confirmed، مدیران
۳۷٬۲۳۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
ما نفهمیدیم که در این مسأله چه حاجتی به مباهله و امثال آن هست؟ بالأخره این آقا در محضر علماء و متفکرین و بزرگان دین هست، اگر علماء از وضعیت او خبر ندارند، پس چرا طلب مباهله میکند و چرا وضعیت خود را با آنان در میان نمیگذارد تا تأییدش کنند و اگر علماء هم مخالفت کردند ما بدانیم چرا مخالفت کردند. | ما نفهمیدیم که در این مسأله چه حاجتی به مباهله و امثال آن هست؟ بالأخره این آقا در محضر علماء و متفکرین و بزرگان دین هست، اگر علماء از وضعیت او خبر ندارند، پس چرا طلب مباهله میکند و چرا وضعیت خود را با آنان در میان نمیگذارد تا تأییدش کنند و اگر علماء هم مخالفت کردند ما بدانیم چرا مخالفت کردند. | ||
در این موقعیت ویژه و حساس که عراق آن را تجربه میکند و تشیع آنرا از سر میگذراند و خطری که در کمین آنان است ...و مجموعاً معلوم است که این ادعا نادرست و ناپذیرفتنی است. | در این موقعیت ویژه و حساس که عراق آن را تجربه میکند و تشیع آنرا از سر میگذراند و خطری که در کمین آنان است ...و مجموعاً معلوم است که این ادعا نادرست و ناپذیرفتنی است. | ||
== نشانههای ظهور == | |||
یمانی، شخصی است که قیام خود را هم زمان با شورش سفیانی از یمن آغاز می کند، با این تفاوت که شورش سفیانی در برابر قیام مهدوی است؛ ولی یمانی از هواداران امام مهدی(ع). وی مردم را به امام(ع) فرا می خواند. اطّلاعات کمی در مورد یمانی وجود دارد. | |||
بر اساس احادیث، خروج یمانی، یکی از پنج نشانه حتمی ظهور امام مهدی(ع) است. امام صادق(ع) در حدیثی معتبر می فرماید: | |||
پنج نشانه حتمی، پیش از قیام قائم هست: [خروج ] یمانی، [خروج ] سفیانی، بانگ [آسمانی ]، کشته شدن نفْس زکیه و به زمین فرو رفتن [لشکری] در بَیدا<ref>کمال الدین: ص ۶۵۰ ح ۷.</ref>. | |||
گفتنی است که درباره قیام یمانی، سه حدیث معتبر در دانش نامه امام مهدی(ع) آمده است. | |||
بر پایه برخی احادیث، پرچمی که یمانی بلند می کند و کسانی که به دنبال او به حرکت در می آیند، در مسیر هدایت و در رسیدن به حق و امام زمان، در وضعیت بهتری نسبت به سید حسنی و یاران او قرار دارند. شاید دلیل این برتری، آن باشد که بنا بر حدیثی از امام صادق(ع) همه یاران سید حسنی، در زمره یاوران امام مهدی(ع) قرار نمی گیرند<ref>ر.ک: دانش نامه امام مهدی(ع) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ: ج ۷ ص ۴۴۴ ـ ۴۴۵.</ref>. | |||
== پانویس == | == پانویس == |