۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
پس از [[بعثت]] [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)]] دو جنگ به نامهای [[جنگ موته|سریه موته]] و [[غزوه تبوک]] بر ضد رومیان در منطقه شامات درگرفت. پس از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) شام در سال چهاردهم هجرت در عصر خلافت [[ابوبکر]] فتح شد و باقی مناطق نیز به مرور زمان در عصر خلافت عمر تصرف شد. | پس از [[بعثت]] [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)]] دو جنگ به نامهای [[جنگ موته|سریه موته]] و [[غزوه تبوک]] بر ضد رومیان در منطقه شامات درگرفت. پس از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) شام در سال چهاردهم هجرت در عصر خلافت [[ابوبکر]] فتح شد و باقی مناطق نیز به مرور زمان در عصر خلافت عمر تصرف شد. | ||
پس از فتح شام حکومت آنجا به [[معاویه بن ابی سفیان]] واگذار شد. وی از آن تاریخ تا سال ۳۵ قمری از سوی خلفای سه گانه حاکم بود تا این که در آن سال با آغاز خلافت [[علی بن | پس از فتح شام حکومت آنجا به [[معاویه|معاویه بن ابی سفیان]] واگذار شد. وی از آن تاریخ تا سال ۳۵ قمری از سوی خلفای سه گانه حاکم بود تا این که در آن سال با آغاز خلافت [[علی بن ابیطالب|امام علی (علیهالسلام)]] از حکمرانی شام عزل شد ولی او زیربار نرفت و این نزاع به [[جنگ صفین]] منتهی شد. | ||
پس از شهادت امام علی (علیهالسلام) [[معاویه]] با نیرنگ به حکومت رسید و شام را مرکز [[ | پس از شهادت امام علی (علیهالسلام) [[معاویه]] با نیرنگ به حکومت رسید و شام را مرکز [[بنی امیه|حکومت امویان]] قرار داد و تا سال ۱۲۷ قمری پایتخت باقی ماند. | ||
از آن پس [[عباسیان]]، [[همدانیان]]، [[فاطمیان|فاطمیان مصر]]، [[سلاجقه]] و [[عثمانیان]] بر آن دیار حکومت کردند تا این که در قرون اخیر با سلطه غربیان به ویژه پس از [[جنگ جهانی اول]]، این سرزمین از هم متلاشی و به چند کشور عربی تقسیم شد<ref>سوریه، کتابخانه طهور، بازیابی ۲ بهمن ۱۳۹۱</ref>. | از آن پس [[عباسیان]]، [[همدانیان]]، [[فاطمیان|فاطمیان مصر]]، [[سلاجقه]] و [[عثمانیان]] بر آن دیار حکومت کردند تا این که در قرون اخیر با سلطه غربیان به ویژه پس از [[جنگ جهانی اول]]، این سرزمین از هم متلاشی و به چند کشور عربی تقسیم شد<ref>سوریه، کتابخانه طهور، بازیابی ۲ بهمن ۱۳۹۱</ref>. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
== شام پس از اسلام == | == شام پس از اسلام == | ||
ریشه پیوندهای خاص این سرزمین با تاریخ اسلام به سالهای پیش از فتح دمشق باز میگردد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در دوران نوجوانی و جوانی به همراه عمویش، [[ابوطالب]]، به آن سرزمین سفر کرد، ولی هنوز به مقصد نرسیده بود که رویدادی برای ابوطالب رخ داد و مجبور شد سفرش را | ریشه پیوندهای خاص این سرزمین با تاریخ اسلام به سالهای پیش از فتح دمشق باز میگردد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در دوران نوجوانی و جوانی به همراه عمویش، [[ابوطالب]]، به آن سرزمین سفر کرد، ولی هنوز به مقصد نرسیده بود که رویدادی برای ابوطالب رخ داد و مجبور شد سفرش را نیمهکاره رها سازد و به [[مکه]] باز گردد. آن رویداد، خبری بود که بُحیری، راهب نصرانی درباره پیامبریِ محمد دوازده ساله به ابوطالب داد و او را از خطر گزند رساندن [[یهودیان]] به پیامبر آخرالزمان، برحذر داشت<ref>کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1395 ه. ق، ج1، ص183</ref>. | ||
== محل و محدوده == | == محل و محدوده == | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
بیشتر تاریخ نویسان بر این عقیده اند که [[اهل بیت |اهلبیت (علیهمالسلام)]] در روز اول [[صفر المظفر|ماه صفر]] وارد شام شدهاند، ولی [[مرتضی مطهری|شهید مطهری (رحمه الله)]] تاریخ ورود اسیران را به دمشق، روز دوم ماه صفر میداند<ref>حماسه حسینی، مرتضی مطهری، ج 1، ص 177</ref>. | بیشتر تاریخ نویسان بر این عقیده اند که [[اهل بیت |اهلبیت (علیهمالسلام)]] در روز اول [[صفر المظفر|ماه صفر]] وارد شام شدهاند، ولی [[مرتضی مطهری|شهید مطهری (رحمه الله)]] تاریخ ورود اسیران را به دمشق، روز دوم ماه صفر میداند<ref>حماسه حسینی، مرتضی مطهری، ج 1، ص 177</ref>. | ||
[[یزید]] دستور میدهد که | [[یزید]] دستور میدهد که دروازهها را به روی اسیران بسته و سه روز شهر را آذینبندی کنند<ref> فرسان الهیجاء، ذبیح الله محلاتی، ص 285</ref>. | ||
با چنین اوصافی، هنگام ورود اسیران به شام، آنان را از شلوغترین دروازه شهر، به نام دروازه ساعات وارد میکنند<ref> لواعج الاشجان، علامه سید محسن امین عاملی، ص 220</ref>؛ در شهر، شادی عمومی اعلام شده و مردم لباسهای نو پوشیده و صدای هلهله و شادی بلند است. زنان دف میزدند و اسیران از میان شلوغیها، میگذرند. | با چنین اوصافی، هنگام ورود اسیران به شام، آنان را از شلوغترین دروازه شهر، به نام دروازه ساعات وارد میکنند<ref> لواعج الاشجان، علامه سید محسن امین عاملی، ص 220</ref>؛ در شهر، شادی عمومی اعلام شده و مردم لباسهای نو پوشیده و صدای هلهله و شادی بلند است. زنان دف میزدند و اسیران از میان شلوغیها، میگذرند. | ||
ساربانان برای سوزاندن دل اهلبیت (علیهمالسلام)، سرها را پیشاپیش محملها میبرند. جلوتر از همه، سر علمدار [[کربلا]] جلوهگری میکند و بنابر بعضی نقلها، سر مقدس امام حسین (علیهالسلام) را پشت سر محملها وارد میکنند تا مردم به اشتباه بیفتند و احدی از دوست داران، [[اهل بیت|اهلبیت (علیهمالسلام)]] را نشناسد و عیش مردم را بر هم نزند. هتاکیها شروع میشود؛ پیرزنی به سر بریده حضرت سنگ میزند و مردم که مست هوسرانی و ولنگاری هستند، از او تقلید میکنند. | ساربانان برای سوزاندن دل اهلبیت (علیهمالسلام)، سرها را پیشاپیش محملها میبرند. جلوتر از همه، سر علمدار [[کربلا]] جلوهگری میکند و بنابر بعضی نقلها، سر مقدس امام حسین (علیهالسلام) را پشت سر محملها وارد میکنند تا مردم به اشتباه بیفتند و احدی از دوست داران، [[اهل بیت|اهلبیت (علیهمالسلام)]] را نشناسد و عیش مردم را بر هم نزند. هتاکیها شروع میشود؛ پیرزنی به سر بریده حضرت سنگ میزند و مردم که مست هوسرانی و ولنگاری هستند، از او تقلید میکنند. | ||
[[امام سجاد|امام سجاد (علیهالسلام)]] میفرماید: «در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا پایان بی سابقه بود؛ ساربانان با کعب نی و تازیانه، ما را از میان جمعیت مطرب گذراندند. | [[امام سجاد|امام سجاد (علیهالسلام)]] میفرماید: «در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا پایان بی سابقه بود؛ ساربانان با کعب نی و تازیانه، ما را از میان جمعیت مطرب گذراندند. نیزهداران با سرها بازی میکردند و نیزههایشان را در هوا میچرخاندند. گاهی سرها از بالای نیزهها روی زمین و زیر دست و پای مردم و مرکبها میافتاد. زنان شامی از بالای بامها روی سر ما آتش و خاکستر داغ میریختند که تکهای از آن روی عمامهام افتاد و چون دستهایم را با زنجیر به گردنم بسته بودند، عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید. از طلوع آفتاب تا غروب ما را در کوچهها میگردانیدند و میگفتند: «این نامسلمانها را بکشید!» ما را با یک رشته طناب به هم بسته بودند و از دهلیز خانه یهودیان و مسیحیان میگذراندند و به آنان میگفتند: اینها قاتلان پدران و فرزندان شما هستند، انتقام خودتان را بگیرید! آنان همگی در این لحظه به سوی ما سنگ و چوب پرتاب کردند. | ||
افزون بر آن، ما را به بازار | افزون بر آن، ما را به بازار بردهفروشان برده و ما را در معرض فروش قرار دادند. همچنین ما را در خرابهای جای دادند که روزها از گرما و شبها از سرما آسایش نداشتیم<ref>تذکرة الشهدا، ص 412</ref>.» | ||
[[علی بن موسی (رضا)|امام رضا (علیهالسلام)]] در توضیح رفتار یزید با اسیران سرفراز کربلا در مجلس او فرموده است: «وقتی سر مقدس حضرت حسین بن علی علیهماالسلام را به شام آوردند، [[یزید]] دستور داد سفره غذا بگسترند. ابتدا به همراه اطرافیان خود، مشغول خوردن غذا و نوشیدن [[شراب]] شد. سپس دستور داد تا سر مقدس امام را داخل تشتی از طلا بگذارند و بیاورند. او سر امام را زیر تختی که بر آن نشسته بود قرار داد. وی همچنان شراب مینوشید. پس از مدتی دستور داد تا شطرنج بیاورند. آنگاه مشغول بازی با شطرنج شد و شروع به مسخره کردن امام حسین علیهالسلام، پدر و جدش رسول خدا نمود و در همین حین هر گاه از حریف خود در بازی میبُرد، جامی از شراب سر میکشید و ته مانده آن را داخل تشت میریخت. پس بر شیعیان ماست که از شراب و شطرنج (قمار) دوری کنند و هر گاه شراب و شطرنج میبینند، [مصایب] امام حسین (علیهالسلام) را به یاد آرند و بر دشمنان او؛ یزید و [[آل زیاد]] لعنت فرستند تا خداوند متعال، گناهان آنان را بیامرزد حتی اگر به تعداد ستارگان آسمان باشد<ref>عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج 2، ص 21؛ قمقام زخّار و صمصام بتّار، فرهاد میرزا، ص 568؛ منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج 1، ص 790؛ فرسان الهیجاء، ص 289</ref>.» | [[علی بن موسی (رضا)|امام رضا (علیهالسلام)]] در توضیح رفتار یزید با اسیران سرفراز کربلا در مجلس او فرموده است: «وقتی سر مقدس حضرت حسین بن علی علیهماالسلام را به شام آوردند، [[یزید]] دستور داد سفره غذا بگسترند. ابتدا به همراه اطرافیان خود، مشغول خوردن غذا و نوشیدن [[شراب]] شد. سپس دستور داد تا سر مقدس امام را داخل تشتی از طلا بگذارند و بیاورند. او سر امام را زیر تختی که بر آن نشسته بود قرار داد. وی همچنان شراب مینوشید. پس از مدتی دستور داد تا شطرنج بیاورند. آنگاه مشغول بازی با شطرنج شد و شروع به مسخره کردن امام حسین علیهالسلام، پدر و جدش رسول خدا نمود و در همین حین هر گاه از حریف خود در بازی میبُرد، جامی از شراب سر میکشید و ته مانده آن را داخل تشت میریخت. پس بر شیعیان ماست که از شراب و شطرنج (قمار) دوری کنند و هر گاه شراب و شطرنج میبینند، [مصایب] امام حسین (علیهالسلام) را به یاد آرند و بر دشمنان او؛ یزید و [[آل زیاد]] لعنت فرستند تا خداوند متعال، گناهان آنان را بیامرزد حتی اگر به تعداد ستارگان آسمان باشد<ref>عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج 2، ص 21؛ قمقام زخّار و صمصام بتّار، فرهاد میرزا، ص 568؛ منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج 1، ص 790؛ فرسان الهیجاء، ص 289</ref>.» | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
=== حضرت زینب (سلام الله علیها) === | === حضرت زینب (سلام الله علیها) === | ||
آستانه [[زینب بنت علی|حضرت زینب]] دختر امام علی(علیه السلام) در شهرک «السیدة زینب» در جنوب دمشق از مهمترین زیارتگاههای [[شیعیان]] در حوزه دمشق و کشور سوریه به شمار می آید و مورد توجه شیعیان از سراسر جهان قرار دارد. | آستانه [[زینب بنت علی|حضرت زینب]] دختر امام علی(علیه السلام) در شهرک «السیدة زینب» در جنوب دمشق از مهمترین زیارتگاههای [[شیعیان]] در حوزه دمشق و کشور سوریه به شمار می آید و مورد توجه شیعیان از سراسر جهان قرار دارد. | ||
حضرت زینب(سلام الله علیها) بنا بر قول معروف در 15 [[رجب]] سال 62 هجری قمری در سن 56 سالگی در شام از دنیا رفت. بانوی قهرمانی که پس از شهادت امام حسین، ارائه نهضت عاشورا را به دوش کشید و پرچمدار این قیام بود. بدن مطهر آن بانوی بزرگوار در جنوب دمشق دفن گردید. | حضرت زینب (سلام الله علیها) بنا بر قول معروف در 15 [[رجب]] سال 62 هجری قمری در سن 56 سالگی در شام از دنیا رفت. بانوی قهرمانی که پس از شهادت امام حسین، ارائه نهضت عاشورا را به دوش کشید و پرچمدار این قیام بود. بدن مطهر آن بانوی بزرگوار در جنوب دمشق دفن گردید. | ||
اقوال دیگری | اقوال دیگری نیز درباره چگونگی رحلت و مکان دفن حضرت زینب (سلام الله علیها) وجود دارد. | ||
براساس برخی نوشتهها حضرت زینب(سلام الله علیها) بعد از حادثه کربلا به [[مدینه]] آمدند و پس از ورود به مدینه پیوسته عزادار و گریان بودند تا این که پس از یک سال و نیم در همان مدینه ([[قبرستان بقیع]]) از دنیا رفتند و در همان جا دفن شدند. | |||
براساس برخی نوشتهها حضرت زینب (سلام الله علیها) بعد از حادثه کربلا به [[مدینه]] آمدند و پس از ورود به مدینه پیوسته عزادار و گریان بودند تا این که پس از یک سال و نیم در همان مدینه ([[قبرستان بقیع]]) از دنیا رفتند و در همان جا دفن شدند. بنا بر این قول اکنون از قبر آن بانوی محترمه، اثری در دست نیست. | |||
براساس احتمالات دیگر آن حضرت پس از ورود به مدینه، در مجالس و محافل سخن میگفت و مظالم و جنایات یزیدیان را بازگو میکرد. فرماندار مدینه ماجرا را به یزید نوشت و او دستور داد زینب را مخیر سازند تا هر شهری که میخواهد (غیر از مکه و مدینه) برود. حضرت زینب به شام رفت و در آن جا اقامت کرد و پس از چندی در همان جا از دنیا رفت. (قول معروف) | براساس احتمالات دیگر آن حضرت پس از ورود به مدینه، در مجالس و محافل سخن میگفت و مظالم و جنایات یزیدیان را بازگو میکرد. فرماندار مدینه ماجرا را به یزید نوشت و او دستور داد زینب را مخیر سازند تا هر شهری که میخواهد (غیر از مکه و مدینه) برود. حضرت زینب به شام رفت و در آن جا اقامت کرد و پس از چندی در همان جا از دنیا رفت. (قول معروف) | ||
در روایت دیگر آمده است، حضرت زینب(سلام الله علیها) به علت افشاگری علیه دستگاه [[بنیامیه]]، مجبور به ترک مدینه شد. از این رو مصر را انتخاب کرد و پس از مدتی اقامت همان جا از دنیا رفت. سیده زینب در شهر [[قاهره]] هم اکنون زیارتگاه مجلل و با شکوهی است، البته گفته شده است این قبر متعلق به زینب بنت یحیی بن حسن الانور ابن زید ابن حسن ابن علی بن ابیطالب است که به دلیل تشابه اسمی با حضرت زینب (سلام الله علیها) [[زینب بنت علی|عقیله بنیهاشم]]، اشتباه گرفته شده است. | در روایت دیگر آمده است، حضرت زینب (سلام الله علیها) به علت افشاگری علیه دستگاه [[بنیامیه]]، مجبور به ترک مدینه شد. از این رو مصر را انتخاب کرد و پس از مدتی اقامت همان جا از دنیا رفت. سیده زینب در شهر [[قاهره]] هم اکنون زیارتگاه مجلل و با شکوهی است، البته گفته شده است این قبر متعلق به زینب بنت یحیی بن حسن الانور ابن زید ابن حسن ابن علی بن ابیطالب است که به دلیل تشابه اسمی با حضرت زینب (سلام الله علیها) [[زینب بنت علی|عقیله بنیهاشم]]، اشتباه گرفته شده است. | ||
=== حضرت رقیه سلام الله علیها === | === حضرت رقیه سلام الله علیها === | ||
خط ۸۴: | خط ۸۵: | ||
حضرت رقیه (سلام الله علیها) بعد از شهادت امام حسین (علیه السلام)، اهل بیت (علیه السلام) و اصحاب ایشان در صحرای کربلا، همراه با عمه بزرگوارشان واسرا به [[کوفه]] و شام برده شد و در مسیر چهل منزل راه شهر شام، رنجهای فراوانی دید. | حضرت رقیه (سلام الله علیها) بعد از شهادت امام حسین (علیه السلام)، اهل بیت (علیه السلام) و اصحاب ایشان در صحرای کربلا، همراه با عمه بزرگوارشان واسرا به [[کوفه]] و شام برده شد و در مسیر چهل منزل راه شهر شام، رنجهای فراوانی دید. | ||
در شام بعد از دیدن سر نورانی پدر با پیشانی شکسته در خرابه، آنقدر ناله زد و گریست تا به ملکوت اعلا پیوست و بدن شریف آن حضرت را شبانه در دمشق دفن کردند. | در شام بعد از دیدن سر نورانی پدر با پیشانی شکسته در خرابه، آنقدر ناله زد و گریست تا به ملکوت اعلا پیوست و بدن شریف آن حضرت را شبانه در دمشق دفن کردند. | ||
از کهنترین منابعی که نام آن حضرت با لفظ (رقیه) یاد شده است، قصیده سیف بن عمیره نخعی کوفی از اصحاب [[جعفر بن محمد ( | از کهنترین منابعی که نام آن حضرت با لفظ (رقیه) یاد شده است، قصیده سیف بن عمیره نخعی کوفی از اصحاب [[جعفر بن محمد (صادق)|امام جعفر صادق (علیه السلام)]] و [[موسی بن جعفر (کاظم)|امام موسی کاظم (علیه السلام)]] است. | ||
شواهد و مدارک درباره وجود شریف آن حضرت و استقرار قبر آن حضرت در مکان فعلی حرم مطهر ایشان همراه با معجزات و کراماتی از آن مظلومه بسیار است. | شواهد و مدارک درباره وجود شریف آن حضرت و استقرار قبر آن حضرت در مکان فعلی حرم مطهر ایشان همراه با معجزات و کراماتی از آن مظلومه بسیار است. | ||
=== حضرت سکینه سلام الله علیها === | === حضرت سکینه سلام الله علیها === | ||
در سالهای اخیر زیارتگاه دیگری یعنی آستانه سکینه دختر امام علی(علیه السلام) در شهر دارَیّا در جنوب دمشق، توسعه یافته و به یک | در سالهای اخیر زیارتگاه دیگری یعنی آستانه سکینه دختر امام علی (علیه السلام) در شهر دارَیّا در جنوب دمشق، توسعه یافته و به یک زیارتگاه مهم تبدیل شده است؛ ولی تا پیش از سه دهه گذشته از شهرت چندانی برخوردار نبود، لازم به ذکر است که اقوال در مورد محل دفن آن حضرت مختلف است و در این گزارش به صورت اختصار به آن میپردازیم. | ||
سکینه بنت الحسین بن علی بن ابیطالب (علیه السلام) از دختران امام حسین (علیه السلام) که از بانویی به نام رباب دختر امروالغیس متولد شد. | سکینه بنت الحسین بن علی بن ابیطالب (علیه السلام) از دختران امام حسین (علیه السلام) که از بانویی به نام رباب دختر امروالغیس متولد شد. | ||
نام او آمنه و به نقلی امینه و به نقل دیگر امیمه بود که مادرش به سبب سکون و آرامش و وقاری که داشت او را سکینه لقب داده بود. سکینه به همراه مادرش رباب در واقعه کربلا حضور داشت و پس از [[عاشورا]]، همراه اهلبیت امام حسین (علیه السلام) و دیگر بانوان به اسارت درآمد و با کاروان اسرا به کوفه و شام برده شد. | نام او آمنه و به نقلی امینه و به نقل دیگر امیمه بود که مادرش به سبب سکون و آرامش و وقاری که داشت او را سکینه لقب داده بود. سکینه به همراه مادرش رباب در واقعه کربلا حضور داشت و پس از [[عاشورا]]، همراه اهلبیت امام حسین (علیه السلام) و دیگر بانوان به اسارت درآمد و با کاروان اسرا به کوفه و شام برده شد. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۸: | ||
=== آرامگاه عبدالله بن جعفر صادق === | === آرامگاه عبدالله بن جعفر صادق === | ||
قبر عبدالله فرزند [[جعفر بن محمد ( | قبر عبدالله فرزند [[جعفر بن محمد (صادق)|امام جعفر صادق (علیه السلام)]]، کمی بالاتر از قبر فاطمه صغری و در سمت چپ آن قرار دارد که دارای گنبدی کوچک به رنگ سبز بوده و داخل آن تابوتی چوبین با محفظهای فلزی دیده میشود؛ اینجا قبر فرزند امام ششم شیعیان است. | ||
=== قبر عبدالله بن سجاد === | === قبر عبدالله بن سجاد === | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۵: | ||
در باب صغیر شام که قبرستان بسیار بزرگی است، مقبرهای است معروف به «مشهد رؤوس شهداء کربلا» که نام بسیاری از شهدای مدفون در آن مقبره، ذکر شده است. | در باب صغیر شام که قبرستان بسیار بزرگی است، مقبرهای است معروف به «مشهد رؤوس شهداء کربلا» که نام بسیاری از شهدای مدفون در آن مقبره، ذکر شده است. | ||
مؤلف «اعیان الشیعه» مینویسد: بعد از سال 1321 هجری قمری، مقبره ای را دیدم که سنگی بالای آن نصب و در آن نوشته شده بود: (هذا مدفن رأس عباس بن علی، رأس علی بن الحسین الاکبر و رأس حبیب بن مظاهر). دو سال بعد، بنا را تخریب و تجدید نمودند و آن سنگ را برداشتند، و در ضریحی که داخل مقبره نصب نمودهاند، اسامی بسیاری از شهدای کربلا را بر آن نقش کردهاند و بعید نیست که این رؤس در آنجا دفن شده باشند. | مؤلف «اعیان الشیعه» مینویسد: بعد از سال 1321 هجری قمری، مقبره ای را دیدم که سنگی بالای آن نصب و در آن نوشته شده بود: (هذا مدفن رأس عباس بن علی، رأس علی بن الحسین الاکبر و رأس حبیب بن مظاهر). دو سال بعد، بنا را تخریب و تجدید نمودند و آن سنگ را برداشتند، و در ضریحی که داخل مقبره نصب نمودهاند، اسامی بسیاری از شهدای کربلا را بر آن نقش کردهاند و بعید نیست که این رؤس در آنجا دفن شده باشند. | ||
اما قول صحیح، آن چنان که [[محمد باقر مجلسی|علامه مجلسی]] (ره) بر آن تصریح فرموده، آن است که [[ | اما قول صحیح، آن چنان که [[محمد باقر مجلسی|علامه مجلسی]] (ره) بر آن تصریح فرموده، آن است که [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امام سجاد (علیه السلام)]] رأس مطهّر سیدالشهدا و سایر شهدا را در روز اربعین همان سال، (بیستم [[صفر المظفر|ماه صفر]] سال ۶۱ ه ق) از شام وارد کربلا کرده و به بدنهای مطهّر آنها ملحق گردانیده است. | ||
=== مقابر صحابه پیامبر گرامی اسلام === | === مقابر صحابه پیامبر گرامی اسلام === | ||
افرادی از [[صحابه]] و یاران حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) درشام به خاک سپرده شدهاند | افرادی از [[صحابه]] و یاران حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) درشام به خاک سپرده شدهاند از قبیل [[بلال حبشی]]، عبدالله بن ام مکتوم، اوس بن اوس و.... | ||
سرزمینهایی چون شام و عراق و.. .که خاستگاه پیامبران و امامان معصوم بوده، در واقع محل ظهور برانگیختههای الهی و ادیان توحیدی است و لذا برای همه خداپرستان و موحدان و پیروان آیینهای آسمانی همواره سرزمینی مقدس و خاطره انگیز میباشد<ref>چه کسانی در شام مدفون هستند؟ - رضوی | |||
www.razavi.news › report › کسانی-... | www.razavi.news › report › کسانی-... | ||
</ref>. | </ref>. | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۷: | ||
امروز شام همان جایی است که بسیاری از مردم آرزوی دیدنش را دارند. همان جایی که حرم [[زینب بنت علی|حضرت زینب]] و [[حضرت رقیه|حضرت رقیه (سلام الله علیها)]] را در خود جای داده است، همان جایی که مردم به خرابههای پر از درد و رنج ولی با افتخارش عشق میورزند. | امروز شام همان جایی است که بسیاری از مردم آرزوی دیدنش را دارند. همان جایی که حرم [[زینب بنت علی|حضرت زینب]] و [[حضرت رقیه|حضرت رقیه (سلام الله علیها)]] را در خود جای داده است، همان جایی که مردم به خرابههای پر از درد و رنج ولی با افتخارش عشق میورزند. | ||
یکی از شهرهایی که همواره در | یکی از شهرهایی که همواره در بررسیها و پژوهشهای تاریخی از اهمیت بسیار زیادی برای مورخان و باستان شناسان برخوردار بوده دمشق است. شهر دمشق با دارا بودن تاریخی چندین هزار ساله در نظر بسیاری از پژوهشگران و باستان شناسان به عنوان اوّلین پایتخت شناخته شده در جهان به شمار میرود از این رو با توجه به موقعیت متمایز و برجسته اش در مقایسه با سایر شهرها، اتحادیة عرب آن را به عنوان پایتخت فرهنگی جهان عرب در سال 2008 م. تعیین نموده است. | ||
از آثار تاریخی سوریه یا شامات قدیم میتوان به موارد زیر اشاره کرد: | از آثار تاریخی سوریه یا شامات قدیم میتوان به موارد زیر اشاره کرد: |