confirmed، مدیران
۳۷٬۱۰۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←پانویس) |
||
(۱۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''محمد بن علی بن بابویه قمی''' (م، ۳۸۱ ق) معروف به <small>شیخ صدوق</small> و ملقب به <small>رئیس المحدثین</small>، سرآمد حدیث شناسان [[شیعه]] است و از آنجا که در نقل روایات، جز به راستی سخن نمیگفت، به صدوق شهرت یافت. او که نزدیک به عصر معصومان میزیست، با جمعآوری روایات اهلبیت (علیه السلام) و تألیف آنها در کتابهای ارزنده بسیار، خدمات کمنظیری به اسلام و [[تشیع]] نمود. مشهورترین اثر برجامانده از او کتاب <sub>من لایحضره الفقیه</sub> است که یکی از کتابهای چهارگانه [[حدیث شیعه]] به شمار میرود. | '''محمد بن علی بن بابویه قمی''' (م، ۳۸۱ ق)، معروف به <small>شیخ صدوق</small> و ملقب به <small>رئیس المحدثین</small>، سرآمد حدیث شناسان [[شیعه]] است و از آنجا که در نقل روایات، جز به راستی سخن نمیگفت، به صدوق شهرت یافت. او که نزدیک به عصر معصومان میزیست، با جمعآوری روایات [[اهل بیت|اهلبیت(علیه السلام)]] و تألیف آنها در کتابهای ارزنده بسیار، خدمات کمنظیری به اسلام و [[مذهب شیعه|تشیع]] نمود. مشهورترین اثر برجامانده از او کتاب <sub>من لایحضره الفقیه</sub> است که یکی از کتابهای چهارگانه [[حدیث شیعه]] به شمار میرود. | ||
== نسب شیخ صدوق == | == نسب شیخ صدوق == | ||
ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی مشهور به شیخ صدوق، از علمای قرن ۴ق بوده است<ref>غفاری، علی اکبر، مقدمه «من لایحضره الفقیه» در: الشیخ الصدوق، ۱۴۰۴ق. ، ص۸</ref>. | ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی مشهور به شیخ صدوق، از علمای قرن ۴ق بوده است<ref>غفاری، علی اکبر، مقدمه «من لایحضره الفقیه» در: الشیخ الصدوق، ۱۴۰۴ق. ، ص۸</ref>. | ||
پدر وی علی بن حسین بن موسی بن بابویه، در زمان خویش، شیخ و ثقه (مورد اعتماد) و فقیه و پیشوای قمیها بود با اینکه در آن زمان قم مملو از بزرگان و [[محدثان]] بود. او با وجود این جایگاه علمی و مرجعیتش در [[قم]] و غیر قم، مغازهای در بازار داشت که زاهدانه و با پاکدامنی و قناعت به تجارت مشغول بود و فقیهی مورد اعتماد بود. او در رشتههای مختلف کتابها و رسالههایی داشت که شیخ طوسی و احمد بن علی نجاشی آنها را ذکر کردهاند. [[ابن ندیم]] در [[الفهرست (کتاب)|الفهرست]] میگوید: «به خط پسرش محمد بن علی در پشت یک جزء دیدم که: «کتابهای پدرم را که ۲۰۰ کتاب است برای فلانی پسر فلانی اجازه دادم و نیز کتابهای خودم را که ۱۸ کتاب است<ref>غفاری، علی اکبر، مقدمه «من لایحضره الفقیه» در: الشیخ الصدوق، ۱۴۰۴ق، ص۹</ref>». | پدر وی علی بن حسین بن موسی بن بابویه، در زمان خویش، شیخ و ثقه (مورد اعتماد) و فقیه و پیشوای قمیها بود با اینکه در آن زمان قم مملو از بزرگان و [[محدّث|محدثان]] بود. او با وجود این جایگاه علمی و مرجعیتش در [[قم]] و غیر قم، مغازهای در بازار داشت که زاهدانه و با پاکدامنی و قناعت به تجارت مشغول بود و فقیهی مورد اعتماد بود. او در رشتههای مختلف کتابها و رسالههایی داشت که [[شیخ طوسی]] و [[نجاشی|احمد بن علی نجاشی]] آنها را ذکر کردهاند. [[ابن ندیم]] در [[الفهرست (کتاب)|الفهرست]] میگوید: «به خط پسرش محمد بن علی در پشت یک جزء دیدم که: «کتابهای پدرم را که ۲۰۰ کتاب است برای فلانی پسر فلانی اجازه دادم و نیز کتابهای خودم را که ۱۸ کتاب است<ref>غفاری، علی اکبر، مقدمه «من لایحضره الفقیه» در: الشیخ الصدوق، ۱۴۰۴ق، ص۹</ref>». | ||
== تولد شیخ صدوق == | == تولد شیخ صدوق == | ||
سال ولادت شیخ صدوق به نحو دقیق مشخص نیست. اما آنچه از کتاب وی، کمال الدین، و کتاب غیبت [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] و کتاب رجال نجاشی استفاده میشود این | سال ولادت شیخ صدوق به نحو دقیق مشخص نیست. اما آنچه از کتاب وی، کمال الدین، و کتاب غیبت [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] و [[کتاب رجال نجاشی]] استفاده میشود این استکه وی پس از مرگ محمد بن عثمان عَمْری، دومین سفیر از سفراء چهارگانه [[حجت بن الحسن (مهدی)|امام زمان(عج)]]، سال ۳۰۵ق در اوائل سفارت ابوالقاسم حسین بن روح، سومین سفیر، متولد شده است. | ||
خود شیخ صدوق از ابوجعفر محمد بن علی بن اسودنقل میکند که علی بن حسین بن موسی بن بابویه (پدر شیخ صدوق که صدوق اول نیز خوانده میشود) پس از مرگ محمد بن عثمان عَمْری از او (ابوجعفر) خواسته است که از [[حسین بن روح نوبختی]] (سومین سفیر) بخواهد که او از [[حجت بن الحسن (مهدی)|امام زمان]] بخواهد که دعا کند تا خدا به او پسری بدهد. ابوجعفر میگوید من نیز از ابوالقاسم درخواست کردم و او این درخواست را به امام زمان رساند. پس از سه روز ابوالقاسم به من گفت که امام برای علی بن حسین دعا کرده است و برایش فرزندی مبارک متولد میشود که خدای عزوجل به سببش او را سود میرساند و...<ref>کمال الدین، ص۲۷۶؛ و مثله قال الطوسی فی کتابه الغیبة، ص۲۰۹؛ به نقل الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش. ، ص۷۳</ref>». | خود شیخ صدوق از ابوجعفر محمد بن علی بن اسودنقل میکند که علی بن حسین بن موسی بن بابویه (پدر شیخ صدوق که صدوق اول نیز خوانده میشود) پس از مرگ محمد بن عثمان عَمْری از او (ابوجعفر) خواسته است که از [[حسین بن روح نوبختی]] (سومین سفیر) بخواهد که او از [[حجت بن الحسن (مهدی)|امام زمان]] بخواهد که [[دعا]] کند تا [[خدا]] به او پسری بدهد. ابوجعفر میگوید من نیز از ابوالقاسم درخواست کردم و او این درخواست را به امام زمان رساند. پس از سه روز ابوالقاسم به من گفت که امام برای علی بن حسین دعا کرده است و برایش فرزندی مبارک متولد میشود که خدای عزوجل به سببش او را سود میرساند و...<ref>کمال الدین، ص۲۷۶؛ و مثله قال الطوسی فی کتابه الغیبة، ص۲۰۹؛ به نقل الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش. ، ص۷۳</ref>». | ||
شیخ طوسی داستان را با تفصیل بیشتری نقل میکند: | شیخ طوسی داستان را با تفصیل بیشتری نقل میکند: | ||
برخی از مشایخ اهل قم به من گفتند که پدر شیخ صدوق همسر دختر عمویش محمد بن موسی بن بابویه بود و از او فرزندی نداشت. از این رو به ابوالقاسم حسین بن روح عریضهای نوشت و در آن درخواست کرد وی از امام زمان بخواهد برایش دعا کند تا خدا به او فرزندانی فقیه عطا کند. پس پاسخ آمد که تو از این زن بچهدار نمیشوی و به زودی کنیزی دیلمی را مالک میشوی و از او دو فرزند [[فقیه]] روزیات خواهد بود<ref>الغیبة، ص۲۰۱؛ به نقل الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش. ، ص۷۳</ref>. | برخی از مشایخ اهل [[قم]] به من گفتند که پدر شیخ صدوق همسر دختر عمویش محمد بن موسی بن بابویه بود و از او فرزندی نداشت. از این رو به ابوالقاسم حسین بن روح عریضهای نوشت و در آن درخواست کرد وی از امام زمان بخواهد برایش دعا کند تا خدا به او فرزندانی فقیه عطا کند. پس پاسخ آمد که تو از این زن بچهدار نمیشوی و به زودی کنیزی دیلمی را مالک میشوی و از او دو فرزند [[فقیه]] روزیات خواهد بود<ref>الغیبة، ص۲۰۱؛ به نقل الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش. ، ص۷۳</ref>. | ||
بدین طریق، روشن میشود که ولادت شیخ صدوق پس از سال ۳۰۵ق و به دعای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) بوده است و از این رو وی و برادرش حسین بن علی ابن بابویه|حسین بدین امر افتخار میکردهاند<ref>الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش. ، ص۷۴</ref>. | بدین طریق، روشن میشود که ولادت شیخ صدوق پس از سال ۳۰۵ق و به دعای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) بوده است و از این رو وی و برادرش حسین بن علی ابن بابویه|حسین بدین امر افتخار میکردهاند<ref>الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش. ، ص۷۴</ref>. | ||
== دوران تحصیل شیخ صدوق == | == دوران تحصیل شیخ صدوق == | ||
محمد در سنین کودکی فراگیری دانش دینی را نزد پدر آغاز کرد و تحصیلات ابتدایی و رشد اولیه او در علوم، در شهر | محمد در سنین کودکی فراگیری دانش دینی را نزد پدر آغاز کرد و تحصیلات ابتدایی و رشد اولیه او در علوم، در شهر [[قم]]، که آن روز، محضر دانشمندان و محدثان بود، به انجام رسید. | ||
با جدیت تمام و سعی پیگیر به فراگیری علم و معرفت همت گماشت. روزی نمیگذشت که بر اندوختههای علمی او افزوده نگردد. عمده مطالب را از پدر خود علی بن بابویه آموخت و افزون بر آن در مجالس و محافل درسی بزرگان علم و ادب حاضر میشد. | با جدیت تمام و سعی پیگیر به فراگیری علم و معرفت همت گماشت. روزی نمیگذشت که بر اندوختههای علمی او افزوده نگردد. عمده مطالب را از پدر خود علی بن بابویه آموخت و افزون بر آن در مجالس و محافل درسی بزرگان علم و ادب حاضر میشد. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
== زندگینامه شیخ صدوق == | == زندگینامه شیخ صدوق == | ||
او در حدود سال ۳۰۶ در [[قم]] متولد شد. تولدش با آغاز نیابت حسین بن روح سومین نایب خاص حجت بن حسن همزمان بودهاست. | او در حدود سال ۳۰۶ در [[قم]] متولد شد. تولدش با آغاز نیابت [[حسین بن روح]] سومین نایب خاص [[حجت بن الحسن (مهدی)|حجت بن حسن]] همزمان بودهاست. | ||
پدر صدوق علی بن حسین بن موسی بن بابویه، از فقهای شیعه و در زمان حسن عسگری و حجت بن حسن میزیسته و مورد احترام آنان بودهاست<ref>«زندگیمانه ابوجعفر محمد بن علی اب بابویه قمی»</ref>. (هر دو پدر و پسر معروف به ابن بابویه و صدوقَین هستند). | پدر صدوق علی بن حسین بن موسی بن بابویه، از فقهای شیعه و در زمان حسن عسگری و حجت بن حسن میزیسته و مورد احترام آنان بودهاست<ref>«زندگیمانه ابوجعفر محمد بن علی اب بابویه قمی»</ref>. (هر دو پدر و پسر معروف به ابن بابویه و صدوقَین هستند). | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
دربارهٔ تولد صدوق در کتابهای شیعه آمدهاست که پدر او بعد از گذشت ۵۰ سال از عمرش، دارای فرزند نشده بود. از این رو برای حسین بن روح سومین نائب حجت بن حسن نامه مینویسد و از او تقاضا میکند که درخواست او را به حجت بن حسن برساند. در جواب این نامه، حجت بن حسن برای پدر صدوق مینویسد: «از خداوند خواستم دو پسر روزیت کند که وجودشان، خیر و برکت باشد.» از این رو وی «متولد به دعای امام زمان» نیز خوانده میشود.<ref>«وبگاه آینده روشن (BFNEWS)او به دعای امام عصر (عج متولد شد «۱۶-۰۲-۱۳۸۹»». بایگانیشده از اصلی در ۱۴ ژانویه ۲۰۱۲. دریافتشده در ۹ مه ۲۰۱۰</ref> | دربارهٔ تولد صدوق در کتابهای شیعه آمدهاست که پدر او بعد از گذشت ۵۰ سال از عمرش، دارای فرزند نشده بود. از این رو برای حسین بن روح سومین نائب حجت بن حسن نامه مینویسد و از او تقاضا میکند که درخواست او را به حجت بن حسن برساند. در جواب این نامه، حجت بن حسن برای پدر صدوق مینویسد: «از خداوند خواستم دو پسر روزیت کند که وجودشان، خیر و برکت باشد.» از این رو وی «متولد به دعای امام زمان» نیز خوانده میشود.<ref>«وبگاه آینده روشن (BFNEWS)او به دعای امام عصر (عج متولد شد «۱۶-۰۲-۱۳۸۹»». بایگانیشده از اصلی در ۱۴ ژانویه ۲۰۱۲. دریافتشده در ۹ مه ۲۰۱۰</ref> | ||
وی از طرف رکن الدوله دیلمی پادشاه ری به آن شهر دعوت شد و در آنجا اقامت گزید و نزد آن پادشاه شیعی و وزیرش صاحب بن عباد با احترام میزیست و ریاست روحانی [[شیعیان]] عصر به او واگذار شد. وی سپس به شهرهای [[خراسان]]، [[ماوراء النهر|ماوراءالنهر]]، نیشابور، بلخ و بخارا سفر کرد و به منظور [[حج]] و زیارت به [[حجاز]] و [[عراق]] رفت و در شهرهای [[کوفه]] و [[بغداد]]، علمای دینی از معلوماتش استفاده کردند و سپس به [[ایران]] بازگشت و در سال ۳۸۱ هجری در ری درگذشت.<ref>فرهنگ جوان، مهدی نیلی پور، جلد اول، صفحهٔ ۷۳</ref> صدوق ابن بابویه قمی به خاطر فشار حکومت در سختگیری بر شیعیان، زندگی در قم برایش مشکل شد و به طرف یکی از روستاهای بلخ، که ساکنان آن همه شیعه بودند، مهاجرت کرد و شیعیان با گرمی از او استقبال نمودند و از او تقاضای نوشتن کتاب فقهی کردند و او نیز کتاب معروف خود، من لایحضره الفقیه، را در این روستا تألیف نمود<ref>حسین علی یزدانی، تاریخ تشیّع در افغانستان، مشهد، بهرام، ۱۳۷۰، ص ۲۵۳.</ref>. | وی از طرف رکن الدوله دیلمی پادشاه [[ری]] به آن شهر دعوت شد و در آنجا اقامت گزید و نزد آن پادشاه شیعی و وزیرش صاحب بن عباد با احترام میزیست و ریاست روحانی [[مذهب شیعه|شیعیان]] عصر به او واگذار شد. وی سپس به شهرهای [[خراسان]]، [[ماوراء النهر|ماوراءالنهر]]، نیشابور، بلخ و بخارا سفر کرد و به منظور [[حج]] و زیارت به [[حجاز]] و [[عراق]] رفت و در شهرهای [[کوفه]] و [[بغداد]]، علمای دینی از معلوماتش استفاده کردند و سپس به [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] بازگشت و در سال ۳۸۱ هجری در ری درگذشت.<ref>فرهنگ جوان، مهدی نیلی پور، جلد اول، صفحهٔ ۷۳</ref> صدوق ابن بابویه قمی به خاطر فشار حکومت در سختگیری بر شیعیان، زندگی در قم برایش مشکل شد و به طرف یکی از روستاهای بلخ، که ساکنان آن همه شیعه بودند، مهاجرت کرد و شیعیان با گرمی از او استقبال نمودند و از او تقاضای نوشتن کتاب فقهی کردند و او نیز کتاب معروف خود، من لایحضره الفقیه، را در این روستا تألیف نمود<ref>حسین علی یزدانی، تاریخ تشیّع در افغانستان، مشهد، بهرام، ۱۳۷۰، ص ۲۵۳.</ref>. | ||
نخستین کسی که ابن بابویه را صدوق نامیده ابن ادریس حلی است، ولی پس از وی تا زمان [[شهید اول]]، [[علامه مجلسی]]، این لقب شهرت نداشتهاست<ref>دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد ۳، مقاله ۹۲۹</ref>. | نخستین کسی که ابن بابویه را صدوق نامیده [[ابن ادریس حلی]] است، ولی پس از وی تا زمان [[شهید اول]]، [[علامه مجلسی]]، این لقب شهرت نداشتهاست<ref>دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد ۳، مقاله ۹۲۹</ref>. | ||
== اقامت در شهرری == | == اقامت در شهرری == | ||
شیخ صدوق در شهر قم بدنیا آمد و در | شیخ صدوق در شهر قم بدنیا آمد و در همانجا رشد کرد و نزد استادان آن شهر به فراگیری دانش پرداخت، سپس در زمان رکن الدوله دیلمی از امرای آل بویه از قم به [[ری|شهر ری]] آمد. در مواردی، علت مهاجرت شیخ صدوق به شهر ری، درخواست اهالی آن دیار از وی بیان شده و در برخی دیگر از منابع به دعوت مستقیم رکنالدوله از ایشان اشاره شده است. | ||
اما از مجموع مطالب تاریخی موجود، میتوان چنین استنتاج نمود که چون آوازه کمالات و قدرت علمی ایشان به سایر نقاط ایران رسید، امیر آل بویه، که خود فردی دانا، عالمدوست و علاقهمند به ایجاد جلسات مناظره بین علما بود، از شیخ صدوق دعوت نمود به ری بیاید تا از حضور ایشان در جلسات استفاده شود. با حضور شیخ صدوق در | اما از مجموع مطالب تاریخی موجود، میتوان چنین استنتاج نمود که چون آوازه کمالات و قدرت علمی ایشان به سایر نقاط ایران رسید، امیر آل بویه، که خود فردی دانا، عالمدوست و علاقهمند به ایجاد جلسات مناظره بین علما بود، از شیخ صدوق دعوت نمود به ری بیاید تا از حضور ایشان در جلسات استفاده شود. با حضور شیخ صدوق در [[ری]]، مردم این شهر، که بر خلاف قم، [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] بیشتری در کنار خود میدیدند و در مسائل مذهبی درگیری بیشتری با آنان داشتند، از شیخ صدوق درخواست کردند در آنجا سکنا گزیند. این مسئله مورد توجه و درخواست رکنالدوله نیز گردید. شیخ صدوق نیز به منظور ادای تکلیف شرعی درخواست ایشان را پذیرفت<ref>سید علی حسین پور، شیخ صدوق و رکن الدوله: بررسی تعامل دانشمند بزرگ شیعه با حاکم بویهی، ماهنامه معرفت، سال هفدهم، شماره پیاپی ۱۲. در دسترس در حدیث نت، بازیابی: ۸ اردیبهشت ۱۳۹۷</ref>. | ||
== اساتید شیخ صدوق == | == اساتید شیخ صدوق == | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
از اساتید بزرگ او میتوان این افراد را نام برد: | از اساتید بزرگ او میتوان این افراد را نام برد: | ||
# پدر بزرگوارش علی بن حسین بن موسی بن بابویه | # پدر بزرگوارش علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی؛ | ||
# محمد بن حسن بن احمد بن | # محمد بن حسن بن احمد بن ولید؛ | ||
# حمزة بن محمد بن احمد بن جعفر بن محمد بن زید بن (علیه السلام) | # حمزة بن محمد بن احمد بن جعفر بن محمد بن زید بن (علیه السلام)؛ | ||
# ابوالحسن، محمد بن | # ابوالحسن، محمد بن قاسم؛ | ||
# ابومحمد، قاسم بن محمد | # ابومحمد، قاسم بن محمد استرآبادی؛ | ||
# ابومحمد، عبدوس بن علی بن عباس | # ابومحمد، عبدوس بن علی بن عباس گرگانی؛ | ||
# محمد بن علی استرآبادی<ref>فقیه ری: بزرگداشت شیخ صدوق رحمه الله"، مرتضی یعقوبی، گلبرگ، اردیبهشت ۱۳۸۵، شماره ۷۴ در دسترس در سایت حوزه</ref>. | # محمد بن علی استرآبادی<ref>فقیه ری: بزرگداشت شیخ صدوق رحمه الله"، مرتضی یعقوبی، گلبرگ، اردیبهشت ۱۳۸۵، شماره ۷۴ در دسترس در سایت حوزه</ref>. | ||
== شاگردان شیخ صدوق == | == شاگردان شیخ صدوق == | ||
بارزترین شاگردان شیخ صدوق عبارتند از: | بارزترین شاگردان شیخ صدوق عبارتند از: | ||
# [[محمد بن محمد بن نعمان|شیخ مفید]] | # [[محمد بن محمد بن نعمان|شیخ مفید]]؛ | ||
# برادرش حسین بن علی بن بابویه | # برادرش حسین بن علی بن بابویه قمی؛ | ||
# [[هارون بن موسی تلعکبری]] | # [[هارون بن موسی تلعکبری]]؛ | ||
# حسین بن محمد قمی (مؤلف تاریخ قم) | # حسین بن محمد قمی (مؤلف تاریخ قم)؛ | ||
# علی بن احمد بن عباس نجاشی، پدر شیخ | # علی بن احمد بن عباس نجاشی، پدر شیخ نجاشی؛ | ||
# [[سید مرتضی علمالهدی|علم الهدی، سید مرتضی]] | # [[سید مرتضی علمالهدی|علم الهدی، سید مرتضی]]؛ | ||
# سید ابوالبرکات علی بن حسین جوزی حسینی حلی<ref>گلشن ابرار، جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، جلد ۱، معرفی شیخ صدوق، در دسترس در سایت غدیر</ref>. | # سید ابوالبرکات علی بن حسین جوزی حسینی حلی<ref>گلشن ابرار، جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، جلد ۱، معرفی شیخ صدوق، در دسترس در سایت غدیر</ref>. | ||
== آثار و تألیفات شیخ صدوق == | == آثار و تألیفات شیخ صدوق == | ||
خط ۹۰: | خط ۹۲: | ||
</ref>. | </ref>. | ||
# مدینة | # مدینة العلم؛ | ||
# کمال الدین و تمام | # کمال الدین و تمام النعمه؛ | ||
# التوحید شیخ | # التوحید شیخ صدوق؛ | ||
# | # الخصال؛ | ||
# معانی | # معانی الأخبار؛ | ||
# علل | # علل الشرایع؛ | ||
# عیون أخبارالرضا (علیه السلام) | # عیون أخبارالرضا (علیه السلام)؛ | ||
# الأمالی شیخ | # الأمالی شیخ صدوق؛ | ||
# ثواب الاعمال و عقاب | # ثواب الاعمال و عقاب الاعمال؛ | ||
# صفات | # صفات الشیعة؛ | ||
# | # المواعظ؛ | ||
# عیون | # عیون اخبارالرضا؛ | ||
# فضائل الأشهر | # فضائل الأشهر الثلاثة؛ | ||
# فضائل | # فضائل الشیعه؛ | ||
# مصادقة | # مصادقة الاخوان؛ | ||
# | # الهدایه؛ | ||
# المقنع فی الفقه<ref>الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش. ، ص۷۲</ref>. | # المقنع فی الفقه<ref>الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش. ، ص۷۲</ref>. | ||
== | == درگذشت == | ||
وی در سال سال ۳۸۱ هجری قمری. در سن هفتاد و اندی درگذشت و در [[شهر ری]] دفن شد. قبر او امروزه در قبرستانی با نام قبرستان ابن بابویه معروف و زیارتگاه مردم است. تجدید عمارت قبر وی در زمان [[فتحعلی شاه قاجار]] در سال ۱۲۳۸ بود که با توجه به سیلی که پیش آمد و قبر وی شکافته شد جنازه سالم وی پس از گذشت قرنها مایه حیرت همگان شد<ref>الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش. ، ص۷۴</ref>. | وی در سال سال ۳۸۱ [[سال قمری|هجری قمری]]. در سن هفتاد و اندی درگذشت و در [[ری|شهر ری]] دفن شد. قبر او امروزه در قبرستانی با نام قبرستان ابن بابویه معروف و زیارتگاه مردم است. تجدید عمارت قبر وی در زمان [[فتحعلی شاه قاجار]] در سال ۱۲۳۸ بود که با توجه به سیلی که پیش آمد و قبر وی شکافته شد جنازه سالم وی پس از گذشت قرنها مایه حیرت همگان شد<ref>الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ه.ش. ، ص۷۴</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | |||
* [[قم]] | |||
* [[شیخ طوسی]] | |||
* [[نجاشی|احمد بن علی نجاشی]] | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{علمای اسلام}} | |||
[[رده:عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده:عالمان شیعه]] | [[رده:عالمان شیعه]] | ||
[[رده:نویسندگان کتب اربعه]] | [[رده:نویسندگان کتب اربعه]] |