۸٬۲۰۰
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «'''افعال عباد''' موضوع علومی مانند فقه و اخلاق است، ولی ثانیاً و بالعرض و به منا...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''افعال عباد''' موضوع علومی مانند فقه و اخلاق است، ولی ثانیاً و بالعرض و به مناسبتهایی در علم کلام از افعال عباد نیز بحث شده است | '''افعال عباد''' موضوع علومی مانند [[فقه]] و [[اخلاق]] است، ولی ثانیاً و بالعرض و به مناسبتهایی در علم [[کلام]] از افعال عباد نیز بحث شده است | ||
=افعال عباد= | =افعال عباد= | ||
موضوع علم کلام، ذات، صفات و افعال خداوند است، بر این اساس، افعال انسان اولاً | موضوع علم کلام، ذات، صفات و افعال [[خداوند]] است، بر این اساس، افعال [[انسان]] اولاً و بالذات داخل در مباحث کلامی نخواهد بود. | ||
=افعال عباد در علم کلام= | =افعال عباد در علم کلام= | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
== اوّلین واجب بر مکلف== | == اوّلین واجب بر مکلف== | ||
یکی از مسائلی که متکلمان به بررسی آن پرداختهاند این است که آیا اوّلین واجب بر مکلف معرفت خداوند است یا نظر و تفکر برای شناخت خداوند. گروهی دیدگاه اول را برگزیده و عدهای طرفدار دیدگاه دوم شدهاند. [۱] | یکی از مسائلی که متکلمان به بررسی آن پرداختهاند این است که آیا اوّلین [[واجب]] بر مکلف معرفت خداوند است یا نظر و تفکر برای شناخت خداوند. گروهی دیدگاه اول را برگزیده و عدهای طرفدار دیدگاه دوم شدهاند. [۱] | ||
روشن است که هم شناخت خداوند و هم نظر و تفکر برای شناخت خداوند فعل مکلف (انسان) است نه فعل خداوند. | روشن است که هم شناخت خداوند و هم نظر و تفکر برای شناخت خداوند فعل مکلف (انسان) است نه فعل خداوند. | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
یکی از مواردی که درباره افعال انسان سخن گفته شده در ارتباط با راه خداشناسی است. توضیح آنکه راه شناخت خداوند تفکر در افعال است و افعال دو گونهاند: | یکی از مواردی که درباره افعال انسان سخن گفته شده در ارتباط با راه خداشناسی است. توضیح آنکه راه شناخت خداوند تفکر در افعال است و افعال دو گونهاند: | ||
افعالی که جنس و سنخ آنها مقدور انسان است و افعالی که جنس و سنخ آنها مقدور انسان نیست. | افعالی که جنس و سنخ آنها مقدور انسان است و افعالی که جنس و سنخ آنها مقدور انسان نیست. | ||
آنچه مقدور انسان نیست عبارت است از: جواهر، رنگها، طعمها، بوها، گرمی، سردی، ترس، خشکی، زندگی، توانایی، شهوت، نفرت و فناء. با تفکر در همه افعال یاد شده، غیر از فناء میتوان خدا را شناخت، ولی از آنجا که راه شناخت فنا، سمع (وحی) است، از طریق آن نمیتوان خدا را شناخت. | آنچه مقدور انسان نیست عبارت است از: جواهر، رنگها، طعمها، بوها، گرمی، سردی، ترس، خشکی، زندگی، توانایی، شهوت، نفرت و فناء. با تفکر در همه افعال یاد شده، غیر از فناء میتوان خدا را شناخت، ولی از آنجا که راه شناخت فنا، سمع (وحی) است، از طریق آن نمیتوان [[خدا]] را شناخت. | ||
و افعالی که جنس و سنخ آنها مقدور انسان است ده نوع است: پنج نوع آن افعال جوارحی و پنج نوع آن افعال قلبی است. افعال جوارحی عبارتند از اکوان (حرکت، سکون، اتصال و انفصال) اعتمادات، تألیفات، اصوات و آلام، و افعال قلوب عبارتند از: اعتقاد، اراده، کراهت، ظن و نظر کردن، با هیچیک از این افعال نمیتوان خدا را شناخت، زیرا این افعال هم میتواند از ایشان صادر شود و هم از خداوند. بنابراین، وجود آنها به صورت قطعی و انحصاری بر وجود خداوند دلالت نمیکند. [۲] | و افعالی که جنس و سنخ آنها مقدور انسان است ده نوع است: پنج نوع آن افعال جوارحی و پنج نوع آن افعال قلبی است. افعال جوارحی عبارتند از اکوان (حرکت، سکون، اتصال و انفصال) اعتمادات، تألیفات، اصوات و آلام، و افعال قلوب عبارتند از: اعتقاد، اراده، کراهت، ظن و نظر کردن، با هیچیک از این افعال نمیتوان خدا را شناخت، زیرا این افعال هم میتواند از ایشان صادر شود و هم از خداوند. بنابراین، وجود آنها به صورت قطعی و انحصاری بر وجود خداوند دلالت نمیکند. [۲] | ||