درایة الحدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۰۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۰: خط ۵۰:
در میان اهل سنت از دوره صحابه و پس از آن‌ها شاهد توجه به بعضی از مباحث درایه هستیم.<ref>نورالدین عتر، ص۳۷-۵۸</ref> نمونه‌هایی از نگارش در برخی موضوعات درایه از اواخر قرن دوم در دست است. شافعی، اولین فردی است که در کتاب الرسالة مباحثی از این دست را به بحث گذاشته است.<ref>عبدالماجد غوری، ج۱، ص۲۴</ref>
در میان اهل سنت از دوره صحابه و پس از آن‌ها شاهد توجه به بعضی از مباحث درایه هستیم.<ref>نورالدین عتر، ص۳۷-۵۸</ref> نمونه‌هایی از نگارش در برخی موضوعات درایه از اواخر قرن دوم در دست است. شافعی، اولین فردی است که در کتاب الرسالة مباحثی از این دست را به بحث گذاشته است.<ref>عبدالماجد غوری، ج۱، ص۲۴</ref>


معمولا شهید ثانی را نخستین نویسنده کتابی در درایه الحدیث شیعه دانسته‌اند. شهید ثانی کتاب البدایه را در این علم نگاشت و خود شرحی با عنوان الرعایه بر آن تألیف کرد.<ref>حافظیان بابلی، کتابشناسی داریه شیعه، ص۷۵-۷۶</ref> با این حال برخی جمال الدین احمد بن طاوس حلی را به دلیل نگارش کتاب حل الاشکال فی معرفة الرجال نخستین نویسنده شیعی درایة الحدیث دانسته‌اند. برخی دیگر قطب‌الدین راوندی(م ۵۷۳ق) نویسنده رساله فی بیان احوال احادیث اصحابنا را نخستن نویسنده شیعه در این علم دانسته‌اند و برخی نیز اثر حاکم نیشابوری با عنوان معرفه علوم الحدیث را نخستن اثر شیعه در درایة الحدیث دانسته‌اند.[۱۵]
معمولا شهید ثانی را نخستین نویسنده کتابی در درایه الحدیث شیعه دانسته‌اند. شهید ثانی کتاب البدایه را در این علم نگاشت و خود شرحی با عنوان الرعایه بر آن تألیف کرد.<ref>حافظیان بابلی، کتابشناسی داریه شیعه، ص۷۵-۷۶</ref> با این حال برخی جمال الدین احمد بن طاوس حلی را به دلیل نگارش کتاب حل الاشکال فی معرفة الرجال نخستین نویسنده شیعی درایة الحدیث دانسته‌اند. برخی دیگر قطب‌الدین راوندی(م ۵۷۳ق) نویسنده رساله فی بیان احوال احادیث اصحابنا را نخستن نویسنده شیعه در این علم دانسته‌اند و برخی نیز اثر حاکم نیشابوری با عنوان معرفه علوم الحدیث را نخستن اثر شیعه در درایة الحدیث دانسته‌اند.<ref>حافظیان بابلی، کتابشناسی داریه شیعه، ص۷۵-۷۶، دانشنامه جهان اسلام، ج۱۷، ص۴۵۸-۴۵۹</ref>


=نام‌های دیگر درایه=
=نام‌های دیگر درایه=
از دانش درایه به علوم الحدیث، درایة الحدیث، مُصْطَلَحُ الحدیث و اصول الحدیث نیز تعبیر شده است.[۱۶] در میان علمای شیعه، اصطلاح درایه پراستعمال‌ترین عنوان برای این دانش است.[۱۷] نزد علمای شیعه تعبیر اصول الحدیث عموماً برای اشاره به کتاب‌های اصلی حدیثی، مثل کتب اربعه به کار رفته است.[۱۸]
از دانش درایه به علوم الحدیث، درایة الحدیث، مُصْطَلَحُ الحدیث و اصول الحدیث نیز تعبیر شده است.<ref> فضلی، ص۹، عبدالماجد غوری، ۱۴۲۸، ج۱، ص۲۳</ref> در میان علمای شیعه، اصطلاح درایه پراستعمال‌ترین عنوان برای این دانش است.<ref>صدرایی خویی، ص۵۵-۵۸</ref> نزد علمای شیعه تعبیر اصول الحدیث عموماً برای اشاره به کتاب‌های اصلی حدیثی، مثل کتب اربعه به کار رفته است.<ref>برای نمونه حسینی صدر، الفوائد الرجالیة، ص۳۱؛ توحیدی، ج۱، ص۹۴</ref>


=شکل‌گیری اصطلاحات علوم حدیث=
=شکل‌گیری اصطلاحات علوم حدیث=
بسیاری از اصطلاحات این دانش در قرن سوم شکل گرفت و محدثان و رجالیان در مقدمه آثار حدیثی و رجالی خود برخی از مباحث مطرح در درایه مانند آداب تحمل و اداء، انواع روایات مقبول و منکر و نیز طبقات راویان و امثال آن را طرح کردند.[۱۹] به گفته نورالدین عتر[۲۰] در میان این آثار، العلل تِرْمِذی متوفی ۲۷۹ که در انتهای کتاب جامع ترمذی[۲۱] آمده، به دلیل تعریف بعضی اصطلاحات علم درایه و مباحث گوناگون آن ممتاز است.
بسیاری از اصطلاحات این دانش در قرن سوم شکل گرفت و محدثان و رجالیان در مقدمه آثار حدیثی و رجالی خود برخی از مباحث مطرح در درایه مانند آداب تحمل و اداء، انواع روایات مقبول و منکر و نیز طبقات راویان و امثال آن را طرح کردند.<ref>نورالدین عتر، ص۶۱-۶۳؛ عبدالماجد غوری، ج۱، ص۲۵-۲۹</ref> به گفته نورالدین عتر<ref>نورالدین عتر، ص۶۲-۶۳</ref> در میان این آثار، العلل تِرْمِذی متوفی ۲۷۹ که در انتهای کتاب جامع ترمذی<ref>ترمذی، ج۵، ص۳۹۲-۴۱۸</ref> آمده، به دلیل تعریف بعضی اصطلاحات علم درایه و مباحث گوناگون آن ممتاز است.


=منابع=
=منابع=
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:


=پانویس=
=پانویس=
مصطفوی، ذیل «دری»
مامقانی، ج۱، ص۴۰
کراجکی، ج۲، ص۳۱؛ مجلسی، ج۲، ص۱۶۰
کلینی، ج۱، ص۴۰؛ مجلسی، ج۱، ص۱۰۶
سلیمانی، بررسی نسبت فقه الحدیث با درایه الحدیث، ص۵۳-۵۴
شهید ثانی، ص ۱۴۹
شیخ بهایی، ص۵۳۴
سلیمانی، بررسی نسبت فقه الحدیث با درایه الحدیث، ص۵۸-۵۹
طباطبایی و رضاداد٬ تاملی در باب عنوان داریه الحدیث٬ ص۵۷
طباطبایی و رضاداد٬ تاملی در باب عنوان داریه الحدیث٬ص۵۸
نورالدین عتر، ص۳۷-۵۸
عبدالماجد غوری، ج۱، ص۲۴
حافظیان بابلی، کتابشناسی داریه شیعه، ص۷۵-۷۶
حافظیان بابلی، کتابشناسی داریه شیعه، ص۷۵-۷۶، دانشنامه جهان اسلام، ج۱۷، ص۴۵۸-۴۵۹
فضلی، ص۹، عبدالماجد غوری، ۱۴۲۸، ج۱، ص۲۳
صدرایی خویی، ص۵۵-۵۸
برای نمونه حسینی صدر، الفوائد الرجالیة، ص۳۱؛ توحیدی، ج۱، ص۹۴
نورالدین عتر، ص۶۱-۶۳؛ عبدالماجد غوری، ج۱، ص۲۵-۲۹
نورالدین عتر، ص۶۲-۶۳
ترمذی، ج۵، ص۳۹۲-۴۱۸