۸۷٬۸۸۶
ویرایش
(←ترور) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
گاندی معتقد بود که اساس و شالوده هر دین را حقیقت وعشق تشکیل میدهد (محبت، عدم خشونت یا همان ترکیب حکم طلایی) اوهرگونه تعصب کور و گم بودن رفتارهای نادرست درهر دین و آیینی را زیرسوال میبرد وبه طرز خستگی ناپذیری در پی اصلاح اجتماعی بر میآمد. برخی از اظهارنظرهای وی درمورد ادیان مختلف به شرح زیر مطرح شدهاند: | گاندی معتقد بود که اساس و شالوده هر دین را حقیقت وعشق تشکیل میدهد (محبت، عدم خشونت یا همان ترکیب حکم طلایی) اوهرگونه تعصب کور و گم بودن رفتارهای نادرست درهر دین و آیینی را زیرسوال میبرد وبه طرز خستگی ناپذیری در پی اصلاح اجتماعی بر میآمد. برخی از اظهارنظرهای وی درمورد ادیان مختلف به شرح زیر مطرح شدهاند: | ||
«لذا اگر میتوانستم مسیحیت را بپذیرم و | «لذا اگر میتوانستم مسیحیت را بپذیرم و آنرا بزرگترین و کاملترین دین قبول کنم قطعاً هندوئیسم را آنطور که الان هستم قبول نمیداشتم. من اشکالات و نواقص هندو را میشناسم. اگر نجاست در هندو بوده قطعاً به گوشت خام مربوط میشده نه گوشت پخته. نمیتوانم سرمنشا اختلاف ادیان را درک کنم معنی اینکه چنین چیزی در قالب وداس یا کلام خدا مطرح میشود چیست؟ اگر چیزی از جانب خداوند الهام شود پس چرا در مورد [[قرآن]] و [[انجیل]] باید تردید کرد؟ دوستان مسیحی من سعی کردند مرا به [[مسیحیت]] سوق دهند و همین طور دوستان [[مسلمان]] من. عبداله شیت به شدت مرا به مطالعه [[اسلام]] ترغیب میکرد البته همیشه درمورد زیبایی دین اسلام حرفهایی برای گفتن داشت.» | ||
«به محض اینکه از مسیر اخلاق منحرف شویم دیگر شخصیت دینی نخواهیم داشت. در دین چیزی وجود ندارد که از چارچوب اخلاق خارج باشد. مثلاً انسان نمیتواند دروغگو و بیرحم باشد و درعین حال مدعی شود خدا را در درون خویش احساس میکند.» | «به محض اینکه از مسیر اخلاق منحرف شویم دیگر شخصیت دینی نخواهیم داشت. در دین چیزی وجود ندارد که از چارچوب اخلاق خارج باشد. مثلاً انسان نمیتواند دروغگو و بیرحم باشد و درعین حال مدعی شود خدا را در درون خویش احساس میکند.» |