۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
با توجه به آیه یاد شده اخلاص، صبر و شکیبایی و توکل بر خدا از خصوصیات بارز مهاجران است. | با توجه به آیه یاد شده اخلاص، صبر و شکیبایی و توکل بر خدا از خصوصیات بارز مهاجران است. | ||
تعبیر به «هاجَرُوا فِی اللَّهِ» که حتی کلمه "سبیل" هم در آن ذکر نشده اشاره به نهایت اخلاص این مهاجران است که تنها برای خدا و در مسیر اللَّه و به خاطر رضای او و حمایت و دفاع از آئینش دست به چنین هجرتی زدند، نه برای نجات جان خود و یا اغراض مادی دیگر.[۱۰][۱۱] | تعبیر به «هاجَرُوا فِی اللَّهِ» که حتی کلمه "سبیل" هم در آن ذکر نشده اشاره به نهایت اخلاص این مهاجران است که تنها برای خدا و در مسیر [[اللَّه]] و به خاطر رضای او و حمایت و دفاع از آئینش دست به چنین هجرتی زدند، نه برای نجات جان خود و یا اغراض مادی دیگر.[۱۰][۱۱] | ||
در آیه دیگری، جهاد و صدق از دیگر ویژگیهای مهاجران بیان شده است. | در آیه دیگری، جهاد و صدق از دیگر ویژگیهای مهاجران بیان شده است. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
=پاداش مهاجران در راه خدا= | =پاداش مهاجران در راه خدا= | ||
«...فَالَّذِینَ هَاجَرُواْ وَ أُخْرِجُواْ .مِن دِیَرِهِمْ وَ أُوذُواْ فیِ سَبِیلیِ وَ قَتَلُواْ وَ قُتِلُواْ لَأُکَفِّرَنَّ عَنهمْ سَیاتهمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تجرِی مِن تحتها الْأَنْهَرُ ثَوَابًا مِّنْ عِندِ الله وَ اللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَاب»[۱۳] «...آنها که در راه خدا هجرت کردند، و از خانههای خود بیرون رانده شدند و در راه من آزار دیدند، و جنگ کردند و کشته شدند، بیقین گناهانشان را میبخشم و آنها را در باغهای | «...فَالَّذِینَ هَاجَرُواْ وَ أُخْرِجُواْ .مِن دِیَرِهِمْ وَ أُوذُواْ فیِ سَبِیلیِ وَ قَتَلُواْ وَ قُتِلُواْ لَأُکَفِّرَنَّ عَنهمْ سَیاتهمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تجرِی مِن تحتها الْأَنْهَرُ ثَوَابًا مِّنْ عِندِ الله وَ اللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَاب»[۱۳] «...آنها که در راه خدا هجرت کردند، و از خانههای خود بیرون رانده شدند و در راه من آزار دیدند، و جنگ کردند و کشته شدند، بیقین گناهانشان را میبخشم و آنها را در باغهای [[بهشت]]ی، که از زیر درختانش نهرها جاری است، وارد میکنم. این پاداشی است از طرف خداوند و بهترین پاداشها نزد پروردگار است.» | ||
با توجه به آیه بخشودگی گناهان و ورود به بهشت، پاداش الهی به مهاجرانی است که به خاطر خدا و کسب رضایت الهی از سرزمین کفر و الحاد به سرزمین ایمان هجرت کردند. تا هجرت آنان زمینهای باشد برای برپاداری ارزشهای الهی. | با توجه به آیه بخشودگی گناهان و ورود به بهشت، پاداش الهی به مهاجرانی است که به خاطر خدا و کسب رضایت الهی از سرزمین کفر و الحاد به سرزمین ایمان هجرت کردند. تا هجرت آنان زمینهای باشد برای برپاداری ارزشهای الهی. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
«وَ الَّذِینَ هاجَرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ ماتُوا لَیَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقاً حَسَناً وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ»[۱۴] «و کسانی که در راه خدا هجرت کردند، سپس کشته شدند یا به مرگ طبیعی از دنیا رفتند، خداوند به آنها روزی نیکویی میدهد که او بهترین روزیدهندگان است.» | «وَ الَّذِینَ هاجَرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ ماتُوا لَیَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقاً حَسَناً وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ»[۱۴] «و کسانی که در راه خدا هجرت کردند، سپس کشته شدند یا به مرگ طبیعی از دنیا رفتند، خداوند به آنها روزی نیکویی میدهد که او بهترین روزیدهندگان است.» | ||
به گفته بعضی از مفسران "رزق حسن"، اشاره به نعمتهایی است که وقتی چشم انسان به آن میافتد، چنان مجذوب میشود که نمیتواند دیده از آن بر گیرد و به غیر آن نگاه کند، و تنها خداوند قدرت دارد که چنین روزی را به کسی دهد.[۱۵] | به گفته بعضی از مفسران "رزق حسن"، اشاره به نعمتهایی است که وقتی چشم انسان به آن میافتد، چنان مجذوب میشود که نمیتواند دیده از آن بر گیرد و به غیر آن نگاه کند، و تنها [[خداوند]] قدرت دارد که چنین روزی را به کسی دهد.[۱۵] | ||
=رضایتمندی خداوند متعال از مهاجران= | =رضایتمندی خداوند متعال از مهاجران= | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
==تقسیم بندی مهاجران از لحاظ فضیلت== | ==تقسیم بندی مهاجران از لحاظ فضیلت== | ||
واژۀ "من" در جمله «مِنَ الْمُهاجِرِینَ وَ الْأَنْصارِ» تبعیضی است، نه بیانی، بنابرین همه آنان این فضیلت را نداشتند، آیه شریفه میفرماید: "خداوند از ایشان و ایشان از خدا راضی شدند"، در حالی که به شهادت خود قرآن، همه مهاجرین و انصار اینطور نبودند، بلکه یک عده از ایشان بیمار دل و دهن بین بودند، و تحت تاثیر سمپاشیهای منافقین قرار میگرفتند، عدهای دیگر فاسق بودند، عدهای از ایشان کسانی بودند که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از عمل آنان بیزاری جست، و معنا ندارد که خدا از کسانی راضی باشد که خودش آنها را به این عناوین یاد کرده است. پس خدای متعال تعدادی | واژۀ "من" در جمله «مِنَ الْمُهاجِرِینَ وَ الْأَنْصارِ» تبعیضی است، نه بیانی، بنابرین همه آنان این فضیلت را نداشتند، آیه شریفه میفرماید: "خداوند از ایشان و ایشان از خدا راضی شدند"، در حالی که به شهادت خود قرآن، همه مهاجرین و انصار اینطور نبودند، بلکه یک عده از ایشان بیمار دل و دهن بین بودند، و تحت تاثیر سمپاشیهای منافقین قرار میگرفتند، عدهای دیگر فاسق بودند، عدهای از ایشان کسانی بودند که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از عمل آنان بیزاری جست، و معنا ندارد که خدا از کسانی راضی باشد که خودش آنها را به این عناوین یاد کرده است. پس خدای متعال تعدادی از [[مهاجرین]] و [[انصار]] را به این فضیلت ستوده است.[۱۷] | ||
=زنان مهاجر= | =زنان مهاجر= |