۸٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
==شیعه== | ==شیعه== | ||
سومین مکتب برجسته کلامی، مکتب کلامی شیعی می باشد. کلام شیعه در عین بهره گیری از خرد، از نقل قطعی بهره مند می باشد. احادیث شیعه بر خلاف احادیث اهل تسنن مشتمل است بر یک سلسله احادیثی که در آنها منطقاً مسائل عمیق ماوراء الطبیعی یا اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل واقع شده است. | سومین مکتب برجسته کلامی، مکتب کلامی شیعی می باشد. کلام شیعه در عین بهره گیری از خرد، از نقل قطعی بهره مند می باشد. احادیث شیعه بر خلاف احادیث اهل تسنن مشتمل است بر یک سلسله احادیثی که در آنها منطقاً مسائل عمیق ماوراء الطبیعی یا اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل واقع شده است. | ||
این گروه پیروان ائمه اهل بیت علیهم السلام هستند و معارف دین را از مکتب | این گروه پیروان ائمه اهل بیت علیهم السلام هستند و معارف دین را از مکتب امامان معصوم علیهم السلام آموخته اند و به نام امامیه اثنا عشریه معروف گشته اند، | ||
===شخصیت های کلامی شیعه=== | |||
در قرن نخست شخصیت های کلامی آنان عبارتند از: | |||
عبدالله بن عباس، ابوذر غفاری، سلمان فارسی، عدی بن حاتم. | عبدالله بن عباس، ابوذر غفاری، سلمان فارسی، عدی بن حاتم. | ||
و در قرن دوم:ابوخالد الواسطی، ابومالک الحضرمی، اصبغ بن نباته، زرارة بن اعین، هشام بن الحکم و... | |||
و در قرن دوم:ابوخالد الواسطی، ابومالک الحضرمی، اصبغ بن نباته، زرارة بن اعین، هشام بن الحکم و ... | |||
در قرن سوم:ابن ابی عمیر، ابوالصلت الهروی، ابوعیسی الوراق و سعد بن عبدالله قمی و.... | در قرن سوم:ابن ابی عمیر، ابوالصلت الهروی، ابوعیسی الوراق و سعد بن عبدالله قمی و.... | ||
در قرن چهارم: الحسن بن موسی النوبختی ، محمد بن عبدالرحمان معروف به «ابن قبه»، صدوق. | در قرن چهارم: الحسن بن موسی النوبختی ، محمد بن عبدالرحمان معروف به «ابن قبه»، صدوق. | ||
در قرن پنجم: شیخ مفید، سید رضی، سید مرتضی و.... | در قرن پنجم: شیخ مفید، سید رضی، سید مرتضی و.... | ||
خواجه نصیرالدین طوسی فیلسوف و ریاضی دان معروف صاحب کتاب «تجرید الاعتقاد» و علامه حلی فقیه معروف و شارح «تجرید الاعتقاد» از متکلمان بسیار برجسته شیعی و معروف قرن هفتم می باشند. فلاسفه شیعی متأخر از خواجه نصیر، مسائل لازم کلامی را در فلسفه مطرح کردند و آنها را با سبک و متد فلسفی تجزیه و تحلیل کردند و از متکلمین که با سبک قدیم موفق تر بودند. | خواجه نصیرالدین طوسی فیلسوف و ریاضی دان معروف صاحب کتاب «تجرید الاعتقاد» و علامه حلی فقیه معروف و شارح «تجرید الاعتقاد» از متکلمان بسیار برجسته شیعی و معروف قرن هفتم می باشند. فلاسفه شیعی متأخر از خواجه نصیر، مسائل لازم کلامی را در فلسفه مطرح کردند و آنها را با سبک و متد فلسفی تجزیه و تحلیل کردند و از متکلمین که با سبک قدیم موفق تر بودند. | ||
===اصول شیعه=== | |||
ارکان اعتقادی اصول تفکر شیعه پنج اصل می باشد: توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت. | ارکان اعتقادی اصول تفکر شیعه پنج اصل می باشد: توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت. | ||
علاوه بر این پنج رکن که از آنان به اصول دین تعبیر می شود، اصول مشترک اعتقادی شیعه عبارتند از: اختیار و آزادی، حسن و قبح ذاتی، لطف و انتخاب اصلح، حجیت عقل، غرض و هدف در فعل حق، جواز بداء در فعل حق، ایمان فاسق، عصمت انبیاء و اولیاء و شفاعت به معنی مغفرت گناهان. | علاوه بر این پنج رکن که از آنان به اصول دین تعبیر می شود، اصول مشترک اعتقادی شیعه عبارتند از: اختیار و آزادی، حسن و قبح ذاتی، لطف و انتخاب اصلح، حجیت عقل، غرض و هدف در فعل حق، جواز بداء در فعل حق، ایمان فاسق، عصمت انبیاء و اولیاء و شفاعت به معنی مغفرت گناهان. | ||
متکلّمین شیعی به قدری جامع و مفصل بحث نموده اند که حتی شرح مختصری از آن مباحث در این نوشتار نمی گنجد. | متکلّمین شیعی به قدری جامع و مفصل بحث نموده اند که حتی شرح مختصری از آن مباحث در این نوشتار نمی گنجد. | ||
=مسئولیت های متکلم= | |||
الف) تنسیق و بیان گزاره های اعتقادی | ==الف) تنسیق و بیان گزاره های اعتقادی== | ||
ضرورت چنین کاری تنها در مرحله رویارویی با ادیان و اندیشه های بیگانه احساس می شود. در این مرحله «حفاظت» از عقاید دینی، محتاج «مرزبندی» دقیق اعتقادات درست و اعتقادات باطل است. از این رو اوّلین وظیفه متکلّم این است که این گزاره ها را استخراج، تنظیم، تنسیق و تبویب کند. | ضرورت چنین کاری تنها در مرحله رویارویی با ادیان و اندیشه های بیگانه احساس می شود. در این مرحله «حفاظت» از عقاید دینی، محتاج «مرزبندی» دقیق اعتقادات درست و اعتقادات باطل است. از این رو اوّلین وظیفه متکلّم این است که این گزاره ها را استخراج، تنظیم، تنسیق و تبویب کند. | ||
ب) تبیین گزاره های دینی | |||
==ب) تبیین گزاره های دینی== | |||
این وظیفه خود دربرگیرنده سه کار است: | این وظیفه خود دربرگیرنده سه کار است: | ||
1. تبیین هماهنگی درونی گزاره های دینی. | 1. تبیین هماهنگی درونی گزاره های دینی. | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۴۲: | ||
3. توجیه گزاره های دینی با توجه به مشکلات عملی (بُعد عملی). | 3. توجیه گزاره های دینی با توجه به مشکلات عملی (بُعد عملی). | ||
از آنجا که بر تفکر انسان امروز بینش کارکردی غالب است، بر متکلم است که آثار و نتایج مثبت دینداری و اعتقاد و عمل به گزاره ها و احکام دینی را تبیین کند. | از آنجا که بر تفکر انسان امروز بینش کارکردی غالب است، بر متکلم است که آثار و نتایج مثبت دینداری و اعتقاد و عمل به گزاره ها و احکام دینی را تبیین کند. | ||
ج) پاسخ به شبهات و دفاع از باورهای دینی | |||
==ج) پاسخ به شبهات و دفاع از باورهای دینی== | |||
شاید اساسی ترین وظیفه یک متکلم در زمان ما دفع شبهاتی باشد که از ناحیه متکلمان و پیروان ادیان دیگر و نیز ملحدان و شکاکان و در اثر پیشرفت های علمی و تکنیکی، پیرامون باورهای دینی پدید می آید. | شاید اساسی ترین وظیفه یک متکلم در زمان ما دفع شبهاتی باشد که از ناحیه متکلمان و پیروان ادیان دیگر و نیز ملحدان و شکاکان و در اثر پیشرفت های علمی و تکنیکی، پیرامون باورهای دینی پدید می آید. | ||
=عوامل پیدایش علم کلام= | |||
از دیدگاه شهید مطهری رحمه الله عوامل عمده در پیدایش علم کلام و متکلمان برجسته، شش عامل است که همگی از عوامل بیرون دینی است و آنها عبارتند از: | از دیدگاه شهید مطهری رحمه الله عوامل عمده در پیدایش علم کلام و متکلمان برجسته، شش عامل است که همگی از عوامل بیرون دینی است و آنها عبارتند از: | ||
1. پیوستن اقوام و ملل مختلف به اسلام با یک سلسله افکار و اندیشه ها. | 1. پیوستن اقوام و ملل مختلف به اسلام با یک سلسله افکار و اندیشه ها. | ||
2. همزیستی مسلمین با ارباب دیانات دیگر از قبیل یهودیان و مسیحیان و مجوسیان و صابئین. | 2. همزیستی مسلمین با ارباب دیانات دیگر از قبیل یهودیان و مسیحیان و مجوسیان و صابئین. | ||
3. مجادلات مذهبی که میان مسلمین و آن فرقه ها رخ می داد. | 3. مجادلات مذهبی که میان مسلمین و آن فرقه ها رخ می داد. | ||
4. خصوصاً پیدایش گروهی به نام زنادقه در جهان اسلام که به طور کلی ضدّ دین بودند. | 4. خصوصاً پیدایش گروهی به نام زنادقه در جهان اسلام که به طور کلی ضدّ دین بودند. | ||
5. آزادیی که خلفای عباسی داده بودند. | 5. آزادیی که خلفای عباسی داده بودند. | ||
6. پیدایش فلسفه در عالم اسلامی که به نوبه خود شکوک و شبهاتی برمی انگیخت. | 6. پیدایش فلسفه در عالم اسلامی که به نوبه خود شکوک و شبهاتی برمی انگیخت. | ||
این عوامل موجب شد که بیش از پیش ضرورت تحقیق در مبانی ایمانی اسلامی و دفاع از آنها در میان مسلمین احساس شود و این امر موجب ظهور متکلمان برجسته ای در قرن های دوم و سوم و چهارم گردید.»<ref>آشنایی با علوم اسلامی، (جلد دوم)، ص 145.</ref> | این عوامل موجب شد که بیش از پیش ضرورت تحقیق در مبانی ایمانی اسلامی و دفاع از آنها در میان مسلمین احساس شود و این امر موجب ظهور متکلمان برجسته ای در قرن های دوم و سوم و چهارم گردید.»<ref>آشنایی با علوم اسلامی، (جلد دوم)، ص 145.</ref> | ||
=تفاوت کلام جدید و کلام قدیم= | |||
بین کلام قدیم و کلام جدید تفاوتی که موجب تشخیص و جدایی این دو به عنوان دو علم شود وجود ندارد، امّا در عین حال تفاوت های دیگری در این بین به چشم می خورد که در حد خود شایان توجه است، پاره ای از مهم ترین آنها به شرح زیر است: | بین کلام قدیم و کلام جدید تفاوتی که موجب تشخیص و جدایی این دو به عنوان دو علم شود وجود ندارد، امّا در عین حال تفاوت های دیگری در این بین به چشم می خورد که در حد خود شایان توجه است، پاره ای از مهم ترین آنها به شرح زیر است: | ||
الف) توجیه گزاره های دینی با توجه به مشکلات علمی | |||
==الف) توجیه گزاره های دینی با توجه به مشکلات علمی== | |||
رویکرد متکلمان قدیم به مسایل کلامی صرفاً نظری بود و آنان به پی آمدهای عملی گزاره های دینی چندان توجهی نداشتند. امّا امروزه پاره ای از شبهات و اشکالاتی که متوجه باورهای اعتقادی، اخلاقی و حقوقیِ دین است، ناظر به پی آمدهای عملی آنهاست. | رویکرد متکلمان قدیم به مسایل کلامی صرفاً نظری بود و آنان به پی آمدهای عملی گزاره های دینی چندان توجهی نداشتند. امّا امروزه پاره ای از شبهات و اشکالاتی که متوجه باورهای اعتقادی، اخلاقی و حقوقیِ دین است، ناظر به پی آمدهای عملی آنهاست. | ||
ب) نحوه برخورد با متکلمان ادیان دیگر | |||
==ب) نحوه برخورد با متکلمان ادیان دیگر== | |||
متکلمان قدیم صرفاً در صدد اشکال تراشی برای مخالفان خود بودند و دیالوگ و مناظره آنان با متکلمان دیگر ادیان تنها برای رد و نقد موضع مقابل و اثبات برتری دین خود بود، امّا امروزه متکلمان برای آموختن و کسب نقاط قوت نیز به ادیان دیگر نزدیک شده، در صدد شناسایی آن ادیان برمی آیند. چرا که متکلمان جدید دریافته اند که نزاع بین ادیان پایان ناپذیر است، پس باید به دنبال کشف نقاط قوت و ضعف یکدیگر بود. | متکلمان قدیم صرفاً در صدد اشکال تراشی برای مخالفان خود بودند و دیالوگ و مناظره آنان با متکلمان دیگر ادیان تنها برای رد و نقد موضع مقابل و اثبات برتری دین خود بود، امّا امروزه متکلمان برای آموختن و کسب نقاط قوت نیز به ادیان دیگر نزدیک شده، در صدد شناسایی آن ادیان برمی آیند. چرا که متکلمان جدید دریافته اند که نزاع بین ادیان پایان ناپذیر است، پس باید به دنبال کشف نقاط قوت و ضعف یکدیگر بود. | ||
=پانویس= | =پانویس= |