۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
در حقیقت بهتان بدترین نوع دروغ است و چنانچه اتهام شخص در غیاب وی باشد غیبت هم بشمار میآید و انسان در واقع مرتکب دو گناه شده است یکی دورغ و دیگری غیبت و بزرگترین ظلم در حق برادر مؤمن آنست که او را متهم به ارتکاب گناهی کنی که هرگز آنرا انجام نداده است. بهتان باصطلاح همین برچسب زدن به این و آن است که متاسفانه همواره در جوامع بشری مطرح بوده و امروزه نیز بزرگترین ابزار دشمنان و مخالفان است. | در حقیقت بهتان بدترین نوع دروغ است و چنانچه اتهام شخص در غیاب وی باشد غیبت هم بشمار میآید و انسان در واقع مرتکب دو گناه شده است یکی دورغ و دیگری غیبت و بزرگترین ظلم در حق برادر مؤمن آنست که او را متهم به ارتکاب گناهی کنی که هرگز آنرا انجام نداده است. بهتان باصطلاح همین برچسب زدن به این و آن است که متاسفانه همواره در جوامع بشری مطرح بوده و امروزه نیز بزرگترین ابزار دشمنان و مخالفان است. | ||
حکم تهمت | =حکم تهمت= | ||
[ویرایش] | [ویرایش] | ||
بدون دلیل، گمان بد بردن به مؤمن و جاری ساختن آثار آن بر او، حرام و [۱] بلکه از گناهان کبیره به شمار آمده است.[۲][۳] وارد شدن در جا یا کارى که زمینهی بدگمانى دیگران به شخص را فراهم مىکند، کراهت دارد.[۴] | بدون دلیل، گمان بد بردن به مؤمن و جاری ساختن آثار آن بر او، حرام و [۱] بلکه از گناهان کبیره به شمار آمده است.[۲][۳] وارد شدن در جا یا کارى که زمینهی بدگمانى دیگران به شخص را فراهم مىکند، کراهت دارد.[۴] | ||
اسباب تهمت | =اسباب تهمت= | ||
[ویرایش] | [ویرایش] | ||
هریک از امور زیر مىتواند سبب تهمت گردد: بىمبالاتى در امر دین، دشمنی، دوستی، خویشاوندى و جز آنها از اعمال و افعالى که انسان را در معرض تهمت قرار مىدهد. | هریک از امور زیر مىتواند سبب تهمت گردد: بىمبالاتى در امر دین، دشمنی، دوستی، خویشاوندى و جز آنها از اعمال و افعالى که انسان را در معرض تهمت قرار مىدهد. | ||
احکام متهم | =احکام متهم= | ||
[ویرایش] | [ویرایش] | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
۱۲: ثبوت قسامه، مبتنى بر وجود شبهه و تهمت در پرتو علائم و قرائن موجود است و با ارتفاع تهمت، موضوع قسامه منتفى است.[۱۶] | ۱۲: ثبوت قسامه، مبتنى بر وجود شبهه و تهمت در پرتو علائم و قرائن موجود است و با ارتفاع تهمت، موضوع قسامه منتفى است.[۱۶] | ||
آثار سوء اجتماعی | =آثار سوء اجتماعی= | ||
[ویرایش] | [ویرایش] | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
و وقتی ایمان مؤمن ذوب شد و دیگر اثری از ایمان در قلبش باقی نماند جایگاهش دوزخ است چنانکه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «من بهت مؤمنا او مؤمنه او قال فیه ما لیس فیه اقامه الله تعالی یوم القیامه علی تل من نار حتی یخرج مما قال فیه؛ هر کس به مرد یا زن باایمانی بهتان بزند یا دربارهی کسی چیزی بگوید که در او نیست خداوند در قیامت او را بر تلی از آتش قرار میدهد تا از آنچه گفته است خارج شود. و از عهدهی گفتهی خود بیرون آید.»[۱۹][۲۰] در قرآن کریم بیش از چهل آیه درباره تهمت و بهتان به مردم در رابطه با جریانات مختلفی نازل شده که چند نمونه مهم آن ذکر میشود. | و وقتی ایمان مؤمن ذوب شد و دیگر اثری از ایمان در قلبش باقی نماند جایگاهش دوزخ است چنانکه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «من بهت مؤمنا او مؤمنه او قال فیه ما لیس فیه اقامه الله تعالی یوم القیامه علی تل من نار حتی یخرج مما قال فیه؛ هر کس به مرد یا زن باایمانی بهتان بزند یا دربارهی کسی چیزی بگوید که در او نیست خداوند در قیامت او را بر تلی از آتش قرار میدهد تا از آنچه گفته است خارج شود. و از عهدهی گفتهی خود بیرون آید.»[۱۹][۲۰] در قرآن کریم بیش از چهل آیه درباره تهمت و بهتان به مردم در رابطه با جریانات مختلفی نازل شده که چند نمونه مهم آن ذکر میشود. | ||
انواع تهمت | =انواع تهمت= | ||
[ویرایش] | [ویرایش] | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
البته کاملاً روشن است که پیدایش ظن و گمان یا وهم و خیال در ذهن امری غیر اختیاری میباشد و حسن و قبح، ثواب و عقاب در قلمرو افعال اختیاری است نه غیر اختیاری، بنابراین مراد اینستکه به گمان خود ترتیب اثر ندهید و از عمل بدون علم اجتناب ورزید زیرا بسیاری از کسانی که بدون علم و بر اساس حدس و گمان عمل میکنند مرتکب گناه و معصیت میشوند. چنانچه در آیه دیگر فرمود: «ولاتقف ما لیس لک به علم؛[۲۲] از آنچه بدان علم نداری پیروی مکن.» و در جای دیگر گروهی را بخاطر اینکه به سوءظن خود ترتیب اثر دادند ملامت و سرزنش میکند و میفرماید: «فظننتم ظن السوء و کنتم قوماً بوراً؛[۲۳] شما بدگمان شدید و سوءظن پیدا کردید و بر اساس آن عمل کردید پس هلاک و تباه گشتید.» و نیز میفرماید: «ان یتبعون الا الظنّ و ان هم الایخرصون؛[۲۴] مشرکان پیروی نمیکنند مگر گمان را و آنان گمان آوران هستند.» | البته کاملاً روشن است که پیدایش ظن و گمان یا وهم و خیال در ذهن امری غیر اختیاری میباشد و حسن و قبح، ثواب و عقاب در قلمرو افعال اختیاری است نه غیر اختیاری، بنابراین مراد اینستکه به گمان خود ترتیب اثر ندهید و از عمل بدون علم اجتناب ورزید زیرا بسیاری از کسانی که بدون علم و بر اساس حدس و گمان عمل میکنند مرتکب گناه و معصیت میشوند. چنانچه در آیه دیگر فرمود: «ولاتقف ما لیس لک به علم؛[۲۲] از آنچه بدان علم نداری پیروی مکن.» و در جای دیگر گروهی را بخاطر اینکه به سوءظن خود ترتیب اثر دادند ملامت و سرزنش میکند و میفرماید: «فظننتم ظن السوء و کنتم قوماً بوراً؛[۲۳] شما بدگمان شدید و سوءظن پیدا کردید و بر اساس آن عمل کردید پس هلاک و تباه گشتید.» و نیز میفرماید: «ان یتبعون الا الظنّ و ان هم الایخرصون؛[۲۴] مشرکان پیروی نمیکنند مگر گمان را و آنان گمان آوران هستند.» | ||
حمل فعل بر صحت | =حمل فعل بر صحت= | ||
[ویرایش] | [ویرایش] | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
بنابراین مادامی که میتوانی باید قول و فعل مؤمن را حمل بر صحت، و به خیر و صلاح توجیه کنی و نباید به او بدبین و بدگمان باشی و امر او را بر فساد و بدی حمل نمائی، حتی اگر از دهان مؤمنی بوی شراب به مشامت رسید نباید به او سوءظن پیدا کنی که او شراب خورده، و مرتکب فعل حرام گشته، بلکه باید محمل خوبی برای آن بیابی مثلاً بگوئی که شاید طبق تجویز پزشک به منظور مداوا و درمان نوشیده و یا فساق او را مجبور به شرب خمر کردهاند و یا اشتباها بجای شیشهی سرکه بطری شراب را برداشته و بدهان ریخته و هنگامی که متوجه شده که شراب است بلافاصله آنرا بیرون ریخته و حتی قطرهای هم فرو نبرده است. | بنابراین مادامی که میتوانی باید قول و فعل مؤمن را حمل بر صحت، و به خیر و صلاح توجیه کنی و نباید به او بدبین و بدگمان باشی و امر او را بر فساد و بدی حمل نمائی، حتی اگر از دهان مؤمنی بوی شراب به مشامت رسید نباید به او سوءظن پیدا کنی که او شراب خورده، و مرتکب فعل حرام گشته، بلکه باید محمل خوبی برای آن بیابی مثلاً بگوئی که شاید طبق تجویز پزشک به منظور مداوا و درمان نوشیده و یا فساق او را مجبور به شرب خمر کردهاند و یا اشتباها بجای شیشهی سرکه بطری شراب را برداشته و بدهان ریخته و هنگامی که متوجه شده که شراب است بلافاصله آنرا بیرون ریخته و حتی قطرهای هم فرو نبرده است. | ||
فرار از موضع تهمت | =فرار از موضع تهمت= | ||
[ویرایش] | [ویرایش] | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
و نیز پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «اتقوا من مواضع التهمه؛ از مواضع تهمت بپرهیزید.» و خود هنگامی که در مسجد معتکف بود و صفیه یکی از همسران پیامبر به دیدن حضرت آمد، پیامبر هنگام مراجعت صفیه به منزل چند گامی او را همراهی و در ضمن با او گفتگو میکرد یکی از انصار آنان را دید حضرت به انصاری فرمود این صفیه همسر من است، و هدف پیامبر از بیان این مطلب دفع سوءظن محتمل از طرف انصاری بود. | و نیز پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «اتقوا من مواضع التهمه؛ از مواضع تهمت بپرهیزید.» و خود هنگامی که در مسجد معتکف بود و صفیه یکی از همسران پیامبر به دیدن حضرت آمد، پیامبر هنگام مراجعت صفیه به منزل چند گامی او را همراهی و در ضمن با او گفتگو میکرد یکی از انصار آنان را دید حضرت به انصاری فرمود این صفیه همسر من است، و هدف پیامبر از بیان این مطلب دفع سوءظن محتمل از طرف انصاری بود. | ||
افتراء به خدا و رسول و ائمه | =افتراء به خدا و رسول و ائمه= | ||
[ویرایش] | [ویرایش] | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
و بالاخره خداوند کسانی را که بدون حجت و دلیل به حلیت یا حرمت چیزی قائل شده باشند و چه بسا حلال خدا را حرام، و حرام او را حلال میشمرند و بر خدا افتراء میزنند آنها را از این عمل نهی کرده و فرموده: «ولا تقولوا لما تصف السنتکم الکذب هذا حلال و هذا حرام لتفتروا علی الله الکذب ان الذین یفترون علی الله الکذب لایفلحون متاع قلیل و لهم عذاب الیم؛[۶۷] کسانی که به خدا افتراء و تهمت میزنند رستگار نمیشوند و آنچه را که به طمع آن افتراء زدهاند منفعت بسیار کمی است و در آخرت عذاب دردناکی دارند.» | و بالاخره خداوند کسانی را که بدون حجت و دلیل به حلیت یا حرمت چیزی قائل شده باشند و چه بسا حلال خدا را حرام، و حرام او را حلال میشمرند و بر خدا افتراء میزنند آنها را از این عمل نهی کرده و فرموده: «ولا تقولوا لما تصف السنتکم الکذب هذا حلال و هذا حرام لتفتروا علی الله الکذب ان الذین یفترون علی الله الکذب لایفلحون متاع قلیل و لهم عذاب الیم؛[۶۷] کسانی که به خدا افتراء و تهمت میزنند رستگار نمیشوند و آنچه را که به طمع آن افتراء زدهاند منفعت بسیار کمی است و در آخرت عذاب دردناکی دارند.» | ||
عکسالعمل با تهمتزننده | =عکسالعمل با تهمتزننده= | ||
[ویرایش] | [ویرایش] | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
ثالثاً اگر بیم و انذار، و نصیحت و ارشاد مفید واقع نشد از او تبری جوید. | ثالثاً اگر بیم و انذار، و نصیحت و ارشاد مفید واقع نشد از او تبری جوید. | ||
پانویس | =پانویس= | ||
[ویرایش] | [ویرایش] |