confirmed، مدیران
۳۷٬۴۵۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
در این زمان هویتی جعلی به عنوان یک بازرگان سوری که از آرژانتین به کشور خود بازمی گردد برای او تهیه شد. برای واقعی جلوه دادن این داستان او به [[آرژانتین]] سفر کرد. | در این زمان هویتی جعلی به عنوان یک بازرگان سوری که از آرژانتین به کشور خود بازمی گردد برای او تهیه شد. برای واقعی جلوه دادن این داستان او به [[آرژانتین]] سفر کرد. | ||
== شروع | == شروع جاسوسی در سوریه == | ||
در ۱۰ ژانویه ۱۹۶۲، «کامل امین ثابت» (نام جدید کوهن) سوار کشتی توریستی شد که از شهر جنوای [[ایتالیا]] حرکت کرد و در [[اسکندریه]] لنگر انداخت و سرانجام به بندر [[بیروت]] رسید. | در ۱۰ ژانویه ۱۹۶۲، «کامل امین ثابت» (نام جدید کوهن) سوار کشتی توریستی شد که از شهر جنوای [[ایتالیا]] حرکت کرد و در [[اسکندریه]] لنگر انداخت و سرانجام به بندر [[بیروت]] رسید. | ||
در کشتی، الی کوهن با «[[مجید شیخ الارض]]» (Majeed Sheikh al-Ard) دیدار کرد - شخصیتی که وی را در طول سه سال اقامت در [[دمشق]] همراهی میکرد. الارض مردی دنیادیده بود. او به بسیاری از زبانها صحبت میکرد و به زبان آلمانی هم تسلط داشت. این دو در عرشه کشتی با یکدیگر روبرو شدند و با یکدیگر گفتوگو کردند. کوهن بهعنوان یک تاجر ثروتمند، به دنبال سرمایه گذاری در سرمایههای موروثی، ابراز تمایل کرد تا امکان تجارت در زادگاهش سوریه را بررسی کند. مجید شیخ الارض پیشنهاد کرد که کوهن پس از پیاده شدن در بیروت در سفری از بیروت به دمشق با او همراه شود. الارض، کوهن را دعوت کرد تا با اتومبیل جدید خود با او سفر کند و پس از یک روز استراحت در بیروت، این دو به گذرگاه مرزی بین [[لبنان]] و [[سوریه]] راه یافتند. | در کشتی، الی کوهن با «[[مجید شیخ الارض]]» (Majeed Sheikh al-Ard) دیدار کرد - شخصیتی که وی را در طول سه سال اقامت در [[دمشق]] همراهی میکرد. الارض مردی دنیادیده بود. او به بسیاری از زبانها صحبت میکرد و به زبان آلمانی هم تسلط داشت. این دو در عرشه کشتی با یکدیگر روبرو شدند و با یکدیگر گفتوگو کردند. کوهن بهعنوان یک تاجر ثروتمند، به دنبال سرمایه گذاری در سرمایههای موروثی، ابراز تمایل کرد تا امکان تجارت در زادگاهش سوریه را بررسی کند. مجید شیخ الارض پیشنهاد کرد که کوهن پس از پیاده شدن در بیروت در سفری از بیروت به دمشق با او همراه شود. الارض، کوهن را دعوت کرد تا با اتومبیل جدید خود با او سفر کند و پس از یک روز استراحت در بیروت، این دو به گذرگاه مرزی بین [[لبنان]] و [[سوریه]] راه یافتند. | ||
طبق اسناد اطلاعاتی [[ایالات متحده آمریکا|آمریکا]]، مجید شیخ الارض از سال ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۹ یک خبرچین آمریکایی ها بود. مجید شیخ الارض به کوهن توضیح داد که او تعدادی دوست دارد که میتوانند با چند صد لیره سوریه عبور امن از مرز را برایش ترتیب دهند. مجید شیخ الارض مبلغ ۴۰۰ لیره سوریه از کوهن گرفت و با دوست خود، یک فرد امنیتی سوریه منتظر آنها در گذرگاه مرزی تماس گرفت. یکی دیگر از دوستان الارض مسئول گمرک در گذرگاه مرزی بود. هنگامی که '''کامل امین ثابت (الی کوهن)''' در گذرگاه مرزی نشسته و قهوه مینوشید، دوستان مجید شیخ الارض کیسههای حاوی تجهیزات جاسوسی را که کوهن از [[رژیم صهیونیستی|اسرائیل]] با خود آورده بود، جابجا می کردند. اینگونه بود که الی کوهن بدون آنکه جست و جوی وسایل شخصی خود را انجام دهد، وارد دمشق شد. | طبق اسناد اطلاعاتی [[ایالات متحده آمریکا|آمریکا]]، مجید شیخ الارض از سال ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۹ یک خبرچین آمریکایی ها بود. مجید شیخ الارض به کوهن توضیح داد که او تعدادی دوست دارد که میتوانند با چند صد لیره سوریه عبور امن از مرز را برایش ترتیب دهند. مجید شیخ الارض مبلغ ۴۰۰ لیره سوریه از کوهن گرفت و با دوست خود، یک فرد امنیتی سوریه منتظر آنها در گذرگاه مرزی تماس گرفت. یکی دیگر از دوستان الارض مسئول گمرک در گذرگاه مرزی بود. هنگامی که '''کامل امین ثابت (الی کوهن)''' در گذرگاه مرزی نشسته و قهوه مینوشید، دوستان مجید شیخ الارض کیسههای حاوی تجهیزات جاسوسی را که کوهن از [[رژیم صهیونیستی|اسرائیل]] با خود آورده بود، جابجا می کردند. اینگونه بود که الی کوهن بدون آنکه جست و جوی وسایل شخصی خود را انجام دهد، وارد دمشق شد. |