عبدالمطلب: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰٬۵۰۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
(۴۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{Mbox
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| type  = notice
| عنوان = عبدالمطلب
| class = ambox-In_use
| تصویر = عبدالمطلب.jpg
| image = [[File:Ambox clock.svg|48px|alt=|link=]]
| نام = عَبْدُالمُطَّلِب بن هاشم بن عبدمناف
| css = margin: 1px
| نام‌های دیگر =  
| text  = این {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|[[راهنما:بخش|بخش]]|{{#switch:{{NAMESPACE}}
| سال تولد = ۱۲۷ سال قبل [[هجرت]]
| {{ns:0}}      = مقاله
| تاریخ تولد =  
| بحث          = [[راهنما:صفحه بحث|صفحه بحث]]
| محل تولد = [[مکه]]
| رده‌بندی      = [[ویکی‌پدیا:رده‌بندی|رده]]
| سال درگذشت = ۴۵ سال قبل از هجرت
| راهنما          = [[راهنما:فهرست|فهرست]]
| تاریخ درگذشت =  
| درگاه        = [[ویکی‌پدیا:درگاه|درگاه]]
| محل درگذشت = مکه
| الگو      = [[ویکی‌پدیا:فضای نام الگو|الگو]]
| استادان =  
| کاربر          = [[ویکی‌پدیا:صفحه‌های کاربری|صفحه کاربری]]
| شاگردان =  
| بحث کاربر      = [[ویکی‌پدیا:صفحه‌های کاربری|صفحه بحث کاربری]]
| دین = یکتاپرست
| ویکی‌پدیا      = [[ویکی‌پدیا:فضای نام ویکی‌پدیا|صفحه ویکی‌پدیا]]
| مذهب =  
| بحث ویکی‌پدیا = [[ویکی‌پدیا:فضای نام ویکی‌پدیا|صفحه بحث ویکی‌پدیا]]
| آثار =  
}}}} هم‌اکنون  برای {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|{{{2|مدتی کوتاه}}}|{{{1|مدتی کوتاه}}}}} '''تحت ویرایش عمده''' است. این برچسب برای جلوگیری از [[راهنما:تعارض ویرایشی|تعارض ویرایشی]] اینجا گذاشته شده‌است، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده می‌شود ویرایشی در این {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|بخش|صفحه}} انجام ندهید.<br>
| فعالیت‌ها =  
<small>{{#if:{{{زمان|}}}|این پیام در {{{زمان|}}} اضافه شده است.|}} این صفحه آخرین‌بار در {{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}} ({{کوچک}}ساعت هماهنگ جهانی{{پایان کوچک}}) ({{Time ago|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}) تغییر یافته‌است؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر [{{fullurl:{{FULLPAGENAME}}|action=history}} ویرایش نشده است]، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین می‌کنید.</small>
| وبگاه =  
<includeonly>{{#ifeq:{{{category}}}|no||{{#switch:{{NAMESPACE}}
}}
| کاربر
'''عَبْدُالمُطَّلِب''' فرزند [[هاشم بن عبدمناف]] (که [[بنى‌هاشم]] به وى منسوب است) و پدر بزرگ [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)]] بود. نام او شیبه، کنیه‌اش ابوالحارث (حارث بزرگ‌ترین پسر او بود)، و مادرش سلمی بنت عمر از [[قبیله خزرج]] بود.  
| بحث کاربر = <!-- no category -->
عبدالمطلب در بین مردم به «فیاض» (بخشنده) شهرت داشت. عبدالمطلب فرزند هاشم در [[یثرب]]([[مدینه]]) به دنیا آمد و با مرگ پدرش در سفر [[شام]] در یثرب باقی ماند و دوران کودکی خود را در آن‌جا سپری کرد تا این‌که عمویش مطّلب به دنبالش آمده و او را به [[مکه]] برد. پس از مرگ مطّلب عبدالمطلب جانشین او شد.
| [[رده:صفحه‌های سخت در دست ویرایش]]}}}}</includeonly>
از کارهای مهم او این بود که:
}}<noinclude>
* [[چاه زمزم]] را که بر اثر درگیری‌های مردم مکه نابود شده بود دوباره احیا کرد.
</noinclude>
* سرپرستی [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)]] نیز تا مدّتی با ایشان بود.


<div class="wikiInfo">[[پرونده:عبدالمطلب.jpg |جایگزین=عبدالمطلب|بندانگشتی|عبدالمطلب]]
سرانجام عبدالمطلب چند سال پس از لشگرکشی [[ابرهه]] (در [[عام الفیل]]) به جهت کهولت سن درگذشت.
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
او بخشی از کودکی خود را در قبیله مادرش در شهر [[مدینه]] سپری کرد و پس از آن توسط مطلب عموی خود بر اساس سفارش هاشم به [[مکه]] بازگردانده شد. هاشم در هنگام مرگش به مطلب گفته بود «پسرت، شیبه، را دریاب» و چون مطلب او را سرپرستی می‌کرد و مردم او را غلام مطلب می‌دانستند <big>عبدالمطلب</big> نامیده شد.
!نام
!عبدالمطلب
|-
|نام کامل
|عَبْدُالمُطَّلِب بن هاشم بن عبدمناف
|-
|زادگاه
|[[مدینه]] • شبه جزیره [[عربستان]]
|-
|تاریخ ولادت
|۱۲۷ سال قبل هجرت
|-
|همسران
|لوبنه بنت • حجار فاطمه بنت • عمر هاله بنت وهب • نتیله بنت جناب • مؤمنه بنت عمر
|-
|نام پدر
|هاشم بن عبدمناف
|-
|نام مادر
|سلمه بنت عمر
|-
|محل تولد
|[[مکه]]
|-
|محل زندگی
|مکه
|-
|[[دین]]
|یکتاپرست
|-
|تبار
|[[قریش]]
|-
|وفات
|۴۵ سال قبل از هجرت
|-
|آرامگاه
|مکه • قبرستان حجون
|-
|نقش‌های برجسته
|جد [[حضرت محمد(ص)]] • بزرگ قبیله قریش • احیای [[چاه زمزم]]
|-
|}
</div>


'''عبدالمطلب''' فرزند [[هاشم بن عبدمناف]]، كه [[بنى‌هاشم]] به وى منسوب مى‌‏باشد و پدر بزرگ [[پیامبر(ص)]] بود. نام او شیبه، کنیه‌اش ابوالحارث (حارث بزرگ‌ترین پسر او بود)، و مادرش سلمی بنت عمر از [[قبیله خزرج]] بود.  
== مختصری از زندگی‌نامه عبدالمطلب ==
«عبدالمطلّب» یا همان «شیبة الحمد بن هاشم بن عبد مناف‏»؛ نیای پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بود که او را «شیبة الحمد» نامیدند؛ به دلیل آن‌که موى سپیدی در سر داشت<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج 1، ص 64، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، 1417ق</ref>.


عبدالمطلب در بین مردم به «فیاض» (بخشنده) شهرت داشت.عبدالمطلب فرزند هاشم، در [[یثرب]](مدینه) به دنیا آمد و با مرگ پدرش در سفر [[شام]]، در یثرب باقی ماند و دوران کودکی خود را در آن‌جا سپری کرد تا این‌که عمویش، مطّلب به دنبالش آمده و او را به مکه برد. پس از مرگ مطّلب، عبدالمطلب جانشین او شد.
عبدالمطلب فرزند هاشم در [[مدینه|یثرب]] (مدینه) به دنیا آمد و با مرگ پدرش در سفر [[شام]] در یثرب باقی ماند و دوران کودکی خود را در آن‌جا سپری کرد تا این‌که عمویش مطّلب به دنبالش آمده و او را به مکه برد. پس از مرگ مطّلب، عبدالمطلب جانشین او شد.


از کارهای مهم او این بود که [[چاه زمزم]] را که بر اثر درگیری‌های مردم مکه نابود شده بود، دوباره احیا کرد.
از کارهای مهم او این بود که:
سرپرستی [[پیامبر اسلام(ص)]] نیز تا مدّتی با ایشان بود.
* [[چاه زمزم]] را که بر اثر درگیری‌های مردم مکه نابود شده بود، دوباره احیا کرد.
سرانجام، عبدالمطلب چند سال پس از لشگرکشی [[ابرهه]]([[عام الفیل]])، به جهت کهولت سن، درگذشت.
* سرپرستی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز تا مدّتی با ایشان بود.


او بخشی از کودکی خود را در قبیله مادرش در شهر [[مدینه]] سپری کرد و پس از آن توسط مطلب، عموی خود، بر اساس سفارش هاشم به [[مکه]] بازگردانده شد. هاشم در هنگام مرگش به مطلب گفته بود «پسرت، شیبه، را دریاب» و چون مطلب او را سرپرستی می‌کرد، و مردم او را غلام مطلب می‌دانستند، <big>عبدالمطلب</big> نامیده شد.  
سرانجام، عبدالمطلب چند سال پس از لشگرکشی ابرهه به جهت کهولت سن درگذشت. هاشم - پدر عبدالمطلب - در میان راه سفر تجاری خود در شهر یثرب با «سلمى دختر [[زید بن عمرو]]» از [[قبیله بنی نجار]] ازدواج کرد. پدر سلمى شرط کرد که دخترش هنگام زایمان باید در میان قبیله خود باشد و هاشم نیز این شرط را پذیرفت.  


=مختصری از زندگی‌نامه عبدالمطلب=
سپس هاشم بعد از مراجعت از [[شام (شامات)|شام]] در مدینه توقفی داشت و بعد از مدتی با همسر باردارش عازم مکه شد، اما زمانی که زایمان سلمی نزدیک شد او را به یثرب برده و خود مجدداً به سوى شام رفت، اما در این سفر هاشم در شهر [[غزه]] از دنیا رفت. عبدالمطلب بعد از [[مرگ]] پدرش به دنیا آمد و هفت یا هشت سال را در یثرب سپری کرد<ref> طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبوالفضل، ج 2، ص 247، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، 1387ق</ref>.


«عبدالمطلّب» یا همان «شیبة الحمد بن هاشم بن عبد مناف‏»؛ نیای پیامبر اسلام(ص) بود که او را «شیبة الحمد» نامیدند؛ به دلیل آن‌که موى سپیدی در سر داشت. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج 1، ص 64، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، 1417ق</ref>
== فرزندان عبدالمطلب ==
گفته‌اند: [[خداوند]] به عبدالمطلب ده پسر و شش دختر عنایت کرد.  
'''پسران عبارت بودند از''':
# حارث
# [[ابوطالب]]
# [[حمزه]]
# زبیر
# عبدالله
# عیذاق
# مقوم
# حجل
# [[ابولهب]]
# عباس


عبدالمطلب فرزند هاشم، در یثرب(مدینه) به دنیا آمد و با مرگ پدرش در سفر شام، در یثرب باقی ماند و دوران کودکی خود را در آن‌جا سپری کرد تا این‌که عمویش، [[مطّلب]] به دنبالش آمده و او را به مکه برد. پس از مرگ مطّلب، عبدالمطلب جانشین او شد.
که البته در برخی از این ها اختلاف نیز هست و [[یعقوبی]] در تاریخ خود «عیذاق» و «حجل» را یکی دانسته و دهمی را «قثم» دانسته است<ref>هاشم در هنگام مرگش به مطلب گفته بود «پسرت، شیبه را دریاب» و چون مطلب او را سرپرستی می‌کرد و مردم او را غلام مطلب می‌دانستند، عبدالمطلب نامیده شد</ref>. چنانچه برخی مقوم و حجل را یکی دانسته‌اند<ref>سیره حلبى، ج۱، ص۴</ref>. و [[شیخ صدوق]] به جز عباس عدد آنها را ده نفر ذکر کرده و مانند برخی دیگر فرزندی به نام «ضرار» نیز برای عبدالمطلب ذکر کرده است<ref> گسترش گناه و آلودگى، در میان مردم یکى از علل نزول بلاها است و هیچ بعید نیست که اعمال ننگین باعث قحطى ها و مصائب گردد، و این مطلب علاوه بر این که مطابق اصول فلسفى است، مورد تصریح قرآن مجید و روایات اسلامى نیز مى باشد. ر. ک: سوره اعراف آیه۹۶</ref>.


از کارهای مهم او این بود که [[چاه زمزم]] را که بر اثر درگیری‌های مردم مکه نابود شده بود، دوباره احیا کرد.
'''دختران او عبارتند از''':
# عاتکة
# امیمة
# ام حکیم
# برة
# اروی
# صفیة (مادر [[زبیر بن عوام]])


سرپرستی پیامبر اسلام) نیز تا مدّتی با ایشان بود.
== هجرت از مدینه به مکه ==
سرانجام، عبدالمطلب چند سال پس از لشگرکشی [[ابرهه]]([[عام الفیل]])، به جهت کهولت سن، درگذشت.
با مرگ هاشم، برادرش مطلب سرپرستی شیبه (عبدالمطلب) را بر عهده گرفت<ref>ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، ج 1، ص 66 – 67، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، 1418ق</ref>، اما مطّلب در مکه بود و برادرزاده‌اش در مدینه! تا آن‌که روزی [[ثابت بن منذر]] وارد مکه شد و نزد مطّلب که دوستش بود رفت و به او گفت: ای کاش! برادر زاده‌ات شیبة (عبدالمطلب) را در یثرب می‌دیدی که در زیبایی و هیبت و شرافت چیزی کم ندارد...  


هاشم - پدر عبدالمطلب - در میان راه سفر تجاری خود، در شهر یثرب با «سلمى دختر [[زید بن عمرو]]» از [[قبیله بنی نجار]] ازدواج کرد. پدر سلمى شرط کرد که دخترش هنگام زایمان باید در میان قبیله خود باشد و هاشم نیز این شرط را پذیرفت.  
مطّلب گفت: به [[خدا]] قبل از آن‌که شب فرارسد به سمت یثرب حرکت خواهم کرد تا او را ببینم. ثابت گفت: گمان نمی‌کنم که مادر و دایی‌هایش او را به سادگی از دست داده و به تو بسپارند. البته تو هم نباید او را از دست بدهى و باید چنان رفتار کنى که خود شیبه با میل و رغبت پیش تو بیاید.  


سپس هاشم بعد از مراجعت از شام، در مدینه توقفی داشت و بعد از مدتی با همسر باردارش عازم مکه شد، اما زمانی که زایمان سلمی نزدیک شد، او را به یثرب برده و خود مجدداً به سوى شام رفت، اما در این سفر، هاشم در شهر [[غزه]] از دنیا رفت. عبدالمطلب بعد از مرگ پدرش به دنیا آمد و هفت یا هشت سال را در یثرب سپری کرد. <ref> طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 2، ص 247، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، 1387ق</ref>
مطّلب از مکه حرکت کرد و هنگامی که به مدینه رسید در گوشه‌اى ساکن شد و به جست‌وجوى شیبه پرداخت و او را در حالى یافت که با پسر دایی‌هاى خود مسابقه تیراندازى می‌داد... سلمى (مادر شیبه) به دنبال مطّلب فرستاد و از او دعوت کرد که به خانه‌اش بیاید. مطّلب نزد او رفت و گفت: دیگر صبر ندارم و می‌خواهم برادرزاده خود را برداشته و به شهر و قوم خودش برسانم.  


=پانویس=
سلمى با خشم گفت: من او را با تو روانه نخواهم ساخت! مطّلب به سلمى گفت:
{{پانویس|2}}
چنین مکن که بر هر حال من از این‌جا بدون برادرزاده‌ام نمی‌روم، او به حد بلوغ رسیده و در این‌جا غریب است و میان خویشاوندان پدرى خود نیست و ما خاندان شرفیم، قوم ما و اقامت شیبه در شهر و سرزمین خودش برایش بهتر از توقف در این‌جا است و او هر کجا که باشد پسر تو است. زمانی که سلمى متوجه شد مطّلب از تصمیم خود منصرف نمی‌شود سه روز مهلت خواست و مطّلب هم پیش ایشان سه روز ماند و سپس با شیبه حرکت کرد و هر دو با هم راه افتادند<ref>ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، ج 1، ص 66- 67، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، 1418ق</ref>.
 
مطّلب هنگام ظهر همراه شیبه وارد مکه شد و قریش گمان‌کردند که مطّلب این کودک را خریده و او را بنده مطّلب [عبدالمطلب‏] نامیدند و از این‌جا بود که این نام بر آن کودک باقی ماند. مطّلب گفت: واى بر شما، این چه حرفى است، این برادرزاده‌ام شیبه است و چون او را دیدند گفتند: آرى به جان خودمان سوگند که پسر او است<ref>ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، تحقیق، السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبدالحفیظ، ج 1، ص 138، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، بی‌تا</ref>.
 
== ایمان عبدالمطلب ==
بر اساس روایات، عبدالمطلب [[بت|بت‌پرست]] نبود، بلکه به سوی [[کعبه]] عبادت می‌کرد:
[[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه‌السلام)]] می‌فرماید: «به خدا سوگند! نه پدرم و نه جدم عبدالمطلب و نه هاشم و نه عبدمناف، [[بت]] نپرستیدند». از امام پرسیدند: پس چه چیزی را می‌پرستیدند؟ امام (علیه‌السلام): «آنها به سمت کعبه عبادت می‌کردند و بر دین [[حضرت ابراهیم|ابراهیم (علیه‌السلام)]] ‌بوده‌اند<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 174، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1395ق</ref>».
 
[[جعفر بن محمد (صادق‌)|امام صادق (علیه‌السلام)]] فرمود: «[[جبرئیل]] بر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرود آمد و گفت: یا محمد! خداوند [[شفاعت]] تو را درباره پنج نفر پذیرفته است: شکمى که تو را حمل کرد و آن [[آمنه]] دختر [[وهب بن عبد مناف]] است. صلبى که تو را بار آورده و آن [[عبدالله بن عبدالمطلب]] است. آغوشى که تو را پرورش داده و آن عبدالمطلب‏ بن‏ هاشم‏ است...<ref> شیخ صدوق، الخصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 294، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش</ref>».
 
== بزرگی عبدالمطلب بر اهالی مکه ==
پس از مرگ مطّلب عبدالمطلب بن هاشم زمام امور را به دست گرفت و صاحب اموال بسیار شد<ref>مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 4، ص 111، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا</ref>.
از جمله القاب عبدالمطلب، صاحب [[زمزم‏]] است<ref>البدء و التاریخ، ج‏ 4، ص 129</ref>. چاه زمزم با این‌که بنابر [[معجزه|معجزه الهی]] به وجود آمده بود؛ ولی قبیله جرهم که قرار بود از آن‌جا خارج شده و مکه را به دست قبیله خزاعه بدهند، آن چاه را به صورت کامل از بین برده و آن‌را پر کردند<ref>أنساب ‏الأشراف، ج‏ 1، ص 78</ref>! اما این چاه سال‌ها بعد توسط عبدالمطلب حفر شد.
 
بنابر نقل‌ها مکان این چاه را خداوند به عبدالمطلب نشان داد:
«عبدالمطلب در خواب بود... در خواب مأمور به حفر [[چاه زمزم|زمزم]] شد و پرسید که زمزم چیست؟ پاسخ شنید: جایى که آبش را تمامى نیست و هرگز کم نمی‌شود و حاجیان بسیار را سیراب کند و ... .
 
عبدالمطلب به همراه فرزندش [[حارث]] که در آن روز تنها فرزند او بود، نشانه را یافت و به حفر آن‌جا مشغول شد. زمانی که کار به پایانش نزدیک شد، قریش از موضوع مطلع شده و گفتند که این چاه جد ما [[حضرت اسماعیل]] است و ما را در آن حقى است و خواستار شریک شدن در آن شدند. اما عبدالمطلب از دادن این حق سرباز زد... در نهایت کار به محاکمه کشید و خواستند نزد کاهنى از [[بنى سعد]] در شام بروند تا میان آنها قضاوت کند.
 
در میان راه آب‌هایشان تمام شد تشنه شدند و مرگ خویش را دیدند... در این هنگام از زیر پاى شتر عبدالمطلب چشمه‌اى جوشید و از آن نوشیدند و از مرگ حتمی نجات یافتند. سپس گفتند: خداوند در مورد تو بر ما چنین حکم کرده بود. ما با تو در مورد زمزم هرگز نزاعى نخواهیم داشت و آن‌کس که تو را در این دشت آب نوشانید، هم اوست که زمزم را به تو داد<ref>ابن کثیر دمشقی‏، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 2، ص 244، بیروت، دارالفکر، 1407ق</ref>».
 
ماجراهای مهم دیگری نیز در زندگی عبدالمطلب وجود دارد؛ مانند گفت‌وگوی او با ابرهه<ref> 25063؛ اصحاب فیل معجزه بت‌ها یا صاحب کعبه</ref> و [[ذبح و قربانی|قربانی کردن]] یکی از فرزندان خود<ref>21282؛ نذر قربانی کردن عبدالله توسط عبدالمطلب</ref>!
 
هم‌چنین، عبدالمطلب، مدتی سرپرست پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بود و برای پس از مرگش، نگهداری حضرت‌شان را به پسرش ابوطالب سپرد<ref>موسوی، فخار بن معد، إیمان أبی‌طالب(الحجة علی الذاهب إلی کفر أبی‌طالب)، محقق، مصحح، بحرالعلوم، محمد، ص 289، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، 1410ق؛ «سرپرستی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) توسط ابوطالب»، سؤال 45318</ref>.
 
== وفات عبدالمطلب ==
بر اساس روایات عبدالمطلب در کودکی [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)]] که چند سال پس از داستان ابرهه بود، رحلت کرد<ref>أبوبکر بیهقی، أحمد بن حسین، شعب الإیمان، ‌ محقق، عبدالحمید حامد، عبدالعلی، اشراف، ندوی، مختار أحمد، ج 2، ص 514، ریاض، هند، مکتبة الرشد، الدارالسلفیة، چاپ اول، 1423ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 15، ص 144، ‌ بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق</ref>. و در منطقه حجون مکه<ref> مقریزی، تقی الدین‏، امتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع‏، تحقیق، نمیسی، محمد عبدالحمید، ج 4، ص 96، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1420ق</ref>. بر روی کوهی دفن شد<ref>یاقوت حموی، شهاب‌الدین ابو عبدالله، معجم البلدان، ج 2، ص 225، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، 1995م</ref>.
 
در مورد سن او نقل‌های مختلفی وجود دارد. از هشتاد و دو سال<ref> الطبقات ‏الکبرى، ج‏ 1، ص 95</ref> تا یک‌صد و بیست سال<ref>بغدادی، محمد بن حبیب، المنمق فى اخبار قریش، تحقیق، فاروق، خورشید احمد، ص 364، بیروت، عالم الکتب، چاپ اول 1405ق</ref>!
اما در مورد علت درگذشت او مطلبی در منابع حدیثی و تاریخی یافت نشد. با این حال؛ با توجه به سنی که برای ایشان ذکر شده می‌توان کهولت سن و عوارض ناشی از آن‌را علت اصلی رحلت ایشان دانست.
 
== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده:تاریخ اسلام]]
[[رده:تاریخ اسلام]]
[[رده:قبیله بنی‌هاشم]]
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:نیاکان صحابه]]
confirmed، مدیران
۳۶٬۸۳۲

ویرایش