۸۷٬۱۹۹
ویرایش
جز (Hadifazl صفحهٔ تفسير از منظر مفسران و عالمان علوم قرآني فريقين را به تفسیر از منظر مفسران و عالمان علوم قرآنی فریقین منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
!عنوان مقاله!! data-type="authorName" | تفسیر از منظر مفسران و عالمان علوم قرانی | !عنوان مقاله!! data-type="authorName" |تفسیر از منظر مفسران و عالمان علوم قرانی فریقین | ||
|- | |- | ||
|زبان مقاله | |زبان مقاله | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
</div> | </div> | ||
== مقدمه == | ==مقدمه== | ||
قبل از ورود به مباحث مربوط به تفسیر از منظر مفسران و عالمان علوم قرانی به | قبل از ورود به مباحث مربوط به تفسیر از منظر مفسران و عالمان علوم قرانی به تبیین برخی از واژه ها و كلمات بكار رفته در این مبحث می پردازیم : | ||
مبانی تفسیری : مبانى جمع « مبنا » و در لغت به معانى چندى از قبیل : بنیاد، اساس، شالوده و پایه بکار رفته است . <ref>لغت نامه، ج 12، ص 17759</ref> | مبانی تفسیری : مبانى جمع « مبنا » و در لغت به معانى چندى از قبیل : بنیاد، اساس، شالوده و پایه بکار رفته است . <ref>لغت نامه، ج 12، ص 17759</ref> | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
== تفسیر در لغت == | ==تفسیر در لغت== | ||
تفسیر از منظر لغوی بمعنای تبیین و تفصیل معنای لفظ وزدودن ابهام از ان می باشد. برخی نیز تفسیر را تبیین معانی الفاظ مشکل می دانند . | تفسیر از منظر لغوی بمعنای تبیین و تفصیل معنای لفظ وزدودن ابهام از ان می باشد. برخی نیز تفسیر را تبیین معانی الفاظ مشکل می دانند . | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
== تفسیر در اصطلاح مفسران و عالمان علوم قرانی == | ==تفسیر در اصطلاح مفسران و عالمان علوم قرانی== | ||
در اصطلاح مفسران و عالمان علوم قرانی تعاریف مختلفی برای تفسیر بیان شده است که می توان همه انها را بدین تعریف جامع بر گرداند که : تفسیر عبارتست از تبیین کلمات و جملاتی که نوعی ابهام در انها وجود دارد بنابر این ، تبیین و توضیح معانی کلماتی که واضح می باشد تفسیر نخواهد بود . | در اصطلاح مفسران و عالمان علوم قرانی تعاریف مختلفی برای تفسیر بیان شده است که می توان همه انها را بدین تعریف جامع بر گرداند که : تفسیر عبارتست از تبیین کلمات و جملاتی که نوعی ابهام در انها وجود دارد بنابر این ، تبیین و توضیح معانی کلماتی که واضح می باشد تفسیر نخواهد بود . | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
در اینجا برخی از تعاریف تفسیر را از متظر عالمان فریقین بیان می کنیم : | در اینجا برخی از تعاریف تفسیر را از متظر عالمان فریقین بیان می کنیم : | ||
=== معنای تفسیر از منظر اهل سنت === | ===معنای تفسیر از منظر اهل سنت=== | ||
==== بدرالدین زرکشی | ====بدرالدین زرکشی==== | ||
بدرالدین زرکشی در کتاب " البرهان فی علوم القران " معتقد است تفسیر، علمی است که بوسیله ان ، فهم کتاب خداوند ، معانی ، احکام و معارف ان ممکن خواهد بود. | بدرالدین زرکشی در کتاب " البرهان فی علوم القران " معتقد است تفسیر، علمی است که بوسیله ان ، فهم کتاب خداوند ، معانی ، احکام و معارف ان ممکن خواهد بود. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
ایشان در ادامه اظهارمی دارد تفسیر قران مستلزم علومی نظیر لغت، نحو، تصریف و ... است که لازم است مفسر بدان اگاه باشد .<ref>البرهان فی علوم القران ج 1ص 13 </ref> | ایشان در ادامه اظهارمی دارد تفسیر قران مستلزم علومی نظیر لغت، نحو، تصریف و ... است که لازم است مفسر بدان اگاه باشد .<ref>البرهان فی علوم القران ج 1ص 13 </ref> | ||
==== جلال الدین سیوطی ==== | ====جلال الدین سیوطی==== | ||
ایشان در الاتقان بعد از بیان معانی لغوی تفسیر و فرق ان با تاویل به بیان معانی اصطلاحی ان می پردازد . | ایشان در الاتقان بعد از بیان معانی لغوی تفسیر و فرق ان با تاویل به بیان معانی اصطلاحی ان می پردازد . | ||
از منظر ایشان معنای لغوی تفسیر عبارتست از: بیان و کشف معنای لفظ: | از منظر ایشان معنای لغوی تفسیر عبارتست از: بیان و کشف معنای لفظ: التفسیر -تفعیل من الفسر -وهوالبیان والكشف. | ||
ایشان بعد از بیان اختلاف مفسرین و اهل لغت در فرق لغوی بین تفسیر و تاویل <ref>الاتقان ج 2ص460</ref> به معنای اصطلاحی تفسیر و تاویل پرداخته و می نویسد : | ایشان بعد از بیان اختلاف مفسرین و اهل لغت در فرق لغوی بین تفسیر و تاویل <ref>الاتقان ج 2ص460</ref> به معنای اصطلاحی تفسیر و تاویل پرداخته و می نویسد : | ||
از منظر برخی مفسرین تفسیر بمعنای کشف معانی قران است اعم از اینکه معانی کشف شده متعلق به الفاظ مشکل باشد یا اسان و نیز اعم از اینکه معانی مذکور بحسب معانی ظاهری الفاظ باشد یا غیر ان در حالی که تاویل- در الفاظ جریان نداشته و- بیشتر در جملات استعمال می گردد . برخی نیز معتقدند متعلق تفسیر ، روایت و متعلق تاویل ، درایه می باشد .<ref>الاتقان ج 2ص461</ref> | از منظر برخی مفسرین تفسیر بمعنای کشف معانی قران است اعم از اینکه معانی کشف شده متعلق به الفاظ مشکل باشد یا اسان و نیز اعم از اینکه معانی مذکور بحسب معانی ظاهری الفاظ باشد یا غیر ان در حالی که تاویل- در الفاظ جریان نداشته و- بیشتر در جملات استعمال می گردد . برخی نیز معتقدند متعلق تفسیر ، روایت و متعلق تاویل ، درایه می باشد .<ref>الاتقان ج 2ص461</ref> | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
==== محمد بن صالح بن محمد | ====محمد بن صالح بن محمد العثیمین– معاصر -==== | ||
ایشان در كتاب :" أصول | ایشان در كتاب :" أصول فی التفسیر" مفهوم لغوی تفسیر را کشف معانی پوشیده و معنای اصطلاحی انرا بیان معانی قران می داند . | ||
<ref>أصول في التفسير ص 21-22</ref> | <ref>أصول في التفسير ص 21-22</ref> | ||
=== معنای تفسیر از منظر امامیه === | ===معنای تفسیر از منظر امامیه=== | ||
==== طبرسی ==== | ====طبرسی==== | ||
ایشان درمجمع البیان از قول برخی نقل می کند که تفسیر، کشف مراد از الفاظ مشکل قران بوده و تاویل نیز بمعنای برگرداندن احتمالات گوناگون به معنای منطبق با ظاهر می باشد .<ref>مجمع البیان ج 1ص17</ref> | ایشان درمجمع البیان از قول برخی نقل می کند که تفسیر، کشف مراد از الفاظ مشکل قران بوده و تاویل نیز بمعنای برگرداندن احتمالات گوناگون به معنای منطبق با ظاهر می باشد .<ref>مجمع البیان ج 1ص17</ref> | ||
==== ایه الله خوئی | ====ایه الله خوئی==== | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
==== ایه الله معرفت | ====ایه الله معرفت==== | ||
ایشان در کتاب التاویل فی مختلف المذاهب و الااراء تفسیر را عبارت از پرده برداری از الفاظ مشکل قران می داند. <ref>التاویل فی مختلف المذاهب و الااراءص 14</ref> | ایشان در کتاب التاویل فی مختلف المذاهب و الااراء تفسیر را عبارت از پرده برداری از الفاظ مشکل قران می داند. <ref>التاویل فی مختلف المذاهب و الااراءص 14</ref> | ||
==== علامه طباطبائی ==== | ====علامه طباطبائی==== | ||
علامه طباطبائی در | علامه طباطبائی در المیزان فى تفسیر القرآن در معنای واژه تفسیر می فرماید : التفسیر (و هو بیان معانی الآیات القرآنیة و الكشف عن مقاصدها و مدالیلها) <ref>المیزان ج 1ص 4</ref> | ||
==== سید محمد باقر حکیم ==== | ====سید محمد باقر حکیم==== | ||
ایشان در کتاب "علوم القران " به مفهوم لغوی تفسیر اشاره کرده و می نویسد تفسیردر لغت بمعنای بیان و کشف مدلول کلام بوده و در قران کریم نیز بهمین معنا امده است . <ref>علوم القران ص 217</ref> | ایشان در کتاب "علوم القران " به مفهوم لغوی تفسیر اشاره کرده و می نویسد تفسیردر لغت بمعنای بیان و کشف مدلول کلام بوده و در قران کریم نیز بهمین معنا امده است . <ref>علوم القران ص 217</ref> | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
بنابر این از منظر ایشان تفسیر قران اختصاص به الفاظ ومعانی مشکل نداشته بلکه حتی در مواردی که مفهوم کلام روشن است نیز ممکن است معنای تفسیر تحقق یابد . | بنابر این از منظر ایشان تفسیر قران اختصاص به الفاظ ومعانی مشکل نداشته بلکه حتی در مواردی که مفهوم کلام روشن است نیز ممکن است معنای تفسیر تحقق یابد . | ||
=== تبیین دیدگاه سید محمد باقر حکیم === | ===تبیین دیدگاه سید محمد باقر حکیم=== | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
ایشان برخلاف معنای رائج در کلمه تفسیر که خفاء و غموض را در معنای لفظی کلمه شرط می دانند معتقدند واژه "تفسیر" اختصاص به کلمات غامض و پیچیده نداشته بلکه گاه در کلماتی که مفهومش روشن نیز است صدق می کند چون تفسیر دو نوع است : تفسیر لفظ و تفسیر معنا بدین معنا که گاه واژه ای ابهام داشته که بر طرف کردن ابهام ان را تفسیر می گویند اما گاه مفهوم ظاهر لفظ روشن بوده اما ماهیت و معنای ان واژه مشخص نیست بگونه ای که تصویر روشنی از ان در ذهن وجود ندارد . | ایشان برخلاف معنای رائج در کلمه تفسیر که خفاء و غموض را در معنای لفظی کلمه شرط می دانند معتقدند واژه "تفسیر" اختصاص به کلمات غامض و پیچیده نداشته بلکه گاه در کلماتی که مفهومش روشن نیز است صدق می کند چون تفسیر دو نوع است : تفسیر لفظ و تفسیر معنا بدین معنا که گاه واژه ای ابهام داشته که بر طرف کردن ابهام ان را تفسیر می گویند اما گاه مفهوم ظاهر لفظ روشن بوده اما ماهیت و معنای ان واژه مشخص نیست بگونه ای که تصویر روشنی از ان در ذهن وجود ندارد . | ||
در اینصورت هر گاه به تبیین ماهیت ان پرداخته و تصویر روشنی از ان را بیان کنیم در حقیقت ان را تفسیر کرده ایم نظیر ایاتی که مشتمل بر کلمه لوح محفوظ ، عرش ، ، | در اینصورت هر گاه به تبیین ماهیت ان پرداخته و تصویر روشنی از ان را بیان کنیم در حقیقت ان را تفسیر کرده ایم نظیر ایاتی که مشتمل بر کلمه لوح محفوظ ، عرش ، ، الموازین ، والملك ، والشیطان ، وإنزال الحدید ، ورجوع البشر إلى الله ، الخزائن ، ملكوت السماء ، وتسبیح ما فی السماوات والأرض و....می باشد.<ref>علوم القران ص 221-219</ref> | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۳: | ||
لازم به ذکر است : بر اساس مطالبی که از کتاب علوم القران نقل گردید پاسخ این سئوال که : اگر تفسیر به معنای کشف الغطا و تبیین موارد مبهم است چگونه با ایه شریفه ( ولا | لازم به ذکر است : بر اساس مطالبی که از کتاب علوم القران نقل گردید پاسخ این سئوال که : اگر تفسیر به معنای کشف الغطا و تبیین موارد مبهم است چگونه با ایه شریفه ( ولا یأتونك بمثل إلا جئناك بالحق وأحسن تفسیرا ) که قران را احسن التفسیر می داند و نیز ایاتی که فهم قران را برای مردم اسان می داند : یسرنا القران للذکر و... منطبق می باشد؟ داده شد. | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۱: | ||
=== مقایسه بین دیدگاه مولف کتاب علوم القران با دیدگاه مشهور در معنای تفسیر === | ===مقایسه بین دیدگاه مولف کتاب علوم القران با دیدگاه مشهور در معنای تفسیر=== | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۶۷: | ||
بنظر می رسد دیدگاه ایشان در معنای تفسیر ، تقریر و بیان دیگری است از همان دیدگاه مشهور که در تحقق معنای تفسیر نوعی خفاء و غموض را شرط می دانند چون از منظر مولف کتاب علوم القران علت تبیین و تفسیر برخی ازکلمات ، غموضی است که در معنای ان کلمات برای مخاطب وجود دارد هر چند معنای ظاهری ان برای همگان روشن است . بنابر این تقسیم تفسیر به دو نوع تفسیر لفظ و تفسیر معنا و تقسیم ظهور به دو نوع ظهور بسیط و معقد سبب تفاوت دیدگاه مذکور با دیدگاه مشهور در معنای تفسیر نخواهد بود . | بنظر می رسد دیدگاه ایشان در معنای تفسیر ، تقریر و بیان دیگری است از همان دیدگاه مشهور که در تحقق معنای تفسیر نوعی خفاء و غموض را شرط می دانند چون از منظر مولف کتاب علوم القران علت تبیین و تفسیر برخی ازکلمات ، غموضی است که در معنای ان کلمات برای مخاطب وجود دارد هر چند معنای ظاهری ان برای همگان روشن است . بنابر این تقسیم تفسیر به دو نوع تفسیر لفظ و تفسیر معنا و تقسیم ظهور به دو نوع ظهور بسیط و معقد سبب تفاوت دیدگاه مذکور با دیدگاه مشهور در معنای تفسیر نخواهد بود . | ||
== تبصره == | ==تبصره== | ||
بعد از بیان کلیات در فصل اول ، اینک درفصول بعدی به بیان مبانی تفسیری فریقین می پردازیم اما قبل از ورود به بحث مبانی ذکر چند نکته ضروری است : | بعد از بیان کلیات در فصل اول ، اینک درفصول بعدی به بیان مبانی تفسیری فریقین می پردازیم اما قبل از ورود به بحث مبانی ذکر چند نکته ضروری است : | ||
=== نکته اول : اجتهادی بودن مساله مبانی تفسیر ی فریقین === | ===نکته اول : اجتهادی بودن مساله مبانی تفسیر ی فریقین=== | ||
بحث مبانی تفسیری همانند بسیاری از مباحث علمی دیگر نظیر مباحث حدیثی ، امری اجتهادی و فرامذهبی بوده و گرایش به مذهب خاص در ان تاثیری ندارد . این امر در ضمن مباحثی که با نگاه مقارن مطرح گردیده است اشکار خواهد شد . | بحث مبانی تفسیری همانند بسیاری از مباحث علمی دیگر نظیر مباحث حدیثی ، امری اجتهادی و فرامذهبی بوده و گرایش به مذهب خاص در ان تاثیری ندارد . این امر در ضمن مباحثی که با نگاه مقارن مطرح گردیده است اشکار خواهد شد . | ||
=== نکته دوم : تبیین محل نزاع === | ===نکته دوم : تبیین محل نزاع=== | ||
مراد از تفسیر قران در بحث مبانی تفسیری ، تفسیر قران بر اساس تدبر ، تفکر و تعقل مفسر است نه تفسیر بر اساس روایت ؛ بدین معنا که برخی از عالمان هر چند قائل به امکان تفسیر قران می باشند اما معتقدند که تفسیر قران فقط از طریق روایات نبوی و اهل بیت ع – امامیه – یا پیامبر ص و صحابه – ممکن خواهد بود بدیهی است چنین دیدگاهی بمعنای تعطیلی عقل از ورود در عرصه تفسیر قران می باشد . | مراد از تفسیر قران در بحث مبانی تفسیری ، تفسیر قران بر اساس تدبر ، تفکر و تعقل مفسر است نه تفسیر بر اساس روایت ؛ بدین معنا که برخی از عالمان هر چند قائل به امکان تفسیر قران می باشند اما معتقدند که تفسیر قران فقط از طریق روایات نبوی و اهل بیت ع – امامیه – یا پیامبر ص و صحابه – ممکن خواهد بود بدیهی است چنین دیدگاهی بمعنای تعطیلی عقل از ورود در عرصه تفسیر قران می باشد . | ||
=== نکته سوم : تفسیر به معنای تبیین نه تاویل و معانی باطنی === | ===نکته سوم : تفسیر به معنای تبیین نه تاویل و معانی باطنی=== | ||
مراد از تفسیر قران در بحث مبانی تفسیری، تاویل و معانی باطنی ان نیست بلکه مراد از تفسیر، تبیین مراتب و لایه های بیشتری از ان - برتر از فهم کلی و عمومی قران - می باشد . | مراد از تفسیر قران در بحث مبانی تفسیری، تاویل و معانی باطنی ان نیست بلکه مراد از تفسیر، تبیین مراتب و لایه های بیشتری از ان - برتر از فهم کلی و عمومی قران - می باشد . | ||
== نتائج == | ==نتائج== | ||
1-مراد از مبانی تفسیری ، اصول موضوعه ای است که مورد پذیرش همه مفسران می باشد. | 1-مراد از مبانی تفسیری ، اصول موضوعه ای است که مورد پذیرش همه مفسران می باشد. | ||
خط ۱۹۸: | خط ۱۹۸: | ||
5-مراد از تفسیر در مبحث مبانی تفسیری، تاویل و معانی باطنی ان نبوده بلکه مراد از ان ، تبیین مراتب و لایه های بیشتر- برتر از فهم کلی و عمومی - قران کریم می باشد . | 5-مراد از تفسیر در مبحث مبانی تفسیری، تاویل و معانی باطنی ان نبوده بلکه مراد از ان ، تبیین مراتب و لایه های بیشتر- برتر از فهم کلی و عمومی - قران کریم می باشد . | ||
== | ==پانویس== | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
[[رده:تفسير ،علوم قرآني مقارن ]] | [[رده:تفسير ،علوم قرآني مقارن ]] |