confirmed، مدیران
۳۷٬۴۴۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
|- | |- | ||
|محل زندگی | |محل زندگی | ||
|مکه • مدینه | |[[مکه]] • [[مدینه]] | ||
|- | |- | ||
|دین | |[[دین]] | ||
|اسلام | |[[اسلام]] | ||
|- | |- | ||
|مذهب | |[[مذهب]] | ||
|شیعه | |[[شیعه]] | ||
|- | |- | ||
|زمان اسلام آوردن | |زمان [[اسلام]] آوردن | ||
|سالهای آغازین بعثت | |سالهای آغازین بعثت | ||
|- | |- | ||
|حضور در جنگها | |حضور در جنگها | ||
|غزوات • جنگ صفین | |غزوات • [[جنگ صفین]] | ||
|- | |- | ||
|نقشهای برجسته | |نقشهای برجسته | ||
|فرمانده قسمتی از سپاه امام علی(ع) در جنگهای جمل • صفین • مخالفت با خلفاء • مخالفت با سقیفه بنی ساعده | |فرمانده قسمتی از سپاه [[امام علی(ع)]] در جنگهای جمل • صفین • مخالفت با خلفاء • مخالفت با سقیفه بنی ساعده | ||
|- | |- | ||
|شهادت | |شهادت | ||
|ربیع الثانی سال ۳۷ قمری | |ربیع الثانی سال ۳۷ قمری | ||
|- | |- | ||
|نحوه شهادت | |نحوه [[شهادت]] | ||
|در جنگ صفین در رکاب امام علی(ع) | |در جنگ صفین در رکاب امام علی(ع) | ||
|- | |- | ||
|محل دفن | |محل دفن | ||
|رقه • سوریه | |رقه • [[سوریه]] | ||
|- | |- | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''عمار بن یاسر''' یکی از یاران [[رسول خدا (ص)]] بود که در دوران دعوت مخفیانه عصر [[بعثت]] [[اسلام]] آورد. خانواده او از سوی اشراف [[مشرک]] [[مکه]] به سختی شکنجه می شدند، بسانی که پدر و مادر وی در راه اسلام [[شهید]] شدند و خودش نیز چنان شکنجه می شد که هیچ یک از یاران رسول خدا (ص) به اندازه وی در راه اسلام شکنجه نشدند. | '''عمار بن یاسر''' یکی از یاران [[رسول خدا (ص)]] بود که در دوران دعوت مخفیانه عصر [[بعثت]] [[اسلام]] آورد. خانواده او از سوی اشراف [[مشرک]] [[مکه]] به سختی شکنجه می شدند، بسانی که پدر و مادر وی در راه اسلام [[شهید]] شدند و خودش نیز چنان [[شکنجه]] می شد که هیچ یک از یاران رسول خدا (ص) به اندازه وی در راه اسلام شکنجه نشدند. | ||
عمار شناختی عمیق از اسلام داشت و بصیرت و معرفت کامل وی سبب شده بود تا فتنه ها را به خوبی بازشناسد و حقیقت را تبیین نماید و در فراز و نشیب حوادث مواضعی ثابت اتخاذ کند. | عمار شناختی عمیق از اسلام داشت و [[بصیرت]] و معرفت کامل وی سبب شده بود تا فتنه ها را به خوبی بازشناسد و حقیقت را تبیین نماید و در فراز و نشیب حوادث مواضعی ثابت اتخاذ کند. | ||
[[عمار]] در دروه [[هجرت]] همواره مدافع اسلام و در تمامی [[غزوات]] شرکت فعال داشت. پس از [[رحلت رسول خدا(ص)]] وی در عصر سه [[خلیفه اول]] از [[اهل بیت]] حمایت کرد و از مخالفان [[بیعت]] با خلیفه اول بود. | [[عمار]] در دروه [[هجرت]] همواره مدافع اسلام و در تمامی [[غزوات]] شرکت فعال داشت. پس از [[رحلت رسول خدا(ص)]] وی در عصر سه [[خلیفه اول]] از [[اهل بیت]] حمایت کرد و از مخالفان [[بیعت]] با خلیفه اول بود. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
مادرش [[سمیه بنت خباط]] نام داشت. <ref>بن اثیر، أسد الغابة فى معرفة الصحابة،ج 6، ص 152، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م</ref> | مادرش [[سمیه بنت خباط]] نام داشت. <ref>بن اثیر، أسد الغابة فى معرفة الصحابة،ج 6، ص 152، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م</ref> | ||
عمار از قبیلهی قحطانی [[یمن]] و همپیمان [[بنی مخزوم]] بود. <ref>ابن اثیر، أسد الغابة فى معرفة الصحابة،ج 3، ص 627، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م</ref> وی از یاران برجستهی رسول خدا(ص) بود که به همراه پدر و مادرش از اولین [[مسلمانان]] بودند و مادرش سمیه اولین [[شهید]] زن در راه اسلام استعمار جزو سی و چند نفری است که در ابتدای اسلام، مسلمان شد و شکنجههای فراوان دید. <ref>بن اثیر، أسد الغابة فى معرفة الصحابة،ج 3، ص 627، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م</ref> برخی گزارشها او را جزو هفت نفری میدانند که مسلمان شدنش را علنی کرد. <ref> ابن حجر العسقلانى، الإصابة فى تمییز الصحابة، تحقیق، عادل احمد، عبد الموجود، معوض، على محمد، ج 4، 473، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق، 1995م</ref> | عمار از [[قبیلهی قحطانی]] [[یمن]] و همپیمان [[بنی مخزوم]] بود. <ref>ابن اثیر، أسد الغابة فى معرفة الصحابة،ج 3، ص 627، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م</ref> وی از یاران برجستهی رسول خدا(ص) بود که به همراه پدر و مادرش از اولین [[مسلمانان]] بودند و مادرش سمیه اولین [[شهید]] زن در راه اسلام استعمار جزو سی و چند نفری است که در ابتدای اسلام، مسلمان شد و شکنجههای فراوان دید. <ref>بن اثیر، أسد الغابة فى معرفة الصحابة،ج 3، ص 627، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م</ref> برخی گزارشها او را جزو هفت نفری میدانند که مسلمان شدنش را علنی کرد. <ref> ابن حجر العسقلانى، الإصابة فى تمییز الصحابة، تحقیق، عادل احمد، عبد الموجود، معوض، على محمد، ج 4، 473، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق، 1995م</ref> | ||
سمیه مادر عمار ابتدا کنیز [[ابیحذیفه مخزومی]] بود که او را بعد از آزادی به ازدواج یاسر که همپیمان با قبیلهی بنیمخزوم بود درآورد. <ref> أسدالغابة، ج 6، ص 152</ref> | سمیه مادر عمار ابتدا کنیز [[ابیحذیفه مخزومی]] بود که او را بعد از آزادی به ازدواج یاسر که همپیمان با [[قبیلهی بنیمخزوم]] بود درآورد. <ref> أسدالغابة، ج 6، ص 152</ref> | ||
گزارش شده است که [[پیامبر(ص)]] وقتی عمار و خانوادهاش را در حال شکنجه شدن میدید، میفرمود: ای خاندان یاسر! صبر کنید که [[بهشت]] وعدهگاه شما است: «صبرا آل یاسر موعدکم الجنّة». <ref>الإصابة، ج 4، ص 473</ref> «صبرا یا آل یاسر، اللَّهمّ اغفر لآل یاسر». <ref>ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج 4، ص 1589، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق</ref> | گزارش شده است که [[پیامبر(ص)]] وقتی عمار و خانوادهاش را در حال شکنجه شدن میدید، میفرمود: ای خاندان یاسر! صبر کنید که [[بهشت]] وعدهگاه شما است: «صبرا آل یاسر موعدکم الجنّة». <ref>الإصابة، ج 4، ص 473</ref> «صبرا یا آل یاسر، اللَّهمّ اغفر لآل یاسر». <ref>ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج 4، ص 1589، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق</ref> | ||
در مورد هجرت عمار به [[حبشه]] اختلاف نظر وجود دارد، <ref> أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 627</ref> ولی وی از اولین مهاجران به [[مدینه]] بود، <ref> أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 628</ref> و در ساخت اولین [[مسجد]] آن شهر([[مسجد قبا]]) شرکت فعال داشت، <ref>ابن هشام،عبد الملک، السیرة النبویة، تحقیق: السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبد الحفیظ، ج 1، ص 498، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، بیتا</ref> و در نبردهای (مهم) زمان پیامبر(ص) حاضر بود. <ref>طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 11، ص 563، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق</ref> | در مورد [[هجرت]] عمار به [[حبشه]] اختلاف نظر وجود دارد، <ref> أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 627</ref> ولی وی از اولین [[مهاجران]] به [[مدینه]] بود، <ref> أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 628</ref> و در ساخت اولین [[مسجد]] آن شهر([[مسجد قبا]]) شرکت فعال داشت، <ref>ابن هشام،عبد الملک، السیرة النبویة، تحقیق: السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبد الحفیظ، ج 1، ص 498، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، بیتا</ref> و در نبردهای (مهم) زمان پیامبر(ص) حاضر بود. <ref>طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 11، ص 563، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق</ref> | ||
=عمار یاسر بعد از [[پیامبر(ص)]]= | =عمار یاسر بعد از [[پیامبر(ص)]]= | ||
عمار بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص) نیز حضور فعالی در صحنههای اجتماعی داشت. خلیفهی دوم بعد از مشورت با امام علی(ع)، عمار را به فرمانداری کوفه انتخاب کرد و در حکمش خطاب به مردم کوفه نوشت که عمار از نجبای [[اصحاب پیامبر]] است. <ref>الإصابة، ج 4، ص 473</ref> | عمار بعد از [[رحلت پیامبر اسلام(ص)]] نیز حضور فعالی در صحنههای اجتماعی داشت. [[خلیفهی دوم]] بعد از مشورت با امام علی(ع)، عمار را به فرمانداری کوفه انتخاب کرد و در حکمش خطاب به مردم کوفه نوشت که عمار از نجبای [[اصحاب پیامبر]] است. <ref>الإصابة، ج 4، ص 473</ref> | ||
راوی میگوید: روز [[نبرد یمامه]]، عمار یاسر را دیدم که بر صخرهای مشرف بر میدان نبرد ایستاده و با صدای بلند میگوید: ای مسلمانها! من عمار یاسر هستم! آیا از بهشت فرار میکنید؟! به سوی من آیید! | راوی میگوید: روز [[نبرد یمامه]]، عمار یاسر را دیدم که بر صخرهای مشرف بر میدان نبرد ایستاده و با صدای بلند میگوید: ای مسلمانها! من عمار یاسر هستم! آیا از بهشت فرار میکنید؟! به سوی من آیید! | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
«مَنْ کفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إیمانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإیمانِ ...»؛ <ref>زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 2، ص 637، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق</ref> آنانی که بعد از ایمانشان [[کافر]] شدند، البته غیر از افرادی که درون قلبشان [[ایمان]] قطعی داشته اما مجبور به اظهار بیایمانی شدهاند. | «مَنْ کفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إیمانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإیمانِ ...»؛ <ref>زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 2، ص 637، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق</ref> آنانی که بعد از ایمانشان [[کافر]] شدند، البته غیر از افرادی که درون قلبشان [[ایمان]] قطعی داشته اما مجبور به اظهار بیایمانی شدهاند. | ||
نقل شده است که عمار در موقعیتی قرار گرفت که مجبور به اعلام [[کفر]] شد و به دنبال آن بود که برخی گفتند عمار کافر شده است، اما [[پیامبر(ص)]] فرمود: «هرگز، به راستى که عمار سر تا پا پر از ایمان است و ایمان با گوشت و خونش آمیخته است». <ref>ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، محقق، مصحح، عراقی، مجتبی، ج 2، ص 104، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، 1405ق</ref> | نقل شده است که عمار در موقعیتی قرار گرفت که مجبور به اعلام [[کفر]] شد و به دنبال آن بود که برخی گفتند عمار [[کافر]] شده است، اما [[پیامبر(ص)]] فرمود: «هرگز، به راستى که عمار سر تا پا پر از ایمان است و ایمان با گوشت و خونش آمیخته است». <ref>ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، محقق، مصحح، عراقی، مجتبی، ج 2، ص 104، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، 1405ق</ref> | ||
==سورهی قصص، آیهی 61== | ==سورهی قصص، آیهی 61== | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۶: | ||
==سورهی زمر، آیهی 9== | ==سورهی زمر، آیهی 9== | ||
« أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیلِ ساجِداً وَ قائِماً...»؛ <ref>ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق، عطا، محمد عبد القادر، ج 3، ص 189، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق</ref> آیا آنکه شبهنگام، در حال [[سجده]] و قیام به درگاه [[خدا]] رو میآورد و از قیامت در هراس بوده و با این حال به رحمت خداوند امیدوار است ... . | « أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیلِ ساجِداً وَ قائِماً...»؛ <ref>ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق، عطا، محمد عبد القادر، ج 3، ص 189، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق</ref> آیا آنکه شبهنگام، در حال [[سجده]] و قیام به درگاه [[خدا]] رو میآورد و از قیامت در هراس بوده و با این حال به رحمت [[خداوند]] امیدوار است ... . | ||
==سورهی زمر، آیهی 22== | ==سورهی زمر، آیهی 22== | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
آن دو نفر در مورد اینکه کدام یک قاتل عمار بودند با یک دیگر خصومت و ستیز مىکردند، و هر یک افتخار میکرد که او را کشته است. [[عمرو بن عاص]] گفت: به خدا [[سوگند]] که درباره آتش [[جهنم]] با یکدیگر خصومت مىکنند. [[معاویه]] که این سخن را شنید، به عمرو عاص گفت: مانند چنین کارى که تو کردى ندیدهام؛ چراکه مردمى که جان خود را در راه ما مىبخشند به آنان مىگویى در مورد [[دوزخ]] و آتش ستیزه مىکنید؟ عمرو عاص گفت: به خدا سوگند همچنین است و خودت هم مىدانى و من دوست مىداشتم که بیست سال پیش از این مرده بودم. <ref> الطبقات الکبری، ج 3، ص 197</ref> | آن دو نفر در مورد اینکه کدام یک قاتل عمار بودند با یک دیگر خصومت و ستیز مىکردند، و هر یک افتخار میکرد که او را کشته است. [[عمرو بن عاص]] گفت: به خدا [[سوگند]] که درباره آتش [[جهنم]] با یکدیگر خصومت مىکنند. [[معاویه]] که این سخن را شنید، به عمرو عاص گفت: مانند چنین کارى که تو کردى ندیدهام؛ چراکه مردمى که جان خود را در راه ما مىبخشند به آنان مىگویى در مورد [[دوزخ]] و آتش ستیزه مىکنید؟ عمرو عاص گفت: به خدا سوگند همچنین است و خودت هم مىدانى و من دوست مىداشتم که بیست سال پیش از این مرده بودم. <ref> الطبقات الکبری، ج 3، ص 197</ref> | ||
امام علی(ع) در کنار بدنش فرمود: «رحم الله عمارا یوم أسلم، و رحم الله عمارا یوم قتل، و رحم الله عمارا یوم یبعث حیا». <ref> أنسابالأشراف، ج 1، ص 74</ref> و بعد بر او [[نماز]] خواند و بدون [[غسل]] در همان پیراهنش او را دفن کرد. <ref>حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 138، قم، مؤسسه آل البیت ع، قم، چاپ اول، 1413ق</ref> | [[امام علی(ع)]] در کنار بدنش فرمود: «رحم الله عمارا یوم أسلم، و رحم الله عمارا یوم قتل، و رحم الله عمارا یوم یبعث حیا». <ref> أنسابالأشراف، ج 1، ص 74</ref> و بعد بر او [[نماز]] خواند و بدون [[غسل]] در همان پیراهنش او را دفن کرد. <ref>حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 138، قم، مؤسسه آل البیت ع، قم، چاپ اول، 1413ق</ref> | ||
=پانویس= | =پانویس= |