۸۷٬۹۳۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
آغاز تحصیل ابن تیمیه در [[سوریه|دمشق]] بود. تحصیلات اولیه را نزد پدرش، «شیخ عبدالحلیم» گذراند و پس از آن نیز نزد استادان مختلفی که در آن زمان در شام کرسی تدریس داشتند، به تحصیل پرداخت. در میان استادان وی نام چند زن نیز به چشم میخورد. | آغاز تحصیل ابن تیمیه در [[سوریه|دمشق]] بود. تحصیلات اولیه را نزد پدرش، «شیخ عبدالحلیم» گذراند و پس از آن نیز نزد استادان مختلفی که در آن زمان در شام کرسی تدریس داشتند، به تحصیل پرداخت. در میان استادان وی نام چند زن نیز به چشم میخورد. | ||
به گفته [[ابن کثیر]]، هنگامی که پدر ابن تیمیه در سال 682 از دنیا رفت، وی 21 سال داشت و پس از یک سال، یعنی در 22 سالگی، به جای پدر بر کرسی تدریس نشست. او در حوزههای مختلف، مانند [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]]، [[علوم نقلی]] و [[علوم عقلی]] مهارت داشت. آن چه گفته شد، سخنانی است که شاگردش ابنکثیر درباره | به گفته [[ابن کثیر]]، هنگامی که پدر ابن تیمیه در سال 682 از دنیا رفت، وی 21 سال داشت و پس از یک سال، یعنی در 22 سالگی، به جای پدر بر کرسی تدریس نشست. او در حوزههای مختلف، مانند [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]]، [[علوم نقلی]] و [[علوم عقلی]] مهارت داشت. آن چه گفته شد، سخنانی است که شاگردش ابنکثیر درباره وی گفته است و این سخنان را افرادی مانند [[ابن قیم جوزیه|ابن قیم]] و «مقدسی» نیز تکرار کردهند. | ||
ابن تیمیه از نظر آثار، فرد پرکاری بوده است؛ تا آن جا که «ذهبی» نگاشتههای وی را حدود 300 جلد تخمین زده و «صفدی» نام بسیاری از آنها را آورده است. | ابن تیمیه از نظر آثار، فرد پرکاری بوده است؛ تا آن جا که «ذهبی» نگاشتههای وی را حدود 300 جلد تخمین زده و «صفدی» نام بسیاری از آنها را آورده است. | ||
اما واقعیت این است که اندیشمندان درباره | اما واقعیت این است که اندیشمندان درباره شخصیت علمی ابن تیمیه، دیدگاههای متعارضی ارائه کردهاند. برخی وی را شخصیتی دانشمند و آگاه روایت کرده و فضایلی را به وی نسبت دادهاند که به نظر، مبالغهآمیز میآید؛ برخی نیز منکر مقام علمی وی شده و او را صرفاً نویسندهای پر کار و سریع القلم دانستهاند که در حوزههای مختلف به قلمفرسایی پرداخته است<ref>[https://www.alwahabiyah.com/fa/questionview/4522/%d8%a7%d8%a8%d9%86-%d8%aa%db%8c%d9%85%db%8c%d9%87-%da%a9%db%8c%d8%b3%d8%aa%20https://www.alwahabiyah.com برگرفته از سایت:alwahabiyah.com]</ref>. | ||
== اساتید ابن تیمیه == | == اساتید ابن تیمیه == | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
*«علی بن عبدالکافی سبکی(ت 756) | *«علی بن عبدالکافی سبکی(ت 756) | ||
هم چنین هنگامی که دیدگاههای انحرافی وی جامعه | هم چنین هنگامی که دیدگاههای انحرافی وی جامعه اسلامی را تهدید کرد، عالمان بزرگ چهار مذهب اسلامی، در نامهای، انحراف وی را از اسلام اعلام کردند. | ||
نامهای این عالمان، عبارت است از: | نامهای این عالمان، عبارت است از: | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
با توجه به آن چه گفته شد، جایگاه علمی ابن تیمیه را میتوان در جملاتی کوتاه، چنین وصف کرد: تقی الدین احمد بن تیمیه، در مقایسه با پیشینیان خود، همانند بربهاری و ابن بطه، جایگاه علمی والاتری داشت؛ وی کوشید تا اندیشههای خود را مستدل ارائه کند؛ نه مانند [[اهل حدیث]] که اندیشههایشان را بدون دلیل و پشتوانه، و در قالب مانیفستهای حزبی تدوین میکردند. | با توجه به آن چه گفته شد، جایگاه علمی ابن تیمیه را میتوان در جملاتی کوتاه، چنین وصف کرد: تقی الدین احمد بن تیمیه، در مقایسه با پیشینیان خود، همانند بربهاری و ابن بطه، جایگاه علمی والاتری داشت؛ وی کوشید تا اندیشههای خود را مستدل ارائه کند؛ نه مانند [[اهل حدیث]] که اندیشههایشان را بدون دلیل و پشتوانه، و در قالب مانیفستهای حزبی تدوین میکردند. | ||
آثار ابن تیمیه، هرچند علمی است، از نظر روش و سبک، به همان سبک ردّیه نویسی و پاسخ گویی به دشمنانش تدوین شده است. برای نمونه، بیشترین آثار وی در واکنش به مخالفان صوفی، شیعی، اشعری، یهود و مسیحیان است. جایی هم که به نظریه پردازی پرداخته است، بازتابی از روحیه | آثار ابن تیمیه، هرچند علمی است، از نظر روش و سبک، به همان سبک ردّیه نویسی و پاسخ گویی به دشمنانش تدوین شده است. برای نمونه، بیشترین آثار وی در واکنش به مخالفان صوفی، شیعی، اشعری، یهود و مسیحیان است. جایی هم که به نظریه پردازی پرداخته است، بازتابی از روحیه مبارزهطلبانه و پرخاش جویانه او در برابر مخالفان بوده است. | ||
ابن تیمیه، چه در نوشتن و چه در مباحثات شفاهی بسیار تند و خشن بود و هرگز روش و اصول علمی را در مناظراتش رعایت نمیکرد. برای نمونه، هنگامی که به نقد عقاید تصوف میرسد، افرادی مانند «محی الدین»، «عفیف تلسماسی» و «ابن سبعین» را سخت دشنام میدهد؛ در تعابیرش درباره | ابن تیمیه، چه در نوشتن و چه در مباحثات شفاهی بسیار تند و خشن بود و هرگز روش و اصول علمی را در مناظراتش رعایت نمیکرد. برای نمونه، هنگامی که به نقد عقاید تصوف میرسد، افرادی مانند «محی الدین»، «عفیف تلسماسی» و «ابن سبعین» را سخت دشنام میدهد؛ در تعابیرش درباره «اشعری»، امام اشعریون، از نسبتهای غیر علمی و جاهلانه استفاده میکند؛ برای تحقیر «نجم الدین کاتبی» معروف به «دبیران» که در علم منطق تخصص داشت، وی را «دُبَیِران» میخواند و هنگامی که از پاسخ گویی به علامه بزرگ، «ابن مطهر حلی» باز میماند، تعبیر «ابن منجس» را به کار میبرد؛ و یا کتاب ضد شیعی اش با نام «منهاج السنة» سرشار از تهمتها و افتراهایی است که مبتنی بر شنیدههای وی از افراد کوچه و بازار یا تحت تأثیر اندیشههای شیعیان غالی است. وی در این کتاب با تعابیری مانند «حماقات الشیعة» از مسیر علم و دانش منحرف شده است. | ||
نکته | نکته دیگری که لازم است درباره شخصیت علمی ابن تیمیه ذکر شود، فضای آشوب زده ذهنی و نبود معیار منطقی علمی در اندیشه اوست. به عبارت دیگر، هرگز نمیتوان درباره ابن تیمیه به نتیجه مشخصی دست یافت؛ گاه چنان با عقل سر ستیز دارد که ان را به بت تشبیه میکند و گاه در مباحث علمی به گونهای از استدلالهای عقلی استفاده میکند که وی را تا سر حد یک متکلم پیش میبرد؛ گاه سخنانی میگویند که کاملاً بوی تشبیه و تجسیم میدهد و او را به حشویه نزدیک میکند و گاه برخی از مفسران دیدگاههایش، با تکیه بر برخی از نظرات منفردش، وی را ضد تشبیه و تجسیم میشمارند. | ||
در یک کلام، نمیتوان نظمی را در دستگاه اندیشهای ابن تیمیه مشاهده کرد و با توجه به گستردگی آثار وی از یک سو، و پراکندگی انها از سوی دیگر، بررسی اندیشه | در یک کلام، نمیتوان نظمی را در دستگاه اندیشهای ابن تیمیه مشاهده کرد و با توجه به گستردگی آثار وی از یک سو، و پراکندگی انها از سوی دیگر، بررسی اندیشه او بسیار سخت و دشوار است. به همین دلیل نیز در دوران خود او، عالمان اهل سنت در بسیاری از موارد در میمانند که به کدام نظر ابن تیمیه نگاه کنند؛ گاه او را یک عالم مقید به سنت میبینند و گاه مخالفتهای وی با بنیانهای اندیشهای اهل سنت، آنها را به تعجب وا میدارد. | ||
به نظر میرسد چنین آشفتگی فکری در ابن تیمیه، نتیجه | به نظر میرسد چنین آشفتگی فکری در ابن تیمیه، نتیجه تعارضهای فکری وی است؛ زیرا از یک سو به دلیل تعصب و تصلب میکوشد در مسیر مذهب سلف حرکت کند و از حد و مرز سلفیگری نقلی (احمد بن حنبل) تجاوز نکند اما به دلیل آشنایی اش با فلسفه، علوم عقلی و اندیشههای دیگر، وارد مباحث عقلی شده و به جای دفع تعارضها، خود دچار تعارض میشود؛ و هر چند تأملات علمی، وی را در مسیر دیگری سوق میدهند، اما به علت تعصب و ارتجاع، راه نادرست را بر میگزیند و خود را از زحمت اندیشهورزی رها میکند<ref>[https://www.alwahabiyah.com/fa/questionview/4522/%d8%a7%d8%a8%d9%86-%d8%aa%db%8c%d9%85%db%8c%d9%87-%da%a9%db%8c%d8%b3%d8%aa%20https://www.alwahabiyah.com برگرفته از سایت:alwahabiyah.com]</ref>. | ||
== اوضاع روزگار ابن تیمیه == | == اوضاع روزگار ابن تیمیه == | ||
اندیشههای هر دوره، همواره تابعی از وضعیت سیاسی، اجتماعی و دینی آن دوره است. به عبارت دیگر، شرایط نامناسب اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، افزون بر این که امنیت را از میان میبرد، زمینههای بروز اندیشههای انحرافی و خرافی را در جامعه فراهم میکند؛ زیرا جامعهای که گرفتار مشکلات و نابسامانی در عرصههای مختلف باشد، توانایی رویارویی با بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اعتقادی را ندارد. به همین علت نیز در بررسی زمینههای شکلگیری سلفیگری اعتقادی، ناگزیر باید نگاهی به شرایط و وضعیت اجتماعی و سیاسی دوره | اندیشههای هر دوره، همواره تابعی از وضعیت سیاسی، اجتماعی و دینی آن دوره است. به عبارت دیگر، شرایط نامناسب اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، افزون بر این که امنیت را از میان میبرد، زمینههای بروز اندیشههای انحرافی و خرافی را در جامعه فراهم میکند؛ زیرا جامعهای که گرفتار مشکلات و نابسامانی در عرصههای مختلف باشد، توانایی رویارویی با بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اعتقادی را ندارد. به همین علت نیز در بررسی زمینههای شکلگیری سلفیگری اعتقادی، ناگزیر باید نگاهی به شرایط و وضعیت اجتماعی و سیاسی دوره شکلگیری آن افکند. | ||
روزگار ابن تیمیه، یعنی نیمه | روزگار ابن تیمیه، یعنی نیمه دوم قرن هفتم و نیمه اول قرن هشتم، آبستن حوادث گوناگونی در عرصههای ختلف بود. در این دوران از یک سو، قدرت و بنیه مسلمانان در [[جنگهای صلیبی]] ـ که از سال 489 قمری آغاز شد و تا سال 690 (بیش از دو قرن) ادامه یافت ـ کاملاً به تحلیل رفت و پشت سر خود، میلیونها کشته و زخمی و ویرانیهای بسیار بر جای گذاشت؛ از سوی دیگر، حمله [[مغول]] به [[جهان اسلام]] در سال 617 قمری، مسألهای دیگری بود که شاید بیش از جنگهای صلیبی کمر مسلمانان را شکست و ویرانیهای بسیاری بر جای گذاشت و سرانجام در سال 656 قمری، به برچیده شدن [[عباسیان|خلافت عباسی]] توسط هلاکوخان انجامید. فروپاشی خلافت اسلامی که نمونه آرمانی حکومت برای [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] بود، آثار بسیار ویرانگری در جهان اهل سنت، به ویژه در عرصه نظریه پردازی آنان بر جای گذاشت. آنان با این پرسش اساسی روبه رو شدند که در نبود نهاد خلافت، چه نهاد و نظامی مشروعیت حکومت و خلافت دارد؟ پاسخ به چنین پرسشی، یکی از دغدغههای اصلی ابن تیمیه شد. «ابن اثیر» آثار زیانبار و ویرانساز حمله مغول را چنان میداند که نوشتن آن ممکن نیست و سپس آرزو میکند که ای کاش مادر مرا به دنیا نیاورده بود. در این روزگار، کتابخانههای بسیاری ویران شد، بزرگان علم و ادب منزوی گشتند و جهان اسلام روند نزولی خود را که از مدتها پیش آغاز کرده بود، با شتاب بیش تری ادامه دارد. | ||
از سوی دیگر، منطقه | از سوی دیگر، منطقه شامات و مشخصاً دمشق نیز وضعیتی بهتر از دیگر مناطق جهان اسلام نداشت. تنها در سالهای 658 تا 712 قمری، بیش از پانزده والی در دمشق جابه جا شدند. ضعف [[عثمانی|خلافت عثمانی]] و حکومت ممالیک، زمینهای را فراهم کرده بود که همواره شمشیر قدرت را کنترل میکرد، نه سیاست و شایستگی. | ||
بیتردید فضای آشفته | بیتردید فضای آشفته سیاسی، تأثیر خود را بر فضای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز خواهد گذاشت. در این سالها سیل، قحطی، بیماری و زلزله، این منطقه را تحت تأثیر خود قرار داد؛ برای نمونه، در سال 656 وبا در شام گسترش یافت و آن قدر تلفات گرفت که غسالخانهها پاسخ گویی جنازههای قربانیان نبودند. در سال 680 دمشق در سیل فرو رفت و در سال 718 قحطی در شمال مناطق شام و موصل پدید آمد که موجب مهاجرت مردم از این مناطق و کشته شدن بسیاری از آنان شد. هم چنین در سال 720، زلزله شدیدی مصر و شام را لرزاند. | ||
چنین بلایای طبیعی در زادگاه ابن تیمیه، با بی لیاقتی و ناکارآمدی زمامداران همراه شد و پی آمدهای ناگواری برای جامعه به همراه آورد. نبود محتوا و بحران معنا، زمینه را برای زنده شدن و فعالیت فرقههایی انحرافی فراهم کرد که برخی از آنها عبارت بودند از: | چنین بلایای طبیعی در زادگاه ابن تیمیه، با بی لیاقتی و ناکارآمدی زمامداران همراه شد و پی آمدهای ناگواری برای جامعه به همراه آورد. نبود محتوا و بحران معنا، زمینه را برای زنده شدن و فعالیت فرقههایی انحرافی فراهم کرد که برخی از آنها عبارت بودند از: | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
* [[نصیریه]]، که یکی از فرقههای غلات شیعه بودند و میپنداشتند روح خدا در [[علی بن ابیطالب|حضرت علی(علیهالسلام)]] حلول کرده است و به همین علت، [[ابن ملجم]] را بهترین خلق خدا میدانستند؛ زیرا روح الهی را از کالبد جسمانی آزاد کرده بود؛ | * [[نصیریه]]، که یکی از فرقههای غلات شیعه بودند و میپنداشتند روح خدا در [[علی بن ابیطالب|حضرت علی(علیهالسلام)]] حلول کرده است و به همین علت، [[ابن ملجم]] را بهترین خلق خدا میدانستند؛ زیرا روح الهی را از کالبد جسمانی آزاد کرده بود؛ | ||
* [[یزیدیه]]، که برای یزید جایگاه بسیار والایی قائل بودن و در مناطق شامات، فتنههای بسیاری را بوجود آوردند؛ | * [[یزیدیه]]، که برای یزید جایگاه بسیار والایی قائل بودن و در مناطق شامات، فتنههای بسیاری را بوجود آوردند؛ | ||
* فرقههای نوظهور [[صوفیه]]، که رشد آنها با سطح عوام زدگی جامعه ارتباطی مستقمیداشت؛ اینان در فرقههای اصیل تصوف سنی ریشه نداشتند و درفضای آلوده | * فرقههای نوظهور [[صوفیه]]، که رشد آنها با سطح عوام زدگی جامعه ارتباطی مستقمیداشت؛ اینان در فرقههای اصیل تصوف سنی ریشه نداشتند و درفضای آلوده اجتماعی رشد کرده بودند و فقط نامی از تصوف را به همراه داشتند. | ||
در این روزگار، پیش از هر چیز، نیاز به ظهور اندیشهای تقریبی احساس میشد که با تکیه بر منابع دینی و ارزشهای اسلامی، نوعی هم گرایی و اتحاد میان جهان اسلام ایجاد کند و با نزدیک کردن مذاهب اسلامی و استناد به مشترکات آنها، بر اوجگیری و عظمت جهان اسلام در برابر تهدیدهای خارجی و داخلی بیفزاید. | در این روزگار، پیش از هر چیز، نیاز به ظهور اندیشهای تقریبی احساس میشد که با تکیه بر منابع دینی و ارزشهای اسلامی، نوعی هم گرایی و اتحاد میان جهان اسلام ایجاد کند و با نزدیک کردن مذاهب اسلامی و استناد به مشترکات آنها، بر اوجگیری و عظمت جهان اسلام در برابر تهدیدهای خارجی و داخلی بیفزاید. | ||
اما آنچه درباره | اما آنچه درباره ابن تیمیه و مذهب سلفیگری روی داد، نه تنها مرهمی بر دردهای بی شمار جهان اسلام نبود، که همچون غده سرطانی جدید، در دل جهان اسلام رشد کرد و به جای آن که به مبارزه با مکاتب الحادی بپردازد، قلب مذاهب اسلامی را در قالب مکتبی جعلی با نام «سلفیگری» نشانه گرفت<ref>[https://www.alwahabiyah.com/fa/questionview/4522/%d8%a7%d8%a8%d9%86-%d8%aa%db%8c%d9%85%db%8c%d9%87-%da%a9%db%8c%d8%b3%d8%aa%20https://www.alwahabiyah.com برگرفته از سایت:alwahabiyah.com]</ref>. | ||
== مبانی فکری ابن تیمیه == | == مبانی فکری ابن تیمیه == |