۸۸٬۱۲۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
=ابوبکر در زمان [[پیامبر اکرم]] (ص)= | =ابوبکر در زمان [[پیامبر اکرم]] (ص)= | ||
در مورد زمان اسلام آوردن او بین روایات [[اهل سنت]] اختلاف است. با توجه به قطعی بودن عنوان اولین مرد مسلمان برای حضرت امام (ع)، برخی از منابع سعی نمودهاند با نقل روایاتی او را اولین مرد بالغ مسلمان نشان دهند (چرا که امام علی (ع) در هنگام ایمان آوردن بیش از ده سال نداشت) اما در روایتی محمد بن سعد از پدر خود نقل | در مورد زمان اسلام آوردن او بین روایات [[اهل سنت]] اختلاف است. با توجه به قطعی بودن عنوان اولین مرد مسلمان برای حضرت امام (ع)، برخی از منابع سعی نمودهاند با نقل روایاتی او را اولین مرد بالغ مسلمان نشان دهند (چرا که امام علی (ع) در هنگام ایمان آوردن بیش از ده سال نداشت) اما در روایتی محمد بن سعد از پدر خود نقل مىکند که پیش از ابوبکر بیش از پنجاه نفر مسلمان شده بودند.<ref> تاریخ طبرى، ج 2، ص 316</ref> | ||
برجستهترین حادثه زندگی ابوبکر همراهی با پیامبر در هجرت به [[مدینه]] و پنهان شدن در غار ثور است. وقتی پیامبر از طریق [[وحی]] از توطئه قتل خویش آگاه شد، تصمیم به هجرت به مدینه گرفت که در ابتدای راه به ابوبکر برخورد و به اتفاق او از مکه خارج شد. در پی تعقیب مکیان، ابوبکر ترسیده بود اما پیامبر وی را آرام کرد. اهل سنت برای همراهی ابوبکر با پیامبر در هجرت به مدینه به ویژه اقامت چند روز در غار ثور اهمیت بسیار قائل شدهاند. | برجستهترین حادثه زندگی ابوبکر همراهی با پیامبر در هجرت به [[مدینه]] و پنهان شدن در غار ثور است. وقتی پیامبر از طریق [[وحی]] از توطئه قتل خویش آگاه شد، تصمیم به هجرت به مدینه گرفت که در ابتدای راه به ابوبکر برخورد و به اتفاق او از مکه خارج شد. در پی تعقیب مکیان، ابوبکر ترسیده بود اما پیامبر وی را آرام کرد. اهل سنت برای همراهی ابوبکر با پیامبر در هجرت به مدینه به ویژه اقامت چند روز در غار ثور اهمیت بسیار قائل شدهاند. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
وقتی [[رسول خدا]] (ص) و ابوبکر به قبا رسیدند، ابوبکر اصرار کرد بیدرنگ رهسپار شهر مدینه شوند ولی پیامبر مدتی برای رسیدن پسرعموی خود، [[علی بن ابیطالب]] به انتظار نشست. این امر بر ابوبکر گران آمد، پیامبر را رها کرد و خود تنها به مدینه رفت و در محله سنح مدینه به منزل خارجه بن زید اقامت کرد. | وقتی [[رسول خدا]] (ص) و ابوبکر به قبا رسیدند، ابوبکر اصرار کرد بیدرنگ رهسپار شهر مدینه شوند ولی پیامبر مدتی برای رسیدن پسرعموی خود، [[علی بن ابیطالب]] به انتظار نشست. این امر بر ابوبکر گران آمد، پیامبر را رها کرد و خود تنها به مدینه رفت و در محله سنح مدینه به منزل خارجه بن زید اقامت کرد. | ||
ابوبکر شخصیت سیاسى یا نظامى شناخته شده اى نداشت و در تحولات نظامى دوران ده ساله مدینه، خاطره ویژه اى از مبارزه و جنگجویى وى بر جاى نمانده است. وى با عمر بن خطاب عقد اخوت داشت و بعدها به همراه او و ابوعبیده جراح توانستند خلافت را در اختیار بگیرد. عمر قائم مقام شد و ابوعبیده فرمانده نیروهاى نظامى گردید! و در حقیقت یک کودتاى سه نفره، قدرت را تقسیم و براى خود تثبیت کرد.<ref> از پیدایش اسلام تا ایران اسلامى، رسول جعفریان، ص 132</ref> | |||
=بیعت گرفتن ابوبکر برای خلافت= | =بیعت گرفتن ابوبکر برای خلافت= | ||
علی رغم آن که پیامبر اکرم (ص) و آله چند ماه قبل از وفات خود در [[واقعه غدیر خم]] به فرمان الهی از مردم براى امام (ع) [[بیعت]] گرفتند، بلافاصله پس از رحلت آن حضرت و در حالی که اهل بیت و عده اى از صحابه سرگرم تجهیز جنازه شریف پیامبر بودند، عده دیگرى از مسلمانان - از هر دو گروه [[انصار]] و [[مهاجرین]] - در محلى به نام سقیفه بنىساعده جمع شدند و بدون توجه به تعیین الهی، پیرامون تعیین جانشین پیغمبر به | علی رغم آن که پیامبر اکرم (ص) و آله چند ماه قبل از وفات خود در [[واقعه غدیر خم]] به فرمان الهی از مردم براى امام (ع) [[بیعت]] گرفتند، بلافاصله پس از رحلت آن حضرت و در حالی که اهل بیت و عده اى از صحابه سرگرم تجهیز جنازه شریف پیامبر بودند، عده دیگرى از مسلمانان - از هر دو گروه [[انصار]] و [[مهاجرین]] - در محلى به نام سقیفه بنىساعده جمع شدند و بدون توجه به تعیین الهی، پیرامون تعیین جانشین پیغمبر به مذاکره وجدال پرداختند. و نهایتاً ابوبکر را به جانشینی پیامبر تعیین نمودند. | ||
جمعی از مسلمانان و از جمله اهل بیت و در راس آنها على ابن ابیطالب (ع)، وقتى از نتیجه تصویب افراد جلسه در سقیفه مطلع شدند به عنوان اعتراض از | جمعی از مسلمانان و از جمله اهل بیت و در راس آنها على ابن ابیطالب (ع)، وقتى از نتیجه تصویب افراد جلسه در سقیفه مطلع شدند به عنوان اعتراض از اکثریت جدا و متمایز گشتند و از همان وقت بناى تشیع و تبعیت و پیروى از على بن ابیطالب پى ریزى شد، این عده که در میان آنها صحابه اى چون عباس، [[فضل بن عباس]]، [[زبیر]]، [[خالد بن سعید]]، [[مقداد]]، [[سلمان فارسى]]، [[ابوذر]]، [[عمار یاسر]]، [[براء بن عازب]] و... حضور داشتند. | ||
در خانه [[حضرت فاطمه زهرا]] (س) تجمع نمودند. ولى اعتراض آنان، خلیفه و گروه حمایتگر او را از | در خانه [[حضرت فاطمه زهرا]] (س) تجمع نمودند. ولى اعتراض آنان، خلیفه و گروه حمایتگر او را از کرده خویش بازنداشت. قدرت بدست گرفتگان، به جاى دلجویى از دختر رسول خدا (ص) و امیرمؤمنان على بن ابى طالب (ع) در رحلت پیامبر (ص) و غصب خلافت با این گونه اعتراضات مخالفان به شدت برخورد کرده و در نهایت بدون اجازه، وارد خانه دختر رسول خدا (ص) شدند و على (ع) را به اجبار و اکراه به مسجد بردند. | ||
که در این واقعه جنین در شکم فاطمه زهرا (س) به نام محسن | که در این واقعه جنین در شکم فاطمه زهرا (س) به نام محسن که نزدیک وضع حملش بود، بر اثر هجوم به خانه آن حضرت سِقط شد<ref> بحارالانوار، (چ قدیم)، ج 2، ص 231؛ (چ جدید) ج 3، ص 348</ref> و بر اثر همان صدمات، آن حضرت نود و پنج روز پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله - بنا به قولی که روایات صحیح السند بر ان دلالت دارند - به شهادت رسید.<ref>فاطمه دختری از آسمان، علی آقا شریفیان - عبدالرسول احمدیان، انتشارات شهید محمدحسین فهمیده، ص 109</ref> | ||
=اقدامات ابوبکر در دوران خلافت= | =اقدامات ابوبکر در دوران خلافت= | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۶: | ||
یعقوبی این جریان را به صورت خلاصه چنین بیان میکند: | یعقوبی این جریان را به صورت خلاصه چنین بیان میکند: | ||
«فاطمه دختر پیامبر خدا نزد | «فاطمه دختر پیامبر خدا نزد ابوبکر آمد و میراث خود را از پدرش خواستار گردید. پس به او گفت: پیامبر خدا گفته است:<sup>انا معشر الانبیاء لانورث، ما ترکنا صدقة</sup>، ما گروه پیمبران میراث نمى دهیم، آنچه بجاى گذاریم صدقه است. | ||
پس گفت: افى الله ان ترث | پس گفت: افى الله ان ترث اباک و لاارث ابى، اما قال رسول الله: المرء یحفظ فى ولده؟ «آیا حکم خداست که تو از پدرت میراث برى و من از پدرم میراث نبرم، آیا پیامبر خدا نگفته است: حق مرد درباره فرزندانش رعایت مى شود؟» پس ابوبکر گریست.<ref> ترجمه تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 1</ref> | ||
==لشکرکشیهای پیاپی به شام== | ==لشکرکشیهای پیاپی به شام== | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۳۴: | ||
ابوبکر که خود از کسانی بود که از رفتن به لشکر اسامه سرباز زده بود، پس از رسیدن به خلافت سپاه اسامه را تجهیز کرد و در حالی که عمر را از رفتن با آن لشکر معاف نموده بود<ref> ترجمه تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 2</ref> به مرزهای روم فرستاد اسامه با این لشکر به شام رفت و بعد از به چنگ آوردن غنایمی به مدینه بازگشت. | ابوبکر که خود از کسانی بود که از رفتن به لشکر اسامه سرباز زده بود، پس از رسیدن به خلافت سپاه اسامه را تجهیز کرد و در حالی که عمر را از رفتن با آن لشکر معاف نموده بود<ref> ترجمه تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 2</ref> به مرزهای روم فرستاد اسامه با این لشکر به شام رفت و بعد از به چنگ آوردن غنایمی به مدینه بازگشت. | ||
ابوبکر لشکر دیگری نیز به فرماندهی ابوعبیدة جراح روانه شام کرد و پس از آن نیز دستههای نظامی، پی در پی از مدینه به یاری او گسیل میشد. سپاه اسلام در یرموک در آستانه پیروزی بود که خبر درگذشت ابوبکر به شام رسید (جمادی الثانی 13 ق، در 63 سالگی).<ref>دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ابولقاسم گرجی، تهران: مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، 1367، ج 8</ref> | |||
==برخورد با مرتدین و مانعین زکات== | ==برخورد با مرتدین و مانعین زکات== | ||
یکی از مسائل پیش روی ابوبکر شورش و | یکی از مسائل پیش روی ابوبکر شورش و سرکشی قبایلی بود که پس از وفات پیامبر (ص) پرداختن [[زکات]] به جانشین او را برنمیتافتند. پارهای از این شورشها که در تاریخ اسلام به [[جنگهای ردّه]] شهرت یافته، در قالب دعوی نبوت در برخی نواحی جزیره العرب سربرآورد. | ||
برخی از این | برخی از این سرکشیها در واپسین روزهای حیات پیامبر (ص) نیز به طور پراکنده آغاز شده بود ولی در خلافت ابوبکر آشکارتر شد. به هر حال، لشکرهایی پی در پی شورشیان را در هم کوبیدند و حکومت مرکزی به خلافت ابوبکر استوار ماند.<ref>دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ابولقاسم گرجی، تهران: مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، 1367، ج 8</ref> | ||
=مخالفتهای ابوبکر با شریعت در عمل= | =مخالفتهای ابوبکر با شریعت در عمل= | ||
خط ۱۴۶: | خط ۱۴۶: | ||
از جمله اقدامات ابوبکر در زمان خود که با شیوه [[رسول خدا]] (ص) و آله مغایرت داشت میتوان موارد زیر را نام برد: | از جمله اقدامات ابوبکر در زمان خود که با شیوه [[رسول خدا]] (ص) و آله مغایرت داشت میتوان موارد زیر را نام برد: | ||
خالد بن ولید | خالد بن ولید یکى از سرداران خلیفه، شبانه در منزل یکى از معاریف مسلمانان <big>مالک بن نویره</big> مهمان شد و مالک را غافلگیر نموده، کشت و سرش را در اجاق گذاشت و سوزانید و همان شب با زن مالک همبستر شد! و به دنبال این جنایتهاى شرمآور، خلیفه به عنوان این که حکومت وى به چنین سردارى نیازمند است، مقررات شریعت را در حق خالد اجرا نکرد! | ||
به فرمان او [[خمس]] را از اهل بیت (ع) و خویشان پیغمبر | به فرمان او [[خمس]] را از اهل بیت (ع) و خویشان پیغمبر اکرم (ص) و آله بریدند. | ||
نوشتن احادیث [[پیغمبر | نوشتن احادیث [[پیغمبر اکرم]] به کلى قدغن شد و اگر در جایى [[حدیث]] مکتوب کشف یا از کسى گرفته مىشد آن را ضبط کرده، مىسوزانیدند و این قدغن در تمام زمان خلفاى راشدین تا زمان خلافت عمر بن عبدالعزیز خلیفه اموى (99-102) استمرار داشت.<ref>شیعه در اسلام، علامه طباطبائی رحمهالله</ref> | ||
=درگذشت ابوبکر= | =درگذشت ابوبکر= |