confirmed، مدیران
۳۶٬۲۴۶
ویرایش
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
بنیاسرائیل نخستین مرتبه در زمان [[حضرت یوسف |حضرت یوسف (علیهالسلام)]] به [[جمهوری عربی مصر|مصر]] [[تبعید]] شدند و تا چهار نسل در آنجا ماندند تا وقتی که خداوند به واسطهٔ [[حضرت موسی|حضرت موسی (علیهالسلام)]] آنها را به فلسطین باز آورد. نوبت دوم تبعید یهود، در سال ۵۸۶ قبل از میلاد به بابل بود البته بعد از آنکه [[بخت النصر]] [[بیت المقدس|اورشلیم]] را فتح کرد و [[معبد سلیمان]] را تخریب نمود. | بنیاسرائیل نخستین مرتبه در زمان [[حضرت یوسف |حضرت یوسف (علیهالسلام)]] به [[جمهوری عربی مصر|مصر]] [[تبعید]] شدند و تا چهار نسل در آنجا ماندند تا وقتی که خداوند به واسطهٔ [[حضرت موسی|حضرت موسی (علیهالسلام)]] آنها را به فلسطین باز آورد. نوبت دوم تبعید یهود، در سال ۵۸۶ قبل از میلاد به بابل بود البته بعد از آنکه [[بخت النصر]] [[بیت المقدس|اورشلیم]] را فتح کرد و [[معبد سلیمان]] را تخریب نمود. | ||
نهایتاً در سال هفتاد میلادی، چهل سال بعد از اتمام حجّت حضرت عیسی (علیهالسلام) با این قوم، بلای خداوند به توسط رومیان بر این قوم نازل گشت و یهودیان برای ابد از فلسطین اخراج شدند. تنها راه بازگشت یهود به فلسطین آن است که [[توبه]] کنند و از راه پدران خود بازگشت نمایند. این موضوع از آیه هشتم [[سوره إسراء]] استنباط میشود:{{متن قرآن |عَسی رَبُّکمُ أَن یَرْحَمَکمُ وَ إنْ عُدتمُ عُدْنَا |سوره = إسراء |آیه = 8 }} | نهایتاً در سال هفتاد میلادی، چهل سال بعد از اتمام حجّت حضرت عیسی (علیهالسلام) با این قوم، بلای خداوند به توسط رومیان بر این قوم نازل گشت و یهودیان برای ابد از فلسطین اخراج شدند. تنها راه بازگشت یهود به فلسطین آن است که [[توبه]] کنند و از راه پدران خود بازگشت نمایند. این موضوع از آیه هشتم [[سوره اسراء|سوره إسراء]] استنباط میشود:{{متن قرآن |عَسی رَبُّکمُ أَن یَرْحَمَکمُ وَ إنْ عُدتمُ عُدْنَا |سوره = إسراء |آیه = 8 }} | ||
یهودیان بهتر از هر کس دیگر، به این حقایق واقفند و برای همین است که هجده قرن بعد از اخراجشان از فلسطین برای بازگشت به آن زمین مقدس اقدامی نکردند. اما بدعتگذاران یهود در اواخر قرن ۱۹ مدعی مالکیت فلسطین بر اساس [[تورات]] شدند<ref>faraghlit.com.</ref>. | یهودیان بهتر از هر کس دیگر، به این حقایق واقفند و برای همین است که هجده قرن بعد از اخراجشان از فلسطین برای بازگشت به آن زمین مقدس اقدامی نکردند. اما بدعتگذاران یهود در اواخر قرن ۱۹ مدعی مالکیت فلسطین بر اساس [[تورات]] شدند<ref>faraghlit.com.</ref>. | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
# در دین موسی پارهای اسرار ژرف وجود دارد که این اسرار را منحصراً تعداد بسیار اندکی از ارکان دولت یهود خواهند دانست. | # در دین موسی پارهای اسرار ژرف وجود دارد که این اسرار را منحصراً تعداد بسیار اندکی از ارکان دولت یهود خواهند دانست. | ||
# تخریب اقتصادی، اجتماعی، مطبوعاتی و اخلاقی جامعه و پخش عمومی میکروبهای واگیردار مطالبی هستند که در بیست و چهار پروتکل یاد شده به تفصیل از آنها بحث شده است. چه خوب است که خواننده برگردد و یک بار دیگر این برنامهٔ بیست و چهار قسمتی را مطالعه کند و هر عبارت آن و ابزارهایی را که به کار میگیرند و هدف و مقصدی را که دنبال میکنند مورد امعان نظر قرار دهد. | # تخریب اقتصادی، اجتماعی، مطبوعاتی و اخلاقی جامعه و پخش عمومی میکروبهای واگیردار مطالبی هستند که در بیست و چهار پروتکل یاد شده به تفصیل از آنها بحث شده است. چه خوب است که خواننده برگردد و یک بار دیگر این برنامهٔ بیست و چهار قسمتی را مطالعه کند و هر عبارت آن و ابزارهایی را که به کار میگیرند و هدف و مقصدی را که دنبال میکنند مورد امعان نظر قرار دهد. | ||
# آنها در پروتکلها از توضیح زیاد پیرامون دو نکته عمداً لب فرو بستهاند. نکتهٔ اول «یهود آزاری» یا «آنتی سمیتیزم» است. آنها به دلیلی، این موضوع را از پروتکلها برچیدهاند. و به اظهار همین نکته بسنده کردهاند که به عقیدهٔ آنها این مسأله برای مصالح و منافع آنها ضروری است. نکته دوم «فلسطین» یا به تعبیر کهنه و بر باد رفتهٔ آنها «سرزمین اسرائیل» است. علت سکوت آنها در این مورد همان است که خودشان در هنگام صحبت از برنامهشان برای نابودی دربار پاپ و قرار دادن اروپا به عنوان پایتخت پادشاهی خویش، اظهار داشتهاند و گفتهاند که پرداختن به ادیان دیگر فعلاً - در زمان طرح برنامه پروتکلها - زود است. مقصود آنها از ادیان دیگر | # آنها در پروتکلها از توضیح زیاد پیرامون دو نکته عمداً لب فرو بستهاند. نکتهٔ اول «یهود آزاری» یا «آنتی سمیتیزم» است. آنها به دلیلی، این موضوع را از پروتکلها برچیدهاند. و به اظهار همین نکته بسنده کردهاند که به عقیدهٔ آنها این مسأله برای مصالح و منافع آنها ضروری است. نکته دوم «فلسطین» یا به تعبیر کهنه و بر باد رفتهٔ آنها «سرزمین اسرائیل» است. علت سکوت آنها در این مورد همان است که خودشان در هنگام صحبت از برنامهشان برای نابودی دربار پاپ و قرار دادن اروپا به عنوان پایتخت پادشاهی خویش، اظهار داشتهاند و گفتهاند که پرداختن به ادیان دیگر فعلاً - در زمان طرح برنامه پروتکلها - زود است. مقصود آنها از ادیان دیگر «[[عثمانی|امپراتوری عثمانی]]» میباشد. سران صهیون در آن سال عملاً کار نفوذ در این امپراتوری را آغاز کرده بود، بنابراین، به نظر این سران رسیدن به فلسطین با آینده این امپراتوری در ارتباط بود و آنها سخت میکوشیدند که این آینده را به تباهی بکشانند و بیست سال پس از طرح این برنامه (پروتکلها)، در سال 1917، به [[اعلامیه بالفور]] دست یافتند<ref>(نویهض، عجاج. (1387)</ref>. پروتکلهای دانشوران صهیون، برنامه عمل صهیونیسم جهانی، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ پنجم (1387)<ref>[http://www.masjed.ir/fa/article/2842/%D8%B5%D9%87%DB%8C%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%DA%86%D9%87-%D8%A7%D9%87%D8%AF%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF صهیونیسم چیست و چه اهدافی دارد؟]</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | |||
* [[بیت المقدس|بیت المقدس]] | |||
* [[آیین یهودیت|یهود]] | |||
* [[بنی اسرائیل|بنیاسرائیل]] | |||
* [[فلسطین]] | |||
== پانویس == | == پانویس == |