معاویه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[حسن بن علی (مجتبی) (مجتبی)' به '[[حسن بن علی (مجتبی)')
برچسب: واگردانی دستی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۴: خط ۱۴:
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''معاویة بن ابی‌سفیان''' نخستین خلیفه اموی است که از پس از صلح [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن]] تا سال ۶۰ ق حدود بیست سال در [[دمشق]] خلافت کرد. او در فتح [[مکه]] [[اسلام]] آورد و از [[طلقاء]] بود. او در زمان [[ابوبکر]] در فتح سرزمین [[شام]] حاضر بود و در زمان [[عمر بن خطاب]] استاندار اردن و سپس استاندار تمام سرزمین شام شد. در شورش علیه [[عثمان بن عفان]] علی‌رغم درخواست عثمان به یاری او نشتافت. در زمان خلافت [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه السلام)]] به اسم خونخواهی [[عثمان]] [[جنگ صفین]] را به راه انداخت. پس از شهادت امام علی (علیه السلام) در معاهده صلح با [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن (علیه السلام)]] خلافت مسلمین را به دست گرفت و [[دمشق]] را پایتخت حکومت خود کرد. در زمان او فتوحات بیشتر در سرزمین‌های غربی و شمال [[آفریقا]] بود و در سرزمین‌های شرقی به تثبیت فتوحات پیشین تاکید داشت. معاویه خلافت را به سلطنت تغییر داد و برای [[بیعت]] گرفتن برای پسرش [[یزید]] تلاش‌های فراوان کرد. برای اداره کشور، دیوان‌های جدیدی را بنا نهاد. او با شورش‌های [[خوارج]] و [[مذهب شیعه|شیعیان]] مواجه بود و آنها را سرکوب کرد.  
'''معاویة بن ابی‌سفیان''' نخستین خلیفه اموی است که از پس از صلح [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن]] تا سال ۶۰ ق حدود بیست سال در [[دمشق]] خلافت کرد. او در فتح [[مکه]] [[اسلام]] آورد و از [[طلقاء]] بود. او در زمان [[ابوبکر]] در فتح سرزمین [[شام]] حاضر بود و در زمان [[عمر بن خطاب]] استاندار اردن و سپس استاندار تمام سرزمین شام شد. در شورش علیه [[عثمان بن عفان]] علی‌رغم درخواست عثمان به یاری او نشتافت. در زمان خلافت [[علی بن ابی‌طالب|امام علی (علیه‌السلام)]] به اسم خونخواهی [[عثمان]] [[جنگ صفین]] را به راه انداخت. پس از شهادت امام علی (علیه‌السلام) در معاهده صلح با [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن (علیه‌السلام)]] خلافت مسلمین را به دست گرفت و [[دمشق]] را پایتخت حکومت خود کرد. در زمان او فتوحات بیشتر در سرزمین‌های غربی و شمال [[آفریقا]] بود و در سرزمین‌های شرقی به تثبیت فتوحات پیشین تاکید داشت. معاویه خلافت را به سلطنت تغییر داد و برای [[بیعت]] گرفتن برای پسرش [[یزید]] تلاش‌های فراوان کرد. برای اداره کشور، دیوان‌های جدیدی را بنا نهاد. او با شورش‌های [[خوارج]] و [[مذهب شیعه|شیعیان]] مواجه بود و آنها را سرکوب کرد.  


== زندگی معاویه ==
== زندگی معاویه ==
خط ۲۴: خط ۲۴:
معاویه در [[جنگ یمامه]] شرکت کرد و پس از آن به همراه برادرش یزید در سپاه ابوبکر به [[شام (شامات)|شام]] رفت. در فتح شهرهای ساحلی صیدا، عرقه، جبیل، [[بیروت]]، عکا و صور حضور داشت.<ref>بلاذری، ابوالعباس احمد بن یحیی بن جابر، فتوح البلدان، ص۱۷۳.</ref>
معاویه در [[جنگ یمامه]] شرکت کرد و پس از آن به همراه برادرش یزید در سپاه ابوبکر به [[شام (شامات)|شام]] رفت. در فتح شهرهای ساحلی صیدا، عرقه، جبیل، [[بیروت]]، عکا و صور حضور داشت.<ref>بلاذری، ابوالعباس احمد بن یحیی بن جابر، فتوح البلدان، ص۱۷۳.</ref>


معاویه اعتماد عمر بن خطاب را جلب کرد و عمر او را استاندار اردن و برادرش یزید را استاندار همه سرزمین شام کرد. پس از مرگ برادرش در حادثه طاعون عمواس، عمر همه قلم‌رو شام را نیز به معاویه سپرد و زمانی که عثمان بن عفان به خلافت رسید، معاویه را به استانداری همه سرزمین شام منصوب کرد و سرانجام پس از کشته شدن عثمان از [[بیعت]] با امام علی (علیه السلام) سر باز زد و به اسم خونخواهی عثمان به نزاع با امام برخاست. مردم شام به خونخواهی عثمان و جنگ با امام علی(علیه السلام) با او بیعت کردند.<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۸۶؛ طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج۴، ص۴۴۴</ref> این اختلاف تا آخر دوران حکومت امام علی (علیه السلام) بود. پس از شهادت امام علی(علیه السلام)، میان معاویه و امام حسن(علیه السلام) صلح برقرار شد و امام حسن (علیه السلام) در این صلح، به نفع معاویه کنار رفت.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۶</ref> او پس از صلح امام حسن(علیه السلام) تا آخر عمرش خلیفه مسلمین بود.
معاویه اعتماد عمر بن خطاب را جلب کرد و عمر او را استاندار اردن و برادرش یزید را استاندار همه سرزمین شام کرد. پس از مرگ برادرش در حادثه طاعون عمواس، عمر همه قلم‌رو شام را نیز به معاویه سپرد و زمانی که عثمان بن عفان به خلافت رسید، معاویه را به استانداری همه سرزمین شام منصوب کرد و سرانجام پس از کشته شدن عثمان از [[بیعت]] با امام علی (علیه‌السلام) سر باز زد و به اسم خونخواهی عثمان به نزاع با امام برخاست. مردم شام به خونخواهی عثمان و جنگ با امام علی(علیه‌السلام) با او بیعت کردند.<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۸۶؛ طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج۴، ص۴۴۴</ref> این اختلاف تا آخر دوران حکومت امام علی (علیه‌السلام) بود. پس از شهادت امام علی(علیه‌السلام)، میان معاویه و امام حسن(علیه‌السلام) صلح برقرار شد و امام حسن (علیه‌السلام) در این صلح، به نفع معاویه کنار رفت.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۸، ص۱۶</ref> او پس از صلح امام حسن(علیه‌السلام) تا آخر عمرش خلیفه مسلمین بود.


== فرمان‌روایی شام تا حکومت بر تمام مسلمانان ==
== فرمان‌روایی شام تا حکومت بر تمام مسلمانان ==
خط ۳۹: خط ۳۹:
با قتل خلیفه دوم و روی کار آمدن عثمان، اوضاع جامعه اسلامی کاملاً تغییر یافته و نوع حکمرانی معاویه که در زمان خلیفه قبل، مختص به او بود، هنگام خلافت عثمان همگانی شده و بیشتر فرمانداران به سمت تجمّل و دنیاگرایی روی آورده و معاویه نیز با قدرت به کار خود ادامه می‌داد.<ref>انساب الاشراف، ج 5، ص 13</ref>
با قتل خلیفه دوم و روی کار آمدن عثمان، اوضاع جامعه اسلامی کاملاً تغییر یافته و نوع حکمرانی معاویه که در زمان خلیفه قبل، مختص به او بود، هنگام خلافت عثمان همگانی شده و بیشتر فرمانداران به سمت تجمّل و دنیاگرایی روی آورده و معاویه نیز با قدرت به کار خود ادامه می‌داد.<ref>انساب الاشراف، ج 5، ص 13</ref>


پس از عثمان، [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه السلام)]]، خلافت را به دست گرفت، اما هرگز به زمامداری معاویه راضی نشد، اما او در شام پایه‌های حکومتش را تحکیم کرده بود و به همین دلیل در خود، توانایی مقابله با حکومت مرکزی را می‌یافت. بر همین اساس گزینه نظامی را در برخورد با امام علی (علیه السلام) انتخاب کرده و برای اولین بار در تاریخ اسلام، فرمانداری از حکومت مرکزی تمرّد کرد! پس از شهادت امام علی (علیه السلام) او با زر و زور و تزویر، عرصه را بر امام حسن (علیه السلام) تنگ کرده و به نحوی حضرتشان را وادار به استعفا از حکومت نموده و بدین ترتیب، زمامداری ظاهری تمام مناطق اسلامی را در دستان خود گرفت.
پس از عثمان، [[علی بن ابی‌طالب|امام علی (علیه‌السلام)]]، خلافت را به دست گرفت، اما هرگز به زمامداری معاویه راضی نشد، اما او در شام پایه‌های حکومتش را تحکیم کرده بود و به همین دلیل در خود، توانایی مقابله با حکومت مرکزی را می‌یافت. بر همین اساس گزینه نظامی را در برخورد با امام علی (علیه‌السلام) انتخاب کرده و برای اولین بار در تاریخ اسلام، فرمانداری از حکومت مرکزی تمرّد کرد! پس از شهادت امام علی (علیه‌السلام) او با زر و زور و تزویر، عرصه را بر امام حسن (علیه‌السلام) تنگ کرده و به نحوی حضرتشان را وادار به استعفا از حکومت نموده و بدین ترتیب، زمامداری ظاهری تمام مناطق اسلامی را در دستان خود گرفت.


او در مجموع حدود بیست سال به عنوان فرماندار شامات بود<ref>الطبقات الکبری‏، ج 7، ص 285</ref> و پس از آن نیز حدود بیست سال دیگر حکمران تمام جامعه اسلامی بوده و بدون مخالفی قدرتمند، به کار خود ادامه داد. <ref>الإصابة، ج ‏6، ص 121؛ هاشمى بغدادی، محمد بن حبیب بن امیة، المحبر، تحقیق، ایلزة لیختن شتیتر، ص 20، بیروت، دار الآفاق الجدیدة، بی‌تا</ref>
او در مجموع حدود بیست سال به عنوان فرماندار شامات بود<ref>الطبقات الکبری‏، ج 7، ص 285</ref> و پس از آن نیز حدود بیست سال دیگر حکمران تمام جامعه اسلامی بوده و بدون مخالفی قدرتمند، به کار خود ادامه داد. <ref>الإصابة، ج ‏6، ص 121؛ هاشمی بغدادی، محمد بن حبیب بن امیة، المحبر، تحقیق، ایلزة لیختن شتیتر، ص 20، بیروت، دار الآفاق الجدیدة، بی‌تا</ref>
معاویه در طول این چهل سال، اگرچه در مواردی در نواحی مرزی به جنگ با دشمنانی؛ مانند رومیان پرداخته و آنان را از تعرض به مناطق اسلامی بازداشت، اما عملکردهای منفی او در مواردی؛ مانند غصب خلافت، جنگ با خلیفه برحق پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، به شهادت رساندن صحابیان بزرگی؛ نظیر [[عمار بن یاسر]] و حجر بن عدی، تلاش برای جعل احادیث، مسموم کردن امام حسن (علیه السلام) و مقصّر بودن در شهادت امام حسین (علیه السلام) و ... بدان انجامید که نه تنها شیعه، بلکه بسیاری از اهل سنت نیز او را شدیداً مورد انتقاد قرار می‌دهند. در نهایت، معاویه در سال شصت هجری از دنیا رفت. [1
معاویه در طول این چهل سال، اگرچه در مواردی در نواحی مرزی به جنگ با دشمنانی؛ مانند رومیان پرداخته و آنان را از تعرض به مناطق اسلامی بازداشت، اما عملکردهای منفی او در مواردی؛ مانند غصب خلافت، جنگ با خلیفه برحق پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، به شهادت رساندن صحابیان بزرگی؛ نظیر [[عمار بن یاسر]] و حجر بن عدی، تلاش برای جعل احادیث، مسموم کردن امام حسن (علیه‌السلام) و مقصّر بودن در شهادت امام حسین (علیه‌السلام) و ... بدان انجامید که نه تنها شیعه، بلکه بسیاری از اهل‌سنت نیز او را شدیداً مورد انتقاد قرار می‌دهند. در نهایت، معاویه در سال شصت هجری از دنیا رفت.


== معاویه در عهد سه خلیفه اول ==
== معاویه در عهد سه خلیفه اول ==
خط ۵۶: خط ۵۶:


== روش سیاسی معاویه ==
== روش سیاسی معاویه ==
با صلح معاویه با امام حسن (علیه السلام)، دروان نخست خلافت پایان یافت و عصر اموی آغاز شد. معاویه [[دمشق]] را پایتخت حکومت قرار دارد. او با توجه به اهدافش سعی کرد پایه‌های حکومتش را استوار کند. مهم‌ترین تلاش‌های وی عبارت‌اند از: تغییر در شالوده نظام سیاسی و محور قرار دادن نقش ارتش، اداره و موازنه قبایلی و ایجاد ولایتعهدی و سرکوب مخالفان، خوشرفتاری و بذل و بخشش نسبت به شخصیت‌های بزرگ اسلامی، ایجاد امنیت بوسیله والیان مستبد و قدرتمند، اداره مستقیم کارهای حکومتی و انعطاف و سیاست‌های توسعه‌طلبانه او.<ref>محمدسهیل طقوش، دولت امویان، ترجمه حجت الله جودکی، ص ۱۸</ref>
با صلح معاویه با امام حسن (علیه‌السلام)، دروان نخست خلافت پایان یافت و عصر اموی آغاز شد. معاویه [[دمشق]] را پایتخت حکومت قرار دارد. او با توجه به اهدافش سعی کرد پایه‌های حکومتش را استوار کند. مهم‌ترین تلاش‌های وی عبارت‌اند از: تغییر در شالوده نظام سیاسی و محور قرار دادن نقش ارتش، اداره و موازنه قبایلی و ایجاد ولایتعهدی و سرکوب مخالفان، خوشرفتاری و بذل و بخشش نسبت به شخصیت‌های بزرگ اسلامی، ایجاد امنیت بوسیله والیان مستبد و قدرتمند، اداره مستقیم کارهای حکومتی و انعطاف و سیاست‌های توسعه‌طلبانه او.<ref>محمدسهیل طقوش، دولت امویان، ترجمه حجت الله جودکی، ص ۱۸</ref>


== معاویه در زمان امام حسن ==
== معاویه در زمان امام حسن ==
پس از شهادت [[علی بن ابی طالب|امام علی(علیه السلام)]]، مردم شام در [[بیت‌المقدس]] با معاویه به عنوان خلیفه بیعت کردند و او را امیرالمؤمنین نامیدند.<ref>ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، ج ۱، ص۱۶۳؛ طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج ۵، ص۱۶۱</ref> امام حسن (علیه السلام) ابتدا برای تادیب معاویه به سمت او لشکرکشی نمود. اما نفاق‌‌ها و خیانت‌‌ها‌ى سپاه امام علیه‌السلام موجب آن شد تا حسن بن على‌ (علیه السلام) به ناچار با معاویه قرارداد ترک‌ مخاصمه امضا کند. اما معاویه به هیچ یک از تعهدات صلحنامه وفا نکرد. به کشتار بى‌گناهان و دستگیرى و قتل یاران على‌ (علیه السلام) پرداخت و هواداران اهل‌بیت‌ (علیه السلام) را سرکوب و قلع و قمع‌ نمود و عمال خویش را بر اموال و جان‌ها و نوامیس مسلمین مسلط ساخت و دیکتاتورى‌ترین شیوه‌هاى حکومتى را در قالب تزویر و تبلیغات، اعمال مى‌کرد.<ref>محدثی، فرهنگ عاشورا، ص ۴۲۸</ref> سرانجام نیز به کمک مروان بن حکم، جعده دختر اشعث بن قیس که همسر آن حضرت بود را با وعده‌هایی به قتل امام حسن علیه‌السلام واداشت.<ref>الفتوح، ج‏۴، ص۳۱۹</ref>
پس از شهادت [[علی بن ابی‌طالب|امام علی (علیه‌السلام)]]، مردم شام در [[بیت‌المقدس]] با معاویه به عنوان خلیفه بیعت کردند و او را امیرالمؤمنین نامیدند.<ref>ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، ج ۱، ص۱۶۳؛ طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج ۵، ص۱۶۱</ref> امام حسن (علیه‌السلام) ابتدا برای تادیب معاویه به سمت او لشکرکشی نمود. اما نفاق‌‌ها و خیانت‌‌ها‌ی سپاه امام علیه‌السلام موجب آن شد تا حسن بن علی‌ (علیه‌السلام) به ناچار با معاویه قرارداد ترک‌ مخاصمه امضا کند. اما معاویه به هیچ یک از تعهدات صلحنامه وفا نکرد. به کشتار بی‌گناهان و دستگیری و قتل یاران علی‌ (علیه‌السلام) پرداخت و هواداران اهل‌بیت‌ (علیه‌السلام) را سرکوب و قلع و قمع‌ نمود و عمال خویش را بر اموال و جان‌ها و نوامیس مسلمین مسلط ساخت و دیکتاتوری‌ترین شیوه‌های حکومتی را در قالب تزویر و تبلیغات، اعمال می‌کرد.<ref>محدثی، فرهنگ عاشورا، ص ۴۲۸</ref> سرانجام نیز به کمک مروان بن حکم، جعده دختر اشعث بن قیس که همسر آن حضرت بود را با وعده‌هایی به قتل امام حسن علیه‌السلام واداشت.<ref>الفتوح، ج‏۴، ص۳۱۹</ref>


=== بهره گیری از اصول دینی برای تثیبت خلافت ===
=== بهره گیری از اصول دینی برای تثیبت خلافت ===
خط ۶۷: خط ۶۷:


=== جعل حدیث ===
=== جعل حدیث ===
معاویه در جعل [[حدیث]] دو روش را پیش گرفت. روش اول جعل احادیثی در مدح خود<ref> شوکانی، الفواید المجموعه فی الاحادیث الموضوعه، ص ۴۰۳-۴۰۷</ref> و دیگر رقبای اهل بیت(علیه السلام) و دوم جعل حدیث در ذم اهل‌بیت.<ref> ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج ۴، ص ۶۳ باب</ref> جعل حدیث در مدح معاویه آنقدر زیاد است که ابن تیمیه نیز به آن اقرار دارد. وی در رد [[حدیث طیر مشوی]] می‌گوید:درباره فضائل معاویه احادیث زیادی نقل کرده‌اند و کتاب‌های مستقلی نیز نوشته‌اند، اهل دانش حدیث، نه آن را صحیح می‌دانند و نه این را.<ref>ابن تیمیه منهاج السنة النبویة، ج۷، ص۳۷۱</ref>
معاویه در جعل [[حدیث]] دو روش را پیش گرفت. روش اول جعل احادیثی در مدح خود<ref> شوکانی، الفواید المجموعه فی الاحادیث الموضوعه، ص ۴۰۳-۴۰۷</ref> و دیگر رقبای اهل بیت(علیه‌السلام) و دوم جعل حدیث در ذم اهل‌بیت.<ref> ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج ۴، ص ۶۳ باب</ref> جعل حدیث در مدح معاویه آنقدر زیاد است که ابن تیمیه نیز به آن اقرار دارد. وی در رد [[حدیث طیر مشوی]] می‌گوید:درباره فضائل معاویه احادیث زیادی نقل کرده‌اند و کتاب‌های مستقلی نیز نوشته‌اند، اهل دانش حدیث، نه آن را صحیح می‌دانند و نه این را.<ref>ابن تیمیه منهاج السنة النبویة، ج۷، ص۳۷۱</ref>


=== سیاست اداری معاویه ===
=== سیاست اداری معاویه ===
خط ۷۵: خط ۷۵:


== مرگ معاویه ==
== مرگ معاویه ==
در نیمه [[رجب]] سال ۶۰ هجری، معاویه در شهر [[دمشق]] از دنیا رفت؛ پسرش [[یزید]] که فردی بدعت‌گذار و بی‌مبالات نسبت به دین بود و طبق معاهده صلح معاویه با امام حسن (علیه السلام) حق [[خلیفه|خلافت]] نداشت، خلافت خود را اعلام کرد و مردم شام با او بیعت کردند. [[یزید]] به تمام شهرها از جمله [[مدینه]] نیز نوشت که برای او از مردم بیعت بگیرند<ref>چکیده وقایع از مرگ معاویه تا بازگشت اهل بیت(علیه السلام) به مدینه ...
در نیمه [[رجب]] سال ۶۰ هجری، معاویه در شهر [[دمشق]] از دنیا رفت؛ پسرش [[یزید]] که فردی بدعت‌گذار و بی‌مبالات نسبت به دین بود و طبق معاهده صلح معاویه با امام حسن (علیه‌السلام) حق [[خلیفه|خلافت]] نداشت، خلافت خود را اعلام کرد و مردم شام با او بیعت کردند. [[یزید]] به تمام شهرها از جمله [[مدینه]] نیز نوشت که برای او از مردم بیعت بگیرند<ref>چکیده وقایع از مرگ معاویه تا بازگشت اهل بیت(علیه السلام) به مدینه ...
https://www.mehrnews.com › news
https://www.mehrnews.com › news
</ref>.
</ref>.
خط ۸۱: خط ۸۱:
== وصیت معاویه به یزید ==
== وصیت معاویه به یزید ==
در منابع تاریخی، وصیتی از معاویه به فرزندش یزید نقل شده است که ما را در شناخت بهتر معاویه و نوع حکمرانی او، آشنا می‌کند:
در منابع تاریخی، وصیتی از معاویه به فرزندش یزید نقل شده است که ما را در شناخت بهتر معاویه و نوع حکمرانی او، آشنا می‌کند:
زمانی که معاویه مرگ را احساس کرد، نامه‌ای به عنوان وصیت نوشت و به ضحّاک بن قیس و مسلم بن عقبة داد تا به یزید برسانند. این وصیت این‌گونه بوده:اى پسرک من! من تو را از مسافرت و راه‌نوردى بی‌نیاز کرده‌ام. من تمام کارها را براى تو آماده و راه را هموار نموده‌ام. سختی‌ها را آسان و دشواری‌ها را خوار کردم. دشمنان را ذلیل و مطیع نمودم. سرهاى عرب را فرود آوردم و آنها را نزد تو خم کردم. من همه چیز را براى تو فراهم و جمع کردم که تاکنون براى کسى جمع و میسر نشده بود.
زمانی که معاویه مرگ را احساس کرد، نامه‌ای به عنوان وصیت نوشت و به ضحّاک بن قیس و مسلم بن عقبة داد تا به یزید برسانند. این وصیت این‌گونه بوده:ای پسرک من! من تو را از مسافرت و راه‌نوردی بی‌نیاز کرده‌ام. من تمام کارها را برای تو آماده و راه را هموار نموده‌ام. سختی‌ها را آسان و دشواری‌ها را خوار کردم. دشمنان را ذلیل و مطیع نمودم. سرهای عرب را فرود آوردم و آنها را نزد تو خم کردم. من همه چیز را برای تو فراهم و جمع کردم که تاکنون برای کسی جمع و میسر نشده بود.


تو به اهل حجاز نگاه کن که آنها اصل و اهل تو هستند...
تو به اهل حجاز نگاه کن که آنها اصل و اهل تو هستند...
به اهل عراق هم توجه کن اگر آنها هر روز تغییر و تبدیل فرماندارشان را بخواهند، به میل آنها رفتار کن و هر روز یکى را عزل و دیگرى را نصب کن؛ زیرا عزل یک والى بهتر و آسان‌تر است از روبرو شدن با صد هزار شمشیر!
به اهل عراق هم توجه کن اگر آنها هر روز تغییر و تبدیل فرماندارشان را بخواهند، به میل آنها رفتار کن و هر روز یکی را عزل و دیگری را نصب کن؛ زیرا عزل یک والی بهتر و آسان‌تر است از روبرو شدن با صد هزار شمشیر!


اهل شام را نیز از یاد مبر که آنها پشتیبان تو هستند. آنها زنبیل تو هستند؛ هرگاه دشمنان تو سر بلند کنند و تو را نگران نمایند از اهل شام یارى بخواه اگر دشمن را نابود کردند باز اهل شام را به محل خود برگردان؛ زیرا اگر در بلاد دیگر اقامت کنند اخلاق آنها تغییر خواهد کرد. من از اهل شام بر تو بیمى ندارم؛ زیرا آنها تا در محل خود باقى باشند هرگز با تو مخالفت و ستیز نخواهند کرد.
اهل شام را نیز از یاد مبر که آنها پشتیبان تو هستند. آنها زنبیل تو هستند؛ هرگاه دشمنان تو سر بلند کنند و تو را نگران نمایند از اهل شام یاری بخواه اگر دشمن را نابود کردند باز اهل شام را به محل خود برگردان؛ زیرا اگر در بلاد دیگر اقامت کنند اخلاق آنها تغییر خواهد کرد. من از اهل شام بر تو بیمی ندارم؛ زیرا آنها تا در محل خود باقی باشند هرگز با تو مخالفت و ستیز نخواهند کرد.
من فقط از چهار شخص از قریش می‌ترسم که با تو مخالفت کنند و این کار (خلافت) را براى خود بخواهند و آنها حسین بن على، عبدالله بن عمر، عبدالله بن زبیر و عبدالرحمن بن ابی‌بکر هستند...<ref>ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 6، بیروت، دار صادر، 1385ق</ref>
من فقط از چهار شخص از قریش می‌ترسم که با تو مخالفت کنند و این کار (خلافت) را برای خود بخواهند و آنها حسین بن علی، عبدالله بن عمر، عبدالله بن زبیر و عبدالرحمن بن ابی‌بکر هستند...<ref>ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 6، بیروت، دار صادر، 1385ق</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۹۳: خط ۹۳:


[[رده:خلفا]]
[[رده:خلفا]]
[[رده:صحابه]]
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:شخصیت‌های تاریخی]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۹۰۶

ویرایش