غزوه خندق: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
=علت وقوع جنگ=
=علت وقوع جنگ=
وقتی پیامبر، بنی‌ نضیر را، به دلیل خیانت، از سرزمینشان اخراج کرد،[۸][۹] آنان راهی خیبر شدند و دیگر یهودیان را به جنگ با پیامبر تحریک کردند و این را می‌توان علت اصلی آغاز جنگ شمرد. پس از آن، یهودیانی از بنی‌نضیر و بنی‌ وائل همچون حُیَّی‌ بن اَخْطَب نضری، سلام‌ بن ابی‌الحُقَیق نضری، کِنانة بن ربیع‌ بن ابی‌الحقیق نضری، هَوذة بن قیس وائلی و ابوعمّار وائلی (واقدی: ابوعامر راهب)، به مکه رفتند و ابوسفیان و قریش را به جنگ با رسول خدا برانگیختند.
وقتی پیامبر، بنی‌ نضیر را، به دلیل خیانت، از سرزمینشان اخراج کرد،[۸][۹] آنان راهی خیبر شدند و دیگر یهودیان را به جنگ با پیامبر تحریک کردند و این را می‌توان علت اصلی آغاز جنگ شمرد. پس از آن، یهودیانی از بنی‌نضیر و بنی‌ وائل همچون حُیَّی‌ بن اَخْطَب نضری، سلام‌ بن ابی‌الحُقَیق نضری، کِنانة بن ربیع‌ بن ابی‌الحقیق نضری، هَوذة بن قیس وائلی و ابوعمّار وائلی (واقدی: ابوعامر راهب)، به مکه رفتند و ابوسفیان و قریش را به جنگ با رسول خدا برانگیختند.
هنگامی که ابوسفیان به آنها گفت شما نیز مانند محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اهل کتاب هستید و ممکن است این توطئه شما باشد، پس اگر می‌خواهید ما بپذیریم که دروغ نمی‌گویید باید بر این دو بت (لات و عزی) سجده کنید یهودیان برای راضی کردن قریش و سران مکه به جنگ حاضر به سجده بر بت‌های مشرکین مکه شدند[۱۰] و زمانی که ابوسفیان بین بت‌پرستی و دین اسلام مقایسه کرد که ما برای حجاج شتران قوی‌کوهان نحر می‌کنیم و از آنها پذیرایی می‌کنیم، اما محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دین اجداد خود را کنار گذاشته است و از یهودیان داوری طلب کرد، آنان بین حقانیت دین مشرکین و دین رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دین مشرکین را به حق دانستند[۱۱] و اینجا بود که این آیه بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نازل گردید. [۱۲]
هنگامی که ابوسفیان به آنها گفت شما نیز مانند محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اهل کتاب هستید و ممکن است این توطئه شما باشد، پس اگر می‌خواهید ما بپذیریم که دروغ نمی‌گویید باید بر این دو بت (لات و عزی) سجده کنید یهودیان برای راضی کردن قریش و سران مکه به جنگ حاضر به سجده بر بت‌های مشرکین مکه شدند[۱۰] و زمانی که ابوسفیان بین بت‌پرستی و دین اسلام مقایسه کرد که ما برای حجاج شتران قوی‌کوهان نحر می‌کنیم و از آنها پذیرایی می‌کنیم، اما محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دین اجداد خود را کنار گذاشته است و از یهودیان داوری طلب کرد، آنان بین حقانیت دین مشرکین و دین رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دین مشرکین را به حق دانستند[۱۱] و اینجا بود که این آیه بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نازل گردید. [۱۲]
«اَ لَمْ تَرَ اِلیَ الَّذِینَ اُوتُواْ نَصِیبًا مِّنَ الْکِتَابِ یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّغُوتِ وَ یَقُولُونَ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ هَؤُلَاءِ اَهْدَی‌ مِنَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ سَبِیلاً اُوْلَئکَ الَّذِینَ لَعَنهَُمُ اللَّهُ وَ مَن یَلْعَنِ اللَّهُ فَلَن تجَِدَ لَهُ نَصِیرًا؛[۱۳] آیا ندیدی کسانی را که بهره‌ای از کتاب (خدا) به آنان داده شده، (با این حال)، به «جبت» و «طاغوت» بت و بت‌پرستان‌ ایمان می‌آورند، و درباره کافران می‌گویند: «آنها، از کسانی که ایمان آورده‌اند، هدایت یافته‌ترند»؟! آنها کسانی هستند که خداوند، ایشان را از رحمت خود، دور ساخته است و هر کس را خدا از رحمتش دور سازد، یاوری برای او نخواهی یافت.»
«اَ لَمْ تَرَ اِلیَ الَّذِینَ اُوتُواْ نَصِیبًا مِّنَ الْکِتَابِ یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّغُوتِ وَ یَقُولُونَ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ هَؤُلَاءِ اَهْدَی‌ مِنَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ سَبِیلاً اُوْلَئکَ الَّذِینَ لَعَنهَُمُ اللَّهُ وَ مَن یَلْعَنِ اللَّهُ فَلَن تجَِدَ لَهُ نَصِیرًا؛[۱۳] آیا ندیدی کسانی را که بهره‌ای از کتاب (خدا) به آنان داده شده، (با این حال)، به «جبت» و «طاغوت» بت و بت‌پرستان‌ ایمان می‌آورند، و درباره کافران می‌گویند: «آنها، از کسانی که ایمان آورده‌اند، هدایت یافته‌ترند»؟! آنها کسانی هستند که خداوند، ایشان را از رحمت خود، دور ساخته است و هر کس را خدا از رحمتش دور سازد، یاوری برای او نخواهی یافت.»
ابوسفیان از پیشنهاد آنان برای هم‌پیمانی در دشمنی و جنگ با رسول خدا استقبال کرد و یهودیان و قریش با یکدیگر هم‌پیمان شدند.[۱۴][۱۵][۱۶]
ابوسفیان از پیشنهاد آنان برای هم‌پیمانی در دشمنی و جنگ با رسول خدا استقبال کرد و یهودیان و قریش با یکدیگر هم‌پیمان شدند.[۱۴][۱۵][۱۶]
سپس آن یهودیان نزد قبیلۀ غَطَفان (به ریاست عُیَیْنَة بن حِصن فَزاری) رفتند و با وعده دادن یک سال خرمای خیبر، آنان را برای جنگ با پیامبر با خود همراه کردند.[۱۷][۱۸] آنگاه نزد بنی‌سُلَیْم‌ بن منصور رفتند و موافقت ایشان را نیز به دست آوردند.[۱۹]
سپس آن یهودیان نزد قبیلۀ غَطَفان (به ریاست عُیَیْنَة بن حِصن فَزاری) رفتند و با وعده دادن یک سال خرمای خیبر، آنان را برای جنگ با پیامبر با خود همراه کردند.[۱۷][۱۸] آنگاه نزد بنی‌سُلَیْم‌ بن منصور رفتند و موافقت ایشان را نیز به دست آوردند.[۱۹]
بنابراین قریش با رهبری ابوسفیان با چهار هزار مرد از مکه خارج شد و فرماندهی جنگ را به عثمان بن طلحة بن ابی‌طلحه داد و در لشکر ایشان هزار نفر شتر و سیصد سر اسب بود و چون به مرّالظهران رسید، دو هزار مرد از قبایل اسلم و اشجع و بنومرّة و کنانه و فزاره و غَطَفان بدیشان پیوست و از آنجا منزل به منزل به سمت مدینه رفتند و از هر جانب لشگری بدیشان پیوسته می‌شد، چندانکه تعداد آنان در نزدیکی مدینه به ده هزار نفر رسید.[۲۰]
بنابراین قریش با رهبری ابوسفیان با چهار هزار مرد از مکه خارج شد و فرماندهی جنگ را به عثمان بن طلحة بن ابی‌طلحه داد و در لشکر ایشان هزار نفر شتر و سیصد سر اسب بود و چون به مرّالظهران رسید، دو هزار مرد از قبایل اسلم و اشجع و بنومرّة و کنانه و فزاره و غَطَفان بدیشان پیوست و از آنجا منزل به منزل به سمت مدینه رفتند و از هر جانب لشگری بدیشان پیوسته می‌شد، چندانکه تعداد آنان در نزدیکی مدینه به ده هزار نفر رسید.[۲۰]


تعداد مشرکان
=تعداد مشرکان=
[ویرایش]
تعداد مشرکان از تمامی قبایل (احزاب) در این جنگ به ده هزار نفر رسید.[۲۱][۲۲] که چهار هزار نفرشان همراه با سیصد اسب و ۱،۵۰۰ شتر از قریش و هم‌پیمانان آنها بودند.[۲۳]


تعداد مشرکان از تمامی قبایل (احزاب) در این جنگ به ده هزار نفر رسید.[۲۱][۲۲] که چهار هزار نفرشان همراه با سیصد اسب و ۱،۵۰۰ شتر از قریش و هم‌پیمانان آنها بودند.[۲۳]
اما برخی تعداد مشرکین را هجده هزار نفر و مسلمانان را سه هزار نفر ذکر کرده‌اند.[۲۴]
اما برخی تعداد مشرکین را هجده هزار نفر و مسلمانان را سه هزار نفر ذکر کرده‌اند.[۲۴]
در بعضی منابع، تعداد آنان (قریش، غطفان، سُلَیم، اَسد، اَشجع، قُرَیظه،نضیر و دیگر یهودیان) ۲۴۰۰۰ نفر ذکر شده است.[۲۵]
در بعضی منابع، تعداد آنان (قریش، غطفان، سُلَیم، اَسد، اَشجع، قُرَیظه،نضیر و دیگر یهودیان) ۲۴۰۰۰ نفر ذکر شده است.[۲۵]
به هر حال، اتحاد و بسیج عمومی مشرکان و یهودیان در این غزوه، نمایانگر عزم جدّی آنان برای نابودی اسلام بوده است. از این‌رو، رسول خدا فرمود، همۀ اسلام رویاروی همه شرک قرار گرفته است.[۲۶]
به هر حال، اتحاد و بسیج عمومی مشرکان و یهودیان در این غزوه، نمایانگر عزم جدّی آنان برای نابودی اسلام بوده است. از این‌رو، رسول خدا فرمود، همۀ اسلام رویاروی همه شرک قرار گرفته است.[۲۶]
این در حالی است که برخی تعداد مسلمانان را فقط سه هزار نفر ذکر کرده‌اند.[۲۷][۲۸][۲۹][۳۰] یعقوبی، تعداد آنان را هفتصد مرد ذکر کرده است.[۳۱]
این در حالی است که برخی تعداد مسلمانان را فقط سه هزار نفر ذکر کرده‌اند.[۲۷][۲۸][۲۹][۳۰] یعقوبی، تعداد آنان را هفتصد مرد ذکر کرده است.[۳۱]


مشورت پیامبر
=مشورت پیامبر=
[ویرایش]
 
وقتی گروهی از هم‌پیمانان رسول خدا از قبیله خزاعه آن حضرت را از عزم مشرکان با خبر کردند، وی درباره ماندن یا بیرون رفتن از مدینه با مردم مشورت کرد. سلمان فارسی گفت، ما در ایران هرگاه از سوی سواران دشمن احساس خطر می‌کردیم، بر گرد خویش خندق می‌کندیم. مردم مدینه با توجه به تجربه شکست در جنگ احد به دلیل مخالفتشان با رأی پیامبر، ماندن در شهر را برگزیدند و پیشنهاد سلمان را برای حفر خندق پذیرفتند. حفر خندق تا آن زمان در بین اعراب رایج نبود و باعث شگفتی مسلمانان و مشرکان شد.[۳۲][۳۳][۳۴][۳۵][۳۶]
وقتی گروهی از هم‌پیمانان رسول خدا از قبیله خزاعه آن حضرت را از عزم مشرکان با خبر کردند، وی درباره ماندن یا بیرون رفتن از مدینه با مردم مشورت کرد. سلمان فارسی گفت، ما در ایران هرگاه از سوی سواران دشمن احساس خطر می‌کردیم، بر گرد خویش خندق می‌کندیم. مردم مدینه با توجه به تجربه شکست در جنگ احد به دلیل مخالفتشان با رأی پیامبر، ماندن در شهر را برگزیدند و پیشنهاد سلمان را برای حفر خندق پذیرفتند. حفر خندق تا آن زمان در بین اعراب رایج نبود و باعث شگفتی مسلمانان و مشرکان شد.[۳۲][۳۳][۳۴][۳۵][۳۶]


خط ۴۷: خط ۵۰:
خداوند درباره مؤمنانی که بدون اجازه پیامبر دست از کار نمی‌کشیدند و نیز منافقانی که در کار از خود سستی نشان می‌دادند و بدون اجازه پیامبر نزد خانواده‌هایشان می‌رفتند، آیاتی نازل کرد.[۵۰][۵۱][۵۲]
خداوند درباره مؤمنانی که بدون اجازه پیامبر دست از کار نمی‌کشیدند و نیز منافقانی که در کار از خود سستی نشان می‌دادند و بدون اجازه پیامبر نزد خانواده‌هایشان می‌رفتند، آیاتی نازل کرد.[۵۰][۵۱][۵۲]


بشارت پیامبر بر فتوحات مسلمانان
==بشارت پیامبر بر فتوحات مسلمانان==


در هنگام حفر خندق، مسلمانان به صخره سختی برخورد کردند و پیامبر ضمن زدن سه ضربه به سنگ، با هر برقی که از ضرباتش نمایان می‌شد، مژده فتوحات آینده مسلمانان در شام، یمن و ایران را به آنان داد.[۵۳][۵۴][۵۵][۵۶]
در هنگام حفر خندق، مسلمانان به صخره سختی برخورد کردند و پیامبر ضمن زدن سه ضربه به سنگ، با هر برقی که از ضرباتش نمایان می‌شد، مژده فتوحات آینده مسلمانان در شام، یمن و ایران را به آنان داد.[۵۳][۵۴][۵۵][۵۶]
خط ۵۵: خط ۵۸:
کندن خندق شش روز طول کشید و در این جنگ نوجوانانی مانند براء بن عازب و عبدالله بن عمر و زید بن ثابت که پانزده سال بیشتر نداشتند با اجازه رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در جنگ شرکت کردند.[۵۷][۵۸]
کندن خندق شش روز طول کشید و در این جنگ نوجوانانی مانند براء بن عازب و عبدالله بن عمر و زید بن ثابت که پانزده سال بیشتر نداشتند با اجازه رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در جنگ شرکت کردند.[۵۷][۵۸]


نقض پیمان بنی‌قریظه
=نقض پیمان بنی‌قریظه=
[ویرایش]
 
بعد از استقرار قریش نزدیک مدینه، ابوسفیان بن حرب، حُیّ بن اخطب را خواست و به او گفت: اگر بتوانی یهودیان بنی‌قریظه را نیز حاضر به پیمان‌شکنی با محمد کنی خوب است. حیّ بن اخطب سراغ کعب بن اسد رئیس قبیله بنی‌قریظه رفت، اما ابتدا کعب او را راه نمی‌داد و از پیمان‌شکنی با رسول‌ خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هراس داشت، اما وی او را متقاعد به نقض پیمان با رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نمود.[۵۹] وقتی خبر به رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رسید، حضرت، سعد بن معاذ و سعد بن عباده را برای تحقیق فرستادند و این دو نفر زمانی که به قلعه بنی‌قریظه رسیدند با دشنام کعب بن اسد به سعد بن معاذ و رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مواجه شدند و بازگشتند و پیمان‌شکنی بنی‌قریظه طبق فرمان رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را به صورت رمز به حضرت اطلاع دادند.[۶۰][۶۱]
بعد از استقرار قریش نزدیک مدینه، ابوسفیان بن حرب، حُیّ بن اخطب را خواست و به او گفت: اگر بتوانی یهودیان بنی‌قریظه را نیز حاضر به پیمان‌شکنی با محمد کنی خوب است. حیّ بن اخطب سراغ کعب بن اسد رئیس قبیله بنی‌قریظه رفت، اما ابتدا کعب او را راه نمی‌داد و از پیمان‌شکنی با رسول‌ خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هراس داشت، اما وی او را متقاعد به نقض پیمان با رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نمود.[۵۹] وقتی خبر به رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رسید، حضرت، سعد بن معاذ و سعد بن عباده را برای تحقیق فرستادند و این دو نفر زمانی که به قلعه بنی‌قریظه رسیدند با دشنام کعب بن اسد به سعد بن معاذ و رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مواجه شدند و بازگشتند و پیمان‌شکنی بنی‌قریظه طبق فرمان رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را به صورت رمز به حضرت اطلاع دادند.[۶۰][۶۱]


نمایش نظامی کافران و مسلمانان
=نمایش نظامی کافران و مسلمانان=
[ویرایش]
 
احزاب متشکل از سه لشکر به فرماندهی کل ابوسفیان‌ بن حرب به مدینه رسیدند. قریش با قبایل پراکنده همراه خود (اَحابیش) و قبایل متحدش همچون قبایل کِنانه و تِهامه، در رومَه میان جُرف و زَغابه، مستقر شدند و قبیله غطفان با قبایل متحد خویش نزدیک احد اردو زدند.
احزاب متشکل از سه لشکر به فرماندهی کل ابوسفیان‌ بن حرب به مدینه رسیدند. قریش با قبایل پراکنده همراه خود (اَحابیش) و قبایل متحدش همچون قبایل کِنانه و تِهامه، در رومَه میان جُرف و زَغابه، مستقر شدند و قبیله غطفان با قبایل متحد خویش نزدیک احد اردو زدند.
رسول خدا نیز با مسلمانان در دامنه کوه سَلْع مستقر شد و زنان و کودکان را در قلاع اسکان داد.[۶۲][۶۳]
رسول خدا نیز با مسلمانان در دامنه کوه سَلْع مستقر شد و زنان و کودکان را در قلاع اسکان داد.[۶۲][۶۳]