confirmed
۴۱٬۴۶۲
ویرایش
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
* دوم آن که، بشر قادر نیست به علت قدرت تخریبی بسیار زیاد سلاحهای اتمی از آن بهره گیرد<ref>مجله اطلاعات سیاسی اقتصادی، شماره 10، 1376، ص 8.</ref>. بنابراین، سلاحهای شیمیایی و میکروبی پاسخگوی نیازهای جنگی او خواهد بود. | * دوم آن که، بشر قادر نیست به علت قدرت تخریبی بسیار زیاد سلاحهای اتمی از آن بهره گیرد<ref>مجله اطلاعات سیاسی اقتصادی، شماره 10، 1376، ص 8.</ref>. بنابراین، سلاحهای شیمیایی و میکروبی پاسخگوی نیازهای جنگی او خواهد بود. | ||
[[جنگ تحمیلی]] در دیدگاه ما، یک جنگ غیرهستهای است، به همین دلیل، در هیچیک از انواع و طبقه بندی جنگهای هستهای قرار نمیگیرد. این جنگ از یک نظر، یک نبرد جغرافیایی به شمار میآید که در بخش خاصی از زمین: یعنی اغلب در سرزمین ایران و عراق جریان داشته است؛ ولی یک تفاوت عمده با جنگ محدود جغرافیایی دارد و آن این که آثار [[دفاع مقدس]] در یک منطقه جغرافیایی محدود، باقی نماند، بلکه آثار منطقهای و جهانی وسیعی را به دنبال آورد. از دیدگاه ایرانیان، دفاع مقدس، یک جنگ با هدف محدود نبود، زیرا انگیزه ایران به خلاف عراق، تنها حفظ تمامیت ارضی نبود، بلکه هدف جنگجویان ایرانی و رهبری [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]]، دفاع از کیان اسلام بوده است. البته باید قبول کرد، جنگی که بر ما تحمیل شد، از لحاظ ابزار جنگی و به دلیل کاربرد سلاحهای غیرهستهای، محدود تلقی میشود. در این جنگ، حتی عملیات پارتیزانی و چریکی هم به چشم میخورد که گروه شهید چمران مصداق بارز آن بود. همچنین، عملیات روانی وسیعی در جنگ تحمیلی، هم از ناحیه ایران و هم از ناحیه عراق در جریان بود. همینطور بارها عراقیها از مواد شیمیایی و میکروبی علیه رزمندگان و مردم بیدفاع ایران استفاده کردهاند. بنابراین، جنگ تحمیلی در هیچ یک از طبقه بندیهای جنگهای غیرهستهای هم قرار نمیگیرد و باید برای آن تعریف منحصر به فردی ارائه کرد و آن را در طبقهبندی جدید با ویژگیهای جدید قرار داد. همانگونه که انگیزههای این جنگ از نگاه ما، با دیگر جنگهای بشری قرن بیستم متفاوت است. | [[جنگ تحمیلی]] در دیدگاه ما، یک جنگ غیرهستهای است، به همین دلیل، در هیچیک از انواع و طبقه بندی جنگهای هستهای قرار نمیگیرد. این جنگ از یک نظر، یک نبرد جغرافیایی به شمار میآید که در بخش خاصی از زمین: یعنی اغلب در سرزمین ایران و عراق جریان داشته است؛ ولی یک تفاوت عمده با جنگ محدود جغرافیایی دارد و آن این که آثار [[جنگ ایران و عراق|دفاع مقدس]] در یک منطقه جغرافیایی محدود، باقی نماند، بلکه آثار منطقهای و جهانی وسیعی را به دنبال آورد. از دیدگاه ایرانیان، دفاع مقدس، یک جنگ با هدف محدود نبود، زیرا انگیزه ایران به خلاف عراق، تنها حفظ تمامیت ارضی نبود، بلکه هدف جنگجویان ایرانی و رهبری [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]]، دفاع از کیان اسلام بوده است. البته باید قبول کرد، جنگی که بر ما تحمیل شد، از لحاظ ابزار جنگی و به دلیل کاربرد سلاحهای غیرهستهای، محدود تلقی میشود. در این جنگ، حتی عملیات پارتیزانی و چریکی هم به چشم میخورد که گروه شهید چمران مصداق بارز آن بود. همچنین، عملیات روانی وسیعی در جنگ تحمیلی، هم از ناحیه ایران و هم از ناحیه عراق در جریان بود. همینطور بارها عراقیها از مواد شیمیایی و میکروبی علیه رزمندگان و مردم بیدفاع ایران استفاده کردهاند. بنابراین، جنگ تحمیلی در هیچ یک از طبقه بندیهای جنگهای غیرهستهای هم قرار نمیگیرد و باید برای آن تعریف منحصر به فردی ارائه کرد و آن را در طبقهبندی جدید با ویژگیهای جدید قرار داد. همانگونه که انگیزههای این جنگ از نگاه ما، با دیگر جنگهای بشری قرن بیستم متفاوت است. | ||
انگیزههای مادی و معنوی در جنگ و جنگ تحمیلی مواردی چون عشق به قدرت، سودجویی، قدرتطلبی، خودنمایی و نظایر آن، از جمله علل جنگ معرفی شدهاند؛ در حالی که این موارد، معلول علت دیگری هستند. در حقیقت، علل اصلی جنگ به ابعاد مادی و روانی انسان برمیگردد. به بیان دیگر، جنگ از درون [[انسان]] سرچشمه میگیرد، به گونهای که هرگاه یکی از دو بُعد انسان، بر بُعد دیگر وی غلبه پیدا کند، آن بُعد غالب، علتِ واقعی جنگ را میسازد<ref>تاکنون هیچ گونه تبیین کلی از علل جنگ ارائه نشده است. تقسیم فوق قرارداری است. علت چنین تقسیمی آن است که عللی چون سیاست، اقتصاد، تکنولوژی و [[ایدئولوژی]] را میتوان در چارچوب دو بعد مادی و معنوی قرار داد. به بیان دیگر، جنگ از خشونت برمی خیزد و خشونت یک پدیده روانی است.</ref>. با وجود این که علت اصلی جنگ را یکی از دو بُعد مادی و روانی انسان تشکیل میدهد؛ ولی به وسیله ابزارها و اهدافی چون سیاست، اقتصاد، تکنولوژی، ایدئولوژی و مانند آن خود را نشان میدهد. این بدان مفهوم نیست که یک جنگ، دارای یک هدف و ابزار است، بلکه ممکن است مجموعهای از ابزارها و اهداف در آن به کار گرفته شود؛ اما یکی از آنها ظهور و بروز بیشتری داشته باشد. | انگیزههای مادی و معنوی در جنگ و جنگ تحمیلی مواردی چون عشق به قدرت، سودجویی، قدرتطلبی، خودنمایی و نظایر آن، از جمله علل جنگ معرفی شدهاند؛ در حالی که این موارد، معلول علت دیگری هستند. در حقیقت، علل اصلی جنگ به ابعاد مادی و روانی انسان برمیگردد. به بیان دیگر، جنگ از درون [[انسان]] سرچشمه میگیرد، به گونهای که هرگاه یکی از دو بُعد انسان، بر بُعد دیگر وی غلبه پیدا کند، آن بُعد غالب، علتِ واقعی جنگ را میسازد<ref>تاکنون هیچ گونه تبیین کلی از علل جنگ ارائه نشده است. تقسیم فوق قرارداری است. علت چنین تقسیمی آن است که عللی چون سیاست، اقتصاد، تکنولوژی و [[ایدئولوژی]] را میتوان در چارچوب دو بعد مادی و معنوی قرار داد. به بیان دیگر، جنگ از خشونت برمی خیزد و خشونت یک پدیده روانی است.</ref>. با وجود این که علت اصلی جنگ را یکی از دو بُعد مادی و روانی انسان تشکیل میدهد؛ ولی به وسیله ابزارها و اهدافی چون سیاست، اقتصاد، تکنولوژی، ایدئولوژی و مانند آن خود را نشان میدهد. این بدان مفهوم نیست که یک جنگ، دارای یک هدف و ابزار است، بلکه ممکن است مجموعهای از ابزارها و اهداف در آن به کار گرفته شود؛ اما یکی از آنها ظهور و بروز بیشتری داشته باشد. |