۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
==دلیل اعتزال== | ==دلیل اعتزال== | ||
علت اعتزال را میتوان به دلیل شیوع تفکرات افراطی [[ | علت اعتزال را میتوان به دلیل شیوع تفکرات افراطی [[اهل حدیث]] در میان [[اهلسنت|اهل سنت]] و آسیبهای آن دانست که موجب شد تا متفکران اهل سنت را به سمت پر رنگ شدن مباحث عقلی و در نهایت تاسیس مکتبی جدا از مکاتب دیگر سوق دهد. | ||
==ویژگی مهم مکتب معتزله== | ==ویژگی مهم مکتب معتزله== | ||
از ویژگیهای مهم این مکتب، دفاع از قدرت، اراده و اختیار انسان بدون دخالت فاعل دیگر است. | از ویژگیهای مهم این مکتب، دفاع از قدرت، اراده و اختیار انسان بدون دخالت فاعل دیگر است. | ||
معتزلیان از همان ابتدا [[عدلیه]] یا اصحاب العدل نامیده شدند. آنها بندگان را درباره اعمالشان، فاعلمختار مىدانستند. به همین دلیل، به [[قَدَریه]] نیز مشهور شدند. یکی از اصول مورد بحث مسلمانان صدر اسلام، اصلی به نام [[منزلة بینالمنزلتین]] است که معتزله آن را مطرح کردند. طرح این اصل به دنبال دو عقیده متضاد بود که قبلًا در جهان اسلام راجع به [[کفر]] و [[ایمان]] فسّاق پدید آمده بود. [[خوارج]] برای اولینبار این عقیده را مطرح کردند که مرتکبان گناه کبیره کافرند. در برابر خوارج، گروهی به نام [[مرجئه]] پدید آمدند و معتقد بودند که چون عقیده و ایمان امری قلبی است، بنابراین، ارتکاب فسق و گناه کبیره، موجب کفر نخواهد شد. پس مانعی ندارد که شخص ایمان داشته باشد و همزمان از وی گناه کبیره نیز سر بزند، چون ایمان امری قلبی است. جدای از آن دو گروه، گروه دیگری به نام [[معتزله]] به وجود آمدند که عقیده میانهای داشتند و میگفتند که مرتکب کبیره نه مؤمن است و نه کافر، بلکه در برزخی به نام منزلة بین المنزلتین قرار میگیرد.<ref>مطهری مرتضی، مجموعه آثار، نشر صدرا، سال 1389 شمسی، ج 3 ص 76 و 77 با تصرف در عبارت.</ref> | معتزلیان از همان ابتدا [[عدلیه]] یا اصحاب العدل نامیده شدند. آنها بندگان را درباره اعمالشان، فاعلمختار مىدانستند. به همین دلیل، به [[قدریه|قَدَریه]] نیز مشهور شدند. یکی از اصول مورد بحث مسلمانان صدر اسلام، اصلی به نام [[منزلة بینالمنزلتین]] است که معتزله آن را مطرح کردند. طرح این اصل به دنبال دو عقیده متضاد بود که قبلًا در جهان اسلام راجع به [[کفر]] و [[ایمان]] فسّاق پدید آمده بود. [[خوارج]] برای اولینبار این عقیده را مطرح کردند که مرتکبان گناه کبیره کافرند. در برابر خوارج، گروهی به نام [[مرجئه]] پدید آمدند و معتقد بودند که چون عقیده و ایمان امری قلبی است، بنابراین، ارتکاب فسق و گناه کبیره، موجب کفر نخواهد شد. پس مانعی ندارد که شخص ایمان داشته باشد و همزمان از وی گناه کبیره نیز سر بزند، چون ایمان امری قلبی است. جدای از آن دو گروه، گروه دیگری به نام [[معتزله]] به وجود آمدند که عقیده میانهای داشتند و میگفتند که مرتکب کبیره نه مؤمن است و نه کافر، بلکه در برزخی به نام منزلة بین المنزلتین قرار میگیرد.<ref>مطهری مرتضی، مجموعه آثار، نشر صدرا، سال 1389 شمسی، ج 3 ص 76 و 77 با تصرف در عبارت.</ref> | ||
== دلیل نامگذاری == | == دلیل نامگذاری == | ||
معروف است اولین شخصی که عقیده «منزلة بین المنزلتین» را ابراز کرد، [[واصل بن عطاء]] شاگرد [[حسن بصری]] بود. روزی واصل در محضر استادش نشسته بود که مسئله مورد اختلاف خوارج و مرجئه مورد بحث قرار گرفت. قبل از آنکه حسن بصری پاسخ بدهد، واصل گفت به عقیده من اهل کبائر فاسقاند نه کافر. سپس از جمعیت جدا شد (بنا بر نقلی حسن بصری او را اخراج کرد) و همراه با پیروانش در گوشهای به تبلیغ عقیده خود پرداخت و شاگرد و برادر زنش عمرو بن عبید نیز به او ملحق شد. در این لحظه حسن بصری گفت: اعتزل عنّا واصل یعنی واصل از ما کنارهگیری کرد و نیز مردم گفتند: اعتزلا قول الامّة یعنی واصل و عمرو بن عبید از اجماع امّت جدا شدند (و قول سومی اختراع کردند.)<ref>مطهری مرتضی، مجموعه آثار، نشر صدرا، سال 1389 خورشیدی، ج 3 ص 76 و 77 با تغییرات در عبارات</ref> و در نقلی دیگر نوشتهاند که چون واصل بن عطا و شاگردان و پیروانش پس از ابراز نظریه منزلة بین المنزلتین از مجلس درس حسن بصرى فاصله گرفتند، به این نام(معتزله) مشهور شدند. <ref> سبحانی جعفر، ملل و نحل، ج ۳، ص ۱۵۵- ۱۶۳.</ref> و باز آوردهاند که طرح مباحث عقلگرایانه موجب شد تا واصل بن عطاء از حلقه درس حسن بصری جدا شود(اعتزال جوید) و در کناری حلقه درسی دیگری تشکیل دهد. به همین دلیل این مکتب را مکتب اعتزال (مکتبی که از جمعی جدا شده و عزلت جستهاند)، نامیدند.<ref>ر ک، سید مرتضی، امالی، ج ۱، ص ۱۱۵.</ref> | معروف است اولین شخصی که عقیده «منزلة بین المنزلتین» را ابراز کرد، [[واصل بن عطا|واصل بن عطاء]] شاگرد [[حسن بصری]] بود. روزی واصل در محضر استادش نشسته بود که مسئله مورد اختلاف خوارج و مرجئه مورد بحث قرار گرفت. قبل از آنکه حسن بصری پاسخ بدهد، واصل گفت به عقیده من اهل کبائر فاسقاند نه کافر. سپس از جمعیت جدا شد (بنا بر نقلی حسن بصری او را اخراج کرد) و همراه با پیروانش در گوشهای به تبلیغ عقیده خود پرداخت و شاگرد و برادر زنش عمرو بن عبید نیز به او ملحق شد. در این لحظه حسن بصری گفت: اعتزل عنّا واصل یعنی واصل از ما کنارهگیری کرد و نیز مردم گفتند: اعتزلا قول الامّة یعنی واصل و عمرو بن عبید از اجماع امّت جدا شدند (و قول سومی اختراع کردند.)<ref>مطهری مرتضی، مجموعه آثار، نشر صدرا، سال 1389 خورشیدی، ج 3 ص 76 و 77 با تغییرات در عبارات</ref> و در نقلی دیگر نوشتهاند که چون واصل بن عطا و شاگردان و پیروانش پس از ابراز نظریه منزلة بین المنزلتین از مجلس درس حسن بصرى فاصله گرفتند، به این نام(معتزله) مشهور شدند. <ref> سبحانی جعفر، ملل و نحل، ج ۳، ص ۱۵۵- ۱۶۳.</ref> و باز آوردهاند که طرح مباحث عقلگرایانه موجب شد تا واصل بن عطاء از حلقه درس حسن بصری جدا شود(اعتزال جوید) و در کناری حلقه درسی دیگری تشکیل دهد. به همین دلیل این مکتب را مکتب اعتزال (مکتبی که از جمعی جدا شده و عزلت جستهاند)، نامیدند.<ref>ر ک، سید مرتضی، امالی، ج ۱، ص ۱۱۵.</ref> | ||
== روش فکری معتزله == | == روش فکری معتزله == | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
= اصول اعتقادی معتزله = | = اصول اعتقادی معتزله = | ||
همه مکاتب اعتقادی دارای اصولی هستند و معتزلیان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. اما اصول اعتقادی این مکتب بر پنج محور به نام [[اصولخمسه]] قرار میگیرد و کسی که هر یک از این اصول را قبول نکند، معتزلی به حساب نمیآید و آن عبارت است از: | همه مکاتب اعتقادی دارای اصولی هستند و معتزلیان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. اما اصول اعتقادی این مکتب بر پنج محور به نام [[اصول خمسه|اصولخمسه]] قرار میگیرد و کسی که هر یک از این اصول را قبول نکند، معتزلی به حساب نمیآید و آن عبارت است از: | ||
== توحید== | == توحید== | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
==وعد و وعید== | ==وعد و وعید== | ||
براساس اصل [[وعد و وعید]]، خداوند به | براساس اصل [[وعد و وعید]]، خداوند به مؤمنان مطابق با وعدهاش پاداش میدهد و [[کافران]] را مطابق با وعیدش مجازات میکند و آن ورود در آتش ابدی است. به همین دلیل افراد مومنی که مرتکب گناه شدهاند، اگر توبه نکنند عذاب خواهند شد که البته عذاب ایشان از عذاب کافران خفیفتر خواهد بود.<ref> با استفاده از کتاب اصول خمسه، نوشته محمد جواد انوری، ص۲۸۰</ref> | ||
==منزلة بین المنزلتین== | ==منزلة بین المنزلتین== |