قرقیزستان: تفاوت میان نسخه‌ها

۷٬۸۱۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸: خط ۳۸:
</div>
</div>


جمهوری قرقیزستان، در شمال شرق آسیای مرکزی در ناحیه تیانشان و جنوب خاوری ارتفاعات پامیر-آلای. آغاز نفوذ اسلام در بین قرقیز‌ها مربوط به قرون ۱۲-۹ است. شیعیان قرقیزستان از آذربایجانی‌های شوروی سابق هستند که در سال‌های فشار استالینی به این مناطق کوچانده شدند. تعداد آذربایجانی‌ها در قرقیزستان بر اساس آمارهای رسمی بالغ بر چهارده هزار نفر است، ولی بر اساس گفته آذری‌ها، تنها تعداد هفت هزار نفر از آنها شیعه هستند. شهرهای مهم شیعی قرقیزستان عبارتند از بیشکک، کانت، توقماق، اوش، و قارابالتا. پنج مسجد بزرگ شیعیان در بیشکک، پایتخت قرقیزستان وجود دارد.


محتویات
۱ جغرافیا و جمعیت
۲ ادیان و مذاهب
۳ مسلمانان قرقیزستان
۳.۱ تضاد نسل‌ها و رشد عدم تحمل‌پذیری دینی در قرقیزستان
۴ شیعیان قرقیزستان
۵ مساجد و مراکز فرهنگی شیعیان
۵.۱ مسجد امام علی (ع) در شهر بیشکک
۶ جمعیت شیعیان قرقیزستان
۷ مراکز و اماکن وابسته به شیعیان در قرقیزستان
۷.۱ زیارتگاه قدم جای
۷.۲ سایر اماکن وابسته به شیعیان
۸ پانویس
۹ منابع
۱۰ پیوند به بیرون
جغرافیا و جمعیت
جمهوری قرقیزستان در شمال شرق آسیای مرکزی در ناحیه تیانشان و جنوب خاوری ارتفاعات پامیر-آلای قرار دارد. مساحت قرقیزستان ۱۹۸.۵۰۰ کیلومتر مربع است که از لحاظ مساحت، مقام چهارم را در میان کشورهای آسیای مرکزی داراست. طول مرزهای این جمهوری بیش از ۴۵۰۰ کیلومتر است. بیش از سه چهارم این سرزمین پوشیده از کوه‌های برفگیر است که در میان آن، رودخانه‌ها و آبگیرهای متعدد به چشم می‌خورد. آب و هوای قرقیزستان، معتدل کوهستانی و دارای بهار و تابستانی معتدل و زمستان‌های سرد و سخت است.[۱]
بنابر آمار ارائه شده، جمعیت قرقیزستان در سال ۲۰۱۴ بالغ بر ۵.۵۰۰.۰۰۰ نفر بوده که تراکم جمعیت آن، به طور متوسط ۲۰ نفر در هر کیلومتر مربع است. حدود ۶۹ درصد آن را قرقیزها، ۱۴ درصد ازبک‌ها و ۹ درصد را روس‌ها تشکیل می‌دهند.[۲]
طبق ماده ۵ قانون اساسی، زبان رسمی این کشور قرقیزی است. زبان قرقیزی متعلق به گروه ترکی مرکزی است. در قرقیزستان حدود ۸۰ قوم و ملیت از جمله روس، قزاق، اوکراینی و کره‌ای وجود دارد.[۳]
ادیان و مذاهب
ادیان در قرقیزستان
اسلام
۷۵٪
مسیحیت
۲۰٪
سایر
۵٪
بیشتر ساکنین قرقیزستان مسلمان و اهل تسنن هستند. در شهرهایی چون "بیشکک" و "اوش" از سال‌های قبل مساجدی وجود داشته است. ۸۰۰۰ یهودی معروف به یهودیان بخارایی سکونت دارند و روز شنبه روز تعطیل آن‌هااست. طبق اعلام مقامات رسمی قرقیزستان، تاکنون بیش از ۱۲۰ فرقه در این کشور به ثبت رسیده‌است.
اکثریت جمعیت قرقیزستان را مسلمانان تشکیل می‌دهند‌. در این کشور ترکان به‌طور سنتی مسلمان هستند و اقلیت روس دارای دین مسیحی هستند‌:
مسلمان (عمدتاً سنی) : ۷۵ %
مسیحی : ۲۰%
بقیه : ۵ %. [۴]
بند هشتم قانون اساسی جمهوری قرقیزستان، سیستم حاکم بر این کشور را بر مبنای جدایی دین از سیاست اعلام داشته و اتباع جمهوری قرقیزستان را در خصوص گزینش دین و مذهب خویش آزاد می‌داند.
مسلمانان قرقیزستان
آغاز نفوذ اسلام در بین قرقیز‌ها مربوط به قرون ۹ تا ۱۲ میلادی است. قرقیز‌ها تا قرن هفده هیچ‌گونه پای‌بندی به اسلام نداشتند، در قرن ۱۷ میلادی اسلام فضای بیشتری را در قرقیزستان به خود اختصاص داد.
مردم مسلمان و به‌ویژه جوانان علاقه‌مند به تعالیم اسلامی در قرقیزستان، بعد از استقلال این کشور و کسب آزادی‌های بیشتری نسبت به قبل از دوران استقلال، امکان آشنایی با تعالیم اسلامی و کسب معارف آن‌را به‌دست آوردند. طبق آمار موجود تعداد مدارس عالی دینی که به ثبت رسیده، ۱۰ باب است.[۵]
مسلمانان این جمهوری همچون سایر مسلمانان، اعیاد اسلامی از جمله عید قربان را جشن می‌گیرند، قربانی می‌کنند و به زیارت آرامگاه سلیمان می‌روند. مراسم نماز جمعه نیز در مساجد این کشور اجرا می‌شود.
تضاد نسل‌ها و رشد عدم تحمل‌پذیری دینی در قرقیزستان
همزمان با روند توسعه جامعه مسلمانان قرقیزستان، این جامعه در حال تجربه تضاد نسل‌ها و همچنین رشد عدم تحمل‌پذیری دینی در درون اجتماع می‌باشد که این امر تا حدودی در برچسب زدن آشکار بر روی افراد همچون «سلفی»، «صوفی» و «تبلیغی» در سطح شخصی و یا در نمازهای مساجد نمایان بوده و حتی به تفکیک جزئی تعلق به گروه‌ها و جماعت‌های مشخص به رسمیت شناخته شده و یا جماعت‌های غیررسمی نیز پرداخته می‌شود.
به نظر قادر ملک‌اف، در این راستا دانش آموزان به عنوان یک قشر مجزا و تشکیل‌دهنده بخش قابل‌توجهی از جمعیت جوان قرقیزستان قطعا از سوی سازمان‌های افراطی مذهبی به عنوان بخشی مهم هدفگیری شده‌اند اما باید این قاعده را در نظر گرفت که همه سازمان‌ها قابلیت تأثیرگذاری زیاد در میان جوانان معاصر قرقیزستان را ندارند.
در حال حاضر نکته اصلی ارائه درک صحیح از اهداف اسلام و روند آن در میان جوانان مؤمن، هدایت این فرآیند در مسیری هوشمندانه، حل‌وفصل مشکلات اجتماعی و معنوی در جامعه و تأمین حمایت عمومی دولت برای توسعه مدارس دینی- حقوقی معاصر به منظور پرورش دانشمندان دینی قوی، می‌باشد که این مسئله یک کار طولانی و پرزحمت است و علاوه بر وجود نیروهای فکری، نیازمند سرمایه‌گذاری‌های مادی نیز می‌باشد.[۶]