confirmed
۵٬۸۳۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
===تآثیر استبداد بر علم=== | ===تآثیر استبداد بر علم=== | ||
از دیدگاه کواکبی، استبداد | از دیدگاه کواکبی، استبداد و علم از اسماء اضداد بوده و هر يك در مقام غلبه بر ديگرى است و همواره ميان آگاهان و استبدادگران درگيرى و مبارزه وجود دارد و بر مردمی که دچار گمراهی جهل و حیرت نشدهاند نمیتوان استبداد را حاکم کرد . از اینرو، مستبد با علومی مانند: حکمت نظری، فلسفه عقلی، حقوق امم،سیاست مدنی،تاریخ تحلیلی و خطابه ادبی که به مردم درس زندگی میدهد و عقل و آگاهی آنان را افزایش دهد مخالف است. به باور ایشان اگرچه علم در قرنهای اخیر، حقايقی را كشف کرده كه آن به كاشفان و مخترعان اروپايى و آمريكائى نسبت داده شده است، ولى اگر در آیات قرآن تدبر شود بیشتر این حقایق با صراحت و يا با اشارت ذكر شده است. از اينرو، ایشان آیه «لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین» را دلیلی برای بیان مباحث علمی در قرآن میداند و در بعضی موارد، به فرضيات و كشفيات علمى آیات قران اشاره میکند. از جمله: | ||
از | آتش بودن ماده اصلی هستی و اشاره قرآن به آن در آیه «ثم استوی الی السماء و هی دخان». | ||
حرکت مستمر کائنات و اشاره قران به آن در آیات «و آیه لهم الارض میته فاحییناها» و «کل فی فلک یسبحون». | |||
جدا شدن زمین از منظومه شمسی و اشاره به آن در آیه «إن السموات و الارض کانتا رتقا ففتقناهما». | |||
منشق شدن کره ماه از زمین و اشاره به آن در آیه «أفلا یرون أنا نأتی الارض ننقصها من أطرافها» | |||
قائم بودن حیات جمادات به آب و اشاره به آن در آیه « وجعلنا من الماء کل شیء حی» | |||
روشن است كه قرآن مجيد، متكفل قوانين جزئى علوم نيست، اماافق وسيع را نشان مىدهد و راه عروج به عالىترين درجات علمى راباز مىنمايد; چه راهنمائى به افق وسيع دانش بهتر از آن كه به همهعالميان ندا در داده است «والله خلقكم وما تعملون». | روشن است كه قرآن مجيد، متكفل قوانين جزئى علوم نيست، اماافق وسيع را نشان مىدهد و راه عروج به عالىترين درجات علمى راباز مىنمايد; چه راهنمائى به افق وسيع دانش بهتر از آن كه به همهعالميان ندا در داده است «والله خلقكم وما تعملون». | ||
كوته نظران چنان مىپندارند كه مصنوعات امروزى چون ساختهدست انسانى است، مخلوق خدا نيست، ولى قرآن از پيش توجه داده كهآنچه دست صنعت انسانى بهوجود آورد، از دو جهت مخلوق خداست. يكىاز جهت آن كه محصول قدرتى است كه خداوند در بشر به وديعهگذاشته، ديگر از آن جهت كه آدمى به خواص و آثارى كه در موجوداتنهفته بوده است، پى برده و طريقه استفاده از آن را بدست آورده، پسابداع از او نيست و خداوند است كه «بديع السموات والارض» مىباشد | كوته نظران چنان مىپندارند كه مصنوعات امروزى چون ساختهدست انسانى است، مخلوق خدا نيست، ولى قرآن از پيش توجه داده كهآنچه دست صنعت انسانى بهوجود آورد، از دو جهت مخلوق خداست. يكىاز جهت آن كه محصول قدرتى است كه خداوند در بشر به وديعهگذاشته، ديگر از آن جهت كه آدمى به خواص و آثارى كه در موجوداتنهفته بوده است، پى برده و طريقه استفاده از آن را بدست آورده، پسابداع از او نيست و خداوند است كه «بديع السموات والارض» مىباشد |