confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «کلمه مولی در ادبیات و آثار اسلامی از کلمات بسیار مهم و کلیدی است؛ کاربرد آن در قرآن هم زیاد است و در روایات هم زیاد از ان استفاده شده است در علم رجال معنای آن باید مورد دقت واقع شود و کاربرد ان در قران هم باید مورد مداقه باشد از این موارد مهم تر ک...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
صحاح ولایت را به معنای مدیریت و سیات کردن دیگران هم ذکر کرده است <ref>الصحاح، ج6، ص: 2529.</ref> و ولی را ضد دشمن و مولی را مُعْتِق، مُعْتَق، پسرعمو، ناصر و همسایه معنی کرده است <ref>الصحاح، ج6، ص: 2529.</ref> | صحاح ولایت را به معنای مدیریت و سیات کردن دیگران هم ذکر کرده است <ref>الصحاح، ج6، ص: 2529.</ref> و ولی را ضد دشمن و مولی را مُعْتِق، مُعْتَق، پسرعمو، ناصر و همسایه معنی کرده است <ref>الصحاح، ج6، ص: 2529.</ref> | ||
فروق اللغة گفته ولی به عنوان صفت برای مُعین کمک کننده و مُعَان کمک شونده به کار می رود. پس مومنین ولی و معینِ دین و پیامبر خدایند و خداوند هم ولی و حافظ و پشتیبان مومنین است<ref>الفروق في اللغة ؛ ص278.</ref>. | فروق اللغة گفته ولی به عنوان صفت برای مُعین کمک کننده و مُعَان کمک شونده به کار می رود. پس مومنین ولی و معینِ دین و پیامبر خدایند و خداوند هم ولی و حافظ و پشتیبان مومنین است<ref>الفروق في اللغة ؛ ص278.</ref>. | ||
ولی بودن چند صورت دارد: | |||
* ولي مسلمان یعنی اگر مسلمان نیاز داشت برای رفع نیاز او اقدام کند؛ | * ولي مسلمان یعنی اگر مسلمان نیاز داشت برای رفع نیاز او اقدام کند؛ | ||
* ولي الحليف المعاقد یعنی اگر طرف حلف و معاقَد اگر لازم داشت به کمکش بروند؛ | * ولي الحليف المعاقد یعنی اگر طرف حلف و معاقَد اگر لازم داشت به کمکش بروند؛ | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
معجم مقاييس اللغه مُعْتِقُ و مُعْتَق، و صاحب و حليف، و پسر عمو و ناصر و همسایه را از معانی مولی برشمرده است <ref>معجم مقاييس اللغه ؛ ج6 ؛ ص141.</ref>. | معجم مقاييس اللغه مُعْتِقُ و مُعْتَق، و صاحب و حليف، و پسر عمو و ناصر و همسایه را از معانی مولی برشمرده است <ref>معجم مقاييس اللغه ؛ ج6 ؛ ص141.</ref>. | ||
راغب اصفهانی معنای واژه مَوْلَى را معتِقِ، معتَقِ، حليفِ، پسر عمو، همسایه و ولی هر امری می داند. <ref>مفردات ألفاظ القرآن ؛ ص885.</ref> | راغب اصفهانی معنای واژه مَوْلَى را معتِقِ، معتَقِ، حليفِ، پسر عمو، همسایه و ولی هر امری می داند. <ref>مفردات ألفاظ القرآن ؛ ص885.</ref> | ||
برخی وَلِى و مولی را صديق و نصير و مالك و عبد، صاحب و قريب مثل پسر عمو و مانند آن دانسته است . <ref>المحكم و المحيط الأعظم، ج10، ص: 458.</ref> | |||
أساس البلاغة ولي را بمعنی دنو و نزدیکی شمرده و ولی را ولی يتيم و وليّ قتيل و ولی بلد شمرده که متناسب مضاف الیه تعریف میشوند <ref>أساس البلاغة ؛ ص689</ref> | أساس البلاغة ولي را بمعنی دنو و نزدیکی شمرده و ولی را ولی يتيم و وليّ قتيل و ولی بلد شمرده که متناسب مضاف الیه تعریف میشوند <ref>أساس البلاغة ؛ ص689</ref> | ||
الفائق به نسبت خانوادگی تاکید بیشتری دارد و ولی را پدر و برارد و برادر زاده و عمو و پسر عمو و ... میداند<ref>الفائق ؛ ج3 ؛ ص378.</ref> | الفائق به نسبت خانوادگی تاکید بیشتری دارد و ولی را پدر و برارد و برادر زاده و عمو و پسر عمو و ... میداند<ref>الفائق ؛ ج3 ؛ ص378.</ref> | ||
لسان العرب وِلايت را مُشعر به تدْبير و قُدرت و فِعل شمرده و فاقد آنها را شایسته این تعبیر نمی داند، و از ابن السكيت نقل کرده که وِلايت از سلطاناست و وَلايت و وِلايت به معنی نصرت هستند و گفته می شوند انها بر یک ولایت هستند یعنی ناصر همدیگرند. <ref>لسان العرب، ج15، ص: 407</ref>. | لسان العرب وِلايت را مُشعر به تدْبير و قُدرت و فِعل شمرده و فاقد آنها را شایسته این تعبیر نمی داند، و از ابن السكيت نقل کرده که وِلايت از سلطاناست و وَلايت و وِلايت به معنی نصرت هستند و گفته می شوند انها بر یک ولایت هستند یعنی ناصر همدیگرند. <ref>لسان العرب، ج15، ص: 407</ref>. | ||
خط ۸۶: | خط ۸۵: | ||
* صهر و داماد. <ref>تاج العروس، ج20، ص: 311.</ref>. | * صهر و داماد. <ref>تاج العروس، ج20، ص: 311.</ref>. | ||
زبیدی معانی نَسَب و نُصْرت و عِتْق را از ریشه وَلایت و امارت و حکومت و سیاست را از ریشه وِلایت دانسته است. <ref>تاج العروس، ج20، ص: 312.</ref> | زبیدی معانی نَسَب و نُصْرت و عِتْق را از ریشه وَلایت و امارت و حکومت و سیاست را از ریشه وِلایت دانسته است. <ref>تاج العروس، ج20، ص: 312.</ref> | ||
== معنای مولی از منظر نحویین اهلسنت == | == معنای مولی از منظر نحویین اهلسنت == | ||
== مولی در قرآن == | == مولی در قرآن == |