۲۲٬۸۰۳
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی « | type = notice | class = ambox-In_use | image = 48px|alt=|link= | css = margin: 1px | text = این {{#ifeq:{{...» ایجاد کرد) |
(تغییر تصویر) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
| type = notice | | type = notice | ||
| class = ambox-In_use | | class = ambox-In_use | ||
خط ۲۱: | خط ۲۰: | ||
| بحث کاربر = <!-- no category --> | | بحث کاربر = <!-- no category --> | ||
| [[رده:صفحههای سخت در دست ویرایش]]}}}}</includeonly> | | [[رده:صفحههای سخت در دست ویرایش]]}}}}</includeonly> | ||
}}<noinclude> | <nowiki>}}</nowiki><noinclude> | ||
</noinclude> | </noinclude> | ||
<div class="wikiInfo"> | <div class="wikiInfo">[[پرونده:ام البنین.jpg|جایگزین=ام البنین|بندانگشتی|ام البنین]] | ||
[[پرونده: | |||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
!نام | !نام | ||
| | |فاطمه کلابیه | ||
|- | |- | ||
|کنیه | |کنیه | ||
| | |ام البنین | ||
|- | |- | ||
|القاب | |القاب | ||
| | | | ||
|- | |- | ||
|ولادت | |ولادت | ||
| | |5 قمری | ||
|- | |- | ||
|پدر | |پدر | ||
| | |حزام بن خالد | ||
|- | |- | ||
|زادگاه | |زادگاه | ||
| | |کوفه | ||
|- | |- | ||
|مدفن | |مدفن | ||
|کربلا | |کربلا | ||
|- | |- | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
فاطمه کلابیه معروف به امالبنین (زادهٔ ۵ قمری، کوفه - درگذشتهٔ ۷۰ قمری)، همسر امام اول شیعیان، علی بن ابی طالب و دختر حزام بن خالد است. پس از درگذشت فاطمه زهرا، علی با معرفی برادرش عقیل با فاطمه کلابیه ازدواج کرد. [۱] | فاطمه کلابیه معروف به امالبنین (زادهٔ ۵ قمری، کوفه - درگذشتهٔ ۷۰ قمری)، همسر امام اول شیعیان، علی بن ابی طالب و دختر حزام بن خالد است. پس از درگذشت فاطمه زهرا، علی با معرفی برادرش عقیل با فاطمه کلابیه ازدواج کرد. [۱] | ||
معرفی اجمالی | |||
=معرفی اجمالی= | |||
تاریخ ولادت ام البنین مشخص نیست[۲]، اما در منابع شیعی با توجه به تاریخ ولادت عباس فرزند اولش که در سال 26 هجری بوده است تولد ایشان را در سالهای 5 و 9 هجری قمری دانسته اند.[۳] | تاریخ ولادت ام البنین مشخص نیست[۲]، اما در منابع شیعی با توجه به تاریخ ولادت عباس فرزند اولش که در سال 26 هجری بوده است تولد ایشان را در سالهای 5 و 9 هجری قمری دانسته اند.[۳] | ||
«حزام بن خالد بن ربیعة بن وحید بن کعب بن عامر بن کلاب» پدر امالبنین است مردی شجاع، دلیر و راستگو که از صفات ویژه او اکرام به میهمان و منطق قوی اوست. مادر امالبنین، «ثمامه (یا لیلی) دختر سهیل بن عامر بن جعفر بن کلاب» است.[۴] | «حزام بن خالد بن ربیعة بن وحید بن کعب بن عامر بن کلاب» پدر امالبنین است مردی شجاع، دلیر و راستگو که از صفات ویژه او اکرام به میهمان و منطق قوی اوست. مادر امالبنین، «ثمامه (یا لیلی) دختر سهیل بن عامر بن جعفر بن کلاب» است.[۴] | ||
ام البنین را اديب و شاعري فصيح و اهل فضل و دانش دانستهاند.[۲] | ام البنین را اديب و شاعري فصيح و اهل فضل و دانش دانستهاند.[۲] | ||
علت نامگذاری به ام البنین | =علت نامگذاری به ام البنین= | ||
فاطمه کلابیه دارای چهار فرزند بوده و آنها به شجاعت و دلیری مشهور بوده اند، لذا او را ام البنین به معنای مادران پسران نامیده اند.[۵] وی بعد از فوت فرزندانش در شعرهایش از زنان خواسته که دیگه او را ام البنین نخوانند زیرا به یاد فرزندان شجاعم می افتم و دلم آتش می گیرد. من زمانی ام ام البنین بودم ولی اکنون ام البنین و مادران پسران نیستم.[۶] | فاطمه کلابیه دارای چهار فرزند بوده و آنها به شجاعت و دلیری مشهور بوده اند، لذا او را ام البنین به معنای مادران پسران نامیده اند.[۵] وی بعد از فوت فرزندانش در شعرهایش از زنان خواسته که دیگه او را ام البنین نخوانند زیرا به یاد فرزندان شجاعم می افتم و دلم آتش می گیرد. من زمانی ام ام البنین بودم ولی اکنون ام البنین و مادران پسران نیستم.[۶] | ||
در بعضی نقل ها آمده هنگامی که وی به خانه علی می رود از ایشان تقاضا می کند که فاطمه خطاب نکنند تا فرزندان زهرا به یاد مادرشان نیافتند. اما این مطلب در هیچ مصد معتبر یا غیرمعتبری پیدا نشده است.[۷] | در بعضی نقل ها آمده هنگامی که وی به خانه علی می رود از ایشان تقاضا می کند که فاطمه خطاب نکنند تا فرزندان زهرا به یاد مادرشان نیافتند. اما این مطلب در هیچ مصد معتبر یا غیرمعتبری پیدا نشده است.[۷] | ||
ازدواج | ==ازدواج== | ||
علی بن ابیطالب از برادرش عقیل بن ابیطالب که در علم انساب (نسب شناسی) معروف بود[۱] درخواست میکند که برایش همسری انتخاب کند که از نسل دلیرمردان عرب باشد و او برایش فرزندی اسب سوار و شجاع به دنیا آورد. عقیل در پاسخ میگوید با ام البین کلابیه ازدواج کن. همانا در عرب شجاعتر از پدران او نیست. [۸] | علی بن ابیطالب از برادرش عقیل بن ابیطالب که در علم انساب (نسب شناسی) معروف بود[۱] درخواست میکند که برایش همسری انتخاب کند که از نسل دلیرمردان عرب باشد و او برایش فرزندی اسب سوار و شجاع به دنیا آورد. عقیل در پاسخ میگوید با ام البین کلابیه ازدواج کن. همانا در عرب شجاعتر از پدران او نیست. [۸] | ||
خواستگاری | ==خواستگاری== | ||
از دیدگاه شیعیان علی بن ابیطالب خواستگاری را به برادرش عقیل می سپارد. ولی به نزد حرام بن خالد پدر ام البنین می رود. حرام بن خالد به رسم عرب ها سه روز از عقیل پذیرایی میکند و روز چهارم علت آمدنش را می پرسد. عقیل میگوید به خواستگاری دخترت فاطمه آمده ام برای علی بن ابیطالب. حرام در ابتدا از نسب و خاندان علی بن ابیطالب تعریف می کند و سپس میگوید علی بن ابیطالب باید کسی را برای همسری انتخاب کند که دارای آداب و منش شهری باشد درحالی که ما بادیه نشین هستیم و با شهری ها فرق داریم. عقیل در پاسخ میگوید برادرم به آنچه میگویی آگاه است ولی تمایل به این ازدواج دارد. سپس حرام میگوید مهلت بده تا از دخترم و مادرش بپرسم که آیا علی بن ابیطالب را می پذیرند یا نه؟ زیرا زنان نسبت به اخلاق و آداب دخترانشان از مردان داناتر و آگاه تر هستند. در نهایت عقیل بااجازه از ام البنین عقد بین آنها با مهریه 500 درهم که سنت رسول الله بود جاری کرد. [۹] | از دیدگاه شیعیان علی بن ابیطالب خواستگاری را به برادرش عقیل می سپارد. ولی به نزد حرام بن خالد پدر ام البنین می رود. حرام بن خالد به رسم عرب ها سه روز از عقیل پذیرایی میکند و روز چهارم علت آمدنش را می پرسد. عقیل میگوید به خواستگاری دخترت فاطمه آمده ام برای علی بن ابیطالب. حرام در ابتدا از نسب و خاندان علی بن ابیطالب تعریف می کند و سپس میگوید علی بن ابیطالب باید کسی را برای همسری انتخاب کند که دارای آداب و منش شهری باشد درحالی که ما بادیه نشین هستیم و با شهری ها فرق داریم. عقیل در پاسخ میگوید برادرم به آنچه میگویی آگاه است ولی تمایل به این ازدواج دارد. سپس حرام میگوید مهلت بده تا از دخترم و مادرش بپرسم که آیا علی بن ابیطالب را می پذیرند یا نه؟ زیرا زنان نسبت به اخلاق و آداب دخترانشان از مردان داناتر و آگاه تر هستند. در نهایت عقیل بااجازه از ام البنین عقد بین آنها با مهریه 500 درهم که سنت رسول الله بود جاری کرد. [۹] | ||
] | |||
در منابع تاریخی هیچ اشاره ای به ازدواج وی پس از علی ابن ابی طالب نشده است حتی هنگامی که برخی از همسران علی بن ابی طالب برای مشورت درباره ازدواجشان به او مراجعه می کردند به آنان میفگت سزوار نیست پس از علی با مردی دیگر پیمان همسری ببنیدید.[۱۰] | در منابع تاریخی هیچ اشاره ای به ازدواج وی پس از علی ابن ابی طالب نشده است حتی هنگامی که برخی از همسران علی بن ابی طالب برای مشورت درباره ازدواجشان به او مراجعه می کردند به آنان میفگت سزوار نیست پس از علی با مردی دیگر پیمان همسری ببنیدید.[۱۰] | ||
فرزندان | ==فرزندان== | ||
او را بخاطر داشتن چهار پسر به نامهای: عبّاس، عبدالله، جعفر و عثمان، امالبنین (مادر پسران) خواندند. امالبنین در واقعه کربلا حضور نداشت. هنگامی که کاروان اسیران کربلا وارد مدینه شد و او از کشته شدن فرزندانش باخبر شد؛ از سرنوشت حسین ابن علی پرسید و وقتی که خبر کشته شدن حسین را هم شنید. گفت: «ای کاش فرزندانم و تمامی آنچه در زمین است فدای حسین میشد و او زنده میماند.» این سخنِ او را برخی دلیل دلدادگی عمیق او به اهل بیت و حسین دانستهاند. هر چهار فرزند او در کربلا کشته شدند. [۱۱] | او را بخاطر داشتن چهار پسر به نامهای: عبّاس، عبدالله، جعفر و عثمان، امالبنین (مادر پسران) خواندند. امالبنین در واقعه کربلا حضور نداشت. هنگامی که کاروان اسیران کربلا وارد مدینه شد و او از کشته شدن فرزندانش باخبر شد؛ از سرنوشت حسین ابن علی پرسید و وقتی که خبر کشته شدن حسین را هم شنید. گفت: «ای کاش فرزندانم و تمامی آنچه در زمین است فدای حسین میشد و او زنده میماند.» این سخنِ او را برخی دلیل دلدادگی عمیق او به اهل بیت و حسین دانستهاند. هر چهار فرزند او در کربلا کشته شدند. [۱۱] | ||
بعد از کشته شدن فرزندان | ==بعد از کشته شدن فرزندان== | ||
پس خبر شدن فرزندان ام البنین هر روز با نوه اش عبیدالله فرزند عباس به قبرستان بقیع می رفت و در آنجا اشعاری میخواند که خود سروده بود و سپس دردمندان گریه می گرد. مردم نیز گرد او می آمدند و با او همنوا می شدند. حتی گفته اند که مروان بن حکم در آنجا حضور پیدا می کرد و گریه می کرد. همچنین گفته شده که زینب پس از ورود به مدینه به دیدار ام البنین رفته و فوت فرزندان او را به وی تعزیت می گوید.[۱۲] | پس خبر شدن فرزندان ام البنین هر روز با نوه اش عبیدالله فرزند عباس به قبرستان بقیع می رفت و در آنجا اشعاری میخواند که خود سروده بود و سپس دردمندان گریه می گرد. مردم نیز گرد او می آمدند و با او همنوا می شدند. حتی گفته اند که مروان بن حکم در آنجا حضور پیدا می کرد و گریه می کرد. همچنین گفته شده که زینب پس از ورود به مدینه به دیدار ام البنین رفته و فوت فرزندان او را به وی تعزیت می گوید.[۱۲] | ||
توسل به ام البنین | ==توسل به ام البنین== | ||
ام البنین در میان زنان مسلمان شیعه منزلت والایی دارد و زنان ایرانی برای برآورده شدن حوائج خود به او متوسل می شوند و از او طلب یاری میکنند. توسل به ام البنین از طریق نذر ماننده انداختن سفره نذری، آش، حلوی و خیرکردن خرما در راه خدا و بنام ایشان صورت می گیرد. مردم با برگزاری اینگونه مراسم معتقدند که می توانند که با این اعمال ارواح مقدس را به یاری بطلبند و با کمک آنها تنگی ها و مصایب زندگی خود را از میان بردارند. [۱] | ام البنین در میان زنان مسلمان شیعه منزلت والایی دارد و زنان ایرانی برای برآورده شدن حوائج خود به او متوسل می شوند و از او طلب یاری میکنند. توسل به ام البنین از طریق نذر ماننده انداختن سفره نذری، آش، حلوی و خیرکردن خرما در راه خدا و بنام ایشان صورت می گیرد. مردم با برگزاری اینگونه مراسم معتقدند که می توانند که با این اعمال ارواح مقدس را به یاری بطلبند و با کمک آنها تنگی ها و مصایب زندگی خود را از میان بردارند. [۱] | ||
درگذشت | =درگذشت= | ||
ام البنین در ۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ یا ۷۰ق فوت میکند[۱۳] وی را در قبرستان بقیع کنار صفیه و عاتکه عمه های محمد بن عبدالله مدفون است. [۱۴][۱۵] | ام البنین در ۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ یا ۷۰ق فوت میکند[۱۳] وی را در قبرستان بقیع کنار صفیه و عاتکه عمه های محمد بن عبدالله مدفون است. [۱۴][۱۵] | ||
=پانویس= | |||
1. ↑ پرش به بالا به:۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ «ام البنین». دائره المعارف بزرگ اسلامی. | 1. ↑ پرش به بالا به:۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ «ام البنین». دائره المعارف بزرگ اسلامی. | ||
2. ↑ پرش به بالا به:۲٫۰ ۲٫۱ دانشنامه بزرگ اسلامی، نویسنده: مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد10 صفحه3929. | 2. ↑ پرش به بالا به:۲٫۰ ۲٫۱ دانشنامه بزرگ اسلامی، نویسنده: مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد10 صفحه3929. |