۸۷٬۷۸۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''بلال حبشی''' | '''بلال حبشی''' فرزند ریاح برده ای سیاه پوست از حبشه بود که به [[مکه]] آورده شده و به بردگی [[امیه بن خلف]] (از دشمنان سرسخت [[پامبر اسلام]]) در آمده بود. بلال که پس از بعثت پیامبر به [[اسلام]] گرویده بود توسط امیه شکنجه میشد تا از اسلام برگردد اما او از اسلام دست نکشید. پس از مدتی به توصیه رسول خدا(ص) خریداری و آزاد شد و به جمع مسلمانان و صحابه پیامبر پیوست. | ||
بلال حبشی به دستور [[پیامبر اکرم]] (ص) به مقام موذنی مفتخر شد و در روز فتح مکه بر بالای بام کعبه رفت و [[اذان]] گفت. (و در حالی که [[مشرکان]] به او سنگ میزدند به اذان گفتن ادامه داد) شهرت بلال حبشی نیز بیشتر برای اذان گویی اوست. همچنین او خزانهدار [[بیت المال]] در زمان پیامبر بود و در تمامی جنگها شرکت کرد. | بلال حبشی به دستور [[پیامبر اکرم]] (ص) به مقام موذنی مفتخر شد و در روز فتح مکه بر بالای بام کعبه رفت و [[اذان]] گفت. (و در حالی که [[مشرکان]] به او سنگ میزدند به اذان گفتن ادامه داد) شهرت بلال حبشی نیز بیشتر برای اذان گویی اوست. همچنین او خزانهدار [[بیت المال]] در زمان پیامبر بود و در تمامی جنگها شرکت کرد. | ||
پس از رحلت | پس از رحلت پیامبر بلال به دلیل عدم بیعت با [[ابوبکر]] به اجبار به دمشق [[هجرت]] کرد و در همانجا در سال ۱۸ یا ۲۰ قمری در سن ۶۰ یا ۷۰ سالگی وفات یافت. مدفن او در باب الصغیر [[دمشق]] زیارتگاه صاحبدلان است. | ||
=زندگینامه بلال حبشی= | =زندگینامه بلال حبشی= | ||
بلال بن ریاح بین سالهای ۵۷۸ تا ۵۸۲ میلادی و به روایتی سه سال پس از عام | بلال بن ریاح بین سالهای ۵۷۸ تا ۵۸۲ میلادی و به روایتی سه سال پس از عام الفیل در مکّه به دنیا آمد. ریاح پدر بلال از اسیران حبشه بود و خود بلال نیز در طایفه بنی جُمَح یا سَراه (که ساکن مکه بودند) در خانوادهای از بردگان زاده شد. | ||
او به بردگی امیه بن خلف در آمد که از [[کفار]] و از دشمنان [[حضرت محمد]] (ص) پیامبر اسلام بود و پس از اینکه بلال اسلام آورد او را شکنجه میداد تا از اسلام برگردد. امیه روزها بلال را بر ریگ های داغ مکه میخواباند و با گذاشتن سنگ بزرگی بر سینه ی | او به بردگی امیه بن خلف در آمد که از [[کفار]] و از دشمنان [[حضرت محمد]] (ص) پیامبر اسلام بود و پس از اینکه بلال اسلام آورد او را شکنجه میداد تا از اسلام برگردد. امیه روزها بلال را بر ریگ های داغ مکه میخواباند و با گذاشتن سنگ بزرگی بر سینه ی اش به او دستور می داد از آیین اسلام دست بردارد و لات و عزی را بپرستد. بلال از دستور او سرپیچی می نمود و از آیین اسلام دست نمی کشید. | ||
ظاهر بلال اینگونه توصیف شده است: قامتی بلند و لاغر، بسیار سیاهپوست، پشتی خمیده، مویی بلند و خاکستری و صورتی ظریف. | ظاهر بلال اینگونه توصیف شده است: قامتی بلند و لاغر، بسیار سیاهپوست، پشتی خمیده، مویی بلند و خاکستری و صورتی ظریف. |