فترت نزول قرآن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۹: خط ۱۹:


=مدت فترت نزول قرآن=
=مدت فترت نزول قرآن=
مدت اين دوره را؛ سه سال<ref>همان </ref>، پنجاه روز، چهل روز، 25 روز، نوزده روز، پانزده روز، دوازده روز، سه روز و دو روز نقل كرده‌اند كه مقاتل مدت آن را؛ چهل روز، ابن عباس پانزده روز و ابن جريح دوازده روز ذکر کرده است<ref>ابن عاشور، محمد الطاهر، التحرير و التنوير، ج27، صص96-95؛ فخر رازي، محمدبن عمر، التفسير الكبير، ج16، صص210-211؛ زمحشري، جارالله محمود، الكشاف، ج3، ص28؛ میبدی، ابوالفضل، كشف الاسرار، ج10، صص522-523؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج27، صص523-522.</ref>
مدت اين دوره را؛ سه سال<ref>همان </ref>، پنجاه روز، چهل روز، 25 روز، نوزده روز، پانزده روز، دوازده روز، سه روز و دو روز نقل كرده‌اند كه مقاتل مدت آن را؛ چهل روز، ابن عباس پانزده روز و ابن جريح دوازده روز ذکر کرده است<ref>ابن عاشور، محمد الطاهر، التحرير و التنوير، ج 27، صص 96-95؛ فخر رازي، محمدبن عمر، التفسير الكبير، ج 16، صص 210-211؛ زمحشري، جارالله محمود، الكشاف، ج3، ص28؛ میبدی، ابوالفضل، كشف الاسرار، ج10، صص522-523؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج 27، صص 523-522.</ref>


==موارد فترت نزول قرآن==
==موارد فترت نزول قرآن==
خط ۲۶: خط ۲۶:
===بعد از نزول آيات اوليه سوره علق و پيش از نزول سوره مدّثر===
===بعد از نزول آيات اوليه سوره علق و پيش از نزول سوره مدّثر===


پس از نزول آيات اوليه [[سوره علق]] به مدت سه سال و طبق برخی نقل‌ها چهل روز و برخی ديگر پانزده روز، نزول وحی قطع شد و بعد از آن سوره مدثر از ديدگاه گروهی آيه «فاصدَع بِما تُؤْمرُ ...»<ref>حجر: 94.</ref> نازل شد. هدف از اين انقطاع وحی را گروهی دعوت سری و پنهانی سه ساله پيامبر (ص)<ref> معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص72.</ref> و گروهی رفع نگرانی آن حضرت و افزون شدن شوق و انسش و آمادگی بهتر برای بيان وحی<ref>راميار، محمود، تاريخ قرآن، ص72.</ref>، و برخی نيز ترس پيامبر (ص) از نخستين وحی الهی دانسته اند<ref>ابن عاشور، محمد الطاهر، التحرير و التنوير، ج30، صص349-350.</ref>. منشأ این دیدگاه، روایات بیانگر فترت نزول قرآن بعد از سوره علق<ref>قمي، علی بن ابراهيم، تفسير القمی، ج2، ص427.</ref> و نیز روایاتی است مدت نزول قران را بیست سال ذکر کرده، در حالی‌که  پيامبر (ص) بيست و سه سال ـ سيزده سال در [[مکه|مكه]] و ده سال در [[مدینه|مدينه]] ـ به تبليغ رسالت خود پرداخته و بر اساس این روایات سه سال نخست رسالت پیامبر (ص) به عنوان فترت نزول قرآن ذکر شده است<ref>همان، ج1، ص74.</ref>
پس از نزول آيات اوليه [[سوره علق]] به مدت سه سال و طبق برخی نقل‌ها چهل روز و برخی ديگر پانزده روز، نزول وحی قطع شد و بعد از آن سوره مدثر از ديدگاه گروهی آيه «فاصدَع بِما تُؤْمرُ ...»<ref>حجر: 94.</ref> نازل شد. هدف از اين انقطاع وحی را گروهی دعوت سری و پنهانی سه ساله پيامبر (ص)<ref> معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص72.</ref> و گروهی رفع نگرانی آن حضرت و افزون شدن شوق و انسش و آمادگی بهتر برای بيان وحی<ref>راميار، محمود، تاريخ قرآن، ص 72.</ref>، و برخی نيز ترس پيامبر (ص) از نخستين وحی الهی دانسته اند<ref>ابن عاشور، محمد الطاهر، التحرير و التنوير، ج 30، صص 349-350.</ref>. منشأ این دیدگاه، روایات بیانگر فترت نزول قرآن بعد از سوره علق<ref>قمي، علی بن ابراهيم، تفسير القمی، ج 2، ص 427.</ref> و نیز روایاتی است مدت نزول قران را بیست سال ذکر کرده، در حالی‌که  پيامبر (ص) بيست و سه سال ـ سيزده سال در [[مکه|مكه]] و ده سال در [[مدینه|مدينه]] ـ به تبليغ رسالت خود پرداخته و بر اساس این روایات سه سال نخست رسالت پیامبر (ص) به عنوان فترت نزول قرآن ذکر شده است<ref>همان، ج 1، ص 74.</ref>


===قبل از نزول سوره ضحی===
===قبل از نزول سوره ضحی===


بر اساس بعضی نقل‌ها قبل از نزول سوره ضحی، نزول وحی به مدت دو روز و طبق نظر برخی از مفسرين، پانزده روز، نوزده روز و چهل روز تعطيل گرديد. در اينكه چرا در اين مدت نزول وحی قطع شد، سبب نزول‌هایی مانند: وجود جسد طوله سگی در زیر تخت پیامبر(ص) و عدم اطلاع ایشان از آن<ref>میبدی، ابوالفضل، كشف الاسرار، ج10، ص523؛ سیوطی، جلال الدین، الدرالمنثور، ج6، ص601؛ واحد نيشابوری، علی بن احمد، ص 242.</ref>،هجو و سرزنش ام جميل با نزول آياتی از سوره مسد بر پيامبر (ص) و سپس شماتت ام جميل به خاطر نيامدن جبرئيل بر آن حضرت<ref>همان.</ref>، قطع نزول وحی برای مدتی بر پیامبر(ص) و کنایه زدن [[مشرکان]] بر آن‌حضرت که پروردگارت تو را رها کرده و دشمن داشته<ref>همان.</ref>، سوال جماعتی از یهود از پیامبر (ص) در مورد داستان «ذوالقرنين»،  «اصحاب كهف» و آفرينش «[[روح]]» و واگذار کردن جواب به آن به فردا بدون ان شاالله گفتن از طرف پیامبر (ص) <ref>همان.</ref>، زخمی شدن انگشت پيامبر (ص) و شماتت ام جميل همسر [[ابولهب]] بر آن حضرت که شیطانت ([[جبرئیل]]) تو را ترک کرده<ref>همان؛ سبزواری، محمد،الجديد في تفسير القرآن، ج1، صص381-380.</ref>، ذکر شده است.
بر اساس بعضی نقل‌ها قبل از نزول سوره ضحی، نزول وحی به مدت دو روز و طبق نظر برخی از مفسرين، پانزده روز، نوزده روز و چهل روز تعطيل گرديد. در اينكه چرا در اين مدت نزول وحی قطع شد، سبب نزول‌هایی مانند: وجود جسد طوله سگی در زیر تخت پیامبر(ص) و عدم اطلاع ایشان از آن<ref>میبدی، ابوالفضل، كشف الاسرار، ج10، ص523؛ سیوطی، جلال الدین، الدرالمنثور، ج 6، ص 601؛ واحد نيشابوری، علی بن احمد، ص 242.</ref>،هجو و سرزنش ام جميل با نزول آياتی از سوره مسد بر پيامبر (ص) و سپس شماتت ام جميل به خاطر نيامدن جبرئيل بر آن حضرت<ref>همان.</ref>، قطع نزول وحی برای مدتی بر پیامبر(ص) و کنایه زدن [[مشرکان]] بر آن‌حضرت که پروردگارت تو را رها کرده و دشمن داشته<ref>همان.</ref>، سوال جماعتی از یهود از پیامبر (ص) در مورد داستان «ذوالقرنين»،  «اصحاب كهف» و آفرينش «[[روح]]» و واگذار کردن جواب به آن به فردا بدون ان شاالله گفتن از طرف پیامبر (ص) <ref>همان.</ref>، زخمی شدن انگشت پيامبر (ص) و شماتت ام جميل همسر [[ابولهب]] بر آن حضرت که شیطانت ([[جبرئیل]]) تو را ترک کرده<ref>همان؛ سبزواری، محمد،الجديد في تفسير القرآن، ج 1، صص 381-380.</ref>، ذکر شده است.


===در ميان سوره مريم آيه 64===
===در ميان سوره مريم آيه 64===


بر اساس پاره‌ای از نقل‌ها نزول قرآن برای مدتی قطع شد و بعد از اين مدت كه به بيان بعضی از مفسرين پانزده روز يا چهل روز بوده، آيه «وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلاَّ بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ ما بَيْنَ أَيْدِينا وَ ما خَلْفَنا وَ ما بَيْنَ ذلِكَ وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا »<ref>مریم: 64.</ref>  نازل شد. در مورد علت اين انقطاع وحی، سبب نزول‌های مختلفی  از جمله :  قطع وحی برای مدتی و جویا شدن علت آن از طرف پیامبر (ص) به دلیل شدت اشتیاق آن حضرت در دریافت وحی و نزول این آیه<ref> حويزي، عبد علي بن جمعه، نور الثقلين ج4، ص384.</ref>، قطع وحی بر پیامبر (ص) به دلیل نگرفتن ناخن و پاکیزه نبودن بند انگشتان آن حضرت<ref>واحد نيشابوری، علی بن احمد، ص 240.</ref>، سوال جماعتی از یهود از پیامبر (ص) در مورد داستان «ذوالقرنين» و «اصحاب كهف» و آفرينش «روح» و امیدوار بودن آن حضرت به پاسخ به آن از طریق نزول وحی<ref>میبدی، ابوالفضل، كشف الاسرار، ج3، ص28.</ref>، ذکر شده است.
بر اساس پاره‌ای از نقل‌ها نزول قرآن برای مدتی قطع شد و بعد از اين مدت كه به بيان بعضی از مفسرين پانزده روز يا چهل روز بوده، آيه «وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلاَّ بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ ما بَيْنَ أَيْدِينا وَ ما خَلْفَنا وَ ما بَيْنَ ذلِكَ وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا »<ref>مریم: 64.</ref>  نازل شد. در مورد علت اين انقطاع وحی، سبب نزول‌های مختلفی  از جمله :  قطع وحی برای مدتی و جویا شدن علت آن از طرف پیامبر (ص) به دلیل شدت اشتیاق آن حضرت در دریافت وحی و نزول این آیه<ref> حويزي، عبد علي بن جمعه، نور الثقلين ج 4، ص 384.</ref>، قطع وحی بر پیامبر (ص) به دلیل نگرفتن ناخن و پاکیزه نبودن بند انگشتان آن حضرت<ref>واحد نيشابوری، علی بن احمد، ص 240.</ref>، سوال جماعتی از یهود از پیامبر (ص) در مورد داستان «ذوالقرنين» و «اصحاب كهف» و آفرينش «روح» و امیدوار بودن آن حضرت به پاسخ به آن از طریق نزول وحی<ref>میبدی، ابوالفضل، كشف الاسرار، ج 3، ص 28.</ref>، ذکر شده است.


===در بين سوره كهف آيه 23 و 24===
===در بين سوره كهف آيه 23 و 24===


در تفاسير آمده كه از رسول خدا (ص) در مورد روح و ذوالقرنين و اصحاب كهف<ref>سيوطی، جلال الدين، الاتقان فی علوم القرآن، ج4، ص394.</ref> و در بعضی نقل‌ها داستان [[حضرت موسی|موسی]] و [[خضر]]<ref>قمي، علي بن ابراهيم، تفسير القمي،ج2، صص32-31.</ref>، سوال شد و پيامبر (ص) فرمود : فردا جواب شما را می‌دهم بدون اينكه إن شاء الله بگويد و بدين جهت نزول وحی براي مدتی، كه آن را چهل، پانزده و سه روز نقل كرده‌اند، قطع شد و پس از اين مدت آيات «وَلَا تَقُولَنَّ لِشَاْيۡءٍ إِنِّي فَاعِلٞ ذَٰلِكَ غَدًا إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُۚ وَٱذۡكُر رَّبَّكَ إِذَا نَسِيتَ وَقُلۡ عَسَىٰٓ أَن يَهۡدِيَنِ رَبِّي لِأَقۡرَبَ مِنۡ هَٰذَا رَشَدٗا» <ref>كهف: 24-23.</ref> نازل شد.
در تفاسير آمده كه از رسول خدا (ص) در مورد روح و ذوالقرنين و اصحاب كهف<ref>سيوطی، جلال الدين، الاتقان فی علوم القرآن، ج 4، ص 394.</ref> و در بعضی نقل‌ها داستان [[حضرت موسی|موسی]] و [[خضر]]<ref>قمي، علي بن ابراهيم، تفسير القمي، ج 2، صص 32-31.</ref>، سوال شد و پيامبر (ص) فرمود : فردا جواب شما را می‌دهم بدون اينكه إن شاء الله بگويد و بدين جهت نزول وحی براي مدتی، كه آن را چهل، پانزده و سه روز نقل كرده‌اند، قطع شد و پس از اين مدت آيات «وَلَا تَقُولَنَّ لِشَاْيۡءٍ إِنِّي فَاعِلٞ ذَٰلِكَ غَدًا إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُۚ وَٱذۡكُر رَّبَّكَ إِذَا نَسِيتَ وَقُلۡ عَسَىٰٓ أَن يَهۡدِيَنِ رَبِّي لِأَقۡرَبَ مِنۡ هَٰذَا رَشَدٗا» <ref>كهف: 24-23.</ref> نازل شد.


==جمع بندی و نتیجه گیری==
==جمع بندی و نتیجه گیری==
1. انقطاع وحی يا فترت نزول قرآن بعد از سورة علق، ريشه قرآنی ندارد<ref>سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، ج1، ص246.</ref> و در مورد مدت آن اختلاف نظر است و همچنين [[روایت|رواياتی]] كه قائلين به بحث فترت نزول به آن استناد كرده‌اند، اولا به‌شکل صریح بحث فترت نزول را مطرح نكرده و ثانيا از لحاظ محتوا قابل خدشه‌اند. و نيز دوره سه ساله دعوت مخفيانه و سری اسلام را نبايد بعنوان فترت نزول قرآن تلقی كرد. زيرا مدت هر دو دوره را سه سال ذكر كرده‌اند. پس بنابراين انقطاع وحی در آغاز رسالت اگر حقيقتی داشته باشد چيزی جز نزول تدريجی قرآن نيست<ref>رامیار، محمود، تاریخ قرآن، صص75-74.</ref> همچنین در مقابل روایتی که مدت نزول قرآن در آن بیست سال ذکر شده، روایات دیگری است که در آن مدت نزول قرآن بیست و سه نقل شده<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج22، ص503 و ج89، ص38.</ref> و سخنی از فترت نزول قرآن نیست. از این‌رو ذکر بیست سال در روایات از باب تقریب و تسامح بوده<ref>عاملی،جعفر مرتضی،الصحیح من سیره نبی الاعظم، ج2، صص248-247.</ref> و شاید هم از باب اشتباه راوی یا سهل انگاری در استنساخ [[احادیث]] است<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج21، ص151.</ref>   
1. انقطاع وحی يا فترت نزول قرآن بعد از سورة علق، ريشه قرآنی ندارد<ref>سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، ج 1، ص 246.</ref> و در مورد مدت آن اختلاف نظر است و همچنين [[روایت|رواياتی]] كه قائلين به بحث فترت نزول به آن استناد كرده‌اند، اولا به‌شکل صریح بحث فترت نزول را مطرح نكرده و ثانيا از لحاظ محتوا قابل خدشه‌اند. و نيز دوره سه ساله دعوت مخفيانه و سری اسلام را نبايد بعنوان فترت نزول قرآن تلقی كرد. زيرا مدت هر دو دوره را سه سال ذكر كرده‌اند. پس بنابراين انقطاع وحی در آغاز رسالت اگر حقيقتی داشته باشد چيزی جز نزول تدريجی قرآن نيست<ref>رامیار، محمود، تاریخ قرآن، صص 75-74.</ref> همچنین در مقابل روایتی که مدت نزول قرآن در آن بیست سال ذکر شده، روایات دیگری است که در آن مدت نزول قرآن بیست و سه نقل شده<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 22، ص 503 و ج 89، ص 38.</ref> و سخنی از فترت نزول قرآن نیست. از این‌رو ذکر بیست سال در روایات از باب تقریب و تسامح بوده<ref>عاملی،جعفر مرتضی،الصحیح من سیره نبی الاعظم، ج 2، صص 248-247.</ref> و شاید هم از باب اشتباه راوی یا سهل انگاری در استنساخ [[احادیث]] است<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 21، ص 151.</ref>   


2. سبب نزول هايی كه براي سوره ضحی ذكر شده و در آن از انقطاع وحی سخن گفته شده است از لحاظ محتوا با هم تناقض داشته و قابل خدشه‌اند و افرادی مثل ابن‌حجر آن را غريب دانسته‌اند<ref>سیوطی، جلال الدین،الاتقان فی علوم القرآن، ج1، صص122-121.</ref>. علاوه بر آن، بهترين سبب نزولی كه به‌نظر می‌رسد در مورد علت نزول سوره ضحی صحيح باشد، روايتی است كه می‌گوید:رسول خدا (ص) بيمار شد، پس يک يا دو شب براي تهجد و [[نماز شب]] برنخاست، و زنی به خدمتش آمد و گفت: ای محمد (ص) گمان می‌كنم شيطانت (جبرئيل )، تو را رها كرده است پس خداوند اين آيات را نازل فرمود: «والضحي و الليل إذا سجي»<ref>حویزی، عبد علی بن جمعه، نورالثقلین، ج4، ص384؛ واحدی نیشابوری، علی بن احمد، اسباب النزول، ص160.</ref>، و در آن از انقطاع وحی معنای فترت نزول خبر نيست و اگر هم باشد، دو روز است و آن مغايرتی با نزول تدريجی قرآن ندارد.  
2. سبب نزول هايی كه براي سوره ضحی ذكر شده و در آن از انقطاع وحی سخن گفته شده است از لحاظ محتوا با هم تناقض داشته و قابل خدشه‌اند و افرادی مثل ابن‌حجر آن را غريب دانسته‌اند<ref>سیوطی، جلال الدین،الاتقان فی علوم القرآن، ج 1، صص 122-121.</ref>. علاوه بر آن، بهترين سبب نزولی كه به‌نظر می‌رسد در مورد علت نزول سوره ضحی صحيح باشد، روايتی است كه می‌گوید:رسول خدا (ص) بيمار شد، پس يک يا دو شب براي تهجد و [[نماز شب]] برنخاست، و زنی به خدمتش آمد و گفت: ای محمد (ص) گمان می‌كنم شيطانت (جبرئيل )، تو را رها كرده است پس خداوند اين آيات را نازل فرمود: «والضحي و الليل إذا سجي»<ref>حویزی، عبد علی بن جمعه، نورالثقلین، ج 4، ص 384؛ واحدی نیشابوری، علی بن احمد، اسباب النزول، ص 160.</ref>، و در آن از انقطاع وحی معنای فترت نزول خبر نيست و اگر هم باشد، دو روز است و آن مغايرتی با نزول تدريجی قرآن ندارد.  


3. انقطاع وحی در ميان آية 64 سوره مريم (و ما نتنزل الا بإمر ربّك) را نيز نمی‌توان به عنوان فترت نزول قرآن تلقی كرد. زيرا مانند دو مورد قبلی، سبب نزول‌های ذكر شده برای اين مورد، از لحاظ محتوا با هم تناقض داشته و قابل خدشه‌اند و تنها سبب نزولي كه می‌توان در مورد اين آيه صحيح دانست كه بيانگر شدت اشتياق پيامبر (ص) به نزول وحی مِی‌باشد.  
3. انقطاع وحی در ميان آية 64 سوره مريم (و ما نتنزل الا بإمر ربّك) را نيز نمی‌توان به عنوان فترت نزول قرآن تلقی كرد. زيرا مانند دو مورد قبلی، سبب نزول‌های ذكر شده برای اين مورد، از لحاظ محتوا با هم تناقض داشته و قابل خدشه‌اند و تنها سبب نزولي كه می‌توان در مورد اين آيه صحيح دانست كه بيانگر شدت اشتياق پيامبر (ص) به نزول وحی مِی‌باشد.  


4. در مورد انقطاع وحی در بين آيه بيست و سوم سوره كهف بايد گفت كه محتوای سبب نزول‌های ذكر شده مانند موارد قبلی با هم تناقض داشته و قابل خدشه‌اند و تنها روايت ابن ابی عمير از [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (ع)]] با سياق آيات هماهنگ است كه در آن ذكر شده [[يهود]] از پيامبر (ص) سوالاتی پرسيدند و پيامبر (ص) بدون اينكه ان شاء الله بگويد جواب آنان را به فردا موكول ساخت به همين دليل به مدت 40 روز وحی قطع شد<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج3، صص473-472.</ref>.اين انقطاع نزول در روايت نمی‌خواهد اصطلاحی را به‌نام فترت نزول قرآن را، بيان كند بلكه می‌خواهد اين نكته را يادآوری كند كه وحی الهی به دستور خداوند بر پيامبر (ص) نازل می‌شود.   
4. در مورد انقطاع وحی در بين آيه بيست و سوم سوره كهف بايد گفت كه محتوای سبب نزول‌های ذكر شده مانند موارد قبلی با هم تناقض داشته و قابل خدشه‌اند و تنها روايت ابن ابی عمير از [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (ع)]] با سياق آيات هماهنگ است كه در آن ذكر شده [[يهود]] از پيامبر (ص) سوالاتی پرسيدند و پيامبر (ص) بدون اينكه ان شاء الله بگويد جواب آنان را به فردا موكول ساخت به همين دليل به مدت 40 روز وحی قطع شد<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج 3، صص 473-472.</ref>.اين انقطاع نزول در روايت نمی‌خواهد اصطلاحی را به‌نام فترت نزول قرآن را، بيان كند بلكه می‌خواهد اين نكته را يادآوری كند كه وحی الهی به دستور خداوند بر پيامبر (ص) نازل می‌شود.   


از این رو نتيجه  دلایل فوق  اين است كه فترت چيزی جز نزول تدريجی قرآن نيست و ماهيت نزول تدريجی اقتضاء می‌كند كه قرآن با فاصله نازل شود. و شايد هم خداوند می‌خواسته به مردم بفهماند كه نزول قرآن به دستور خودش صورت می‌گيرد و پيامبر (ص) هيچ گونه دخالتی در اين مورد ندارد.
از این رو نتيجه  دلایل فوق  اين است كه فترت چيزی جز نزول تدريجی قرآن نيست و ماهيت نزول تدريجی اقتضاء می‌كند كه قرآن با فاصله نازل شود. و شايد هم خداوند می‌خواسته به مردم بفهماند كه نزول قرآن به دستور خودش صورت می‌گيرد و پيامبر (ص) هيچ گونه دخالتی در اين مورد ندارد.
confirmed
۵٬۸۳۵

ویرایش