confirmed
۵٬۹۲۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
كشّى مى نويسد ابو عبد اللّه امام جعفر صادق (ع)، زياد بن المنذر اعمى ابو الجارود را ملقب به سرحوب كرد (- سرحوبيه) و او را از دروغگويان دانست.نجاشى مى نويسد كه زياد بن منذر ابو الجارود همدانى الخارقى اعمى كوفى كه كور مادرزاد بود از اصحاب ابى جعفر امام محمد باقر (ع) است.مامقانى مى نويسد كه | [[كشّى]] مى نويسد ابو عبد اللّه [[امام جعفر صادق]] (ع)، [[زياد بن المنذر اعمى]] ابو الجارود را ملقب به سرحوب كرد (- [[سرحوبيه]]) و او را از دروغگويان دانست.[[نجاشى]] مى نويسد كه زياد بن منذر ابو الجارود همدانى الخارقى اعمى كوفى كه كور مادرزاد بود از اصحاب ابى جعفر [[امام محمد باقر]] (ع) است.[[مامقانى]] مى نويسد كه زياد بن منذر ابو الجارود از مردم [[خراسان]] بوده و حضرت امام جعفر صادق (ع) او را لعنت كرد و فرمود: «انه اعمى القلب و اعمى البصر» یعنی او هم از ظاهر و هم از باطن کور است و او را موثق ندانسته و به سختى نكوهش کرده است.<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 135 با ویرایش و دخل و تصرف اندک در برخی از جملات.</ref> | ||
==اعتقادات== | ==اعتقادات== | ||
جارودیه معتقدند که | جارودیه معتقدند که [[پيامبر اسلام]]، [[امام على]] را به وصف امامت منصوص كرده است.آنان پس از امامت «[[زيد بن على بن الحسين]]» قايل به امامت [[محمد بن عبد اللّه بن حسن]] بن حسن شدند و بعضى از جارودیه معتقدند که او نمرده یا كشته نشده است، بلکه خروج خواهد كرد. بعضى ديگر، «قاسم علوى» صاحب طالقان و [[رى]] و برخى «يحيى بن عمر» صاحب [[كوفه]] را امام مى شمردند. بیشتر جارودیه مانند ديگر «[[زيديه]]» معقتدند که هر فاطمى كه شمشير بركشد و قيام کند و سپس مردم را به دين و تقوا دعوت نماید، او امام است.پیشتر گفته شد که يكى از ائمه «جاروديه» محمد بن عبد اللّه بن حسن بن حسن بود و می گويند [[ابو حنيفه]] با وى بيعت كرد. چون اين خبر به [[منصور خليفه عباسى]] رسيد وى را به زندان انداخت تا از دنیا رفت.بعد از مرگ محمد بن عبد الله بن حسن بن حسن، «جاروديه» به امامت [[محمد بن قاسم بن على]] بن الحسين بن على صاحب طالقان و رى يقين كردند. وى در ايام [[معتصم خليفه عباسى]] گرفتار زندان شد و از دنیا رفت. پس از وى گروهى از «جاروديه» امامت «يحيى بن عمر» صاحب كوفه را پذیرفتند. او نيز در زمان [[مستعين خليفه عباسى]] كشته شد و سر او را نزد [[محمد بن عبد اللّه بن طاهر]] بردند.<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، ص 135 با ویرایش و دخل و تصرف اندک در برخی از جملات.</ref> | ||
بعد از مرگ محمد بن عبد الله بن حسن بن حسن، «جاروديه» به امامت محمد بن قاسم بن على بن الحسين بن على صاحب طالقان و رى يقين كردند. وى در ايام معتصم خليفه عباسى گرفتار شد و | |||
==دیدگاه جارودیه در باره مهدویت== | ==دیدگاه جارودیه در باره مهدویت== | ||
ابوعیسی وراق دیدگاههای جارودیه را در بارۀ مهدویت به سه دسته تقسیم کرده است:1.کسانی که به مهدویت و رجعت محمدبن عبداللّه نفس زکیه (متوفی ۱۴۵) اعتقاد داشتهاند. 2. کسانی که به مهدودیت محمدبن قاسم طالقانی (متوفی ۲۱۹) معتقد بودند 3. کسانی که یحیی بن عمر را قائم میدانستند و منتظر رجعت وی بودند.دیگر نویسندگان ملل و نحل چون عبدالقاهر بغدادی و مؤلف تبصرة العوام و | [[ابوعیسی وراق]] دیدگاههای جارودیه را در بارۀ مهدویت به سه دسته تقسیم کرده است:1.کسانی که به مهدویت و رجعت محمدبن عبداللّه [[نفس زکیه]] (متوفی ۱۴۵) اعتقاد داشتهاند. 2. کسانی که به مهدودیت محمدبن قاسم طالقانی (متوفی ۲۱۹) معتقد بودند 3. کسانی که یحیی بن عمر را قائم میدانستند و منتظر رجعت وی بودند.دیگر نویسندگان ملل و نحل چون [[عبدالقاهر بغدادی]]، مولف ( الملل و النحل) [[جمال الدین محمد بن حسین بن حسن رازی]]، (مؤلف تبصرة العوام) و [[عبد الکریم شهرستانی]]،( مولف الملل و النحل) با تفاوت هایی این مطالب را نقل کردهاند.[[علی بن حسین مسعودی]] نیز به نقل از ابوعیسی وراق، در بارۀ جارودیه و عقیدۀ آنان در این موضوع که امامت محدود به فرزندان [[امام حسن]] و [[امام حسین]] علیهما السلام است،مطالب مختصری آورده است.<ref>https://fa.wikishia.net/view/%D8%AC%D8%A7%D8%B1%D9%88%D8%AF%DB%8C%D9%87</ref> | ||