۲۲٬۰۶۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
در مسأله وحدت، دو نقطه یا دو جهتگیری اساسی وجود دارد که هر کدام به تنهایی، حایز اهمیتند. وقتی ما شعار وحدت را میدهیم، این دو نکته اساسی باید مورد توجه ما باشد و همینهاست که برای زندگی عملی [[مسلمان|مسلمین]]، کارساز است: | در مسأله وحدت، دو نقطه یا دو جهتگیری اساسی وجود دارد که هر کدام به تنهایی، حایز اهمیتند. وقتی ما شعار وحدت را میدهیم، این دو نکته اساسی باید مورد توجه ما باشد و همینهاست که برای زندگی عملی [[مسلمان|مسلمین]]، کارساز است: | ||
* یکی از این دو نکته، عبارت از رفع اختلافات و تناقضها و درگیریها و تضادها و کارشکنیهاست که از قرنها پیش تا امروز، میان طوایف و [[فرق و مذاهب اسلامی|فِرَق مسلمین]] وجود داشته است و همیشه هم این تناقضها به ضرر مسلمین تمام شده است. اگر به | * یکی از این دو نکته، عبارت از رفع اختلافات و تناقضها و درگیریها و تضادها و کارشکنیهاست که از قرنها پیش تا امروز، میان طوایف و [[فرق و مذاهب اسلامی|فِرَق مسلمین]] وجود داشته است و همیشه هم این تناقضها به ضرر مسلمین تمام شده است. اگر به تاریخ اسلام برگردیم، خواهیم دید که زمام و مبدأ همه و یا قسمت اعظم این تعارضها و تناقضها، به دستگاههای قدرت مادی برمیگردد. تاریخ اسلام را ملاحظه کنید، خواهید دید که از اختلافات اولیه - یعنی مسأله خلق قرآن و امثال آن - تا بقیه اختلافهایی که در طول زمان، بین فِرَق اسلامی - مخصوصاً در زمانهای بیشتری بین [[مذهب شیعه|شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|سنی]] - اتفاق افتاده است، تقریباً سرنخ این اختلافات در تمام بلاد اسلامی، دست قدرتهاست. | ||
البته جهالتهای عمومی و تعصبهای غیرمتکی به منطق و تحریک احساسات یکدیگر اثر دارد، اما اینها زمینه است و هیچکدام، آن حوادث خونین بزرگی را که ما در تاریخ مشاهده میکنیم، به وجود نمیآورد. آن حوادث بزرگ، به دستگاه ارباب قدرت برمیگردد که از این اختلاف، دنبال فایده میگشتند. [[استعمار]] که وارد [[جهان اسلام|کشورهای اسلامی]] شد - بعضی مستقیم و بعضی غیرمستقیم - واضح شد که او هم دنبال همین قضیه است. رفتار بعضی از شخصیتهای معروف اروپایی - چه سیاسی و چه فرهنگی - خیلی عبرتانگیز است. به [[جمهوری عربی مصر|مصر]] که میرفتند، یکطور صحبت میکردند؛ به باب عالی [[عثمانی|کشور عثمانی]] که میرفتند، یک طور صحبت میکردند؛ به [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] شیعی که میآمدند، طور دیگر صحبت میکردند. هدفشان هم بههمریختن نظام وحدت بود که استعمار اروپا و سردمداران تمدن صنعتی، از آن میترسیدند؛ حق هم داشتند که بترسند. کار خودشان را هم کردند و بین مسلمین، اختلاف عمیق و عجیبی را به وجود آوردند. | البته جهالتهای عمومی و تعصبهای غیرمتکی به منطق و تحریک احساسات یکدیگر اثر دارد، اما اینها زمینه است و هیچکدام، آن حوادث خونین بزرگی را که ما در تاریخ مشاهده میکنیم، به وجود نمیآورد. آن حوادث بزرگ، به دستگاه ارباب قدرت برمیگردد که از این اختلاف، دنبال فایده میگشتند. [[استعمار]] که وارد [[جهان اسلام|کشورهای اسلامی]] شد - بعضی مستقیم و بعضی غیرمستقیم - واضح شد که او هم دنبال همین قضیه است. رفتار بعضی از شخصیتهای معروف اروپایی - چه سیاسی و چه فرهنگی - خیلی عبرتانگیز است. به [[جمهوری عربی مصر|مصر]] که میرفتند، یکطور صحبت میکردند؛ به باب عالی [[عثمانی|کشور عثمانی]] که میرفتند، یک طور صحبت میکردند؛ به [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] شیعی که میآمدند، طور دیگر صحبت میکردند. هدفشان هم بههمریختن نظام وحدت بود که استعمار اروپا و سردمداران تمدن صنعتی، از آن میترسیدند؛ حق هم داشتند که بترسند. کار خودشان را هم کردند و بین مسلمین، اختلاف عمیق و عجیبی را به وجود آوردند. | ||
وحدتی که ما اعلام میکنیم و شعار می دهیم و به آن دلبسته هستیم و دنبال آن، حرکت و کار میکنیم، اولین نقطهاش باید ناظر به رفع این تعارضها و تناقض ها و اختلافها و درگیریها باشد، که خدای متعال به این راضی است و مؤمنان و مخلصان و اولیا و عقلا، از آن خشنودند. باید مقدمات و زمینههای این کار فراهم بشود. اختلاف عقیدتی دارند، داشته باشند؛ اختلاف قومی دارند، داشته باشند؛ تغایر نژادی دارند، داشته باشند. اینها، مستلزم و مستوجب تنافس و تعارض و درگیری و جدال بین مسلمین نشود. باید همه مخلصانه کار کنند. علمای بزرگ، متفکران، روشنفکران، نویسندگان، شعرا، هنرمندان، واقعاً این را [[واجب |واجب الهی]] بدانند. این آیه شریفه قرآن: {{متن قرآن|وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا |سوره = آلعمران|آیه = 103}}. و آیات دیگر، خطاب به ما و همه مسلمین در مقابل دشمنان اسلام است. به این آیات عمل کنیم. | وحدتی که ما اعلام میکنیم و شعار می دهیم و به آن دلبسته هستیم و دنبال آن، حرکت و کار میکنیم، اولین نقطهاش باید ناظر به رفع این تعارضها و تناقض ها و اختلافها و درگیریها باشد، که خدای متعال به این راضی است و مؤمنان و مخلصان و اولیا و عقلا، از آن خشنودند. باید مقدمات و زمینههای این کار فراهم بشود. اختلاف عقیدتی دارند، داشته باشند؛ اختلاف قومی دارند، داشته باشند؛ تغایر نژادی دارند، داشته باشند. اینها، مستلزم و مستوجب تنافس و تعارض و درگیری و جدال بین مسلمین نشود. باید همه مخلصانه کار کنند. علمای بزرگ، متفکران، روشنفکران، نویسندگان، شعرا، هنرمندان، واقعاً این را [[واجب |واجب الهی]] بدانند. این آیه شریفه قرآن: '''{{متن قرآن|وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا |سوره = آلعمران|آیه = 103}}'''. و آیات دیگر، خطاب به ما و همه مسلمین در مقابل دشمنان اسلام است. به این آیات عمل کنیم. | ||
* نکته دوم این است که این وحدت باید در خدمت و در جهت حاکمیت اسلام باشد؛ والا پوچ و بی معنی خواهد بود. اگر علمای اسلام قبول میکنند که [[قرآن]] فرموده است: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ|سوره = نساء|آیه = 64}}، پیامبر نیامد که نصیحتی بکند، حرفی بزند، مردم هم کار خودشان را بکنند و به او هم احترامی بگذارند؛ آمد تا مورد اطاعت قرار بگیرد، جامعه و زندگی را هدایت کند، نظام را تشکیل بدهد و انسانها را به سمت اهداف زندگیِ درست پیش ببرد. اگر علمای اسلام قبول دارند که [[قرآن|قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ|سوره = حدید|آیه = 25}} | * نکته دوم این است که این وحدت باید در خدمت و در جهت حاکمیت اسلام باشد؛ والا پوچ و بی معنی خواهد بود. اگر علمای اسلام قبول میکنند که [[قرآن]] فرموده است: '''{{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ|سوره = نساء|آیه = 64}}'''، پیامبر نیامد که نصیحتی بکند، حرفی بزند، مردم هم کار خودشان را بکنند و به او هم احترامی بگذارند؛ آمد تا مورد اطاعت قرار بگیرد، جامعه و زندگی را هدایت کند، نظام را تشکیل بدهد و انسانها را به سمت اهداف زندگیِ درست پیش ببرد. اگر علمای اسلام قبول دارند که [[قرآن|قرآن کریم]] میفرماید:'''{{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ|سوره = حدید|آیه = 25}}'''، اقامۀ قسط و عدل و رفع ظلم و ایجاد زندگی صحیح برای بشر، هدف [[دین|ادیان]] است، پس باید حرکت به سمت حاکمیت اسلام باشد و حاکمیت اسلام در کشورها و جوامع اسلامی، امری ممکن است. | ||
== تشکیل جمهوری اسلامی ایران، تایید امکان حاکمیت اسلام == | == تشکیل جمهوری اسلامی ایران، تایید امکان حاکمیت اسلام == |