اجتهاد: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: برگردانده‌شده
برچسب: برگردانده‌شده
خط ۱۱: خط ۱۱:


== اجتهاد در زمان پیامبر در مدینه ==
== اجتهاد در زمان پیامبر در مدینه ==
پس از هجرت [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلی الله علیه)]] به [[مدینه]] و آماده شدن زمینۀ مناسب شریعت و پیدایش علل و عوامل تشریع، آیاتی در زمینۀ احکام الهی و فرایض دینی، بر آن حضرت نازل شد که نزدیک به یک سوم<ref>قرآن</ref> را تشکیل می‌دهند و این آیات، بیانگر اصول همۀ احکام اجتهادی و قوانین و قواعد کلی استنباط شرعی (اعم از عبادات، معاملات، سیاسیات، مسائل قضایی، حکومتی، روابط بین الملل، قوانین حقوقی، کیفری، مدنی، احوال شخصی و جز اینها) است.
پس از [[هجرت]] [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلی الله علیه)]] به [[مدینه]] و آماده شدن زمینۀ مناسب شریعت و پیدایش علل و عوامل تشریع، آیاتی در زمینۀ احکام الهی و فرایض دینی، بر آن حضرت نازل شد که نزدیک به یک سوم<ref>قرآن</ref> را تشکیل می‌دهند و این آیات، بیانگر اصول همۀ احکام اجتهادی و قوانین و قواعد کلی استنباط شرعی (اعم از عبادات، معاملات، سیاسیات، مسائل قضایی، حکومتی، روابط بین الملل، قوانین حقوقی، کیفری، مدنی، احوال شخصی و جز اینها) است.


بر این مبنا، این اصول و قواعد، از مبادی اجتهاد به شمار می‌روند و هر مجتهدی بر مبنای آنها می‌تواند مسائل فرعی، تازه و پدیده‌های جدید را به آن اصول پایه عودت داده و قواعد کلی آنها را بر مصادیق خارجی منطبق سازد. از این آیات که در آنها، احکام شرعی در همۀ ابعاد و زمینه‌های مختلف زندگی مادی و معنوی انسان‌ها بیان شده، به «آیات الاحکام» تعبیر کرده‌اند<ref>ادوار اجتهاد، محمد ابراهیم جناتی، ص 42</ref>.
بر این مبنا، این اصول و قواعد، از مبادی اجتهاد به شمار می‌روند و هر مجتهدی بر مبنای آنها می‌تواند مسائل فرعی، تازه و پدیده‌های جدید را به آن اصول پایه عودت داده و قواعد کلی آنها را بر مصادیق خارجی منطبق سازد. از این آیات که در آنها، احکام شرعی در همۀ ابعاد و زمینه‌های مختلف زندگی مادی و معنوی انسان‌ها بیان شده، به «آیات الاحکام» تعبیر کرده‌اند<ref>ادوار اجتهاد، محمد ابراهیم جناتی، ص 42</ref>.
خط ۱۷: خط ۱۷:
به این ترتیب مدینه را می‌توان به عنوان نخستین پایگاه تشریع احکام و تشکیل حکومت اسلامی‌دانست که خود زمینه‌ساز دورۀ تمهید مبانی اجتهاد نیز به شمار می‌رود؛ با این توضیح که در این دوره با وجود و حضور بنیان‌گذار اسلام و تشریع کنندۀ احکام اسلامی، نیاز چندانی به اجتهاد وجود نداشته، زیرا:
به این ترتیب مدینه را می‌توان به عنوان نخستین پایگاه تشریع احکام و تشکیل حکومت اسلامی‌دانست که خود زمینه‌ساز دورۀ تمهید مبانی اجتهاد نیز به شمار می‌رود؛ با این توضیح که در این دوره با وجود و حضور بنیان‌گذار اسلام و تشریع کنندۀ احکام اسلامی، نیاز چندانی به اجتهاد وجود نداشته، زیرا:


الف. وجود شارع یعنی رسول خدا (صلی الله علیه) در میان [[مسلمانان]] و دسترسی مستقیم آنان به آن حضرت، که خود بهترین راه و مطمئن‌ترین طریق برای شناخت احکام شرعی در وقت نیاز بود و مردم بی هیچ واسطه ای به شخص پیامبر (صلی الله علیه) مراجعه می‌کردند و دربارۀ احکام و مسائل خویش از آن حضرت می‌پرسیدند.
الف. وجود شارع یعنی رسول خدا (صلی‌الله علیه وآله وسلم) در میان [[مسلمانان]] و دسترسی مستقیم آنان به آن حضرت، که خود بهترین راه و مطمئن‌ترین طریق برای شناخت احکام شرعی در وقت نیاز بود و مردم بی هیچ واسطه ای به شخص پیامبر (صلی‌الله علیه وآله وسلم) مراجعه می‌کردند و دربارۀ احکام و مسائل خویش از آن حضرت می‌پرسیدند.


ب. در این دوره، به علت آغاز تشریع و نزول آیات و عدم درگیری مسلمانان با مسائل جدید، پدیده‌ها و فروع جدید کم بودند و زمینه‌های تازه ای برای تعلیل و تبیین احکام اجتهادی وجود نداشت. با این حال نمی‌توان این امر را نادیده گرفت که آثاری از رگه‌های آغازین اجتهاد در زمان تشریع و خود پیامبر (صلی الله علیه) وجود داشته است. برای روشن مطلب باید به این مطلب اشاره کرد که اجتهاد دارای دو مفهوم عام و خاص است به این شرح:
ب. در این دوره، به علت آغاز تشریع و نزول آیات و عدم درگیری مسلمانان با مسائل جدید، پدیده‌ها و فروع جدید کم بودند و زمینه‌های تازه ای برای تعلیل و تبیین احکام اجتهادی وجود نداشت. با این حال نمی‌توان این امر را نادیده گرفت که آثاری از رگه‌های آغازین اجتهاد در زمان تشریع و خود پیامبر (صلی الله علیه) وجود داشته است. برای روشن مطلب باید به این مطلب اشاره کرد که اجتهاد دارای دو مفهوم عام و خاص است به این شرح:
خط ۲۶: خط ۲۶:
به تعبیری دیگر، اجتهاد از نظر مفهوم به دو بخش تقسیم می‌گردد:
به تعبیری دیگر، اجتهاد از نظر مفهوم به دو بخش تقسیم می‌گردد:


یک. اجتهاد از راه منابع معتبر شرعی مانند کتاب و سنت.
* یک. اجتهاد از راه منابع معتبر شرعی مانند کتاب و سنت.
 
* دو. اجتهاد از راه رأی و تفکر شخصی.
دو. اجتهاد از راه رأی و تفکر شخصی.


میان این دو مفهوم از اجتهاد، تفاوت اساسی، ماهوی و ذاتی وجود دارد، زیرا اجتهاد در اصطلاح اول که مورد پذیرش عالمان اصولی [[امامیه]] و [[شیعه]] است، عبارت است از نهایت کوشش مجتهد برای شناخت احکام حوادث واقعه و مسائل جدید و مورد نیاز جامعه، از راه منابع، پایه‌ها و اصولی که شارع آنها را معتبر دانسته است.
میان این دو مفهوم از اجتهاد، تفاوت اساسی، ماهوی و ذاتی وجود دارد، زیرا اجتهاد در اصطلاح اول که مورد پذیرش عالمان اصولی [[امامیه]] و [[شیعه]] است، عبارت است از نهایت کوشش مجتهد برای شناخت احکام حوادث واقعه و مسائل جدید و مورد نیاز جامعه، از راه منابع، پایه‌ها و اصولی که شارع آنها را معتبر دانسته است.
خط ۳۴: خط ۳۳:
اما مفهوم دوم آن، که عالمان اصولی اهل سنت به آن پایبند و معتقدند، عبارت است از: تلاش و کوشش مجتهد از راه رأی و تفکر شخصی برای شناخت احکام، در مواردی که دارای نصّ خاصّ از جانب شارع نیست. اجتهاد به مفهوم نخست آن، از نظر عالمان شیعه، تنها به عنوان «وسیله»ای برای شناخت احکام از راه منابع معتبر شرعی است؛ در حالی که اجتهاد به مفهوم دوم آن و در بینش علمای اصولی اهل سنت، خود عامل و منشأ تشریع حکم در عرض قرآن و سنت می باشد.
اما مفهوم دوم آن، که عالمان اصولی اهل سنت به آن پایبند و معتقدند، عبارت است از: تلاش و کوشش مجتهد از راه رأی و تفکر شخصی برای شناخت احکام، در مواردی که دارای نصّ خاصّ از جانب شارع نیست. اجتهاد به مفهوم نخست آن، از نظر عالمان شیعه، تنها به عنوان «وسیله»ای برای شناخت احکام از راه منابع معتبر شرعی است؛ در حالی که اجتهاد به مفهوم دوم آن و در بینش علمای اصولی اهل سنت، خود عامل و منشأ تشریع حکم در عرض قرآن و سنت می باشد.


اجتهاد به معنای عام آن از همان روزهای نخستین تشریع احکام توسط شارع مقدس وجود داشته، گرچه اثری از اصطلاحات خاصّی که دانشمندان اصولی بعدها در آن منظور کرده‌اند، در این نوع اجتهاد وجود نداشته است. در آن زمان به این دلیل که عالمان و قاریان با پیامبر (صلی الله علیه) ارتباط مستقیم داشته‌اند و در مقام استنباط، نیاز به علوم مقدماتی (مانند: علم حدیث، علم رجال، علم اصول و دیگر مبادی اجتهادی) نداشته‌اند و از سویی مسائل تازه و رویدادهای پیچیده ای هم وجود نداشته و از سوی دیگر، مسائلی نیز که دارای نصّی خاص نباشد، وجود نداشته است.
اجتهاد به معنای عام آن از همان روزهای نخستین تشریع احکام توسط شارع مقدس وجود داشته، گرچه اثری از اصطلاحات خاصّی که دانشمندان اصولی بعدها در آن منظور کرده‌اند، در این نوع اجتهاد وجود نداشته است. در آن زمان به این دلیل که عالمان و قاریان با پیامبر (صلی الله علیه) ارتباط مستقیم داشته‌اند و در مقام استنباط، نیاز به علوم مقدماتی (مانند: [[علم حدیث]]، [[رجال|علم رجال]]، علم اصول و دیگر مبادی اجتهادی) نداشته‌اند و از سویی مسائل تازه و رویدادهای پیچیده ای هم وجود نداشته و از سوی دیگر، مسائلی نیز که دارای نصّی خاص نباشد، وجود نداشته است.


همچنین نظریات متضاد، متناقض و متنافی در میان نبوده و از جانبی دیگر عالمان و قاریان، به بحث‌های استدلالی و نظری به آن شکل که در دوره‌های بعدی متداول گردید، هم نیازی نداشتند. اجتهاد کردن، برای آنها از راه منابع کار چندان مشکلی نبوده است و تنها به ادراک و تامل اندکی در منابع نیازمند بوده‌اند<ref>الاجتهاد اصوله و احکامه، بحرالعلوم، ص 39؛ ادوار اجتهاد، محمد ابراهیم جناتی، ص 42 - 49</ref>.
همچنین نظریات متضاد، متناقض و متنافی در میان نبوده و از جانبی دیگر عالمان و قاریان، به بحث‌های استدلالی و نظری به آن شکل که در دوره‌های بعدی متداول گردید، هم نیازی نداشتند. اجتهاد کردن، برای آنها از راه منابع کار چندان مشکلی نبوده است و تنها به ادراک و تامل اندکی در منابع نیازمند بوده‌اند<ref>الاجتهاد اصوله و احکامه، بحرالعلوم، ص 39؛ ادوار اجتهاد، محمد ابراهیم جناتی، ص 42 - 49</ref>.
confirmed، مدیران
۳۷٬۴۵۲

ویرایش