اهل حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۲۴۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ مهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
البته مکتب اشعری که ـ انشعابی از «اهل الحدیث» بود ـ تدریجاً تحوّلاتی یافت و مخصوصاً در دست غزالی رنگ کلامی خود را کمی باخت و رنگ عرفانی گرفت و به وسیله فخر رازی به فلسفه نزدیک شد. بعداً که خواجه نصیرالدین طوسی ظهور کرد و کتاب «تجرید الاعتقاد» را نوشت، کلام، بیش از نود درصد رنگ فلسفی به خود گرفت. پس از تجرید همه متکلمین ـ اعم از اشعری و معتزلی ـ از همان راهی رفتند که این فیلسوف و متکلم بزرگ شیعی (خواجه نصیرالدین طوسی) رفت. <ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ص۸۷_ ۸۸، تهران، انتشارات صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۷۴</ref>
البته مکتب اشعری که ـ انشعابی از «اهل الحدیث» بود ـ تدریجاً تحوّلاتی یافت و مخصوصاً در دست غزالی رنگ کلامی خود را کمی باخت و رنگ عرفانی گرفت و به وسیله فخر رازی به فلسفه نزدیک شد. بعداً که خواجه نصیرالدین طوسی ظهور کرد و کتاب «تجرید الاعتقاد» را نوشت، کلام، بیش از نود درصد رنگ فلسفی به خود گرفت. پس از تجرید همه متکلمین ـ اعم از اشعری و معتزلی ـ از همان راهی رفتند که این فیلسوف و متکلم بزرگ شیعی (خواجه نصیرالدین طوسی) رفت. <ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ص۸۷_ ۸۸، تهران، انتشارات صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۷۴</ref>
در حقیقت باید گفت هر‌ اندازه فاصله زمانی زیادتر شده است اشاعره از پیشوایشان «ابوالحسن اشعری» دور شده و عقاید او را به اعتدال یا فلسفه نزدیک‌تر کرده‌اند. <ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ص۸۸ـ۸۹، تهران، انتشارات صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۷۴</ref>
در حقیقت باید گفت هر‌ اندازه فاصله زمانی زیادتر شده است اشاعره از پیشوایشان «ابوالحسن اشعری» دور شده و عقاید او را به اعتدال یا فلسفه نزدیک‌تر کرده‌اند. <ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ص۸۸ـ۸۹، تهران، انتشارات صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۷۴</ref>
=امامت و خلافت از نظر اهل حدیث=
جریان غالب در محافل اهل حدیث [[کوفه]]<ref>ر.ک:مقاله کوفه</ref>، برتر شمردن حضرت علی بر عثمان بود. حتی گاه از برتری علی بر شیخین سخن به میان می آمد.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج9، ص120</ref> تفضیل شیخین به عنوان نظریه عمومی اصحاب حدیث یاد شده<ref> اعتقاد ائمة السلف، ج1، ص23؛ نک: ابکار الافکار، ج5، ص317</ref> و گزارش مخالف آن نیز از اهل حدیث در دست است.<ref>میزان الاعتدال، ج2، ص248</ref> آنان در مسئله امامت به نظریه اختیار اعتقاد دارند و قائل به نص نیستند.<ref>غایة المرام، ص376</ref> در عین حال، اعتقاد به وجود نص بر امامت ابوبکر را به برخی از ایشان نسبت داده اند.<ref>ابکار الافکار، ج5، ص140</ref> آن ها خوارج و معاویه را که در برابر امام علی ایستادند، گمراه می دانند.<ref>الجمل و النصره، ص68</ref>
بعد از ظهور احمد حنبل، این اندیشه در محافل اهل حدیث غلبه یافت که اطاعت از امامان مسلمین لازمه پیروی از سنت است.<ref>طبقات الحنابله، ج1، ص243-244؛ اسلام پژوهشی تاریخی و فرهنگی، ص337</ref>
'''ابوحنیفه'''
در تعلیل دشمنی اصحاب حدیث با اصحاب رأی می گفت: ما خلافت علی را ثابت می کنیم و آن ها نمی کنند.<ref>وضوء النبی، ج1، ص375</ref> گویند احمد حنبل به ترتیب چهارگانه خلفا باور داشت و فضیلت آنان را به ترتیب تاریخی می پذیرفت<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج9، ص121، «اصحاب حدیث»</ref> و در قولی حتی پس از تفضیل ترتیبی خلفای سه گانه، درباره بعدی ها سکوت می کرد.<ref>طبقات الحنابله، ج1، ص241-246</ref>


=پانویس=
=پانویس=
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۱

ویرایش