ثمامیه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۴: خط ۱۴:


==موسس فرقه==  
==موسس فرقه==  
موسس این فرقه شخصی به نام ثمامه به ضمّ ثاء<ref>ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج 1، ص 242</ref>، از بندگان آزاد کرده بنی‌نمیر بود که در روزگار [[مأمون]]، [[معتصم]] و [[واثق عباسی]]، پیشوای «[[قدریه|قدریه]]» به شمار می‌رفت و در نزد ایشان گرامی بود<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 131
موسس این فرقه شخصی به نام ثمامه به ضمّ ثاء<ref>ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج 1، ص 242.</ref>، از بندگان آزاد کرده بنی‌نمیر بود که در روزگار [[مأمون]]، [[معتصم]] و [[واثق عباسی]]، پیشوای «[[قدریه|قدریه]]» به شمار می‌رفت و در نزد ایشان گرامی بود<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 131.</ref>.
</ref>.


==شخصیت‌شناسی==
==شخصیت‌شناسی==
ابن‌المرتضی در کتاب «[[المنیة و الامل|المنیة و الامل]]» نام او را ابوعبداللّه احمد بن ابی داوود ثمامة بن اشرس مکنی به ابومعین نمیری و در طبقه هفتم از «[[معتزله]]» آورده و می‌گوید که او در علم و ادب در عصر خود یکتا بود. وی از شاگردان [[ابوالهذیل علّاف|ابوالهذیل علّاف]] به شمار می‌رفت<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 131
ابن‌المرتضی در کتاب «[[المنیة و الامل|المنیة و الامل]]» نام او را ابوعبداللّه احمد بن ابی داوود ثمامة بن اشرس مکنی به ابومعین نمیری و در طبقه هفتم از «[[معتزله]]» آورده و می‌گوید که او در علم و ادب در عصر خود یکتا بود. وی از شاگردان [[ابوالهذیل علّاف|ابوالهذیل علّاف]] به شمار می‌رفت<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 131.</ref>.
</ref>.


==اعتقادات==
==اعتقادات==
ثمامه چون خودش معتزلی بود، عقاید معتزلیان را نزد [[مامون عباسی]] تبلیغ می‌کرد و می‌گفت که خداوند چون در افعال بندگانش دخالت نمی‌کند پس آنان نسبت به افعال شان مجبور نیستند و همچنین آنان را از کفر باز نمی‌دارد. معتقد است آدمیان مثل جانوران هیچ تکلیفی ندارند به همین دلیل [[زندیقان|زندیقان]]، عوام، [[دهریه|دهریه]] و ترسایان در روز [[قیامت]] خاک خواهند شد و کودکی که در همان کودکی بمیرد و چون تکیلفی نسبت به شناخت خدا ندارد سزاوار کیفر نیست و در قیامت به صورت خاک در خواهد آمد. همچنین معتقد بود اسیر گرفتن در سرای [[اسلام]] حرام است. زیرا در نزد او اسیر هرگاه آقای خود را نشناسد، او را نافرمانی می‌کند. گناه کار کسی است که به ناچار پرودگار خود را بشناسد و سپس وی را نافرمانی وانکار کند. [[مسلم بن قتیبه|مسلم بن قتیبه]] در کتاب «مختلف الحدیث» نوشته است که ثمامه بن اشرس در روز جمعه مردمی را می‌بیند که از بیم آن‌که به نماز جمعه نرسند با شتاب به سوی مسجد می‌دوند، او با دیدن این صحنه رو به دوستش می‌کند و می‌گوید آن خران و گاوان را بنگر. پس از آن گفت ببین این مرد تازی با مردمان چه کرده است. [[عبدالکریم شهرستانی|عبدالکریم شهرستانی]] می‌گوید که ثمامه جامع بین سخافت دین و خلاعت نفس بود و می‌گفت که فاسق هرگاه بدون توبه بمیرد در آتش جاودان خواهد ماند و نیز معتقد بود که استطاعت همان سلامت و صحت اعضا و خالی بودن از آفات پیش از فعل است و معرفت متولد از نظر است و آن فعلی است که مانند سایر متولدات فاعلی ندارد. به عقیده او، همه معارف ضروری است و کسی که ناچار به معرفت خدا نباشد، مأمور بدان نیست بلکه مانند دیگر حیوانات برای عبرت و بیگاری آفریده شده است. وی درباره انسان می‌گوید که او را فعلی جز اراده نیست و چیزهای دیگر پدیده‏‌ای است که برای آن پدیدآورنده ‌ای نمی‌باشد. [[ابن راوندی|ابن راوندی]] نقل می‌کند که از نگاه ثمامه عالم از جهت طبیعت فعل خداوند است و این همان قولی است که فلاسفه به آن معتقدند.
ثمامه چون خودش معتزلی بود، عقاید معتزلیان را نزد [[مامون عباسی]] تبلیغ می‌کرد و می‌گفت که خداوند چون در افعال بندگانش دخالت نمی‌کند پس آنان نسبت به افعال شان مجبور نیستند و همچنین آنان را از کفر باز نمی‌دارد. معتقد است آدمیان مثل جانوران هیچ تکلیفی ندارند به همین دلیل [[زندیقان|زندیقان]]، عوام، [[دهریه|دهریه]] و ترسایان در روز [[قیامت]] خاک خواهند شد و کودکی که در همان کودکی بمیرد و چون تکیلفی نسبت به شناخت خدا ندارد سزاوار کیفر نیست و در قیامت به صورت خاک در خواهد آمد. همچنین معتقد بود اسیر گرفتن در سرای [[اسلام]] حرام است. زیرا در نزد او اسیر هرگاه آقای خود را نشناسد، او را نافرمانی می‌کند. گناه کار کسی است که به ناچار پرودگار خود را بشناسد و سپس وی را نافرمانی وانکار کند. [[مسلم بن قتیبه|مسلم بن قتیبه]] در کتاب «مختلف الحدیث» نوشته است که ثمامه بن اشرس در روز جمعه مردمی را می‌بیند که از بیم آن‌که به [[نماز جمعه]] نرسند با شتاب به سوی مسجد می‌دوند، او با دیدن این صحنه رو به دوستش می‌کند و می‌گوید آن خران و گاوان را بنگر. پس از آن گفت ببین این مرد تازی با مردمان چه کرده است. [[عبدالکریم شهرستانی|عبدالکریم شهرستانی]] می‌گوید که ثمامه جامع بین سخافت دین و خلاعت نفس بود و می‌گفت که فاسق هرگاه بدون توبه بمیرد در آتش جاودان خواهد ماند و نیز معتقد بود که استطاعت همان سلامت و صحت اعضا و خالی بودن از آفات پیش از فعل است و معرفت متولد از نظر است و آن فعلی است که مانند سایر متولدات فاعلی ندارد. به عقیده او، همه معارف ضروری است و کسی که ناچار به معرفت خدا نباشد، مأمور بدان نیست بلکه مانند دیگر حیوانات برای عبرت و بیگاری آفریده شده است. وی درباره انسان می‌گوید که او را فعلی جز اراده نیست و چیزهای دیگر پدیده‏‌ای است که برای آن پدیدآورنده ‌ای نمی‌باشد. [[ابن راوندی|ابن راوندی]] نقل می‌کند که از نگاه ثمامه عالم از جهت طبیعت فعل خداوند است و این همان قولی است که فلاسفه به آن معتقدند.


==پانویس==  
==پانویس==