زید بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[امام علی' به '[[علی بن ابی طالب')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۸: خط ۱۸:
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''زید بن علی بن الحسین(علیه‌السلام)''' فرزند [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام سجاد(علیه‌السلام)]] از شخصیت‌های ممتاز [[شیعه]] و [[جهان اسلام]] است.
'''زید بن علی بن الحسین (علیه‌السلام)''' فرزند [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام سجاد (علیه‌السلام)]] از شخصیت‌های ممتاز [[شیعه]] و [[جهان اسلام]] است.
زید بن علی بن الحسین(علیه‌السلام) را به سبب انس زیادش با [[قرآن]] به <big>حلیف القرآن‏</big> (هم‌پیمان با [[قرآن]]) لقب داده‌اند.
زید را به سبب انس زیادش با [[قرآن]] به <big>حلیف القرآن‏</big> (هم‌پیمان با [[قرآن]]) لقب داده‌اند.
زید در سال 120، 121 و یا 122 هجری علیه خلیفه [[بنی امیه|اموی]] [[هشام بن عبدالملک]] قیام کرد؛ گروهی با او [[بیعت]] کردند و در جنگی که در شهر [[کوفه]] میان او و لشگریان [[خلیفه]] درگرفت به [[شهادت]] رسید.
زید در سال 120، 121 و یا 122 هجری علیه خلیفه [[بنی امیه|اموی]] [[هشام بن عبدالملک]] قیام کرد؛ گروهی با او [[بیعت]] کردند و در جنگی که در شهر [[کوفه]] میان او و لشگریان [[خلیفه]] درگرفت به [[شهادت]] رسید.
قیام زید از بزرگ‌ترین قیام‌­هایی است که علیه نظام جائر [[اموی]] صورت گرفته است. این قیام که در سال صد و بیست و یک هجری و به منظور [[امر به معروف و نهی از منکر]] و نیز انتقام از قاتلین شهدای [[کربلا]] در کوفه به وقوع پیوست، توانست ضربه ­ای مهلک بر مبانی مشروعیت [[بنی‌امیه|خلفای اموی]] وارد آورد.  
قیام زید از بزرگ‌ترین قیام‌­هایی است که علیه نظام جائر [[اموی]] صورت گرفته است. این قیام که در سال صد و بیست و یک هجری و به منظور [[امر به معروف و نهی از منکر]] و نیز انتقام از قاتلین شهدای [[کربلا]] در کوفه به وقوع پیوست، توانست ضربه ­ای مهلک بر مبانی مشروعیت [[بنی‌امیه|خلفای اموی]] وارد آورد.  
خط ۲۶: خط ۲۶:
اگرچه تاریخ دقیق ولادت زید مشخص نیست اما از تاریخ [[شهید|شهادت]] و سن او در هنگام شهادت می‌توان حدس زد که زید در چه سالی متولد شده است. چون زید در سال ١٢٠ یا ١٢١ به شهادت رسیده و از سوی دیگر [[شیخ مفید]]<ref>شیخ مفید، الارشاد، ص٣٨۶</ref> سن او را در هنگام شهادت چهل‌ودو سال می‌داند، پس روشن می‌شود که وی در حدود سال 78 هجری پا به عرصه وجود نهاده است.
اگرچه تاریخ دقیق ولادت زید مشخص نیست اما از تاریخ [[شهید|شهادت]] و سن او در هنگام شهادت می‌توان حدس زد که زید در چه سالی متولد شده است. چون زید در سال ١٢٠ یا ١٢١ به شهادت رسیده و از سوی دیگر [[شیخ مفید]]<ref>شیخ مفید، الارشاد، ص٣٨۶</ref> سن او را در هنگام شهادت چهل‌ودو سال می‌داند، پس روشن می‌شود که وی در حدود سال 78 هجری پا به عرصه وجود نهاده است.


[[ابن‌ادریس]] چنین نقل می‌کند:
[[ابن ادریس حلی|ابن‌ادریس]] چنین نقل می‌کند:


بعضی از [[صحابه|اصحاب]] ما نقل کرده‌اند که گفت: [[علی بن الحسین (زین العابدین)|علی بن الحسین (علیه‌السلام)]] و سیره و روش ایشان این بود که هرگاه [[نماز صبح]] می‌خواند، دیگر هیچ سخن نمی‌گفت تا آفتاب طلوع کند. پس روزی خدمتش آمده او را به ولادت زید بشارت دادند. امام رو به یاران خویش کرده فرمود: به نظر شما نام این فرزند را چه بگذارم؟ هر یک از یاران نامی را پیشنهاد کردند. امام به غلام خود فرمود: ای غلام! کتاب خدا را برایم بیاور. وقتی [[قرآن]] را آوردند، آن را در دامان خویش گذارده باز کرد. پس اولین آیه‌ای که در نظرش افتاد این آیه بود: {{متن قرآن |وَفَضَّلَ اللهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَی الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا |سوره = نساء |آیه = ٩۵ }} سپس قرآن را بست و بار دیگر آن را باز کرد که این آیه آمد: {{متن قرآن |إِنَّ اَللّٰهَ اِشْتَریٰ مِنَ اَلْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوٰالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ اَلْجَنَّةَ یُقٰاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی اَلتَّوْرٰاةِ وَ اَلْإِنْجِیلِ وَ اَلْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفیٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اَللّٰهِ فَاسْتَبْشِرُوا |سوره = توبه |آیه = ١١١ }} این‌جا بود که امام دومرتبه فرمود: به خدا [[قسم|سوگند]] که این نوزاد همان زید است<ref> ابن ادریس، مستطرفات السرائر، ص ۶٣٨</ref>.
بعضی از اصحاب ما نقل کرده‌اند که گفت: [[علی بن الحسین (زین العابدین)|علی بن الحسین (علیه‌السلام)]] و سیره و روش ایشان این بود که هرگاه [[نماز صبح]] می‌خواند، دیگر هیچ سخن نمی‌گفت تا آفتاب طلوع کند. پس روزی خدمتش آمده او را به ولادت زید بشارت دادند. امام رو به یاران خویش کرده فرمود: به نظر شما نام این فرزند را چه بگذارم؟ هر یک از یاران نامی را پیشنهاد کردند. امام به غلام خود فرمود: ای غلام! کتاب خدا را برایم بیاور. وقتی [[قرآن]] را آوردند، آن را در دامان خویش گذارده باز کرد. پس اولین آیه‌ای که در نظرش افتاد این آیه بود: {{متن قرآن |وَفَضَّلَ اللهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَی الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا |سوره = نساء |آیه = ٩۵ }} سپس قرآن را بست و بار دیگر آن را باز کرد که این آیه آمد: {{متن قرآن |إِنَّ اَللّٰهَ اِشْتَریٰ مِنَ اَلْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوٰالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ اَلْجَنَّةَ یُقٰاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی اَلتَّوْرٰاةِ وَ اَلْإِنْجِیلِ وَ اَلْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفیٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اَللّٰهِ فَاسْتَبْشِرُوا |سوره = توبه |آیه = ١١١ }} این‌جا بود که امام دومرتبه فرمود: به خدا [[قسم|سوگند]] که این نوزاد همان زید است<ref> ابن ادریس، مستطرفات السرائر، ص ۶٣٨</ref>.


== ویژگی‌های زید بن علی ==
== ویژگی‌های زید بن علی ==
در [[تاریخ اسلام]] سخن درباره این چهره برجسته و مقدس فراوان است و [[زهد]] و [[عبادت]] و خداترسی از اوصاف و ویژگی‌های ایشان شمرده شده است. برخی دیگر از اوصافی که زبانزد عام و خاص و دوست و دشمن بود به قرار ذیل است:
در تاریخ اسلام سخن درباره این چهره برجسته و مقدس فراوان است و [[زهد]] و [[عبادت]] و خداترسی از اوصاف و ویژگی‌های ایشان شمرده شده است. برخی دیگر از اوصافی که زبانزد عام و خاص و دوست و دشمن بود به قرار ذیل است:


=== مونس و هم‌پیمان با قرآن ===
=== مونس و هم‌پیمان با قرآن ===
خط ۳۷: خط ۳۷:


=== گریه از ترس خدا ===
=== گریه از ترس خدا ===
در [[ارشاد مفید]] آمده است که هشیم روایت کرده که گفت: از [[خالد بن صفوان]] از زید بن علی پرسیدم و او ما را چنین [[حدیث]] کرد. پس از او پرسیدم که او را در کجا ملاقات کردی؟ گفت: در رصافه. <ref> منطقه‌ای است در شهر بغداد</ref> گفتم: او را چگونه یافتی؟ گفت: تا جایی که می‌دانم ترس از خدا به حدی در او اثر گذاشته بود که اشکش جاری است! <ref>الارشاد، ص ٢٨۶</ref>
در ارشاد مفید آمده است که هشیم روایت کرده که گفت: از [[خالد بن صفوان]] از زید بن علی پرسیدم و او ما را چنین [[حدیث]] کرد. پس از او پرسیدم که او را در کجا ملاقات کردی؟ گفت: در رصافه. <ref> منطقه‌ای است در شهر بغداد</ref> گفتم: او را چگونه یافتی؟ گفت: تا جایی که می‌دانم ترس از خدا به حدی در او اثر گذاشته بود که اشکش جاری است! <ref>الارشاد، ص ٢٨۶</ref>


=== داناترین بنی‌هاشم پس از امام ===
=== داناترین بنی‌هاشم پس از امام ===
خط ۴۶: خط ۴۶:
عرض کردم ای فرزند رسول خدا! بدان که پدرت ادعای [[امامت]] کرده و در راه خدا [[جهاد]] کرده؛ در حالی که از [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|رسول خدا]] (احادیثی) درباره مدعی [[دروغ]] به امامت آمده است.
عرض کردم ای فرزند رسول خدا! بدان که پدرت ادعای [[امامت]] کرده و در راه خدا [[جهاد]] کرده؛ در حالی که از [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|رسول خدا]] (احادیثی) درباره مدعی [[دروغ]] به امامت آمده است.


یحیی گفت: آرام باش ای بنده خدا؛ پدرم بسیار عاقل‌تر از آن بود که چیزی را که حقی در آن نداشت، ادعا کند؛ بلکه می‌گفت: من شما را به [[علی بن ابی طالب بن موسی الرضا|الرضا من آل‌محمد]] دعوت می‌کنم و مقصودش عمویم [[جعفر بن محمد (صادق‌)|امام جعفر صادق (علیه‌السلام)]] بود که امروز او صاحب و ولی امر است. سپس گفت: آری پدرم داناترین بنی‌هاشم بود<ref>بحارالأنوار، ج۴۶، ص١٩٩</ref>.
یحیی گفت: آرام باش ای بنده خدا؛ پدرم بسیار عاقل‌تر از آن بود که چیزی را که حقی در آن نداشت، ادعا کند؛ بلکه می‌گفت: من شما را به الرضا من آل‌محمد دعوت می‌کنم و مقصودش عمویم [[جعفر بن محمد (صادق)|امام جعفر صادق (علیه‌السلام)]] بود که امروز او صاحب و ولی امر است. سپس گفت: آری پدرم داناترین بنی‌هاشم بود<ref>بحارالأنوار، ج۴۶، ص١٩٩</ref>.


=== پدرم یکی از عابدان بود ===
=== پدرم یکی از عابدان بود ===
خط ۵۲: خط ۵۲:


=== نماز و مناجات با خدا ===
=== نماز و مناجات با خدا ===
پیش از این گفتیم که زید بن علی جامع علم و اخلاق و فضیلت و جهاد بود. او همانند پدرش [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام زین‌العابدین(علیه‌السلام)]] هنگام [[مناجات]] با خدا، غرق مناجات می‌شد. محمد بن خالد این حالت عرفانی را در راه [[مکه]] و مدینه از او دیده است و برای [[سعید بن جبیر]] نقل کرده است که گفت: به محمد بن خالد عرض کردم که زید را در قلب مردم [[عراق]] چگونه یافتی؟ گفت: من از مردم عراق برای تو سخن نمی‌گویم؛ بلکه با تو از مردی به نام نازلی که در [[مدینه]] بود، سخن می‌گویم. نازلی گوید: در سفری با زید بن علی به مکه همراه او بودم. او را دیدم که نخست [[نماز]] واجب را می‌خواند و سپس بین نماز تا نماز دیگر پیوسته نماز می‌خواند. همچنین تمام شب را نماز می‌خواند و بسیار تسبیح می‌گفت و این آیه را مرتب بر زبان جاری می‌ساخت: {{متن قرآن |وَجَاءَتْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِکَ مَا کُنْتَ مِنْهُ تَحِیدُ |سوره = ق |آیه = ١٩ }} پس شبی برای ما نماز خواند و پیوسته همین آیه را تا نیمه‌شب تکرار کرد.
پیش از این گفتیم که زید بن علی جامع علم و اخلاق و فضیلت و جهاد بود. او همانند پدرش [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام زین‌العابدین (علیه‌السلام)]] هنگام [[مناجات]] با خدا، غرق مناجات می‌شد. محمد بن خالد این حالت عرفانی را در راه [[مکه]] و مدینه از او دیده است و برای [[سعید بن جبیر]] نقل کرده است که گفت: به محمد بن خالد عرض کردم که زید را در قلب مردم [[عراق]] چگونه یافتی؟ گفت: من از مردم عراق برای تو سخن نمی‌گویم؛ بلکه با تو از مردی به نام نازلی که در [[مدینه]] بود، سخن می‌گویم. نازلی گوید: در سفری با زید بن علی به مکه همراه او بودم. او را دیدم که نخست [[نماز]] واجب را می‌خواند و سپس بین نماز تا نماز دیگر پیوسته نماز می‌خواند. همچنین تمام شب را نماز می‌خواند و بسیار تسبیح می‌گفت و این آیه را مرتب بر زبان جاری می‌ساخت: {{متن قرآن |وَجَاءَتْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِکَ مَا کُنْتَ مِنْهُ تَحِیدُ |سوره = ق |آیه = ١٩ }} پس شبی برای ما نماز خواند و پیوسته همین آیه را تا نیمه‌شب تکرار کرد.


وقتی که از خواب بیدار شدم، دیدم هنوز دست‌های خود را به سوی آسمان بلند کرده می‌گوید: الهی! عذاب دنیا آسان‌تر از عذاب آخرت است. سپس ناله‌ای زد. از جای برخاسته، عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! این ناله و گریه که از تو در این شب دیدم، هرگز ندیده بودم. فرمود: وای بر تو ای نازلی! امشب در [[سجده]] در خواب می‌دیدم گروهی از مردم که بر تنشان لباس‌هایی بود که تاکنون هیچ چشمی آن را ندیده است. آن‌ها آمدند تا دور مرا گرفتند و من در حال سجده بودم. پس بزرگ آنها که دیگران از او فرمانبری می‌کردند گفت: آیا این همان است؟ گفتند: آری. او گفت بشارتت باد ای زید که تو در راه خدا کشته خواهی شد و به دار آویخته و سوزانده خواهی شد. و از آن‌پس هیچ‌گاه آتش به سوی تو نخواهد آمد. ای نازلی! من از خواب بیدار شدم در حالی که به خدا به شدت وحشت‌زده بودم. ای نازلی! دوست دارم که به آتش سوزانده می‌شدم و بار دیگر به آتش سوزانده می‌شدم، ولی خداوند امر این امت را اصلاح فرماید<ref>تفسیر فرات کوفی، ص١۶۶</ref>.
وقتی که از خواب بیدار شدم، دیدم هنوز دست‌های خود را به سوی آسمان بلند کرده می‌گوید: الهی! عذاب دنیا آسان‌تر از عذاب آخرت است. سپس ناله‌ای زد. از جای برخاسته، عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! این ناله و گریه که از تو در این شب دیدم، هرگز ندیده بودم. فرمود: وای بر تو ای نازلی! امشب در [[سجده]] در خواب می‌دیدم گروهی از مردم که بر تنشان لباس‌هایی بود که تاکنون هیچ چشمی آن را ندیده است. آن‌ها آمدند تا دور مرا گرفتند و من در حال سجده بودم. پس بزرگ آنها که دیگران از او فرمانبری می‌کردند گفت: آیا این همان است؟ گفتند: آری. او گفت بشارتت باد ای زید که تو در راه خدا کشته خواهی شد و به دار آویخته و سوزانده خواهی شد. و از آن‌پس هیچ‌گاه آتش به سوی تو نخواهد آمد. ای نازلی! من از خواب بیدار شدم در حالی که به خدا به شدت وحشت‌زده بودم. ای نازلی! دوست دارم که به آتش سوزانده می‌شدم و بار دیگر به آتش سوزانده می‌شدم، ولی خداوند امر این امت را اصلاح فرماید<ref>تفسیر فرات کوفی، ص١۶۶</ref>.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۹۰۶

ویرایش