۱٬۵۶۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
در یکی از روزهای 1267شمسی (1308قمری) در روستای «کوهستان» از توابع شهرستان «بهشهر» در استان [[مازندران]]، کودکی چشم به جهان گشود و پدر و مادر را غرق شادمانی کرد. نام این کودک را «محمد» گذاشتند تا به برکت نام [[پیامبراکرم]] صلی الله علیه و آله، منشأ حرکت های سازنده و حیات بخش در جامعه شود و چنین شد. | در یکی از روزهای 1267شمسی (1308قمری) در روستای «کوهستان» از توابع شهرستان «بهشهر» در استان [[مازندران]]، کودکی چشم به جهان گشود و پدر و مادر را غرق شادمانی کرد. نام این کودک را «محمد» گذاشتند تا به برکت نام [[پیامبراکرم]] صلی الله علیه و آله، منشأ حرکت های سازنده و حیات بخش در جامعه شود و چنین شد. | ||
<br> | <br> | ||
=پدر و مادر= | |||
<br> | |||
آیت اللّه کوهستانی در سایه حمایتهای پدری پارسا و وارسته، حضرت آیت اللّه حاج شیخ محمدمهدی کوهستانی و دامان پر مهر مادری با ایمان، پاکدامن، خردمند و با کفایت، بانو فاطمه کوهستانی، رشد یافت و بالنده شد. پدر، از عالمان برجسته زمان خویش به حساب می آمد و جز این هم انتظار نمی رفت؛ زیرا در حوزه نجف، از محضر اساتید بزرگی چون آیت اللّه العظمی میرزاحبیب اللّه رشتی و آیت اللّه العظمی شیخ عبداللّه مازندرانی، بهره های فراوان برد. مادر نیز قناعت، ساده زیستی، کیاست و تدبیر، از ویژگیهای برجسته اش بود. با وجود شرایط نامناسب معیشتی، همواره به مستمندان رسیدگی می کرد و به خاندان عصمت و طهارت، به ویژه حضرت سالار شهیدان، اباعبداللّه الحسین علیه السلام علاقه فراوان داشت. | |||
از آن جا که مادر حضرت آیت اللّه کوهستانی، زنی لایق و مسئولیت شناس بود، پس از دست دادن همسر، ضعف و سستی به خویش راه نداد و به خوبی از عهده مسئولیت خطیر تربیت تنها یادگارش برآمد. این زن، روحی بزرگ و همّتی بلند داشت. روزی به او خبر دادند که یکی از تاجران خیرخواه، عده ای از مؤمنان را تشویق کرد برای مخارج زندگی پسرش، کمک مالی جمع کنند و برایش به نجف بفرستند. مادر، از این خبر برآشفت و به آن تاجر پیغام فرستاد که: «شیخ محمد، مقنّی نیست تا برایش جیره جمع کنید. پسرم به این پول ها احتیاج ندارد؛ خودم هزینه اش را تأمین می کنم». |
ویرایش