیل کردند تا بتوانند روحانیت خویش را دو چندان سازند و از دنیا و تعلقات آن بیرون روند. این رهبانیت هر چند که براساس آموزههای وحیانی نیست؛ چرا که با فطرت و طبیعت ذاتی انسان در تضاد است، ولی از آن جایی که امری ارادی بود که شخص به اختیار خود انتخاب میکرد و انجام میداد، مورد تایید قرار میگیرد، ولی هرگز به عنوان یک قانون شرعی، تایید و امضا نمیشود تا فراگیر و اجباری گردد<ref>حدید، آیه27</ref>. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
از گزارشهای قرآنی درباره چرایی نذر کردن به دست میآید که مردم برای دست یابی به اهداف گوناگونی نذر میکردند و انگیزههای چندی، آنان را به این عمل میکشاند. از جمله از آیه 26 [[سوره مریم]] میتوان دریافت که برای رهایی و فرار از تنگناهای اجتماعی از نذر بهره گرفته میشده است. همچنین از آیه 7 [[سوره انسان]] این معنا به دست میآید که اشخاص برای شفای بیماران و درمان آنان به نذر متوسل میشدند. | از گزارشهای قرآنی درباره چرایی نذر کردن به دست میآید که مردم برای دست یابی به اهداف گوناگونی نذر میکردند و انگیزههای چندی، آنان را به این عمل میکشاند. از جمله از آیه 26 [[سوره مریم]] میتوان دریافت که برای رهایی و فرار از تنگناهای اجتماعی از نذر بهره گرفته میشده است. همچنین از آیه 7 [[سوره انسان]] این معنا به دست میآید که اشخاص برای شفای بیماران و درمان آنان به نذر متوسل میشدند. | ||
در [[روایات]] درباره شان نزول سوره انسان آمده است که امیرمومنان [[علی بن | در [[روایات]] درباره شان نزول سوره انسان آمده است که امیرمومنان [[علی بن ابیطالب|علی (علیهالسلام)]] و [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه (سلام الله علیه)]] و [[فضه]] برای شفای بیماری [[حسن بن علی (مجتبی)|حسن (علیهالسلام)]] و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|حسین (علیهالسلام)]] به پیشنهاد [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر(صلی الله علیه)]] نذر [[روزه]] کردند<ref>تفسیر کبیر، فخر رازی، ج 10، ص 746، مجمع البیان، ج 9 و 10، ص 611؛ انوار التنزیل، بیضاوی، ج 4، ص 674؛ الکشاف، زمخشری، ج 4، ص 670</ref>. | ||
[[جعفر بن محمد ( | [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق(علیهالسلام)]] در روایتی که در شان نزول همین آیه «یوفون بالنذر» از آن حضرت صادر شده، فرموده است: هنگامی که امام حسن (علیهالسلام) و امام حسین (علیهالسلام) مریض بودند، روزی پیامبر خدا (صلی الله علیه) به ملاقات آنها آمد و به علی (علیهالسلام) فرمود: خوب است جهت سلامتی فرزندانت نذر نمایی. علی (علیهالسلام) فرمود: من نذر میکنم، چنانچه این دو بهبود یابند، سه روز را به جهت تشکر از خداوند روزه بدارم. سپس فاطمه (سلام الله علیه) و همچنین فضه که کنیز آنها بود، همین نذر را تکرار نمودند و خدای متعال لباس عافیت را به اندام آن دو امام پوشاند و ایشان نیز روزه گرفتند<ref>میزان الحکمه، ج 10، ص 48</ref>. با توجه به این روایت میتوان دریافت که روزه گرفتن پس از بهبودی بوده است و امام حسن (علیهالسلام) و امام حسین (علیهالسلام) نیز روزه گرفتند که داستان اطعام ایشان به فقیر و مسکین و اسیر در [[سوره انسان]] بیان شده است. | ||
== تعریف نذر == | == تعریف نذر == | ||
نذر آن است که [[انسان]] متعهد شود برای خدا کاری از کارهای خیر را انجام دهد، یا کاری را که ترکش نیکو است، ترک نماید<ref> مکارم شیرازی، ناصر، رسالة توضیح المسائل، ص 445، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب(علیهالسلام)، قم، چاپ دوم، 1424ق.</ref>. | |||
نذر آن است که انسان متعهد شود برای خدا کاری از کارهای خیر را انجام دهد، یا کاری را که ترکش نیکو است، ترک نماید<ref> مکارم شیرازی، ناصر، رسالة توضیح المسائل، ص 445، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب(علیهالسلام)، قم، چاپ دوم، 1424ق.</ref>. | |||
== اقسام نذر == | == اقسام نذر == | ||
نذر مشروط یا «نذر شکر» است مانند اینکه انسان میگوید: «اگر مریض من شفا یافت بر عهده من است برای خدا فلان کار را انجام دهم». | === نذر مشروط === | ||
نذر مشروط یا «نذر شکر» است مانند اینکه انسان میگوید: «اگر مریض من [[شفا]] یافت بر عهده من است برای خدا فلان کار را انجام دهم». | |||
یا «نذر زجر» است مانند اینکه میگوید: «اگر مرتکب فلان کار بد شدم بر عهده من باشد برای خدا فلان کار خیر را انجام دهم». | یا «نذر زجر» است مانند اینکه میگوید: «اگر مرتکب فلان کار بد شدم بر عهده من باشد برای خدا فلان کار خیر را انجام دهم». | ||
=== نذر مطلق === | |||
آن است که انسان بدون هیچ قید و شرطی بگوید نذر میکنم برای خدا، - یا برای خدا است - بر عهده من باشد فلان کار خیر را انجام دهم یا فلان کار شر را ترک کنم<ref> همان.</ref>. | آن است که انسان بدون هیچ قید و شرطی بگوید نذر میکنم برای خدا، - یا برای خدا است - بر عهده من باشد فلان کار خیر را انجام دهم یا فلان کار شر را ترک کنم<ref> همان.</ref>. | ||
== ارکان نذر == | == ارکان نذر == | ||
ارکان نذر سه چیز | ارکان نذر سه چیز است: | ||
# ناذر (نذر کننده) | # ناذر (نذر کننده)؛ | ||
# صیغه | # صیغه نذر؛ | ||
# متعلق نذر (ملتزم به)<ref>حلّى، علامه، حسن بن یوسف بن مطهر اسدى، إرشاد الأذهان إلى أحکام الإیمان، محقق و مصحح: فارس حسون، ج 2، ص 90، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ اول، 1410 ق.</ref>. | # متعلق نذر (ملتزم به)<ref>حلّى، علامه، حسن بن یوسف بن مطهر اسدى، إرشاد الأذهان إلى أحکام الإیمان، محقق و مصحح: فارس حسون، ج 2، ص 90، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ اول، 1410 ق.</ref>. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۴: | ||
== شرایط نذر کنند == | == شرایط نذر کنند == | ||
# | # بلوغ؛ | ||
# | # عقل؛ | ||
# اختیار | # اختیار | ||
# | # قصد؛ | ||
# انتفاء حجر در متعلق نذر<ref>امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج 2، ص 117، مؤسسه مطبوعات دار العلم، قم، چاپ اول، بیتا؛ گلپایگانى، صافی، لطف الله، هدایة العباد، ج 2، ص 247، دار القرآن الکریم، قم، چاپ اول، 1416 ق؛ خراسانى، وحید، حسین، منهاج الصالحین، ج 3، ص 361، مدرسه امام باقر(علیهالسلام)، قم، چاپ پنجم، 1428 ق.</ref>. | # انتفاء حجر در متعلق نذر<ref>امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج 2، ص 117، مؤسسه مطبوعات دار العلم، قم، چاپ اول، بیتا؛ گلپایگانى، صافی، لطف الله، هدایة العباد، ج 2، ص 247، دار القرآن الکریم، قم، چاپ اول، 1416 ق؛ خراسانى، وحید، حسین، منهاج الصالحین، ج 3، ص 361، مدرسه امام باقر(علیهالسلام)، قم، چاپ پنجم، 1428 ق.</ref>. | ||
برخی از [[فقها]]، [[اسلام]] و حریت<ref> برده و کنیز نباشد.</ref> را نیز از شرایط نذر کننده قرار دادهاند<ref>عاملى، شهید ثانى، زین الدین بن على، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، شارح: کلانتر، سید محمد، ج 3، ص 35، کتابفروشى داورى، قم، چاپ اول، 1410 ق. </ref>. | برخی از [[فقیه|فقها]]، [[اسلام]] و حریت<ref> برده و کنیز نباشد.</ref> را نیز از شرایط نذر کننده قرار دادهاند<ref>عاملى، شهید ثانى، زین الدین بن على، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، شارح: کلانتر، سید محمد، ج 3، ص 35، کتابفروشى داورى، قم، چاپ اول، 1410 ق. </ref>. | ||
بنابراین، نذر بچه اگرچه ممیز باشد و به ده سال رسیده باشد، همچنین نذر دیوانه حتی اگر دیوانه ادواری باشد در زمان دیوانگیش و نذر انسان مست و یا عصبانی به گونهای که قصد از او زایل شود، همچنین نذر سفیه و محجور در امور مالی منعقد نمیشود و صحیح نیست. البته نذر محجور در آن مالی که حقطلبکارها به آن تعلق گرفته منعقد نمیشود، ولی در اموال دیگر، صحیح است<ref> تحریر الوسیلة، همان؛ هدایة العباد، همان؛ خراسانى، وحید، حسین، منهاج الصالحین، همان.</ref>. | بنابراین، نذر بچه اگرچه ممیز باشد و به ده سال رسیده باشد، همچنین نذر دیوانه حتی اگر دیوانه ادواری باشد در زمان دیوانگیش و نذر انسان مست و یا عصبانی به گونهای که قصد از او زایل شود، همچنین نذر سفیه و محجور در امور مالی منعقد نمیشود و صحیح نیست. البته نذر محجور در آن مالی که حقطلبکارها به آن تعلق گرفته منعقد نمیشود، ولی در اموال دیگر، صحیح است<ref> تحریر الوسیلة، همان؛ هدایة العباد، همان؛ خراسانى، وحید، حسین، منهاج الصالحین، همان.</ref>. | ||
همچنین نذر عبد و کافر منعقد نمیشود، مگر اینکه در عبد، قبل از واقع شدن نذر، مولا اجازه بدهد یا عبد، قبل از انحلال عقد نذر توسط مولا، آزاد شود و همچنین اگر [[کافر]]، [[مسلمان]] شود [[مستحب]] است به نذرش وفا کند<ref> الروضة البهیة، ج 3، ص 35 – 36.</ref>. | همچنین نذر عبد و کافر منعقد نمیشود، مگر اینکه در عبد، قبل از واقع شدن نذر، مولا اجازه بدهد یا عبد، قبل از انحلال عقد نذر توسط مولا، آزاد شود و همچنین اگر [[کافر]]، [[مسلمان]] شود [[مستحب]] است به نذرش وفا کند<ref> الروضة البهیة، ج 3، ص 35 – 36.</ref>. | ||
== صیغه نذر == | == صیغه نذر == | ||
صیغۀ نذر این چنین است: «للّه علیّ هکذا»، و منظور از هکذا آن است که: «آنچه را مىخواهد که نذر کند بعد از «للّه علیّ» بگوید<ref>بهبهانی کرمانشاهی، آقا محمد علی، مقامع الفضل، ج 1، ص 346، مؤسسه علامه مجدد وحید بهبهانی، قم، چاپ اول، 1421ق.</ref>. مثلاً بگوید: «ان شفى اللّه مریضى فللّه على صوم یوم»؛ یعنى اگر [[خداوند]] مریض مرا [[شفا]] بدهد یک روز، [[روزه]] بر گردن و عهده من باشد<ref>اصفهانی (مجلسی اول)، محمد تقی، یک دوره فقه کامل فارسی، ص 172، مؤسسه و انتشارات فراهانی، تهران، چاپ اول، 1400ق.</ref>. | صیغۀ نذر این چنین است: «للّه علیّ هکذا»، و منظور از هکذا آن است که: «آنچه را مىخواهد که نذر کند بعد از «للّه علیّ» بگوید<ref>بهبهانی کرمانشاهی، آقا محمد علی، مقامع الفضل، ج 1، ص 346، مؤسسه علامه مجدد وحید بهبهانی، قم، چاپ اول، 1421ق.</ref>. مثلاً بگوید: «ان شفى اللّه مریضى فللّه على صوم یوم»؛ یعنى اگر [[خدا|خداوند]] مریض مرا [[شفا]] بدهد یک روز، [[روزه]] بر گردن و عهده من باشد<ref>اصفهانی (مجلسی اول)، محمد تقی، یک دوره فقه کامل فارسی، ص 172، مؤسسه و انتشارات فراهانی، تهران، چاپ اول، 1400ق.</ref>. | ||
گفتنی است؛ لازم نیست صیغه نذر به عربى خوانده شود، بلکه به فارسی هم کفایت میکند، پس اگر گفته شود: «چنانچه مریض من خوب شود، براى خدا بر من است که ده تومان به فقیر بدهم یا یک روز روزه بگیرم»، نذر، صحیح است. البته باید «براى خدا»<ref>یا هر لفظی که در زبانهای غیر فارسی معنای «لله» را برساند.</ref> به زبان گفته شود و قصد آن در دل کافى نیست<ref> فاضل لنکرانى، محمد، رساله توضیح المسائل، ص 483، قم، چاپ صد و چهاردهم، 1426 ق.</ref>. | گفتنی است؛ لازم نیست صیغه نذر به عربى خوانده شود، بلکه به فارسی هم کفایت میکند، پس اگر گفته شود: «چنانچه مریض من خوب شود، براى خدا بر من است که ده تومان به فقیر بدهم یا یک روز روزه بگیرم»، نذر، صحیح است. البته باید «براى خدا»<ref>یا هر لفظی که در زبانهای غیر فارسی معنای «لله» را برساند.</ref> به زبان گفته شود و قصد آن در دل کافى نیست<ref> فاضل لنکرانى، محمد، رساله توضیح المسائل، ص 483، قم، چاپ صد و چهاردهم، 1426 ق.</ref>. | ||
== متعلق نذر یا «ملتزم به» و شرایط آن == | == متعلق نذر یا «ملتزم به» و شرایط آن == | ||
مراد از «متعلق نذر» یا «منذور به» یا «ملتزم به»، آن چیزی است که نذر کننده متعهد میشود | مراد از «متعلق نذر» یا «منذور به» یا «ملتزم به»، آن چیزی است که نذر کننده متعهد میشود آن را برای خدا انجام دهد یا ترک نماید. | ||
== شرایط متعلق نذر == | == شرایط متعلق نذر == | ||
# متعلق نذر یا باید از چیزهای باشد که نیاز به [[قصد قربت]] داشته باشد؛ یعنی [[واجب]] یا [[مستحب]] باشد. و یا امر مباحی<ref>البته برخی از این مباحات به جهت برتری که دارند مستحب شمرده میشوند اما نیاز به قصد قربت ندارند؛ مانند خوردن آب برای رفع عطش جهت انجام نماز.</ref> باشد که دارای رجحان و برتری در دین یا دنیا باشد. بنابراین، امر حرام یا حتی مکروه نمیتواند متعلق نذر قرار گیرد<ref> الروضة البهیة، ج 3، ص 41 - 43.</ref>. | # متعلق نذر یا باید از چیزهای باشد که نیاز به [[قصد قربت]] داشته باشد؛ یعنی [[واجب]] یا [[مستحب]] باشد. و یا امر مباحی<ref>البته برخی از این مباحات به جهت برتری که دارند مستحب شمرده میشوند اما نیاز به قصد قربت ندارند؛ مانند خوردن آب برای رفع عطش جهت انجام [[نماز]].</ref> باشد که دارای رجحان و برتری در دین یا دنیا باشد. بنابراین، امر حرام یا حتی مکروه نمیتواند متعلق نذر قرار گیرد<ref> الروضة البهیة، ج 3، ص 41 - 43.</ref>. | ||
# مقصود و مورد اراده باشد. | # مقصود و مورد اراده باشد. | ||
# تحت قدرت نذر کننده باشد؛ یعنی متعلق نذر به گونهای باشد که بر حسب عادت و معمول، نذر کننده بتواند هنگام رسیدن وقتش | # تحت قدرت نذر کننده باشد؛ یعنی متعلق نذر به گونهای باشد که بر حسب عادت و معمول، نذر کننده بتواند هنگام رسیدن وقتش آن را انجام دهد، هر چند اگر زمان انعقاد نذر قدرت بر انجامش نداشته باشد<ref> إرشاد الأذهان إلى أحکام الإیمان، ج 2، ص 90.</ref>. | ||
پس در مورد سؤال مطرح شده باید گفت: «نذر در زمان قبل از بلوغ منعقد نمیشود و صحیح نیست؛ چون یکی از شرایط صحت و انعقاد نذر، بالغ بودن نذر کننده است». | پس در مورد سؤال مطرح شده باید گفت: «نذر در زمان قبل از بلوغ منعقد نمیشود و صحیح نیست؛ چون یکی از شرایط صحت و انعقاد نذر، بالغ بودن نذر کننده است». | ||
== جستارهای وابسته == | |||
* [[واجب]] | |||
* [[توسل]] | |||
* [[حرام]] | |||
* [[حلال]] | |||
== پانویس == | == پانویس == |