کاربر:Hoosinrasooli/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: برگردانده‌شده
برچسب: برگردانده‌شده
خط ۸: خط ۸:
=== چگونگی ارتباط با اهل‌سنت ===
=== چگونگی ارتباط با اهل‌سنت ===
مبنای ما تعامل فعال و تأثیرگذار و هوشمند و مبتنی بر قانون با اهل‌سنت بوده است.
مبنای ما تعامل فعال و تأثیرگذار و هوشمند و مبتنی بر قانون با اهل‌سنت بوده است.
 
در توضیح اتفاقات پس از ۸ [[مهرماه]] ۱۴۰۱ اظهار داشتند: در ابتدای ورود ما به استان مشاهده کردیم که در بعضی از مسائل جلسات و مصوبات انجام می‌شد ولی در عمل اجرا نمی‌شد. در برگزاری مراسمات و برنامه‌ها همکاری‌های فراوانی با [[مولوی عبدالحمید]] داشتم تا این‌که سال بعد موضوع زمین‌خواری و ساخت و سازهای غیرقانونی پیش آمد و ما اجاز ندادیم و یادآور شدیم که تعامل ما بر اساس قانون است.
وی در توضیح اتفاقات پس از ۸ [[مهرماه]] ۱۴۰۱ اظهار داشتند: در ابتدای ورود ما به استان مشاهده کردیم که در بعضی از مسائل جلسات و مصوبات انجام می‌شد ولی در عمل اجرا نمی‌شد. در برگزاری مراسمات و برنامه‌ها همکاری‌های فراوانی با [[مولوی عبدالحمید]] داشتم تا این‌که سال بعد موضوع زمین‌خواری و ساخت و سازهای غیرقانونی پیش آمد و ما اجاز ندادیم و یادآور شدیم که تعامل ما بر اساس قانون است.


در موضوع سفری که به [[گرگان]] داشتند ابتدا به او اجازه سفر نمی‌دادند، ازاین‌رو از من درخواست همکاری کردند و من هم گفتم اجازه بدهند. رفتند و برگشتند. برای ارائه گزارش سفر او را فراخواندم. در آن جلسه گفتم: یک دیوار بی‌اعتمادی وجود دارد که با تبیین و عمل صحیح آن دیوار برطرف خواهد شد.
در موضوع سفری که به [[گرگان]] داشتند ابتدا به او اجازه سفر نمی‌دادند، ازاین‌رو از من درخواست همکاری کردند و من هم گفتم اجازه بدهند. رفتند و برگشتند. برای ارائه گزارش سفر او را فراخواندم. در آن جلسه گفتم: یک دیوار بی‌اعتمادی وجود دارد که با تبیین و عمل صحیح آن دیوار برطرف خواهد شد.


در بحث نظارت بر مدارس گفتند دبیرخانه نظارت بر مدارس اهل‌سنت را قبول نداریم؛ ولی نظارت شما را می‌پذیریم. پس از ایشان خواستم ضوابط نظارت را خودشان بنویسند. نوشتند و طبق همان نظارت را انجام دادیم؛ ولی متأسفانه پس از این‌همه همکاری اقدام به نوشتن نامه سرگشاده به رهبری کردند. من هم ناراحت شدم و از آنها گله کردم. آمدند توجیه کردند و من هم سعی کردم رابطه محبتی حفظ شود. چندین مرتبه صحبت‌های مورد دار کردند و سریع عذرخواهی نمودند و قول دادند که رعایت کنند و در مراسم تودیع و معارفه استاندار بهترین صحبت‌ها را بعد از من مولوی عبدالحمید داشتند.
در بحث نظارت بر مدارس گفتند دبیرخانه نظارت بر مدارس اهل‌سنت را قبول نداریم؛ ولی نظارت شما را می‌پذیریم. پس از ایشان خواستم ضوابط نظارت را خودشان بنویسند. نوشتند و طبق همان نظارت را انجام دادیم؛ ولی متأسفانه پس از این‌همه همکاری اقدام به نوشتن نامه سرگشاده به [[سید علی حسینی خامنه‌ای|رهبری]] کردند. من هم ناراحت شدم و از آنها گله کردم. آمدند توجیه کردند و من هم سعی کردم رابطه محبتی حفظ شود. چندین مرتبه صحبت‌های مورد دار کردند و سریع عذرخواهی نمودند و قول دادند که رعایت کنند و در مراسم تودیع و معارفه استاندار بهترین صحبت‌ها را بعد از من [[مولوی عبدالحمید]] داشتند.


تقاضای دیدار با رهبری را داشتند با همه مشکلاتی که وجود داشت به هر ترتیب که شده این دیدار را هماهنگ کردم. ۷ مهر از او گزارش دیدار را خواستم. آمدند و حرف زدیم و همه چیز خیلی خوب بود. گفتم بیایید مسائل مهم استان را مطرح کنیم و به دنبال حل آنها باشیم و حرف حساب یکدیگر را بپذیریم.
تقاضای دیدار با رهبری را داشتند با همه مشکلاتی که وجود داشت به هر ترتیب که شده این دیدار را هماهنگ کردم. ۷ مهر از او گزارش دیدار را خواستم. آمدند و حرف زدیم و همه چیز خیلی خوب بود. گفتم بیایید مسائل مهم استان را مطرح کنیم و به دنبال حل آنها باشیم و حرف حساب یکدیگر را بپذیریم.


تا قبل از حوادث ۸ مهر ماه همه چیز خوب بود و روابط بسیار حسنه بود و حتی در برخی موارد روابط اهل‌سنت با ما بهتر از شیعیان بود. واقعاً مردم استان بسیار نجیب و خوب هستند. شرایط توسعه استانی در مقایسه با قبل از انقلاب بسیار فاصله داشته و بهبود بسیار داشته؛ ولی نسبت به سایر استان‌ها به دلیل فاصله قبلی که داشتند، کاستی‌های فراوانی وجود دارد. بااین‌حال مردم قدردان هستند.
تا قبل از حوادث ۸ مهر ماه همه چیز خوب بود و روابط بسیار حسنه بود و حتی در برخی موارد روابط [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] با ما بهتر از [[مذهب شیعه|شیعیان]] بود. واقعاً مردم استان بسیار نجیب و خوب هستند. شرایط توسعه استانی در مقایسه با قبل از [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب]] بسیار فاصله داشته و بهبود بسیار داشته؛ ولی نسبت به سایر استان‌ها به دلیل فاصله قبلی که داشتند، کاستی‌های فراوانی وجود دارد. بااین‌حال مردم قدردان هستند.


متأسفانه، اتفاقات روز ۸ تیر که رخ داد، احساسات مردم بسیار جریحه‌دار شد. از مولوی خواستم که مردم را کنترل کند. او هم ناراحت بود از اینکه چرا در مقابل سنگ‌پرانی چند تا جوان به پاسگاه، آن برخورد منفی و آن‌چنانی صورت‌گرفته است. درهرصورت گفتم فعلاً اوضاع کنترل شود تا بررسی کنیم ببینیم چه شده است.
متأسفانه، اتفاقات روز ۸ [[تیر‌ماه]] که رخ داد، احساسات مردم بسیار جریحه‌دار شد. از مولوی خواستم که مردم را کنترل کند. او هم ناراحت بود از اینکه چرا در مقابل سنگ‌پرانی چند تا جوان به پاسگاه، آن برخورد منفی و آن‌چنانی صورت‌گرفته است. درهرصورت گفتم فعلاً اوضاع کنترل شود تا بررسی کنیم ببینیم چه شده است.


پس از بررسی‌های فراوان و دقت بسیار فهمیدیم که هر دو طرف یعنی معترضین و صداوسیمای استان دروغ‌های زیادی گفته‌اند! در کل معلوم شد که علاوه بر اعتراض اولیه عده‌ای از شهروندان و حمله به پاسگاه با سنگ، تعدی نیروی انتظامی و کشتن افراد بیرون از محیط پاسگاه موجب اختلافات بعدی شده است. پس از پیگیری‌های فراوان و گزارش به حضرت آقا، فرمودند هیئتی از طرف دفتر ایشان به استان بروند. با مولوی عبدالحمید هماهنگ شد که در جلسات شرکت کند؛ ولی متأسفانه به دلیل نفوذ دیگران بر او، ابتدا از حضور خودداری کرد و گفت: باید هیئت به دفتر من بیاید؛ ولی ما نپذیرفتیم. شبکه‌های معاند از این موضوع استفاده کردند و اعلام کردند که هیئتی از سوی دفتر رهبر ایران به دیدار مولانا رفته‌اند؛ ولی مولانا به آنها راه نداده و آنها را نپذیرفته است. من به او گفتم از باب نصیحت می‌گویم بیا وگرنه دیگر نه در استان و نه در کشور حرفی برای گفتن نخواهی داشت. در نهایت در محل ثالثی غیر از دفتر من و ایشان جلسه دیدار برگزار شد و مولوی عبدالحمید حاضر شد. از این دیدار شبکه‌های معاند بسیار ناراحت شدند؛ زیرا نه‌تنها هیئت به دفتر مولوی نرفته بود؛ بلکه مولوی در محل ثالثی به دیدار هیئت رفته بود. پس از دیدار اولیه بنا شد جلسه بررسی پرونده و مشکلات استان در دفتر اینجانب برگزار شود؛ ولی متأسفانه مولوی و اصحابش نیامدند و جلسه بدون ایشان انجام و مسائل بررسی شد.
پس از بررسی‌های فراوان و دقت بسیار فهمیدیم که هر دو طرف یعنی معترضین و صداوسیمای استان دروغ‌های زیادی گفته‌اند! در کل معلوم شد که علاوه بر اعتراض اولیه عده‌ای از شهروندان و حمله به پاسگاه با سنگ، تعدی نیروی انتظامی و کشتن افراد بیرون از محیط پاسگاه موجب اختلافات بعدی شده است. پس از پیگیری‌های فراوان و گزارش به [[سید علی حسینی خامنه‌ای|حضرت آقا]]، فرمودند هیئتی از طرف دفتر ایشان به استان بروند. با [[مولوی عبدالحمید]] هماهنگ شد که در جلسات شرکت کند؛ ولی متأسفانه به دلیل نفوذ دیگران بر او، ابتدا از حضور خودداری کرد و گفت: باید هیئت به دفتر من بیاید؛ ولی ما نپذیرفتیم. شبکه‌های معاند از این موضوع استفاده کردند و اعلام کردند که هیئتی از سوی دفتر رهبر ایران به دیدار مولانا رفته‌اند؛ ولی مولانا به آنها راه نداده و آنها را نپذیرفته است. من به او گفتم از باب نصیحت می‌گویم بیا وگرنه دیگر نه در استان و نه در کشور حرفی برای گفتن نخواهی داشت. در نهایت در محل ثالثی غیر از دفتر من و ایشان جلسه دیدار برگزار شد و مولوی عبدالحمید حاضر شد. از این دیدار شبکه‌های معاند بسیار ناراحت شدند؛ زیرا نه‌تنها هیئت به دفتر مولوی نرفته بود؛ بلکه مولوی در محل ثالثی به دیدار هیئت رفته بود. پس از دیدار اولیه بنا شد جلسه بررسی پرونده و مشکلات استان در دفتر اینجانب برگزار شود؛ ولی متأسفانه مولوی و اصحابش نیامدند و جلسه بدون ایشان انجام و مسائل بررسی شد.
جلسه فردای آن روز دیدار با نخبگان استان از اقشار و اقوام و مذاهب مختلف بود که بسیار جلسۀ خوبی بود. بعد از آن هم هیئت جهت دیدار با مردم به شهرهای مختلف استان سفر کرد. مولوی و اطرافیانش هم از این دیدارها بدون هماهنگی با آنها بسیار ناراحت شدند. ولی مردم از هیئت استقبال بسیار گرمی داشتند و نجابت خود را بار دیگر نشان دادند و خط خود را از یک جریان و تریبون خاص جدا کردند..
جلسه فردای آن روز دیدار با نخبگان استان از اقشار و اقوام و مذاهب مختلف بود که بسیار جلسۀ خوبی بود. بعد از آن هم هیئت جهت دیدار با مردم به شهرهای مختلف استان سفر کرد. مولوی و اطرافیانش هم از این دیدارها بدون هماهنگی با آنها بسیار ناراحت شدند. ولی مردم از هیئت استقبال بسیار گرمی داشتند و نجابت خود را بار دیگر نشان دادند و خط خود را از یک جریان و تریبون خاص جدا کردند..


confirmed، مدیران
۳۷٬۳۰۴

ویرایش