۶٬۷۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
<ref>جیبویل، تاریخ ایران کمبریج، ترجمه: حسن انوشه، تهران: امیرکبیر، 1368، ص 335</ref><br> | <ref>جیبویل، تاریخ ایران کمبریج، ترجمه: حسن انوشه، تهران: امیرکبیر، 1368، ص 335</ref><br> | ||
== نفوذ ایران == | === نفوذ ایران === | ||
پیش از ورود [[اسلام]] قبایل و طوایف گوناگونی را در آن منطقه جای داده بود. آثار و نفوذ فرهنگی [[ایران]] در بخشهایی از این منطقه مانند مرو و هرات بسیار چشمگیر بود. در دوره ساسانیان نفوذ ایران در این منطقه بسیار آشکار بود.<br> | پیش از ورود [[اسلام]] قبایل و طوایف گوناگونی را در آن منطقه جای داده بود. آثار و نفوذ فرهنگی [[ایران]] در بخشهایی از این منطقه مانند مرو و هرات بسیار چشمگیر بود. در دوره ساسانیان نفوذ ایران در این منطقه بسیار آشکار بود.<br> | ||
پس از سیطره سربازان مسلمان بر شمال و شرق [[ایران]]، از همان قرن نخست هجری، آسیای مرکزی هم وارد مرحله جدیدی از حیات خود شد.<br> | پس از سیطره سربازان مسلمان بر شمال و شرق [[ایران]]، از همان قرن نخست هجری، آسیای مرکزی هم وارد مرحله جدیدی از حیات خود شد.<br> | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این منطقه تحت تأثیر [[اسلام]] قرار گرفت. در این دوره جغرافیدانان مسلمان این منطقه را ترکستان خواندند. | شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این منطقه تحت تأثیر [[اسلام]] قرار گرفت. در این دوره جغرافیدانان مسلمان این منطقه را ترکستان خواندند. | ||
<ref>بارتولد، ترکستاننامه، ترجمه: کریم کشاورز، تهران: آگاه، 1366، ص. 167</ref><br> | <ref>بارتولد، ترکستاننامه، ترجمه: کریم کشاورز، تهران: آگاه، 1366، ص. 167</ref><br> | ||
=== اسلام عامل وحدت === | |||
[[اسلام]] در آسیای مرکزی و در میان اقوام ساکن در آن وحدتی را به وجود آورد که پیش از آن حتی در دوره هخامنشیان و سلطه اسکندر مقدونی هم به چشم نخورده بود.<br> | |||
با تقویت و تثبیت نفوذ اعراب، قدرتهای محلی ترک به سوی شمال شرقی عقب رانده شدند. بر همین اساس از نظر دیدگاه جغرافیدانان مسلمان در قرون سوم و چهارم هجری، ترکستان از شمال ماوراءالنهر (فرارود) آغاز میشد.<br> | |||
ترکان قراخانی نخستین حکومت بزرگ اسلامی ترک را ایجاد کردند. سلسلههای ایرانی هم مانند سامانیان، غزنویان و خوارزمشاهیان اداره امور مسلمانان آسیای مرکزی را در اختیار گرفتند. بخارای عصر سامانیان و سلجوقیان، به یکی از مراکز مهم فرهنگ جهانی تبدیل شد. | |||
<ref>الهه کولایی، سیاست و حکومت در آسیای مرکزی، تهران: سمت، 1389، ص. 25</ref> | |||
مسلمانان آسیای مرکزی مانند دیگر مسلمانان، در قرن هفتم ه. با حملههای سنگین و ویرانگر چنگیزخان و جانشینانشان رو به رو شدند. | |||
<ref>Beatrice F. Manz, “Historical Background”, in: Beatrice F. Manz, Central Asia in Historical Perspective, Boulder, Westview Press, 1994, p. 7.</ref><br> | |||
=== حمله مغولان === | |||
با این تهاجم، به مدنیت ایرانی – اسلامی در این منطقه، آسیبهای شدیدی وارد شد. با ورد مغولان به آسیای مرکزی و پیرامون آن و از میان رفتن حکومتهای محلی اسلامی، مدتهای طولانی گسترش اسلام در این منطقه متوقف شد.<br> | |||
هر چند مغولان به زودی شیوه مدارای مذهبی را هدف قرار دادند و حتی باورهایشان را با اندیشههای مسیحیت نیز درآمیختند.<br> | |||
جانشینان '''چنگیز''' سیاست یکسانی را در برابر مسلمانان در پیش نگرفتند. بیشتر آنان حمایت از مسلمانان را مورد توجه قرار دادند. تفرقه و پراکندگی خانها و امیران این منطقه، شرایط را برای سیطره روسها فراهم ساخت. | |||
<ref>غلامرضا ورهرام، تاریخ آسیای مرکزی در دوران اسلامی، مشهد: آستان قدس، 1372، صص. 289 تا 302.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |