۸۷٬۹۹۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «<div class="wikiInfo">پرونده:عفیف تلمسانی.jpg|جایگزین= تلمسانی|بندانگشتی| یکی از مهمتر...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
'''تِلِمْسانی''' عارف و شاعر قرن هفتم بود. | '''تِلِمْسانی''' عارف و شاعر قرن هفتم بود. | ||
=حیات= | =حیات= | ||
تِلِمْسانی، عفیف الدین سلیمان بن علی بن عبدالله | تِلِمْسانی، عفیف الدین سلیمان بن علی بن عبدالله عابدی عارف و شاعر قرن هفتم، در ۶۱۰ در تلمسان به دنیا آمد. | ||
اصل او از قبیله کومی بود، [۱] اما در برخی منابع [۲][۳] چون نام قبیله کومی را به غلط «کوفی» خواندهاند، وی را «کوفی الاصل» معرفی کردهاند. | اصل او از قبیله کومی بود، [۱] اما در برخی منابع [۲][۳] چون نام قبیله کومی را به غلط «کوفی» خواندهاند، وی را «کوفی الاصل» معرفی کردهاند. | ||
تلمسانی از شاگردان [[صدرالدین قونیوی]] بود و از طریق او با [[عرفان]] ابن عربی آشنا شد. [۴][۵] | تلمسانی از شاگردان [[صدرالدین قونیوی]] بود و از طریق او با [[عرفان]] ابن عربی آشنا شد. [۴][۵] | ||
خط ۲۳: | خط ۲۱: | ||
=دیدار با این سبعین= | =دیدار با این سبعین= | ||
وی ملازم قونیوی بوده و در سفر به [[مصر]] | وی ملازم قونیوی بوده و در سفر به [[مصر]] حدود ۶۵۰ همراه او به دیدن ابن سَبْعین عارف قرن هفتم رفته و ابن سبعین[۶][۷] در باره این دیدار گفته است که صدرالدین قونیوی از محققان در علم [[توحید]] است اما جوانی حاذقتر از وی به نام عفیف الدین تلمسانی همراهش بود. | ||
صدرالدین قونیوی در وصیت نامه خود سفارش کرده بود که آثار او را به تلمسانی بدهند و از او خواسته بود تا آنها را جز برای کسانی که | صدرالدین قونیوی در وصیت نامه خود سفارش کرده بود که آثار او را به تلمسانی بدهند و از او خواسته بود تا آنها را جز برای کسانی که شایستهاند وصف نکند.[۸] | ||
=علمیت= | =علمیت= | ||
تلمسانی را جامع علوم عصر | تلمسانی را جامع علوم عصر خود یعنی حکمت و [[حدیث]] و [[فقه]] و [[اصول]] و ادبیات دانستهاند و شیوه شاعری وی را تحسین کردهاند. [۹][۱۰] | ||
[[ابن فوطی]] [۱۱] وی را از علمای عارف خوانده است. | [[ابن فوطی]] [۱۱] وی را از علمای عارف خوانده است. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۲: | ||
به گفته یونینی برخی تلمسانی را از نُصیریه میدانستهاند [۱۲][۱۳] و او در جواب آنان گفته بوده است : «النصیریُّ بعضٌ مِنّی» (نصیریه جزئی از مناند). | به گفته یونینی برخی تلمسانی را از نُصیریه میدانستهاند [۱۲][۱۳] و او در جواب آنان گفته بوده است : «النصیریُّ بعضٌ مِنّی» (نصیریه جزئی از مناند). | ||
از نظر [[جامی]] | از نظر [[جامی]] [۱۴] این سخن وی بر مقام جمع او دلالت دارد که صاحب آن مقام همه اجزای وجود را مراتب و تفاصیل خود میبیند. [۱۵] | ||
نسبت نصیری یا پیروی از ابن عربی سبب شد تا برخی او را کافر و زندیق بدانند. | نسبت نصیری یا پیروی از ابن عربی سبب شد تا برخی او را کافر و زندیق بدانند. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۰: | ||
گفته شده است که مدتی متصدی خزانه [[دمشق]] بوده و در همین دوره به عنوان [[صوفی]] نیز شهرت داشته است. [۱۶] | گفته شده است که مدتی متصدی خزانه [[دمشق]] بوده و در همین دوره به عنوان [[صوفی]] نیز شهرت داشته است. [۱۶] | ||
تلمسانی فرزندی به نام محمد داشت که ادیب بود و دیوانی نیز دارد و برخی شعر او را از شعر پدرش بهتر دانستهاند. [۱۷] | تلمسانی فرزندی به نام محمد داشت که ادیب بود و دیوانی نیز دارد و برخی شعر او را از شعر پدرش بهتر دانستهاند. [۱۷] | ||
محمد در زمان حیات | محمد در زمان حیات پدرش در ۶۸۸ درگذشت. [۱۸] | ||
تلمسانی در ۵ رجب ۶۹۰ در دمشق فوت کرد و او را در مقابر صوفیه دفن کردند. [۱۹][۲۰][۲۱] | تلمسانی در ۵ رجب ۶۹۰ در دمشق فوت کرد و او را در مقابر صوفیه دفن کردند. [۱۹][۲۰][۲۱] | ||
=شاگردان= | =شاگردان= | ||
در منابع از شاگردان او ذکری | در منابع از شاگردان او ذکری نشده فقط عبدالحفیظ منصور در نسخهای به خط تلمسانی از شیخ [[محیی الدین ابراهیم بن عمر فاروثی]] نام برده که نزد تلمسانی شرح منازل السائرین را خوانده و اجازه تدریس آن را گرفته است. [۲۲] | ||
همچنین [[علاءالدوله سمنانی]] در چهل مجلس [۲۳] ملاقات خود را با یکی از شاگردان تلمسانی به نام حاجی آملی شرح داده و گفته که او از تلمسانی اجازه ارشاد در [[عراق]] و [[خراسان]] داشته است. | همچنین [[علاءالدوله سمنانی]] در چهل مجلس [۲۳] ملاقات خود را با یکی از شاگردان تلمسانی به نام حاجی آملی شرح داده و گفته که او از تلمسانی اجازه ارشاد در [[عراق]] و [[خراسان]] داشته است. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۱: | ||
از تلمسانی دیوان شعری باقی مانده [۲۴] که در ۱۳۰۸ در مصر چاپ شده و یوسف زیدان نیز جزء اول آن را چاپ کرده است (اسکندریه ۱۹۹۰). | از تلمسانی دیوان شعری باقی مانده [۲۴] که در ۱۳۰۸ در مصر چاپ شده و یوسف زیدان نیز جزء اول آن را چاپ کرده است (اسکندریه ۱۹۹۰). | ||
در باره اشعار تلمسانی و دیوان او سخنان گوناگونی گفته شده است؛ [[ابن عماد حنبلی]] [۲۵][۲۶] آن را از حیث بلاغت ستوده است، اما برخی متأخران، مانند عمر فرّوخ | در باره اشعار تلمسانی و دیوان او سخنان گوناگونی گفته شده است؛ [[ابن عماد حنبلی]] [۲۵][۲۶] آن را از حیث بلاغت ستوده است، اما برخی متأخران، مانند عمر فرّوخ [۲۷] آن را ضعیف دانستهاند. | ||
به گفته [[یوسف زیدان]] [۲۸] احوال تلمسانی در دیوان او نمایان است و این اثر مشهورترین نوشته اوست. | به گفته [[یوسف زیدان]] [۲۸] احوال تلمسانی در دیوان او نمایان است و این اثر مشهورترین نوشته اوست. | ||
شعر تلمسانی نیز بر اساس آرای ابن عربی و [[ابن سبعین]] است. [۲۹] | شعر تلمسانی نیز بر اساس آرای ابن عربی و [[ابن سبعین]] است. [۲۹] | ||
خط ۶۱: | خط ۵۹: | ||
=آثار دیگر= | =آثار دیگر= | ||
از دیگر آثار اوست: شرح اسماءاله الحسنی [۳۳] شرح فصوص الحکم محیی الدین ابن عربی | از دیگر آثار اوست: شرح اسماءاله الحسنی [۳۳] شرح فصوص الحکم محیی الدین ابن عربی که در باره اینکه آیا این شرح نخستین شرح فصوص الحکم بوده، اختلاف هست [۳۴][۳۵][۳۶] شرح تائیه ابن فارض [۳۷][۳۸] الکشف و البیان فی معرفه الانسان در شرح قصیده عینیه [[ابن سینا]] [۳۹] | ||
==شرح منازل السائرین== | ==شرح منازل السائرین== | ||
خط ۸۹: | خط ۸۷: | ||
=تکفیر تلمسانی= | =تکفیر تلمسانی= | ||
ابن تیمیّه | ابن تیمیّه که از مخالفان ابن عربی و پیروان اوست تلمسانی را به جهت اعتقاد به وحدت وجود کافر خوانده است. | ||
به نظر | به نظر او تفسیر [[ابن عربی]] از [[وحدت]] وجود نسبت به تفسیر تلمسانی با شریعت تعارض کمتری دارد. [۷۰] | ||
به گفته [[ابن تیمیه|ابن تیمیّه]] | به گفته [[ابن تیمیه|ابن تیمیّه]] [۷۱] تلمسانی میان ماهیت و وجود و مطلق و معیّن فرقی قائل نشده و غیری در میان ندیده و کائنات را اجزا و ابعاض وجود مطلق و به منزله موج نسبت به دریا دانسته است. | ||
به اعتقاد | به اعتقاد او این قول تلمسانی مصداق کفر و زندقه است. | ||
=فهرست منابع= | =فهرست منابع= |