confirmed، مدیران
۳۷٬۴۰۴
ویرایش
(←مشایخ) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
ابنهَمّام از خاندان اسکافی و از [[محدّث|محدثان]] بزرگ [[بغداد]] بود. او با [[نواب اربعه]] معاشرت داشته و در دوره [[غیبت صغری]] به عنوان یک عالم امامی، توانسته در موقعیتهای حساس به تبیین مبانی اعتقادی و سیاسی [[مذهب شیعه|امامیه]] بپردازد. از او تالیفاتی مانند الانوار فی تاریخ الائمه (علیهمالسلام) بر جای مانده است. | ابنهَمّام از خاندان اسکافی و از [[محدّث|محدثان]] بزرگ [[بغداد]] بود. او با [[نواب اربعه]] معاشرت داشته و در دوره [[غیبت صغری]] به عنوان یک عالم امامی، توانسته در موقعیتهای حساس به تبیین مبانی اعتقادی و سیاسی [[مذهب شیعه|امامیه]] بپردازد. از او تالیفاتی مانند الانوار فی تاریخ الائمه (علیهمالسلام) بر جای مانده است. | ||
==سبب انتساب به اسکافی== | == سبب انتساب به اسکافی == | ||
سبب انتساب ابنهَمّام اسکافی، به اسکاف (از نواحی نهروان بین [[بغداد]] و واسط) روشن نیست، ولی احتمال میرود نیاکانش که [[زرتشت|زرتشتی]] بودهاند.<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۷۹</ref> در آنجا سکنی داشتهاند. همچنین به سبب انتساب وی به جدش بیزان، سمعانی <ref>سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۲، ص۳۹۵</ref> او را بیزانی خوانده است. | سبب انتساب ابنهَمّام اسکافی، به اسکاف (از نواحی نهروان بین [[بغداد]] و واسط) روشن نیست، ولی احتمال میرود نیاکانش که [[زرتشت|زرتشتی]] بودهاند.<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۷۹</ref> در آنجا سکنی داشتهاند. همچنین به سبب انتساب وی به جدش بیزان، سمعانی <ref>سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۲، ص۳۹۵</ref> او را بیزانی خوانده است. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
در سندی نیز از حضور وی در رحبه سخن رفته که به قرینه روایت ابنهَمّام از یک شخص کوفی در آنجا، بر میآید که مقصود از رحبه جایی جز رحبه کوفه نیست و نمیتوان آن را دلیلی بر سفر ابنهَمّام به رحبه [[شام]] دانست<ref>خزاز قمی، علی بن محمد، کفایه الاثر، ج۱، ص۳۱</ref>. | در سندی نیز از حضور وی در رحبه سخن رفته که به قرینه روایت ابنهَمّام از یک شخص کوفی در آنجا، بر میآید که مقصود از رحبه جایی جز رحبه کوفه نیست و نمیتوان آن را دلیلی بر سفر ابنهَمّام به رحبه [[شام]] دانست<ref>خزاز قمی، علی بن محمد، کفایه الاثر، ج۱، ص۳۱</ref>. | ||
==تردید در برخی اسانید== | == تردید در برخی اسانید == | ||
در برخی اسانید، به روایت ابنهَمّام از ابراهیم بن هاشم قمی و محمد بن عیسی بن عبید یقطینی اشاره رفته است که باید در صحت ضبط این روایات تردید کرد<ref>شیخ طوسی، الفهرست، ج۱، ص۲۱۷</ref><ref>ابن رستم طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ج۱، ص۵۳۰</ref>. | در برخی اسانید، به روایت ابنهَمّام از ابراهیم بن هاشم قمی و محمد بن عیسی بن عبید یقطینی اشاره رفته است که باید در صحت ضبط این روایات تردید کرد<ref>شیخ طوسی، الفهرست، ج۱، ص۲۱۷</ref><ref>ابن رستم طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ج۱، ص۵۳۰</ref>. | ||
درباره روایت ابنهَمّام از ابنعقده و [[طبری|محمد بن جریر طبری]] (احتمالاً طبری مورخ) که در نوادر الاثر ابنرازی <ref>ابن رازی، جعفر بن احمد، نوادر الاثر، ج۱، ص۴۲</ref> آمده است، باید با تردید نگریست، چرا که اسناد این روایات خالی از خدشه نیست و ابنرازی نمیتوانسته، چنانکه در این دو روایت آمده است، بیواسطه از ابنهَمّام نقل حدیث کرده باشد. | درباره روایت ابنهَمّام از ابنعقده و [[طبری|محمد بن جریر طبری]] (احتمالاً طبری مورخ) که در نوادر الاثر ابنرازی <ref>ابن رازی، جعفر بن احمد، نوادر الاثر، ج۱، ص۴۲</ref> آمده است، باید با تردید نگریست، چرا که اسناد این روایات خالی از خدشه نیست و ابنرازی نمیتوانسته، چنانکه در این دو روایت آمده است، بیواسطه از ابنهَمّام نقل حدیث کرده باشد. | ||
در میان مشایخ ابنهَمّام، کسانی با گرایشها و مذاهب گوناگون همچون [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]]، [[واقفیه]] و نیز غُلاتی چون اسحاق بن محمد احمر نخعی<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ج۱، ص۲۵۸</ref> وجود داشتهاند. | در میان مشایخ ابنهَمّام، کسانی با گرایشها و مذاهب گوناگون همچون [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]]، [[واقفیه]] و نیز غُلاتی چون اسحاق بن محمد احمر نخعی<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ج۱، ص۲۵۸</ref> وجود داشتهاند. | ||
==محدث بزرگ بغداد== | == محدث بزرگ بغداد == | ||
ابنهمام در عصر خود به عنوان یکی از بزرگترین محدثان بغداد شناخته میشده است، چنانکه نجاشی و [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] او را با عناوین «شیخ اصحابنا و متقدمهم» و «جلیل القدر» ستوده و ضمن بیان عظمت منزلت وی، امانت در نقل حدیث و سعه روایت او را مورد تأکید قرار دادهاند. <ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۱۲۲</ref><ref>شیخ طوسی، رجال طوسی، ج۱، ص۴۹۴</ref><ref>ابن ادریس حلی، السرائر، ج۱، ص۶۵۶</ref> | ابنهمام در عصر خود به عنوان یکی از بزرگترین محدثان بغداد شناخته میشده است، چنانکه نجاشی و [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] او را با عناوین «شیخ اصحابنا و متقدمهم» و «جلیل القدر» ستوده و ضمن بیان عظمت منزلت وی، امانت در نقل حدیث و سعه روایت او را مورد تأکید قرار دادهاند. <ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۱۲۲</ref><ref>شیخ طوسی، رجال طوسی، ج۱، ص۴۹۴</ref><ref>ابن ادریس حلی، السرائر، ج۱، ص۶۵۶</ref> | ||
از آنجا که ابنهَمّام نزد مشایخ اهلسنت نیز به استماع حدیث پرداخته بود، در میان روایات باقیمانده از او احادیثی با طرق روایی غیر شیعی هم دیده میشود<ref>ابن رازی، جعفر بن احمد، نوادر الاثر، ج۱، ص۴۳</ref><ref>خزاز قمی، علی بن محمد، کفایه الاثر، ج۱، ص۶۹</ref><ref>خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۴، ص۱۳۵</ref>. | از آنجا که ابنهَمّام نزد مشایخ اهلسنت نیز به استماع حدیث پرداخته بود، در میان روایات باقیمانده از او احادیثی با طرق روایی غیر شیعی هم دیده میشود<ref>ابن رازی، جعفر بن احمد، نوادر الاثر، ج۱، ص۴۳</ref><ref>خزاز قمی، علی بن محمد، کفایه الاثر، ج۱، ص۶۹</ref><ref>خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۴، ص۱۳۵</ref>. | ||
==نقش اسکافی در زمان نواب اربعه== | == نقش اسکافی در زمان نواب اربعه == | ||
ابنهَمّام به عنوان یک عالم برجسته امامی در بخش عمدهای از دوره [[غیبت صغری]] و در زمانی مقارن با ایام [[نواب اربعه]] [[حجت بن حسن (مهدی)|امام زمان]] (علیهالسلام) توانست در موقعیتهای حساس به تبیین مبانی اعتقادی و سیاسی امامیه بپردازد. | ابنهَمّام به عنوان یک عالم برجسته امامی در بخش عمدهای از دوره [[غیبت صغری]] و در زمانی مقارن با ایام [[نواب اربعه]] [[حجت بن حسن (مهدی)|امام زمان]] (علیهالسلام) توانست در موقعیتهای حساس به تبیین مبانی اعتقادی و سیاسی امامیه بپردازد. | ||
با بررسی آثاری چون کمال الدین [[محمد بن علی بن بابویه قمی|ابنبابویه]]، الغیبه [[محمد بن حسن طوسی|طوسی]] و دلائل الامامه منسوب به ابنرستم طبری، میتوان نقش ابنهَمّام را در تبیین مسائل مربوط به امام زمان (علیهالسلام) و غیبت آن حضرت و اخبار مربوط به نواب اربعه تا حدی تصویر کرد. | با بررسی آثاری چون کمال الدین [[محمد بن علی بن بابویه قمی|ابنبابویه]]، الغیبه [[محمد بن حسن طوسی|طوسی]] و دلائل الامامه منسوب به ابنرستم طبری، میتوان نقش ابنهَمّام را در تبیین مسائل مربوط به امام زمان (علیهالسلام) و غیبت آن حضرت و اخبار مربوط به نواب اربعه تا حدی تصویر کرد. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۴: | ||
ابنهَمّام با شلمغانی آشنایی نزدیک داشته و یکبار هم شلمغانی برخی سخنان غلوآمیز خود را به او گفته بود<ref>شیخ طوسی، الغیبه، ج۱، ص۴۰۸</ref> و در میان آثار ابنابیالعزاقر نیز کتابی با عنوان رساله الی ابنهَمّام نام برده شده که قابل تأمل است<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۷۸</ref>. | ابنهَمّام با شلمغانی آشنایی نزدیک داشته و یکبار هم شلمغانی برخی سخنان غلوآمیز خود را به او گفته بود<ref>شیخ طوسی، الغیبه، ج۱، ص۴۰۸</ref> و در میان آثار ابنابیالعزاقر نیز کتابی با عنوان رساله الی ابنهَمّام نام برده شده که قابل تأمل است<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۷۸</ref>. | ||
==شاگردان== | == شاگردان == | ||
در میان شاگردان ابنهَمّام باید از ابوالحسن ابنجندی، ابوغالب زراری، جعفر بن محمد ابنقولویه، محمد بن احمد صفوانی، محمد بن ابراهیم نعمانی، محمد بن احمد بن داوود قمی، محمد بن عباس ابنحجام، ابوالمفضل محمد بن عبدالله شیبانی، ابوالجیش مظفر بن محمد بلخی، هارون بن موسی تلعُکبری و معافی بن زکریا ابنطرار را نام برد<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ج۱، ص۲۴</ref><ref>ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ج۱، ص۱۳۷</ref><ref>ابوغالب زراری، احمد بن محمد، رساله فی ذکر آل اعین، ج۱، ص۱۷۶</ref><ref>غضائری، حسین بن عبیدالله، تکلمة رساله ابی غالب، ج۱، ص۱۹۰</ref><ref>شیخ مفید، الامالی، ج۱، ص۳۱۰</ref><ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۸۰</ref><ref>شیخ طوسی، الغیبه، ص ۴۰۸</ref><ref>شیخ طوسی، الفهرست، ج۱، ص۲۱۷</ref><ref>شیخ طوسی، الفهرست، ج۱، ص۲۱۷</ref><ref>ابن طاووس، علی بن موسی، الیقین، ج۱، ص۳۶۲</ref>. | در میان شاگردان ابنهَمّام باید از ابوالحسن ابنجندی، ابوغالب زراری، جعفر بن محمد ابنقولویه، محمد بن احمد صفوانی، محمد بن ابراهیم نعمانی، محمد بن احمد بن داوود قمی، محمد بن عباس ابنحجام، ابوالمفضل محمد بن عبدالله شیبانی، ابوالجیش مظفر بن محمد بلخی، هارون بن موسی تلعُکبری و معافی بن زکریا ابنطرار را نام برد<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ج۱، ص۲۴</ref><ref>ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ج۱، ص۱۳۷</ref><ref>ابوغالب زراری، احمد بن محمد، رساله فی ذکر آل اعین، ج۱، ص۱۷۶</ref><ref>غضائری، حسین بن عبیدالله، تکلمة رساله ابی غالب، ج۱، ص۱۹۰</ref><ref>شیخ مفید، الامالی، ج۱، ص۳۱۰</ref><ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۸۰</ref><ref>شیخ طوسی، الغیبه، ص ۴۰۸</ref><ref>شیخ طوسی، الفهرست، ج۱، ص۲۱۷</ref><ref>شیخ طوسی، الفهرست، ج۱، ص۲۱۷</ref><ref>ابن طاووس، علی بن موسی، الیقین، ج۱، ص۳۶۲</ref>. | ||
در نسخه موجودِ تفسیر [[علی بن ابراهیم قمی]] <ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر علی بن ابراهیم، ج۲، ص۱۰۲</ref> <ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر علی بن ابراهیم، ج۲، ص۱۰۲</ref>روایاتی هست که دلالت بر استفاده مؤلف از ابنهَمّام دارد، اما با توجه به طبقه رجالی علی بن ابراهیم و ابنهَمّام، احتمال میرود که این روایات از اضافات جامع این تفسیر بوده باشد. | در نسخه موجودِ تفسیر [[علی بن ابراهیم قمی]] <ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر علی بن ابراهیم، ج۲، ص۱۰۲</ref> <ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر علی بن ابراهیم، ج۲، ص۱۰۲</ref>روایاتی هست که دلالت بر استفاده مؤلف از ابنهَمّام دارد، اما با توجه به طبقه رجالی علی بن ابراهیم و ابنهَمّام، احتمال میرود که این روایات از اضافات جامع این تفسیر بوده باشد. | ||
همچنین روایتِ با واسطه کشی از ابنهَمّام که در اختیار معرفه الرجال <ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۲۵۸</ref>دیده میشود، نیز شایان تأمل است. | همچنین روایتِ با واسطه کشی از ابنهَمّام که در اختیار معرفه الرجال <ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۲۵۸</ref>دیده میشود، نیز شایان تأمل است. | ||
==تالیفات== | == تالیفات == | ||
در منابع متقدم تنها نجاشی <ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۸۰</ref> به یک اثر ابنهَمّام با عنوان الانوار فی تاریخ الائمه (علیهمالسلام) اشاره کرده است. | در منابع متقدم تنها نجاشی <ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۸۰</ref> به یک اثر ابنهَمّام با عنوان الانوار فی تاریخ الائمه (علیهمالسلام) اشاره کرده است. | ||
از کتاب الانوار که بنابر برخی منقولات موجود، اثر مهمی در زمینه تاریخ ائمه (علیهمالسلام) بوده است، امروزه نشانی در دست نیست، اما منقولاتی از آن در عیون المعجزات منسوب به حسین بن عبدالوهاب ــ از مؤلفان سده ۵ق ــ دیده میشود<ref>ابن عبدالوهاب شعرانی، حسین بن عبدالوهاب، عیون المعجزات، ج۱، ص۳۶</ref>. همچنین این کتاب در سده ۶ق مورد استفاده [[ابن شهرآشوب|ابنشهرآشوب]]<ref>ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب (علیهالسلام)، ج۳، ص۶۶</ref> و [[ابن ادریس حلی|ابنادریس]] <ref>ابن ادریس حلی، السرائر، ج۱، ص۶۵۶، قم، ۱۴۱۰ق</ref> و در سده ۷ق مورد استفاده عبدالکریم بن طاووس <ref>ابن طاووس، عبدالکریم بن احمد، فرحه الغری، ج۱، ص۱۳۴</ref> قرار گرفته است. منتخبی از آن نیز نزد مجلسی <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱، ص۱۷، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م</ref> موجود بوده است. | از کتاب الانوار که بنابر برخی منقولات موجود، اثر مهمی در زمینه تاریخ ائمه (علیهمالسلام) بوده است، امروزه نشانی در دست نیست، اما منقولاتی از آن در عیون المعجزات منسوب به حسین بن عبدالوهاب ــ از مؤلفان سده ۵ق ــ دیده میشود<ref>ابن عبدالوهاب شعرانی، حسین بن عبدالوهاب، عیون المعجزات، ج۱، ص۳۶</ref>. همچنین این کتاب در سده ۶ق مورد استفاده [[ابن شهرآشوب|ابنشهرآشوب]]<ref>ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب (علیهالسلام)، ج۳، ص۶۶</ref> و [[ابن ادریس حلی|ابنادریس]] <ref>ابن ادریس حلی، السرائر، ج۱، ص۶۵۶، قم، ۱۴۱۰ق</ref> و در سده ۷ق مورد استفاده عبدالکریم بن طاووس <ref>ابن طاووس، عبدالکریم بن احمد، فرحه الغری، ج۱، ص۱۳۴</ref> قرار گرفته است. منتخبی از آن نیز نزد مجلسی <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱، ص۱۷، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م</ref> موجود بوده است. | ||
خط ۷۴: | خط ۶۹: | ||
همچنین [[ابن ندیم|ابنندیم]] <ref>ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ج۱، ص۲۷۳</ref><ref>ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ج۱، ص۲۷۲</ref> و غضائری <ref>غضائری، حسین بن عبیدالله، تکلمة رساله ابی غالب، ج۱، ص۱۹۰-۱۹۲</ref> از برخی گفتههای رجالی وی بهره بردهاند. | همچنین [[ابن ندیم|ابنندیم]] <ref>ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ج۱، ص۲۷۳</ref><ref>ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ج۱، ص۲۷۲</ref> و غضائری <ref>غضائری، حسین بن عبیدالله، تکلمة رساله ابی غالب، ج۱، ص۱۹۰-۱۹۲</ref> از برخی گفتههای رجالی وی بهره بردهاند. | ||
==تاریخ وفات== | == تاریخ وفات == | ||
ابنهَمّام به گفته [[خطیب بغدادی]] <ref>خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۴، ص۱۳۶</ref> و طوسی <ref>شیخ طوسی، رجال طوسی، ج۱، ص۴۹۴</ref> در ۳۳۲ق و به گفته نجاشی <ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۸۰</ref> در ۳۳۶ق درگذشته است، اما به جهت دقتی که در گفتار نجاشی دیده میشود، تاریخ اخیر مرجح مینماید.خطیب بغدادی <ref>خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۴، ص۱۳۶</ref> همچنین یادآور شده است که ابنهَمّام در بغداد درگذشت و در مقابر قریش به خاک سپرده شد. | ابنهَمّام به گفته [[خطیب بغدادی]] <ref>خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۴، ص۱۳۶</ref> و طوسی <ref>شیخ طوسی، رجال طوسی، ج۱، ص۴۹۴</ref> در ۳۳۲ق و به گفته نجاشی <ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ج۱، ص۳۸۰</ref> در ۳۳۶ق درگذشته است، اما به جهت دقتی که در گفتار نجاشی دیده میشود، تاریخ اخیر مرجح مینماید.خطیب بغدادی <ref>خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۴، ص۱۳۶</ref> همچنین یادآور شده است که ابنهَمّام در بغداد درگذشت و در مقابر قریش به خاک سپرده شد. |