confirmed
۵٬۹۷۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب | {{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب | ||
| عنوان = | | عنوان =صباحیه( پیروان حسن صباح) | ||
| تصویر = | | تصویر = | ||
| توضیح تصویر = | | توضیح تصویر = | ||
| نام = | | نام =صباحیه( پیروان حسن صباح) | ||
| نام رایج = | | نام رایج = | ||
| تاریخ شکل گیری = | | تاریخ شکل گیری = | ||
| قرن شکل گیری = | | قرن شکل گیری = | ||
| مبدأ شکل گیری = | | مبدأ شکل گیری = | ||
| موسس = | | موسس = حسن صباح | ||
| عقیده = | | عقیده =1. هر تنزیلی(آیه قرآن) محتاج تاویل است و هر ظاهری( آیه قرآن) محتاج باطن، خصوصا در باره آیات متشابه.2. با عقل و نظر نمیتوان خداوند را شناخت، بلکه شناخت خداوند منوط به تعلیم امام است و فهم عقلی در اینباره نمیتواند راهنما باشد. | ||
نهاد و میگفت: هر تنزیلی را تأویلی باشد و هر ظاهری را باطنی. همچنین معتقد بود که با عقل و نظر نمیتوان خدا را شناخت؛ بلکه شناخت خدا منوط به تعلیم امام است؛ زیرا اگر قرار بود با عقل خدا را شناخت، فهم عقلی کفایت میکرد | |||
}} | }} | ||
خط ۱۸: | خط ۲۰: | ||
== تاریخچه == | == تاریخچه == | ||
مؤسس این فرقه در زمان خلافت مستنصر فاطمی، از [[ری]] به [[اصفهان]] و از آنجا به آذربایجان و [[شام]] سفر کرد و در سال 471 هجری قمری، به مصر رسید و یک سال و نیم در آنجا ماند و در زمره کسانی درآمد که طرفدار خلافت نزار و مخالف خلافت برادرش مستعلی بودند. عطاملک جوینی در «تاریخ | مؤسس این فرقه در زمان خلافت مستنصر فاطمی، از [[ری]] به [[اصفهان]] و از آنجا به آذربایجان و [[شام]] سفر کرد و در سال 471 هجری قمری، به مصر رسید و یک سال و نیم در آنجا ماند و در زمره کسانی درآمد که طرفدار خلافت نزار و مخالف خلافت برادرش مستعلی بودند. عطاملک جوینی در «تاریخ جهانگشا» مینویسد: حسن برای ترویج مذهب نزاری به ایران آمد و به قزوین رفت و داعی به قلعهالموت فرستاد. مردی علوی به نام مهدی از طرف ملکشاه سلجوقی در آنجا حکومت میکرد. عدهای در الموت دعوت حسن را پذیرفتند. حسن در الموت خود را «شیخ الجبل» و پیر کوهستان میخواند و مأموران فدایی را از قلعه به اطراف میفرستاد و البته قبلا آنان را با خوراندن حشیش مست میکرد و چون در همان وضعیت از ماموریت بازمیگشتند، خیالات خود را واقعیات میپنداشتند و در راه اجرای اوامر او از مرگ نمیترسیدند. از اینجهت آنان را «فدایی» میخواندند. ابنجوزی بغدادی در کتاب «'''تلبیس ابلیس'''» مینویسد: حاکم قلعه الموت شخصی به نام قماج از سرهنگهای ملکشاه سلجوقی بود که بهطور مخفیانه پیرو مذهب اسماعیلیه شد. وی در برابر دریافت هزار و دویست دینار، قلعه را تسلیم حسن کرد. | ||
== عقاید == | == عقاید == |