۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
== حج در قرآن == | == حج در قرآن == | ||
*'''حج گزاردن، حق خداوند بر عهدۀ توانمندان'''؛ [[خداوند]] متعال در [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌ عَنِ الْعَالَمِینَ|سوره = آلعمران|آیه = 97}}؛ «و برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه (او) کنند، آنها که توانایی رفتن به سوی آن را دارند. و هر کس کفر ورزد (و حج را ترک کند، به خود زیان رسانده)، خداوند از همه جهانیان، بینیاز است». | |||
* '''حج گزاردن، حق خداوند بر عهدۀ توانمندان'''؛ [[خداوند]] متعال در [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌ عَنِ الْعَالَمِینَ|سوره = آلعمران|آیه = 97}}؛ «و برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه (او) کنند، آنها که توانایی رفتن به سوی آن را دارند. و هر کس کفر ورزد (و حج را ترک کند، به خود زیان رسانده)، خداوند از همه جهانیان، بینیاز است». | |||
از این آیه شریفه استفاده میشود که حق خداوند بر مردم این است: آنان که استطاعت و توان دارند، آهنگ زیارت خانه او نمایند؛ یعنی آنان که توان مالی و فکری و جسمی دارند و مسافرت لطمهای به زندگی و امر معاش آنان نمیزند و پس از مراجعت از حج قدرت بر ادامه و ادارۀ زندگی را دارند و در مسیر راه، خطری آنان را تهدید نمیکند و راه به رویشان باز است (که همه اینها در کلمه استطاعت نهفته است)، حج بهصورت یک بدهی الهی شمرده میشود و هر که این بدهی را نپردازد و از رفتن به حج سرباز زند، [[کافر]] محسوب میشود. چنانکه [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیهالسلام)]] در این زمینه میفرماید: «هر کس از دنیا برود و [[حج تمتع|حَجة الإسلام]] را بجا نیاورد بدون این که او را حاجتی ضروری باشد یا آن که به جهت بیمار شدن از آن باز ماند یا آن که پادشاهی از رفتن آن جلوگیری نماید چنین کسی (مسلمان نخواهد مرد، بلکه) [[یهودی]] یا [[مسیحی]] از دنیا خواهد رفت<ref>ثواب الاعمال و عقاب الاعمال؛ ص 282.</ref><ref>احکام بیماران، پزشکان و خانوادهها؛ ص 44.</ref>. | از این آیه شریفه استفاده میشود که حق خداوند بر مردم این است: آنان که استطاعت و توان دارند، آهنگ زیارت خانه او نمایند؛ یعنی آنان که توان مالی و فکری و جسمی دارند و مسافرت لطمهای به زندگی و امر معاش آنان نمیزند و پس از مراجعت از حج قدرت بر ادامه و ادارۀ زندگی را دارند و در مسیر راه، خطری آنان را تهدید نمیکند و راه به رویشان باز است (که همه اینها در کلمه استطاعت نهفته است)، حج بهصورت یک بدهی الهی شمرده میشود و هر که این بدهی را نپردازد و از رفتن به حج سرباز زند، [[کافر]] محسوب میشود. چنانکه [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیهالسلام)]] در این زمینه میفرماید: «هر کس از دنیا برود و [[حج تمتع|حَجة الإسلام]] را بجا نیاورد بدون این که او را حاجتی ضروری باشد یا آن که به جهت بیمار شدن از آن باز ماند یا آن که پادشاهی از رفتن آن جلوگیری نماید چنین کسی (مسلمان نخواهد مرد، بلکه) [[یهودی]] یا [[مسیحی]] از دنیا خواهد رفت<ref>ثواب الاعمال و عقاب الاعمال؛ ص 282.</ref><ref>احکام بیماران، پزشکان و خانوادهها؛ ص 44.</ref>. | ||
* '''حج و مناسک آن، جلوۀ آشکار هدایت و راهنمایی خداوند''': {{متن قرآن|وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَکُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ... کَذَٰلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَیٰ مَا هَدَاکُمْ...|سوره = حج|آیه = 36}}. | *'''حج و مناسک آن، جلوۀ آشکار هدایت و راهنمایی خداوند''': {{متن قرآن|وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَکُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ... کَذَٰلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَیٰ مَا هَدَاکُمْ...|سوره = حج|آیه = 36}}. | ||
* '''حج و مناسک آن، از مقدسات و شعائر الهی''': {{متن قرآن|... لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا ...|سوره = مائده|آیه = 2}}. | *'''حج و مناسک آن، از مقدسات و شعائر الهی''': {{متن قرآن|... لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا ...|سوره = مائده|آیه = 2}}. | ||
* '''حج و منافع متعدد''': {{متن قرآن|وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ * لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ ... * ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ * ذَٰلِکَ وَمَنْ یُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ... |سوره = حج|آیه = 30_27}}. | *'''حج و منافع متعدد''': {{متن قرآن|وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ * لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ ... * ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ * ذَٰلِکَ وَمَنْ یُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ... |سوره = حج|آیه = 30_27}}. | ||
* '''حج میدان انجام اعمال خیر و کسب توشه برای آخرت''': {{متن قرآن|لْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِی الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللَّهُ وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَیٰ...|سوره = بقره|آیه = 197}}. | *'''حج میدان انجام اعمال خیر و کسب توشه برای آخرت''': {{متن قرآن|لْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِی الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللَّهُ وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَیٰ...|سوره = بقره|آیه = 197}}. | ||
== حج در روایات == | ==حج در روایات== | ||
# '''حج وسیله تقویت دین'''؛ [[علی بن ابیطالب|علی (علیهالسلام)]] فرمود: «وَالْحَجَّ تَقْوِیَةً لِلدِّینِ؛ خداوند حج را وسیله تقویت دین قرار داد»<ref>[[نهجالبلاغه]]؛ خطبۀ 1.</ref> . | |||
# '''حج وسیله تقویت دین'''؛ [[علی بن | |||
# '''اهمیت حج'''؛ علی (علیهالسلام) فرمود: «الله الله فی بیت ربکم لاتخلوه مابقیتم فانه ان ترک لم تناظروا؛ خدا را! درباره خانۀ پروردگارتان در نظر داشته باشید تا هستید، آن را خالی نگذارید؛ زیرا اگر حج متروک شود نظر رحمت خدا از شما قطع خواهد شد»<ref>بحارالانوار؛ ج 16، ص 96.</ref>. | # '''اهمیت حج'''؛ علی (علیهالسلام) فرمود: «الله الله فی بیت ربکم لاتخلوه مابقیتم فانه ان ترک لم تناظروا؛ خدا را! درباره خانۀ پروردگارتان در نظر داشته باشید تا هستید، آن را خالی نگذارید؛ زیرا اگر حج متروک شود نظر رحمت خدا از شما قطع خواهد شد»<ref>بحارالانوار؛ ج 16، ص 96.</ref>. | ||
# '''حج و توجه به سوی خدا'''؛ [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام باقر (علیهالسلام)]] دربارۀ کلام خداوند تبارک و تعالی فرمود: «ففروا الی الله انی لکم منه نذیر مبین. قال: حجوا الی الله؛ منظور از آیۀ شریفه، فرار به سوی خدا؛ آن است که آهنگ حج کنید»<ref>معانی الاخبار؛ ص 222.</ref>. | # '''حج و توجه به سوی خدا'''؛ [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام باقر (علیهالسلام)]] دربارۀ کلام خداوند تبارک و تعالی فرمود: «ففروا الی الله انی لکم منه نذیر مبین. قال: حجوا الی الله؛ منظور از آیۀ شریفه، فرار به سوی خدا؛ آن است که آهنگ حج کنید»<ref>معانی الاخبار؛ ص 222.</ref>. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۴: | ||
# '''آمادگی برای احرام'''؛ عن حماد بن عیسی قال: سئلت ابا عبدالله علیهالسلام عن التهیؤء اللاحرام، فقال تقلیم الاظفار و اخذ الشارب و حلق العانة؛ حماد بن عیسی گوید: از امام صادق (علیهالسلام) پرسیدم. برای احرام چگونه باید آماده شد؟ فرمود: با گرفتن ناخنها، کوتاهکردن شارب و تراشیدن موی بالای شرمگاه»<ref>همان؛ ج 30، 87.</ref>. | # '''آمادگی برای احرام'''؛ عن حماد بن عیسی قال: سئلت ابا عبدالله علیهالسلام عن التهیؤء اللاحرام، فقال تقلیم الاظفار و اخذ الشارب و حلق العانة؛ حماد بن عیسی گوید: از امام صادق (علیهالسلام) پرسیدم. برای احرام چگونه باید آماده شد؟ فرمود: با گرفتن ناخنها، کوتاهکردن شارب و تراشیدن موی بالای شرمگاه»<ref>همان؛ ج 30، 87.</ref>. | ||
# '''نظر به کعبه'''؛ [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام باقر (علیهالسلام)]] فرمود:«من نظر الی الکعبة لم یزل یکتب له حسنة و یمحی عنه سیئة حتی یصرف بصره عنها؛ هر کس به [[کعبه]] نگاه کند. تا وقتی به آن مینگرد مدام کار نیک برایش نوشته میشود و گناهش پاک میشود تا وقتی دیده از آن برگرداند»<ref>بحارالانوار؛ ج 65، ص 96.</ref>. | # '''نظر به کعبه'''؛ [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام باقر (علیهالسلام)]] فرمود:«من نظر الی الکعبة لم یزل یکتب له حسنة و یمحی عنه سیئة حتی یصرف بصره عنها؛ هر کس به [[کعبه]] نگاه کند. تا وقتی به آن مینگرد مدام کار نیک برایش نوشته میشود و گناهش پاک میشود تا وقتی دیده از آن برگرداند»<ref>بحارالانوار؛ ج 65، ص 96.</ref>. | ||
# '''نیت حج'''؛ [[جعفر بن محمد (صادق)]] فرمود: «الحج حجان، حج لله و حج للناس، فمن حج لله کان ثوابه علی الله والجنه و من حج للناس کان ثوابه علی الناس یوم القیامة؛ حج دو گونه است: حجی برای خدا و حجی برای خلق، هر کس برای خدا حج گزارد، پاداشش آنست که خدا وی را به بهشت درآورد و هر کس برای مردم حج گزارد، پاداش وی روز قیامت بر عهدۀ مردم خواهد بود»<ref>همان؛ ص 24.</ref>. | # '''نیت حج'''؛ [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر بن محمد (صادق)]] فرمود: «الحج حجان، حج لله و حج للناس، فمن حج لله کان ثوابه علی الله والجنه و من حج للناس کان ثوابه علی الناس یوم القیامة؛ حج دو گونه است: حجی برای خدا و حجی برای خلق، هر کس برای خدا حج گزارد، پاداشش آنست که خدا وی را به بهشت درآورد و هر کس برای مردم حج گزارد، پاداش وی روز قیامت بر عهدۀ مردم خواهد بود»<ref>همان؛ ص 24.</ref>. | ||
# '''روزۀ ایام تشریق در منا'''؛ «سئل الصادق علیهالسلام لم کره الصیام فی ایام التشریق؟ فقال: لان القوم زوار الله و هم فی ضیافته ولاینبغی للضیف ان یصوم عند من زاره و اضافه؛ از امام صادق (علیهالسلام) سئوال شد: چرا روزه ایام تشریق (11، 12 و13 [[ذی الحجه]]) نامطلوب است. حضرت فرمود: زیرا مردم، زائران خدا، مهمان وی هستند. و شایسته نیست که مهمان در نزد میزبان و کسی که به دیدارش رفته روزه بگیرد»<ref>همان؛ ص 34.</ref>. | # '''روزۀ ایام تشریق در منا'''؛ «سئل الصادق علیهالسلام لم کره الصیام فی ایام التشریق؟ فقال: لان القوم زوار الله و هم فی ضیافته ولاینبغی للضیف ان یصوم عند من زاره و اضافه؛ از امام صادق (علیهالسلام) سئوال شد: چرا روزه ایام تشریق (11، 12 و13 [[ذی الحجه]]) نامطلوب است. حضرت فرمود: زیرا مردم، زائران خدا، مهمان وی هستند. و شایسته نیست که مهمان در نزد میزبان و کسی که به دیدارش رفته روزه بگیرد»<ref>همان؛ ص 34.</ref>. | ||
# '''حج یا جهاد'''؛ امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «ما سبیل من سبیل الله افضل من الحج الا رجل یخرج بسیفه فیجاهد فی سبیل الله حتی یستشهد؛ هیچ راهی از راههای خدا برتر از حج نیست مگر این که مردی شمشیر بردارد و در راه خدا [[جهاد]] کند تا [[شهید]] گردد»<ref>همان؛ ص 49.</ref>. | # '''حج یا جهاد'''؛ امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «ما سبیل من سبیل الله افضل من الحج الا رجل یخرج بسیفه فیجاهد فی سبیل الله حتی یستشهد؛ هیچ راهی از راههای خدا برتر از حج نیست مگر این که مردی شمشیر بردارد و در راه خدا [[جهاد]] کند تا [[شهید]] گردد»<ref>همان؛ ص 49.</ref>. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۲: | ||
</ref>. | </ref>. | ||
== احکام حج == | ==احکام حج== | ||
'''حج''' از ارکان [[اسلام]] است و بر هر مکلفی در طول عمر با دارا بودن شرایط آن، یک بار [[واجب]] میشود. به حج واجب به اصل شرع - و نه با [[نذر]] و مانند آن - از این جهت که از ارکان دین است '''«حَجة الإسلام»''' گویند<ref>جواهرالکلام؛ ج 17، ص 220 - 223.</ref>. وجوب حج فوری است؛ بدین معنا که در نخستین سال استطاعت باید انجام گیرد و در صورت عدم امکان، در سال بعد به جا آورده میشود و تأخیر آن از سال استطاعت بدون عذر، گناه کبیره است<ref>همان؛ ص 223 - 225.</ref>. حج گاه با [[نذر]]، عهد، [[قسم]]، بطلان حج پیشین و اجیرشدن جهت نیابت، واجب میشود. بدون فراهم آمدن یکی از اسباب وجوب، گزاردن حج [[مستحب]] است؛ چنان که تکرار آن در هر سال و نیز به حج بردن خانواده استحباب دارد<ref>همان؛ ص 216 و 228.</ref>. چنانچه به جا آوردن حج پس از وجوب آن، نیازمند مقدماتی از قبیل سفر و فراهم کردن اسباب آن باشد، مبادرت به آنها واجب است<ref>مهذب الاحکام؛ ج 12، ص 8.</ref>. | '''حج''' از ارکان [[اسلام]] است و بر هر مکلفی در طول عمر با دارا بودن شرایط آن، یک بار [[واجب]] میشود. به حج واجب به اصل شرع - و نه با [[نذر]] و مانند آن - از این جهت که از ارکان دین است '''«حَجة الإسلام»''' گویند<ref>جواهرالکلام؛ ج 17، ص 220 - 223.</ref>. وجوب حج فوری است؛ بدین معنا که در نخستین سال استطاعت باید انجام گیرد و در صورت عدم امکان، در سال بعد به جا آورده میشود و تأخیر آن از سال استطاعت بدون عذر، گناه کبیره است<ref>همان؛ ص 223 - 225.</ref>. حج گاه با [[نذر]]، عهد، [[قسم]]، بطلان حج پیشین و اجیرشدن جهت نیابت، واجب میشود. بدون فراهم آمدن یکی از اسباب وجوب، گزاردن حج [[مستحب]] است؛ چنان که تکرار آن در هر سال و نیز به حج بردن خانواده استحباب دارد<ref>همان؛ ص 216 و 228.</ref>. چنانچه به جا آوردن حج پس از وجوب آن، نیازمند مقدماتی از قبیل سفر و فراهم کردن اسباب آن باشد، مبادرت به آنها واجب است<ref>مهذب الاحکام؛ ج 12، ص 8.</ref>. | ||
== شرایط وجوب == | ==شرایط وجوب== | ||
عقل، بلوغ<ref>جواهرالکلام؛ ج 17، ص 29.</ref> حریت<ref>همان؛ ص 241.</ref> و استطاعت<ref>همان، ص 248.</ref> شرایط وجوب حجاند؛ بنابراین، حج بر دیوانه، نابالغ، برده و غیرمستطیع واجب نیست؛ بلکه این افراد اگر هم حج بگزارند، کفایت از حَجة الإسلام نمیکند<ref>همان؛ ص 229، 241، 248 و 275.</ref>. البته اگر کودک ممیز یا دیوانه در اثنای حج مستحبی بالغ و عاقل گردد و وقوف به مشعر را پس از بلوغ یا عقل درک کند، بنابر مشهور از حَجة الإسلام کفایت میکند. در این صورت در وجوب تجدید نیت احرام برای حَجة الإسلام، اختلاف است<ref>همان؛ ص 229-234.</ref>. بر کسی که به اندازه گزاردن حج مال دارد، لیکن به همان اندازه هم بدهی حال دارد، حج واجب نمیشود<ref>همان؛ ص 258 - 259.</ref>. برخی گفتهاند: تفاوتی بین حال و مدتدار بودن بدهی نیست و در هر دو صورت وجوب حج ساقط است<ref>منتهی المطلب؛ ج 10، ص 80.</ref>. قرض کردن برای حج واجب نیست<ref>جواهرالکلام؛ ج 17، ص 60.</ref>. اگر هزینه حج را به کسی بذل کنند، با فراهم آمدن دیگر شرایط حج بر او واجب میگردد<ref>همان؛ ص 261.</ref>. (حج بذلی)؛ لیکن بنابر قول برخی اگر هبه نمایند، قبول آن واجب نیست<ref>همان؛ ص 268.</ref>. در وجوب حج بر زن، همراه داشتن مَحرَم شرط نیست، مگر آن که حج وی به جهت خوف متوقف بر آن باشد<ref>همان؛ ص 330 - 331.</ref>. کسی که پس از احرام و دخول در حرم بمیرد، ذمهاش از حج بری میشود<ref>همان؛ ص 295.</ref>. بر کسی که پس از وجوب حج بر او آن را نگزارده، حج مستقر میگردد و بر او واجب است آن را به جا آورد، هر چند شرایط وجوب از بین برود و چنانچه در حیاتش حج نگزارد، واجب است پس از مرگش از طرف او حج به جا آورند. استقرار حج، بنابر مشهور با در اختیار داشتن زمان لازم برای انجام دادن اختیاری مناسک حج و فراهم بودن شرایط وجوب در آن مدت، تحقق مییابد<ref>همان؛ ص 298 - 301 .</ref>. هزینۀ حج مستقر از اصل ترکه - و نه ثلث آن - برداشته میشود<ref>همان؛ ص 314.</ref>. در این که باید از طرف او حج بلدی به جا آورند یا حج میقاتی، اختلاف است. | عقل، بلوغ<ref>جواهرالکلام؛ ج 17، ص 29.</ref> حریت<ref>همان؛ ص 241.</ref> و استطاعت<ref>همان، ص 248.</ref> شرایط وجوب حجاند؛ بنابراین، حج بر دیوانه، نابالغ، برده و غیرمستطیع واجب نیست؛ بلکه این افراد اگر هم حج بگزارند، کفایت از حَجة الإسلام نمیکند<ref>همان؛ ص 229، 241، 248 و 275.</ref>. البته اگر کودک ممیز یا دیوانه در اثنای حج مستحبی بالغ و عاقل گردد و وقوف به مشعر را پس از بلوغ یا عقل درک کند، بنابر مشهور از حَجة الإسلام کفایت میکند. در این صورت در وجوب تجدید نیت احرام برای حَجة الإسلام، اختلاف است<ref>همان؛ ص 229-234.</ref>. بر کسی که به اندازه گزاردن حج مال دارد، لیکن به همان اندازه هم بدهی حال دارد، حج واجب نمیشود<ref>همان؛ ص 258 - 259.</ref>. برخی گفتهاند: تفاوتی بین حال و مدتدار بودن بدهی نیست و در هر دو صورت وجوب حج ساقط است<ref>منتهی المطلب؛ ج 10، ص 80.</ref>. قرض کردن برای حج واجب نیست<ref>جواهرالکلام؛ ج 17، ص 60.</ref>. اگر هزینه حج را به کسی بذل کنند، با فراهم آمدن دیگر شرایط حج بر او واجب میگردد<ref>همان؛ ص 261.</ref>. (حج بذلی)؛ لیکن بنابر قول برخی اگر هبه نمایند، قبول آن واجب نیست<ref>همان؛ ص 268.</ref>. در وجوب حج بر زن، همراه داشتن مَحرَم شرط نیست، مگر آن که حج وی به جهت خوف متوقف بر آن باشد<ref>همان؛ ص 330 - 331.</ref>. کسی که پس از احرام و دخول در حرم بمیرد، ذمهاش از حج بری میشود<ref>همان؛ ص 295.</ref>. بر کسی که پس از وجوب حج بر او آن را نگزارده، حج مستقر میگردد و بر او واجب است آن را به جا آورد، هر چند شرایط وجوب از بین برود و چنانچه در حیاتش حج نگزارد، واجب است پس از مرگش از طرف او حج به جا آورند. استقرار حج، بنابر مشهور با در اختیار داشتن زمان لازم برای انجام دادن اختیاری مناسک حج و فراهم بودن شرایط وجوب در آن مدت، تحقق مییابد<ref>همان؛ ص 298 - 301 .</ref>. هزینۀ حج مستقر از اصل ترکه - و نه ثلث آن - برداشته میشود<ref>همان؛ ص 314.</ref>. در این که باید از طرف او حج بلدی به جا آورند یا حج میقاتی، اختلاف است. | ||
== شرایط صحت == | ==شرایط صحت== | ||
مسلمان بودن، مؤمن (دوازده امامی) بودن<ref>همان؛ ص 306.</ref>، مباشرت در اعمال و در خصوص زن، اذن شوهر در حج استحبابی<ref>همان؛ ص 332</ref>. وقوع احرام در ماههای حج، شرایط صحت حجاند. در مراد از ماههای حج، اقوال مختلف است. [[شوال]]، [[ذی القعده]] و [[ذی الحجه|ذی الحجه]]؛ شوال، ذی القعده و دهۀ نخست ذی الحجه؛ شوال، ذی القعده و نُه روز نخست ذی الحجه و شوال، ذی القعده و ذی الحجه تا طلوع فجر روز عید قربان از جمله این اقوال است. کسی که میخواهد حج تمتع به جا آورد، باید عمره آن را در ماههای حج انجام دهد و بهجا آوردن عمره تمتع در غیر ماههای حج صحیح نیست؛ چنان که احرام عمره تمتع و نیز احرام حج پس از دهم ذی الحجه صحیح نیست؛ حتی به قول کسانی که تمامی ذی الحجه را از ماههای حج میدانند<ref>همان؛ ج 18، ص 12 - 13؛ الحدائق الناضرة؛ ج 14، ص 352 - 354.</ref>. حج هر چند بر [[کافر]] واجب است؛ لیکن از او در حال کفر صحیح نیست<ref>جواهرالکلام؛ ج 17، ص 301.</ref>. بر بطلان عبادات غیرمؤمن ادعای اجماع شده است<ref>همان، ج 15، ص 63.</ref>؛ لیکن در صورتی که مستبصر شود، بنابر مشهور لازم نیست حجی را که مطابق مذهب خود انجام داده، در صورت عدم اخلال به رکن آن، اعاده کند<ref>همان؛ ج 17، ص 304.</ref>؛ هر چند اعاده آن مستحب است<ref>همان؛ ص 396.</ref>. (استبصار) کسی که حج بر او واجب شده، خود باید انجام دهد و به جا آوردن دیگری از طرف او کفایت نمیکند<ref>همان؛ ص 275.</ref>. حج واجب با نذر، حج با نذر و مانند آن (عهد و قسم) واجب میشود. عقل، بلوغ و حریت و برای زوجه، اذن زوج از شرایط صحت نذر، عهد و قسم است. برده نیز با اجازۀ مولا میتواند نذر کند. در این صورت، حج بر او واجب میشود<ref>همان؛ ص 336 - 338.</ref>. | مسلمان بودن، مؤمن (دوازده امامی) بودن<ref>همان؛ ص 306.</ref>، مباشرت در اعمال و در خصوص زن، اذن شوهر در حج استحبابی<ref>همان؛ ص 332</ref>. وقوع احرام در ماههای حج، شرایط صحت حجاند. در مراد از ماههای حج، اقوال مختلف است. [[شوال]]، [[ذی القعده]] و [[ذی الحجه|ذی الحجه]]؛ شوال، ذی القعده و دهۀ نخست ذی الحجه؛ شوال، ذی القعده و نُه روز نخست ذی الحجه و شوال، ذی القعده و ذی الحجه تا طلوع فجر روز عید قربان از جمله این اقوال است. کسی که میخواهد حج تمتع به جا آورد، باید عمره آن را در ماههای حج انجام دهد و بهجا آوردن عمره تمتع در غیر ماههای حج صحیح نیست؛ چنان که احرام عمره تمتع و نیز احرام حج پس از دهم ذی الحجه صحیح نیست؛ حتی به قول کسانی که تمامی ذی الحجه را از ماههای حج میدانند<ref>همان؛ ج 18، ص 12 - 13؛ الحدائق الناضرة؛ ج 14، ص 352 - 354.</ref>. حج هر چند بر [[کافر]] واجب است؛ لیکن از او در حال کفر صحیح نیست<ref>جواهرالکلام؛ ج 17، ص 301.</ref>. بر بطلان عبادات غیرمؤمن ادعای اجماع شده است<ref>همان، ج 15، ص 63.</ref>؛ لیکن در صورتی که مستبصر شود، بنابر مشهور لازم نیست حجی را که مطابق مذهب خود انجام داده، در صورت عدم اخلال به رکن آن، اعاده کند<ref>همان؛ ج 17، ص 304.</ref>؛ هر چند اعاده آن مستحب است<ref>همان؛ ص 396.</ref>. (استبصار) کسی که حج بر او واجب شده، خود باید انجام دهد و به جا آوردن دیگری از طرف او کفایت نمیکند<ref>همان؛ ص 275.</ref>. حج واجب با نذر، حج با نذر و مانند آن (عهد و قسم) واجب میشود. عقل، بلوغ و حریت و برای زوجه، اذن زوج از شرایط صحت نذر، عهد و قسم است. برده نیز با اجازۀ مولا میتواند نذر کند. در این صورت، حج بر او واجب میشود<ref>همان؛ ص 336 - 338.</ref>. | ||
== نیابت در حج == | ==نیابت در حج== | ||
نایب گرفتن در حج استحبابی، خواه برای مرده یا برای زنده مستحب است. نایب گرفتن در حج واجب برای مردهای که حج بر او استقرار یافته، بر ورثه واجب است و نیز بنابر مشهور برای زندهای که حج بر او استقرار یافته؛ لیکن به دلیل بیماری یا پیری و مانند آن توانایی جسمی خود را برای همیشه از دست داده، واجب است؛ بلکه بنابر قول برخی در صورت استطاعت و عدم استقرار نیز به شرط متمکن بودن برای نایب گرفتن، حکم چنین است. در این که وجوب نیابت اختصاص به حَجة الإسلام دارد یا شامل حج واجب با نذر یا به سبب باطل شدن حج پیشین هم میشود، اختلاف است<ref>العروة الوثقی؛ ج 4، ص 434 - 435.</ref>. | نایب گرفتن در حج استحبابی، خواه برای مرده یا برای زنده مستحب است. نایب گرفتن در حج واجب برای مردهای که حج بر او استقرار یافته، بر ورثه واجب است و نیز بنابر مشهور برای زندهای که حج بر او استقرار یافته؛ لیکن به دلیل بیماری یا پیری و مانند آن توانایی جسمی خود را برای همیشه از دست داده، واجب است؛ بلکه بنابر قول برخی در صورت استطاعت و عدم استقرار نیز به شرط متمکن بودن برای نایب گرفتن، حکم چنین است. در این که وجوب نیابت اختصاص به حَجة الإسلام دارد یا شامل حج واجب با نذر یا به سبب باطل شدن حج پیشین هم میشود، اختلاف است<ref>العروة الوثقی؛ ج 4، ص 434 - 435.</ref>. | ||
== اقسام == | ==اقسام== | ||
حج بر سه قسم است: حج تمتع، حج قِران و حج افراد. حج تمتع وظیفۀ آفاقی است که در فاصلۀ شانزده یا دوازده فرسخی [[مکه]] - بنابر اختلاف اقوال در مسأله - یا دورتر سکونت دارد<ref>جواهرالکلام؛ ج 18، ص 5 - 10.</ref>. حج قِران و افراد وظیفۀ اهالی مکه و نیز کسانی است که فاصلۀ محل سکونت آنان تا مکه کمتر از مسافت یاد شده است<ref>همان؛ ص 44 - 47.</ref>. | حج بر سه قسم است: حج تمتع، حج قِران و حج افراد. حج تمتع وظیفۀ آفاقی است که در فاصلۀ شانزده یا دوازده فرسخی [[مکه]] - بنابر اختلاف اقوال در مسأله - یا دورتر سکونت دارد<ref>جواهرالکلام؛ ج 18، ص 5 - 10.</ref>. حج قِران و افراد وظیفۀ اهالی مکه و نیز کسانی است که فاصلۀ محل سکونت آنان تا مکه کمتر از مسافت یاد شده است<ref>همان؛ ص 44 - 47.</ref>. | ||
== مناسک حج == | ==مناسک حج== | ||
اعمال و مناسک حج عبارتند از: [[احرام]] بستن، وقوف به [[عرفات]]، وقوف به [[مشعرالحرام]]، رفتن به [[مناسک حج|منا]] و به جا آوردن اعمال آن در روز عید قربان (رمی، قربانی و حلق یا تقصیر)، طواف زیارت و نماز طواف آن، سعی بین صفا و مروه، طواف نساء و نماز طواف آن، بیتوته در منا در شبهای یازدهم و دوازدهم و برای برخی سیزدهم و رمی جمرات سهگانه در روزهای یاد شده<ref>همان؛ ص 136.</ref>. قربانی در منا در حج تمتع، واجب و در حج قِران و افراد مستحب است<ref>همان؛ ج 19، ص 114 - 115.</ref>. تفصیل مناسک هر یک از اقسام حج در همان قسم آمده است. | اعمال و مناسک حج عبارتند از: [[احرام]] بستن، وقوف به [[عرفات]]، وقوف به [[مشعر|مشعرالحرام]]، رفتن به [[مناسک حج|منا]] و به جا آوردن اعمال آن در روز عید قربان (رمی، قربانی و حلق یا تقصیر)، طواف زیارت و نماز طواف آن، سعی بین صفا و مروه، طواف نساء و نماز طواف آن، بیتوته در منا در شبهای یازدهم و دوازدهم و برای برخی سیزدهم و رمی جمرات سهگانه در روزهای یاد شده<ref>همان؛ ص 136.</ref>. قربانی در منا در حج تمتع، واجب و در حج قِران و افراد مستحب است<ref>همان؛ ج 19، ص 114 - 115.</ref>. تفصیل مناسک هر یک از اقسام حج در همان قسم آمده است. | ||
== مستحبات پس از اتمام مناسک == | ==مستحبات پس از اتمام مناسک== | ||
بازگشت به مکه از منا برای طواف وداع<ref>همان؛ ج 20، ص 53.</ref> خواندن شش رکعت نماز در مسجد خیف در مدت اقامت در منا<ref>همان؛ ص 54.</ref> فرود آمدن در وادی مُحَصَّب (ابطح) و به پشت دراز کشیدن، هنگام کوچ از منا در روز سیزدهم ذی الحجه<ref>همان؛ ص 57.</ref> (تحصیب)؛ داخل شدن در کعبه بدون کفش، بهویژه برای کسی که نخستین بار حج میگزارد و غسل و دعاکردن هنگام دخول و نیز خواندن دو رکعت نماز بین دو ستون بر سنگ سرخ، همچنین چهار گوشه بیت در هر گوشه دو رکعت و سپس خواندن دعای مأثور و استلام ارکان کعبه، به ویژه رکن یمانی<ref>همان؛ ص 60 - 65.</ref> طواف کردن برای خویشان و همشهریان<ref>همان؛ ص 68.</ref> و سپس طواف وداع و استلام ارکان و مستجار و دعاکردن به آنچه میخواهد و آمدن نزد [[چاه زمزم]] و نوشیدن از آب آن و خواندن دعای مأثور هنگام خارج شدن<ref>همان؛ ص 65.</ref> (آب زمزم)؛ به سجده افتادن و رو به [[قبله]] قرار گرفتن و دعاکردن قبل از ترک [[مسجدالحرام]]؛ خروج از مسجد از باب حناطین<ref>همان؛ ص 66 - 67.</ref> عزم بازگشت به مکه برای حج در سالهای بعد؛ بنابر تصریح برخی، حضور در محل ولادت [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم)]] و نیز منزل [[خدیجه | بازگشت به مکه از منا برای طواف وداع<ref>همان؛ ج 20، ص 53.</ref> خواندن شش رکعت نماز در مسجد خیف در مدت اقامت در منا<ref>همان؛ ص 54.</ref> فرود آمدن در وادی مُحَصَّب (ابطح) و به پشت دراز کشیدن، هنگام کوچ از منا در روز سیزدهم ذی الحجه<ref>همان؛ ص 57.</ref> (تحصیب)؛ داخل شدن در کعبه بدون کفش، بهویژه برای کسی که نخستین بار حج میگزارد و غسل و دعاکردن هنگام دخول و نیز خواندن دو رکعت نماز بین دو ستون بر سنگ سرخ، همچنین چهار گوشه بیت در هر گوشه دو رکعت و سپس خواندن دعای مأثور و استلام ارکان کعبه، به ویژه رکن یمانی<ref>همان؛ ص 60 - 65.</ref> طواف کردن برای خویشان و همشهریان<ref>همان؛ ص 68.</ref> و سپس طواف وداع و استلام ارکان و مستجار و دعاکردن به آنچه میخواهد و آمدن نزد [[چاه زمزم]] و نوشیدن از آب آن و خواندن دعای مأثور هنگام خارج شدن<ref>همان؛ ص 65.</ref> (آب زمزم)؛ به سجده افتادن و رو به [[قبله]] قرار گرفتن و دعاکردن قبل از ترک [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]]؛ خروج از مسجد از باب حناطین<ref>همان؛ ص 66 - 67.</ref> عزم بازگشت به مکه برای حج در سالهای بعد؛ بنابر تصریح برخی، حضور در محل ولادت [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم)]] و نیز منزل [[خدیجه بنت خویلد|خدیجه]] (مادر [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|حضرت زهرا]]) و زیارت قبر ایشان در قبرستان حجون؛ رفتن به مسجد ارْقَم (خانه ارقم بن ابی ارقم که پیامبر در آغاز دعوت مدتی در آنجا مخفی بود. بعدها در محل این خانه مسجدی ساختند که به مسجد خیزران معروف بود. با توسعه مسجدالحرام، این محل هماکنون ضمیمه مسجد شده است) و صعود به [[غار حرا]] و غار ثور<ref>همان؛ ص 69.</ref>. | ||
== فوت شدن حج == | ==فوت شدن حج== | ||
کسی که حجش فوت شده با انجام دادن عمره مفرده از احرام خارج میشود. حال در این صورت لازم است برای عمره نیت کند یا نیازی نیست؛ بلکه عمل او به صورت قهری تبدیل به عمره میشود، اختلاف است. در صورت واجب بودن حج بر چنین شخصی، سال دیگر باید آن را به جا آورد. در صورت مستحب بودن، به جا آوردن آن در آینده استحباب دارد<ref>همان؛ ج 19، ص 86 - 89.</ref>. کسی که حجش فوت شده، مستحب است تا پایان ایام تشریق در منا بماند و اعمال عمره مفرده را پس از این ایام انجام دهد<ref>همان؛ ص 91.</ref>. | کسی که حجش فوت شده با انجام دادن عمره مفرده از احرام خارج میشود. حال در این صورت لازم است برای عمره نیت کند یا نیازی نیست؛ بلکه عمل او به صورت قهری تبدیل به عمره میشود، اختلاف است. در صورت واجب بودن حج بر چنین شخصی، سال دیگر باید آن را به جا آورد. در صورت مستحب بودن، به جا آوردن آن در آینده استحباب دارد<ref>همان؛ ج 19، ص 86 - 89.</ref>. کسی که حجش فوت شده، مستحب است تا پایان ایام تشریق در منا بماند و اعمال عمره مفرده را پس از این ایام انجام دهد<ref>همان؛ ص 91.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | ==جستارهای وابسته== | ||
* [[مکه]] | *[[مکه]] | ||
* [[امت اسلامی]] | *[[امت اسلامی]] | ||
* [[مناسک حج]] | *[[مناسک حج]] | ||
* [[فرق و مذاهب اسلامی]] | *[[فرق و مذاهب اسلامی]] | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
* ر. ک: کتاب آشنایی با ابواب فقه، نوشتۀ: ''محمد اسماعیل نوری''. | *ر. ک: کتاب آشنایی با ابواب فقه، نوشتۀ: ''محمد اسماعیل نوری''. | ||
* ر. ک: کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ''شیخ صدوق''. | *ر. ک: کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ''شیخ صدوق''. | ||
* ر. ک: کتاب معانی الاخبار، ''شیخ صدوق''. | *ر. ک: کتاب معانی الاخبار، ''شیخ صدوق''. | ||
* ر. ک: کتاب بحارالانوار، ''علامه مجلسی''. | *ر. ک: کتاب بحارالانوار، ''علامه مجلسی''. | ||
* ر. ک: کتاب فرهنگ فقه مطابق مذهب اهلبیت (علیهمالسلام)، جمعی از پژوهشگران زیر نظر ''سید محمود هاشمی شاهرودی''، ج 3. | *ر. ک: کتاب فرهنگ فقه مطابق مذهب اهلبیت (علیهمالسلام)، جمعی از پژوهشگران زیر نظر ''سید محمود هاشمی شاهرودی''، ج 3. | ||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] | ||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] |