۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
=کاربرد واژه تولّی= | =کاربرد واژه تولّی= | ||
واژه تولّی، مصدر باب تفعل، از ریشه «و ل ی»، به دو صورت (تَوَلیّ'، تَوَلیّ'عَنْ) به کار می رود. | واژه تولّی، مصدر باب تفعل، از ریشه «و ل ی»، به دو صورت (تَوَلیّ'، تَوَلیّ'عَنْ) به کار می رود. | ||
برای صورت اول، معانی متعددی، از جمله دوستی داشتن با کسی و پیروی کردن از او و ولی گرفتن وی و یاری رساندن به او، ذکر شده [۱][۲][۳][۴][۵][۶] که بیانگر مفهوم مورد نظر در این مقاله است. صورت دوم (تَوَلیّ' عَنْ) به معنای روی گرداندن است. | برای صورت اول، معانی متعددی، از جمله دوستی داشتن با کسی و پیروی کردن از او و ولی گرفتن وی و یاری رساندن به او، ذکر شده [۱][۲][۳][۴][۵][۶] که بیانگر مفهوم مورد نظر در این مقاله است. صورت دوم (تَوَلیّ' عَنْ) به معنای روی گرداندن است. | ||
=تولّی در قرآن= | =تولّی در قرآن= | ||
الف) تولّی به معنای یاد شده، اصطلاحی در برابر تبرّی، از مهمترین آموزههای اعتقادی نزد شیعه امامیّه است. در قرآن کریم، مودّت و محبّت ذیالقربی (اهل بیت) علیهمالسّلام مزد رسالت رسول اکرم صلواتاللهعلیه، تعیین گشته است.[۷] | الف) تولّی به معنای یاد شده، اصطلاحی در برابر تبرّی، از مهمترین آموزههای اعتقادی نزد شیعه امامیّه است. در قرآن کریم، مودّت و محبّت ذیالقربی (اهل بیت) علیهمالسّلام مزد رسالت رسول اکرم صلواتاللهعلیه، تعیین گشته است.[۷] | ||
ب) در قرآن، تولّی و مشتقات آن، در بیشتر موارد ـچه به همراه عن و چه بدون آن [۸] ـ به معنای برگشتن و پشت کردن آمده [۹][۱۰] ولی در چند آیه نیز در معانیِ مذکور برای صورت اول به کار رفته است. [۱۱][۱۲][۱۳][۱۴][۱۵][۱۶] | ب) در قرآن، تولّی و مشتقات آن، در بیشتر موارد ـچه به همراه عن و چه بدون آن [۸] ـ به معنای برگشتن و پشت کردن آمده [۹][۱۰] ولی در چند آیه نیز در معانیِ مذکور برای صورت اول به کار رفته است. [۱۱][۱۲][۱۳][۱۴][۱۵][۱۶] | ||
خط ۱۹: | خط ۱۵: | ||
=تولّی در اصطلاح= | =تولّی در اصطلاح= | ||
اصطلاح تولّی در مقابل تبّری در آثار فرق اسلامی کاربرد دارد. بر اساس منابع شیعی، تولّی به معنای دوست داشتن، تصدیق و تبعیت، و پذیرش ولایت خدا و پیغمبر و ائمه علیهمالسلام است. | اصطلاح تولّی در مقابل تبّری در آثار فرق اسلامی کاربرد دارد. بر اساس منابع شیعی، تولّی به معنای دوست داشتن، تصدیق و تبعیت، و پذیرش ولایت خدا و پیغمبر و ائمه علیهمالسلام است. | ||
=تولّی در روایات= | =تولّی در روایات= | ||
در احادیث بسیاری، محبت ورزیدن به ائمه اهل بیت علیهمالسلام و خاصه حضرت علی علیهالسلام، واجب دانسته شده است و در روایات بر آن فراوان تأکید شده[۲۴][۲۵][۲۶][۲۷][۲۸] و بلکه اساس و پایه اسلام برشمرده شده[۲۹] و دینداری و ایمان، بدان منوط گردیده است.[۳۰] | در احادیث بسیاری، محبت ورزیدن به ائمه اهل بیت علیهمالسلام و خاصه حضرت علی علیهالسلام، واجب دانسته شده است و در روایات بر آن فراوان تأکید شده[۲۴][۲۵][۲۶][۲۷][۲۸] و بلکه اساس و پایه اسلام برشمرده شده[۲۹] و دینداری و ایمان، بدان منوط گردیده است.[۳۰] | ||
خط ۵۴: | خط ۴۶: | ||
=ولایت در ادله نقلی شیعه= | =ولایت در ادله نقلی شیعه= | ||
ادله و مستندات شیعه در این طرز تلقی از موضوع ولایت و به تبع آن تولّی، برخی آیات قرآن کریم و احادیث فراوانی از رسول خداست که در متون حدیثی و تفسیری و کلامی شیعی و احیاناً اهل سنّت درج و دقیقاً بررسی شده است. | ادله و مستندات شیعه در این طرز تلقی از موضوع ولایت و به تبع آن تولّی، برخی آیات قرآن کریم و احادیث فراوانی از رسول خداست که در متون حدیثی و تفسیری و کلامی شیعی و احیاناً اهل سنّت درج و دقیقاً بررسی شده است. | ||
خط ۷۱: | خط ۶۱: | ||
=لزوم تولّی به ائمه= | =لزوم تولّی به ائمه= | ||
به باور شیعه، آنچه وجود امام و تولّی به او را توجیه و الزام میکند، جلوگیری از درافتادن به ورطه گمان و قیاس و وهم در امر دین است. | به باور شیعه، آنچه وجود امام و تولّی به او را توجیه و الزام میکند، جلوگیری از درافتادن به ورطه گمان و قیاس و وهم در امر دین است. | ||
به اعتقاد شیعه، علم امام از روی رأی و اجتهاد نیست بلکه یقینی است، زیرا وی این علم را یا از جانب خداوند و از طریق علم لدنی یا با نفس قدسی خود از طریق پیامبر و امامان پیشین علیهمالسلام، دریافت میکند. [۵۶] بدین ترتیب، تولّی یعنی پذیرش ولایت امام علیهالسلام، شرط دست یافتن به یقین در امر دین خواهد بود، چنان که بر اساس حدیثی، امام باقر علیهالسلام تولّی ائمه علیهمالسلام و تبرّی از دشمنان آنان را در کنار تصدیق خدا و رسول، از ارکان معرفت خدا ـکه به عبادت حقیقی او منتهی میشودـ برشمرده است. [۵۷][۵۸][۵۹] | به اعتقاد شیعه، علم امام از روی رأی و اجتهاد نیست بلکه یقینی است، زیرا وی این علم را یا از جانب خداوند و از طریق علم لدنی یا با نفس قدسی خود از طریق پیامبر و امامان پیشین علیهمالسلام، دریافت میکند. [۵۶] بدین ترتیب، تولّی یعنی پذیرش ولایت امام علیهالسلام، شرط دست یافتن به یقین در امر دین خواهد بود، چنان که بر اساس حدیثی، امام باقر علیهالسلام تولّی ائمه علیهمالسلام و تبرّی از دشمنان آنان را در کنار تصدیق خدا و رسول، از ارکان معرفت خدا ـکه به عبادت حقیقی او منتهی میشودـ برشمرده است. [۵۷][۵۸][۵۹] | ||
=آثار تولّی و محبّت اهل بیت در روایات= | =آثار تولّی و محبّت اهل بیت در روایات= | ||
در متون حدیثی، آثار و نتایج گوناگونی نظیر سعادت و خیر دنیا و آخرت برای حبّ و تولاّی ائمه علیهمالسلام آمده است. [۶۰][۶۱] همچنین در احادیث، آثار دنیوی و اخروی محبت ائمه علیهمالسلام ذکر شده است. | در متون حدیثی، آثار و نتایج گوناگونی نظیر سعادت و خیر دنیا و آخرت برای حبّ و تولاّی ائمه علیهمالسلام آمده است. [۶۰][۶۱] همچنین در احادیث، آثار دنیوی و اخروی محبت ائمه علیهمالسلام ذکر شده است. | ||
خط ۱۰۲: | خط ۸۸: | ||
=ارتباط ایمان با تولّی و تبرّی= | =ارتباط ایمان با تولّی و تبرّی= | ||
خواجه نصیرالدین طوسی در اخلاق محتشمی [۶۵] بابی را به حبّ و بغض و تولّی و تبرّی اختصاص داده و در آن، آیات و احادیث و سخنان حُکما را در این باره آورده است. | خواجه نصیرالدین طوسی در اخلاق محتشمی [۶۵] بابی را به حبّ و بغض و تولّی و تبرّی اختصاص داده و در آن، آیات و احادیث و سخنان حُکما را در این باره آورده است. | ||
علاوه بر این، نوشته مختصر و مستقلی با نام «رساله در تولاّ و تبرّا» به وی منسوب است (همراه با اخلاق محتشمی چاپ شده ) که در آن با دیدی فلسفی به موضوع پرداخته و در نهایت، حاصل شدن ایمان را با تولّی و تبرّی مرتبط ساخته است. به نوشته وی، هر گاه نفس بهیمی، تحت امر نفس ناطقه درآید، دو قوه شهوت و غضب لطیفتر شده، به شوق و اِعراض بدل میشوند و چون نفس ناطقه فرمانبردار عقل گردد، شوق و اعراض، باز هم لطیفتر شده، به ارادت و کراهت، تبدیل میشوند و سرانجام، وقتی عقل، به فرمانِ فرمانده حقیقت، تن دهد، ارادت و کراهت به تولّی و تبرّی مبدل خواهند شد. [۶۶] | علاوه بر این، نوشته مختصر و مستقلی با نام «رساله در تولاّ و تبرّا» به وی منسوب است (همراه با اخلاق محتشمی چاپ شده ) که در آن با دیدی فلسفی به موضوع پرداخته و در نهایت، حاصل شدن ایمان را با تولّی و تبرّی مرتبط ساخته است. به نوشته وی، هر گاه نفس بهیمی، تحت امر نفس ناطقه درآید، دو قوه شهوت و غضب لطیفتر شده، به شوق و اِعراض بدل میشوند و چون نفس ناطقه فرمانبردار عقل گردد، شوق و اعراض، باز هم لطیفتر شده، به ارادت و کراهت، تبدیل میشوند و سرانجام، وقتی عقل، به فرمانِ فرمانده حقیقت، تن دهد، ارادت و کراهت به تولّی و تبرّی مبدل خواهند شد. [۶۶] | ||
خط ۱۱۰: | خط ۹۴: | ||
=حکم تولّی و تبرّی= | =حکم تولّی و تبرّی= | ||
تولّی همراه تبرّی- که مفهوم متضاد و مخالف آن است- از واجبات[۶۹][۷۰][۷۱][۷۲] و بلکه مهمترین رکن اسلام[۷۳] و تحققبخش ایمان است [۷۴] و از اموری است که به محتضر و میّت، تلقین میشود. [۷۵][۷۶] | تولّی همراه تبرّی- که مفهوم متضاد و مخالف آن است- از واجبات[۶۹][۷۰][۷۱][۷۲] و بلکه مهمترین رکن اسلام[۷۳] و تحققبخش ایمان است [۷۴] و از اموری است که به محتضر و میّت، تلقین میشود. [۷۵][۷۶] | ||
=تولّی در فرقه اباضیه= | =تولّی در فرقه اباضیه= | ||
موضوع تولّی، علاوه بر شیعیان و اهل سنّت، در میان برخی فرق دیگر اسلامی (از جمله اباضیه) نیز مورد توجه بوده است. مفهوم ولایت و تولّی و برائت و تبرّی یکی از بارزترین پایههای عقاید اباضیان است، چندان که برخی از علمای اباضی در شرح آن کتابها نوشتهاند. [۷۷] | موضوع تولّی، علاوه بر شیعیان و اهل سنّت، در میان برخی فرق دیگر اسلامی (از جمله اباضیه) نیز مورد توجه بوده است. مفهوم ولایت و تولّی و برائت و تبرّی یکی از بارزترین پایههای عقاید اباضیان است، چندان که برخی از علمای اباضی در شرح آن کتابها نوشتهاند. [۷۷] | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۰۶: | ||
=فهرست منابع= | =فهرست منابع= | ||
• قرآن. | • قرآن. |