۸۷٬۷۸۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[امام دوازدهم' به '[[حجت بن حسن (مهدی)') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''احمد بن ثابت دوالینی'''، [[محدث]] [[شیعی]] | '''احمد بن ثابت دوالینی'''، [[محدث]] [[شیعی|شیعه]]. در بغداد از [[محمد بن فضل نحوی]] و [[محمد بن علی بن عبدالصمد كوفی|محمد بن علی بن عبدالصمد کوفی]] حدیث شنیده است و «محمد بن بابویه قمی» معروف به «شیخ صدوق» (م381ق) در بغداد شاگرد او بوده است. | ||
== معرفی اجمالی == | == معرفی اجمالی == | ||
احمد بن ثابت دوالینی، ابوالحسن. محدث شیعی. در اواخر قرن سوم هجری چشم به جهان گشود و تا سال 352هجری حیات داشته است، زیرا «شیخ صدوق» در 352هجری در مدینهالسلام(بغداد) نزد او حدیث شنیده است. | احمد بن ثابت دوالینی، ابوالحسن. محدث شیعی. در اواخر قرن سوم هجری چشم به جهان گشود و تا سال 352هجری حیات داشته است، زیرا «شیخ صدوق» در 352هجری در مدینهالسلام(بغداد) نزد او حدیث شنیده است. | ||
در | در اینکه وی اهل کجاست سخن قاطعی نمیتوان گفت. از نسبت «دوالینی» چنین بر میآید که وی اهل [[مدینه]] در ناحیه ذوالقرنین بوده است، اما در بعضی از منابع، به جای دوالینی، «دوالیبی» یا «دولابی» آمده است که در این صورت ممکن است وی اصالتاً [[جمهوری اسلامی ایران|ایرانی]] و اهل دولاب [[ری]] بوده باشد. آنچه مسلم است این استکه وی به [[بغداد]] آمد و نزد اساتید آنجا به استماع حدیث پرداخت و در شمار اساتید بغداد در آمد. در منابع حدیثی روایات اندکی از او به چشم میخورد که در آن به وجود [[حجت بن الحسن (مهدی)|حجت بن حسن (مهدی)]] اشاره شده است. | ||
== استادان == | == استادان == | ||
از محمد بن فضل نحوی و محمد بن علی بن عبدالصمد كوفی حدیث شنیده است. | وی در بغداد از [[محمد بن فضل نحوی]] و [[محمد بن علی بن عبدالصمد كوفی|محمد بن علی بن عبدالصمد کوفی]] حدیث شنیده است. | ||
== شاگردان == | == شاگردان == | ||
[[ | [[شیخ صدوق|محمد بن بابویه قمی]] معروف به شیخ صدوق در بغداد شاگرد او بوده است. | ||
== آثار == | == آثار == | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
* طبقات اعلام الشيعه، ج1ص21؛ | * طبقات اعلام الشيعه، ج1ص21؛ | ||
* | * کمال الدين و تمام النعمه، ترجمه منصور پهلوان، ج1ص309؛ | ||
* معجم رجال الحديث، ج2ص65 شماره 466، وج12ص310 شماره 7972. | * معجم رجال الحديث، ج2ص65 شماره 466، وج12ص310 شماره 7972. | ||