حقوق بشر: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
<div class="wikiInfo">[[پرونده:حقوق بشر.jpg |جایگزین=حقوق بشر|بندانگشتی|حقوق بشر]]
<div class="wikiInfo">[[پرونده:حقوق بشر.jpg |جایگزین=حقوق بشر|بندانگشتی|حقوق بشر]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
!نام  
!نام
!حقوق بشر
!حقوق بشر
|-
|-
خط ۱۱: خط ۱۱:
</div>
</div>


'''حقوق بشر'''، (human riqhts)، یک اصطلاح نسبتا جدید است و فقط پس از جنگ جهانی دوم و تاسیس سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۵ وارد محاورات روزمره شده است. این عبارت جایگزین اصطلاح <sub>حقوق طبیعی</sub> (Natural Rights) و <sub>حقوق انسان</sub> (Rights of man.) گردیده که قدمتی بیشتر دارند.
'''حقوق بشر''' (human riqhts)، یک اصطلاح نسبتا جدید است و فقط پس از جنگ جهانی دوم و تاسیس سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۵ وارد محاورات روزمره شده است. این عبارت جایگزین اصطلاح <sub>حقوق طبیعی</sub> (Natural Rights) و <sub>حقوق انسان</sub> (Rights of man.) گردیده که قدمتی بیشتر دارند.
مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشر و سایر اسناد بین‌المللی این حقوق ویژگی‌هایی را دارا هستند که می‌توان به مواردی همچون جهان‌شمولی، غیرقابل سلب بودن، تبعیض‌ناپذیری، برابری، و نیز انتقال‌ناپذیری، تفکیک‌ناپذیری، برابری‌طلبی و به‌هم‌پیوستگی و درهم‌تنیدگی از دیگر مواردی است که می‌توان به آن اشاره کرد. از این رو به تمامی افراد در هر جایی از جهان تعلق دارد و هیچ‌کس را نمی‌توان از این حقوق محروم کرد، ضمن این‌که همهٔ افراد فارغ از عواملی چون نژاد، ملیت، جنسیت، مذهب، گرایش جنسی، رنگ، زبان و غیره در برخورداری از این حقوق با هم برابرند و هیچ‌گونه تمایز، ارجحیت، محدودیت و محرومیت در بهره‌مندی از این حقوق ندارند و این حقوق قابل نقض نیستند.  
مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشر و سایر اسناد بین‌المللی این حقوق ویژگی‌هایی را دارا هستند که می‌توان به مواردی همچون جهان‌شمولی، غیرقابل سلب بودن، تبعیض‌ناپذیری، برابری، و نیز انتقال‌ناپذیری، تفکیک‌ناپذیری، برابری‌طلبی و به‌هم‌پیوستگی و درهم‌تنیدگی از دیگر مواردی است که می‌توان به آن اشاره کرد. از این رو به تمامی افراد در هر جایی از جهان تعلق دارد و هیچ‌کس را نمی‌توان از این حقوق محروم کرد، ضمن این‌که همهٔ افراد فارغ از عواملی چون نژاد، ملیت، جنسیت، مذهب، گرایش جنسی، رنگ، زبان و غیره در برخورداری از این حقوق با هم برابرند و هیچ‌گونه تمایز، ارجحیت، محدودیت و محرومیت در بهره‌مندی از این حقوق ندارند و این حقوق قابل نقض نیستند.  


خط ۳۱: خط ۳۱:
=فلسفه حقوق بشر=
=فلسفه حقوق بشر=


فلسفه حقوق بشر، به بررسی مبانی اساسی مفهوم حقوق بشر می‌پردازد و محتوای آن را به نقد می‌کشد. رویکردهای نظری متعددی وجود دارد که قصد آن توضیح چرایی و چگونگی تبدیل حقوق بشر، به بخشی از انتظارات جامعه است. یکی از قدیمی‌ترین فلسفه‌های غرب در مورد حقوق بشر، حاصل اندیشه حقوق طبیعی است که از دلایل مختلف فلسفی یا دینی نشات گرفته‌است. دیگر نظریه در این زمینه، بر این اساس است، که حقوق بشر، رفتار اخلاقی را تعیین می‌کند و اخلاق اجتماعی انسان با فرایند تکامل بیولوژیکی و اجتماعی توسعه پیدا می‌کند (نظریه دیوید هیوم).
فلسفه حقوق بشر به بررسی مبانی اساسی مفهوم حقوق بشر می‌پردازد و محتوای آن را به نقد می‌کشد. رویکردهای نظری متعددی وجود دارد که قصد آن توضیح چرایی و چگونگی تبدیل حقوق بشر، به بخشی از انتظارات جامعه است. یکی از قدیمی‌ترین فلسفه‌های غرب در مورد حقوق بشر، حاصل اندیشه حقوق طبیعی است که از دلایل مختلف فلسفی یا دینی نشات گرفته‌است. دیگر نظریه در این زمینه، بر این اساس است، که حقوق بشر، رفتار اخلاقی را تعیین می‌کند و اخلاق اجتماعی انسان با فرایند تکامل بیولوژیکی و اجتماعی توسعه پیدا می‌کند (نظریه دیوید هیوم).


حقوق بشر به عنوان یک جامعه شناختی از تنظیم قوانین است. همان‌طور که در تئوری جامعه شناختی قانون و کار از ماکس وبر، توضیح داده شده‌است. سایر تئوری‌ها در این زمینه عبارتند از افراد جامعه اقتدار و مشروعیت قوانین را قبول می‌کنند، در ازای امنیت و مزیت‌های اقتصادی که به دست می‌آورند (مانند نظریه راولز). دو نظریه معاصر دیگر وجود دارند که نظریه منافع و نظریه تلاش نامیده می‌شوند. نظریه منافع، استدلال می‌کند که کارکرد اصلی حقوق بشر، محافظت و ترویج منافع انسان است، در حالیکه نظریه تلاش بر اساس ظرفیت انسان برای آزادی به حقوق بشر اعتبار می‌بخشد.<ref>Fagan 2005</ref>  
حقوق بشر به عنوان یک جامعه شناختی از تنظیم قوانین است. همان‌طور که در تئوری جامعه شناختی قانون و کار از ماکس وبر، توضیح داده شده‌است. سایر تئوری‌ها در این زمینه عبارتند از افراد جامعه اقتدار و مشروعیت قوانین را قبول می‌کنند، در ازای امنیت و مزیت‌های اقتصادی که به دست می‌آورند (مانند نظریه راولز). دو نظریه معاصر دیگر وجود دارند که نظریه منافع و نظریه تلاش نامیده می‌شوند. نظریه منافع، استدلال می‌کند که کارکرد اصلی حقوق بشر، محافظت و ترویج منافع انسان است، در حالیکه نظریه تلاش بر اساس ظرفیت انسان برای آزادی به حقوق بشر اعتبار می‌بخشد.<ref>Fagan 2005</ref>  
خط ۳۷: خط ۳۷:
=خاستگاه‌ حقوق بشر=
=خاستگاه‌ حقوق بشر=


قبلا گفتیم که اصطلاح حقوق بشر، نسبتا جدید است. بنابراین، بطور قطع می‌توان گفت که چنین عبارتی در ادیان سنتی و شناخته شده وجود ندارد. با این وجود، الهیات مبنایی برای نظریه حقوق بشر ارائه می‌دهد که از قانونی برتر از قانون دولت نشات می‌گیرد و سرچشمه آن [[خداوند]] متعال است.
قبلا گفتیم که اصطلاح حقوق بشر نسبتا جدید است. بنابراین بطور قطع می‌توان گفت که چنین عبارتی در ادیان سنتی و شناخته شده وجود ندارد. با این وجود الهیات مبنایی برای نظریه حقوق بشر ارائه می‌دهد که از قانونی برتر از قانون دولت نشات می‌گیرد و سرچشمه آن [[خداوند]] متعال است.
در توضیح مبنا بودن دین برای نظریه حقوق بشر می‌توان گفت در همه ادیان، انسان موجودی ارزشمند، با کرامت و به عبارتی مقدس نگریسته شده است. در عهد عتیق آمده است که آدم در صورت الهی آفریده شده است و این یعنی موجودات انسانی مهری الهی بر پیشانی دارند که ارزش والائی به آنها می‌بخشد.
در توضیح مبنا بودن دین برای نظریه حقوق بشر می‌توان گفت در همه ادیان انسان موجودی ارزشمند، با کرامت و به عبارتی مقدس نگریسته شده است. در عهد عتیق آمده است که آدم در صورت الهی آفریده شده است و این یعنی موجودات انسانی مهری الهی بر پیشانی دارند که ارزش والائی به آنها می‌بخشد.
[[قرآن]] هم در این زمینه می‌گوید: «و به راستی که ما به فرزندان آدم، کرامت بخشیدیم.» <ref> اسراء/سوره۱۷، آیه۷۰</ref>
[[قرآن]] هم در این زمینه می‌گوید: «و به راستی که ما به فرزندان آدم، کرامت بخشیدیم.» <ref> اسراء/سوره۱۷، آیه۷۰</ref>
در بهاگاوارگیتا هم آمده است: «هر آن‌که پروردگار خویش را در‌ اندرون هر مخلوقی می‌بیند که بدون مرگ و زوال در میان دنیای فانی زندگی می‌کند: هموست که به حقیقت می‌بیند....» <ref>Shestack، op. cit. ، p. ۲۰۵</ref>
در بهاگاوارگیتا هم آمده است: «هر آن‌که پروردگار خویش را در‌ اندرون هر مخلوقی می‌بیند که بدون مرگ و زوال در میان دنیای فانی زندگی می‌کند: هموست که به حقیقت می‌بیند....» <ref>Shestack، op. cit. ، p. ۲۰۵</ref>
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:
'''ماده پانزدهم'''
'''ماده پانزدهم'''


بند 1: هرکس حق دارد که داراي تابعیت باشد.
بند 1: هرکس حق دارد که دارای تابعیت باشد.
      
      
بند 2: هیچ کس را نمی‌توان خود سرانه از تابعیت خود یا از حق تغییر تابعیت محروم کرد.
بند 2: هیچ کس را نمی‌توان خود سرانه از تابعیت خود یا از حق تغییر تابعیت محروم کرد.
خط ۱۴۶: خط ۱۴۶:
بند 1: هر کس حق دارد که در اداره امور عمومی کشور خود، خواه مستقیم و خواه با وساطت نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشند، شرکت جوید.
بند 1: هر کس حق دارد که در اداره امور عمومی کشور خود، خواه مستقیم و خواه با وساطت نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشند، شرکت جوید.
      
      
بند 2: هرکس حق دارد که باتساوي شرایط، بامشاغل عمومی کشور خود نایل آید.
بند 2: هرکس حق دارد که باتساوی شرایط، بامشاغل عمومی کشور خود نایل آید.
      
      
بند 3: اساس و منشا قدرت حکومت اراده مردم است این اراده باید به وسیله انتخاباتی بر گزار گردد که از روی صداقت و به طور ادواری صورت پذیرد. انتخابات باید عمومی و با رعایت مساوات باشد و با رای مخفی یا طریقه نظیر آن انجام گیرد که آزادی رای را تامین نماید.
بند 3: اساس و منشا قدرت حکومت اراده مردم است این اراده باید به وسیله انتخاباتی بر گزار گردد که از روی صداقت و به طور ادواری صورت پذیرد. انتخابات باید عمومی و با رعایت مساوات باشد و با رای مخفی یا طریقه نظیر آن انجام گیرد که آزادی رای را تامین نماید.
خط ۱۵۲: خط ۱۵۲:
'''ماده بیست و دوم'''
'''ماده بیست و دوم'''


هرکس به عنوان عضو اجتماع حق امنیت اجتماعی دارد و مجاز است به وسیله مساعی ملی و همکاري بین المللی، حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را که لازمه مقام و رشد آزادانه شخصیت اوست با رعایت تشکیلات ومنابع هر کشور به دست آورد.
هرکس به عنوان عضو اجتماع حق امنیت اجتماعی دارد و مجاز است به وسیله مساعی ملی و همکاری بین المللی، حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را که لازمه مقام و رشد آزادانه شخصیت اوست با رعایت تشکیلات ومنابع هر کشور به دست آورد.


'''ماده بیست و سوم'''
'''ماده بیست و سوم'''
خط ۲۰۲: خط ۲۰۲:
'''ماده سی ام'''
'''ماده سی ام'''


هیچ یک از مقرارت اعلامیه حاضر نباید طوری تفسیر شود که متضمن حقی برای دولتی یا جمعیتی یا فردي باشد که به موجب آن بتواند هریک ازحقوق و آزادی‌های مندرج در این اعلامیه را از بین ببرد و یا در آن راه فعالیتی بنماید.<ref>مرکز اطلاعات سازمان ملل متحد تهران
هیچ یک از مقرارت اعلامیه حاضر نباید طوری تفسیر شود که متضمن حقی برای دولتی یا جمعیتی یا فردی باشد که به موجب آن بتواند هریک ازحقوق و آزادی‌های مندرج در این اعلامیه را از بین ببرد و یا در آن راه فعالیتی بنماید.<ref>مرکز اطلاعات سازمان ملل متحد تهران
https://www.ohchr.org/EN/UDHR/Documents/UDHR_Translations/prs.pdf</ref>
https://www.ohchr.org/EN/UDHR/Documents/UDHR_Translations/prs.pdf</ref>


خط ۲۲۳: خط ۲۲۳:
به عبارت دیگر مسلماً تبیین اصول و طرق تکامل انسان و حقوق وی باید ماوراء‌الطبیعی و الهی باشد و این کار توسط ارسال شرائع مختلف صورت گرفته، متن اصلی همه این شرائع دین ابراهیمی است. «وَ مَنْ أَحْسَنُ دیناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهیمَ خَلیلاً»<ref>قرآن کریم، سوره مبارکة نساء، آیة شریفة 125</ref> «قُلْ إِنَّنی‏ هَدانی‏ رَبِّی إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ دیناً قِیَماً مِلَّةَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکین»<ref>قرآن کریم، سوره مبارکة  انعام، آیة شریفة 161</ref> «وَ قالُوا کُونُوا هُوداً أَوْ نَصارى‏ تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکین»<ref>قرآن کریم، سوره مبارکة  بقره، آیة شریفة 135</ref> که قرآن به آن فراخوانده و سزاوارترین افراد و شرائع به دین ابراهیمی که دین حنیف اسلام است، پیامبر ما و پیروان او هستند. امروزه از نظر اسلام و قرآن، دین اسلام شایسته‌ترین دین برای تبیین حقوق انسان است.<ref>جعفری، محمدتقی(1370)، نظام جهانی حقوق بشر، دفتر خدمات حقوقی بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران، 1370، صص 88-83</ref>
به عبارت دیگر مسلماً تبیین اصول و طرق تکامل انسان و حقوق وی باید ماوراء‌الطبیعی و الهی باشد و این کار توسط ارسال شرائع مختلف صورت گرفته، متن اصلی همه این شرائع دین ابراهیمی است. «وَ مَنْ أَحْسَنُ دیناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهیمَ خَلیلاً»<ref>قرآن کریم، سوره مبارکة نساء، آیة شریفة 125</ref> «قُلْ إِنَّنی‏ هَدانی‏ رَبِّی إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ دیناً قِیَماً مِلَّةَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکین»<ref>قرآن کریم، سوره مبارکة  انعام، آیة شریفة 161</ref> «وَ قالُوا کُونُوا هُوداً أَوْ نَصارى‏ تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکین»<ref>قرآن کریم، سوره مبارکة  بقره، آیة شریفة 135</ref> که قرآن به آن فراخوانده و سزاوارترین افراد و شرائع به دین ابراهیمی که دین حنیف اسلام است، پیامبر ما و پیروان او هستند. امروزه از نظر اسلام و قرآن، دین اسلام شایسته‌ترین دین برای تبیین حقوق انسان است.<ref>جعفری، محمدتقی(1370)، نظام جهانی حقوق بشر، دفتر خدمات حقوقی بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران، 1370، صص 88-83</ref>


=ديدگاه و جايگاه ذر قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران=  
=دیدگاه و جایگاه ذر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران=  


بحث حقوق بشر که حقوق طبيعي و بنيادين هر انسان تلقي مي شود، سابقه اي بس طولاني دارد. از لحاظ تاريخي بيشتر مربوط به حقوق مدني ـ سياسي بوده است، اما در دوران معاصر دامنه آن گسترش يافته و حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي را نيز در بر مي گيرد ـ اين حقوق که به طور سنتي از طريق قوانين اساسي کشورها براي شهروندان تضمين مي شد. در عصر جديد حتي از طريق اقدامات بين المللي توسط سازمان ملل و سازمان هاي منطقه اي تکميل و بعضاً مورد حمايت قرار مي گيرد.
بحث حقوق بشر که حقوق طبیعی و بنیادین هر انسان تلقی می شود، سابقه ای بس طولانی دارد. از لحاظ تاریخی بیشتر مربوط به حقوق مدنی ـ سیاسی بوده است، اما در دوران معاصر دامنه آن گسترش یافته و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را نیز در بر می گیرد ـ این حقوق که به طور سنتی از طریق قوانین اساسی کشورها برای شهروندان تضمین می شد. در عصر جدید حتی از طریق اقدامات بین المللی توسط سازمان ملل و سازمان های منطقه ای تکمیل و بعضاً مورد حمایت قرار می گیرد.


درک ديدگاه قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در باره حقوق بشر و تبيين جايگاه آن حائز اهميت است، زيرا نظام جمهوري اسلامي ايران چه از نظر مبناي ايدئولوژي و چه از حيث سابقه تاريخي ملي و تمدن باستاني نمي تواند نسبت به موازين حقوق بشر بي تفاوت بماند.
درک دیدگاه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در باره حقوق بشر و تبیین جایگاه آن حائز اهمیت است، زیرا نظام جمهوری اسلامی ایران چه از نظر مبنای ایدئولوژی و چه از حیث سابقه تاریخی ملی و تمدن باستانی نمی تواند نسبت به موازین حقوق بشر بی تفاوت بماند.


به همين دليل در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران به مفاهيم و موازين حقوق بشر و آزادي هاي اساسي با حفظ معيارهاي ديني توجه مناسبي شده است. به نظر مي رسد براي دستيابي به پاسخ مناسب بهترين و کوتاه ترين راه اين است که به روال اعلاميه جهاني حقوق بشر به قانون اساسي نگاه کنيم.
به همین دلیل در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به مفاهیم و موازین حقوق بشر و آزادی های اساسی با حفظ معیارهای دینی توجه مناسبی شده است. به نظر می رسد برای دستیابی به پاسخ مناسب بهترین و کوتاه ترین راه این است که به روال اعلامیه جهانی حقوق بشر به قانون اساسی نگاه کنیم.
در اين صورت مي بينيم، قانون اساسي از يک سو به کرامت و ارزش ذاتي انسان پرداخته و از سوي ديگر، حقوق مدني، سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي مهم را به طور خاص مورد تاکيد قرار داده و رعايت آنها را لازم دانسته است، در عين حال از ذکر عوامل محدود کننده اجراي حقوق و آزادي ها نيز غافل نمانده است، چون حقوق بشر اسلامي منشأ الهي دارد، يعني حقوقي است که خداوند به انسان عطا کرده است، طبعاً داراي محدوديت هاي خاص خود است، و نه حقوق ذاتي که در هيچ شرايطي محدود و يا سلب نشود. نيز بايد خاطر نشان کرد که ميان حقوق و تکاليف رابطه ملازمي وجود دارد که در کنار هر حقي تکليفي هم بالتبع وجود دارد که نمي توان از کار آن بي تفاوت گذشت لذا ديدگاه فقط حق خود را طلبيدن بدون اينکه مسئوليتي در قبال تکليف متقابل داشته باشد در مکتب اسلام و قانون اساسي پذيرفته نيست. اينک به طور اجمال به هر يک از محورهاي سه گانه اشاره مي کنيم:
در این صورت می بینیم، قانون اساسی از یک سو به کرامت و ارزش ذاتی انسان پرداخته و از سوی دیگر، حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مهم را به طور خاص مورد تاکید قرار داده و رعایت آنها را لازم دانسته است، در عین حال از ذکر عوامل محدود کننده اجرای حقوق و آزادی ها نیز غافل نمانده است، چون حقوق بشر اسلامی منشأ الهی دارد، یعنی حقوقی است که خداوند به انسان عطا کرده است، طبعاً دارای محدودیت های خاص خود است، و نه حقوق ذاتی که در هیچ شرایطی محدود و یا سلب نشود. نیز باید خاطر نشان کرد که میان حقوق و تکالیف رابطه ملازمی وجود دارد که در کنار هر حقی تکلیفی هم بالتبع وجود دارد که نمی توان از کار آن بی تفاوت گذشت لذا دیدگاه فقط حق خود را طلبیدن بدون اینکه مسئولیتی در قبال تکلیف متقابل داشته باشد در مکتب اسلام و قانون اساسی پذیرفته نیست. اینک به طور اجمال به هر یک از محورهای سه گانه اشاره می کنیم:


<big>1. کرامت انساني:</big>
<big>1. کرامت انسانی:</big>


بدون شک، اعتقاد به کرامت و ارزش انساني، شرط اوليه شناسايي حقوق و آزادي هاي اساسي براي انسان است. انديشه کرامت انساني در اديان حقه الهي به خصوص اسلام از جايگاه والايي برخوردار است.<ref> اسراء/70</ref> و منشأ اين کرامت رابطه انسان با خداست<ref> اسراء/ص/72</ref> و حقوق بشر ناشي از «تکريم الهي از انسان» است<ref>الزحيلي، محمد، حقوق الانسان في الاسلام،  دار بن کثير، چاپ دوم، 1422ق، ص134-130</ref> قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران که مبيّن حقوق بشر بر اساس اصول و ضوابط اسلامي است، ايمان به کرامت و ارزش انساني را جزء مباني اصلي نظام جمهوري اسلامي ايران و در رديف اعتقاد به توحيد، و وحي و معاد، عدل خدا در تشريع وغيره بر مي شمارد؛<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، اصل دوم</ref> دليل آن نيز روشن است حقوق بشر در اسلام ارتباط تنگاتنگ با عقيده صحيح ايمان به خدا و شريعت منزله و... دارد. کسي يا نظامي که خدا را خالق و مشرّع مي داند، نه تنها حقوق او را رعايت مي کند، بلکه حقوق بندگان خدا را نيز درک و مراعات مي نمايد، چون او باور دارد که خداوند خالق بشر است و همه انسان ها مخلوق خداوند بوده و از حقوق مساوي برخوردارند، و تأمين اين حقوق بر هر مسلمان و بر نظام اسلامي واجب است. در قانون اساسي، اضافه بر تکريم انسان، اصل حاکم بودن انسان بر سرنوشت خود نيز به رسميت شناخته شده و اين امر به عنوان يک حق خدادادي غير قابل سلب مورد تأکيد قرار گرفته است.<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، اصل56</ref>
بدون شک، اعتقاد به کرامت و ارزش انسانی، شرط اولیه شناسایی حقوق و آزادی های اساسی برای انسان است. اندیشه کرامت انسانی در ادیان حقه الهی به خصوص اسلام از جایگاه والایی برخوردار است.<ref> اسراء/70</ref> و منشأ این کرامت رابطه انسان با خداست<ref> اسراء/ص/72</ref> و حقوق بشر ناشی از «تکریم الهی از انسان» است<ref>الزحيلي، محمد، حقوق الانسان في الاسلام،  دار بن کثير، چاپ دوم، 1422ق، ص134-130</ref> قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که مبیّن حقوق بشر بر اساس اصول و ضوابط اسلامی است، ایمان به کرامت و ارزش انسانی را جزء مبانی اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران و در ردیف اعتقاد به توحید، و وحی و معاد، عدل خدا در تشریع وغیره بر می شمارد؛<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، اصل دوم</ref> دلیل آن نیز روشن است حقوق بشر در اسلام ارتباط تنگاتنگ با عقیده صحیح ایمان به خدا و شریعت منزله و... دارد. کسی یا نظامی که خدا را خالق و مشرّع می داند، نه تنها حقوق او را رعایت می کند، بلکه حقوق بندگان خدا را نیز درک و مراعات می نماید، چون او باور دارد که خداوند خالق بشر است و همه انسان ها مخلوق خداوند بوده و از حقوق مساوی برخوردارند، و تأمین این حقوق بر هر مسلمان و بر نظام اسلامی واجب است. در قانون اساسی، اضافه بر تکریم انسان، اصل حاکم بودن انسان بر سرنوشت خود نیز به رسمیت شناخته شده و این امر به عنوان یک حق خدادادی غیر قابل سلب مورد تأکید قرار گرفته است.<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، اصل56</ref>


2. حقوق مدني و آزادي هاي اساسي
2. حقوق مدنی و آزادی های اساسی


قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در اصول مختلف و به ويژه در فصل سوم، تحت عنوان حقوق ملت، به حقوق و آزادي هاي اساسي متعددي اشاره نموده و رعايت آنها را لازم دانسته است:
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصول مختلف و به ویژه در فصل سوم، تحت عنوان حقوق ملت، به حقوق و آزادی های اساسی متعددی اشاره نموده و رعایت آنها را لازم دانسته است:


که مهم ترين آنها عبارتند از:
که مهم ترین آنها عبارتند از:


الف) تساوي: در اصول متعددي به تساوي عموم افراد ملت در برابر قانون، و دادگاه، و تساوي در بهره گيري از امکانات و رفع تبعيض تصريح شده است.<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل20، اصل19، اصل3 بند 9 و 14</ref>
الف) تساوی: در اصول متعددی به تساوی عموم افراد ملت در برابر قانون، و دادگاه، و تساوی در بهره گیری از امکانات و رفع تبعیض تصریح شده است.<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل20، اصل19، اصل3 بند 9 و 14</ref>
                                                                
                                                                
ب) آزادي: آزادي در قانون اساسي از جايگاه والايي برخوردار است؛ در اهميت آن اين بس که «... هيچ مقامي حق ندارد به نام حفظ استقلال و تماميت ارضي کشور، آزادي هاي مشروع را هر چند با وضع قوانين و مقررات سلب کند.<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 9</ref>
ب) آزادی: آزادی در قانون اساسی از جایگاه والایی برخوردار است؛ در اهمیت آن این بس که «... هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، آزادی های مشروع را هر چند با وضع قوانین و مقررات سلب کند.<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 9</ref>


در اصول قانون اساسي، آزادي هاي گوناگون از قبيل: آزادي بيان،<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 24</ref> آزادي شرکت در اجتماعات،<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل23،اصل14،اصل13</ref> آزادي عقيده،<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 3، بند 7</ref> آزادي انتخاب شغل و امثال آن با صراحت آمده و مورد حمايت دولت اعلام شده است.<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 156</ref> و احياي آزادي هاي مشروع از وظايف قوه قضائيه ذکر شده است.<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 37</ref>
در اصول قانون اساسی، آزادی های گوناگون از قبیل: آزادی بیان،<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 24</ref> آزادی شرکت در اجتماعات،<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل23،اصل14،اصل13</ref> آزادی عقیده،<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 3، بند 7</ref> آزادی انتخاب شغل و امثال آن با صراحت آمده و مورد حمایت دولت اعلام شده است.<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 156</ref> و احیای آزادی های مشروع از وظایف قوه قضائیه ذکر شده است.<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 37</ref>


ج) اصل برائت : اصل برائت يکي از اصول مهم و مسلم حقوق بشري در قانون اساسي مورد تاکيد قرار گرفته است.<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 34</ref>                         
ج) اصل برائت : اصل برائت یکی از اصول مهم و مسلم حقوق بشری در قانون اساسی مورد تاکید قرار گرفته است.<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 34</ref>                         


د) حق محاکمه عادلانه: در قانون اساسي به منظور تضمين محاکمه عادلانه و احقاق حق و مورد ستم قرار نگرفتن مردم، تمهيداتي پيش بيني شده است، از جمله: حق دادخواهي و دسترسي به دادگاه ها<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 32 و 33</ref>، منع توقيف يا تبعيد غيرقانوني،<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 35</ref> حق برخورداري از وکيل مدافع،<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 165، اصل 168</ref>علني بودن محاکمات،<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 36</ref> اصل قانوني بودن جرم و مجازات،<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، اصل 169</ref> عطف به ماسبق نشدن قانون،<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 159</ref> پرهيز از دادگاه هاي اختصاصي،<refقانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 171></ref> جبران خسارت و اعاده حيثيت کسي که به اشتباه محکوم شده باشد<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،بند 8، اصل 3، اصل 6، اصل 7، اصل 59، اصل 100</ref>. تمهيدات ياد شده، همانند موازين و مفاهيمي است که در اعلاميه جهاني حقوق بشر و ميثاق بين المللي حقوق مدني سياسي آمده است.
د) حق محاکمه عادلانه: در قانون اساسی به منظور تضمین محاکمه عادلانه و احقاق حق و مورد ستم قرار نگرفتن مردم، تمهیداتی پیش بینی شده است، از جمله: حق دادخواهی و دسترسی به دادگاه ها<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 32 و 33</ref>، منع توقیف یا تبعید غیرقانونی،<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 35</ref> حق برخورداری از وکیل مدافع،<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 165، اصل 168</ref>علنی بودن محاکمات،<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 36</ref> اصل قانونی بودن جرم و مجازات،<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، اصل 169</ref> عطف به ماسبق نشدن قانون،<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 159</ref> پرهیز از دادگاه های اختصاصی،<refقانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،اصل 171><nowiki></ref></nowiki> جبران خسارت و اعاده حیثیت کسی که به اشتباه محکوم شده باشد<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،بند 8، اصل 3، اصل 6، اصل 7، اصل 59، اصل 100</ref>. تمهیدات یاد شده، همانند موازین و مفاهیمی است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بین المللی حقوق مدنی سیاسی آمده است.


ه‍ ) حق شرکت در اداره عمومي کشور: در قانون اساسي بر نقش مردم در تعيين سرنوشت کشور به وضوح تاکيد شده است.<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 10، اصل 21</ref>
ه‍ ) حق شرکت در اداره عمومی کشور: در قانون اساسی بر نقش مردم در تعیین سرنوشت کشور به وضوح تاکید شده است.<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 10، اصل 21</ref>


و) حق ازدواج و تشکيل خانواده، تأکيد بر اهميت خانواده و نقش بنيادين آن از فراز هاي قانون اساسي است.<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،بند 3، و بند 4، اصل 3 و اصل 30</ref>
و) حق ازدواج و تشکیل خانواده، تأکید بر اهمیت خانواده و نقش بنیادین آن از فراز های قانون اساسی است.<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،بند 3، و بند 4، اصل 3 و اصل 30</ref>


3. حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي
3. حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران اصولي را به اين حقوق اختصاص داده، و حق برخورداري از تعليم و تربيت،<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 28، اصل 43</ref> آزادي کار و حق داشتن شغل مناسب و حق بهره مندي از رفاه اجتماعي<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،بند 12، اصل سوم، اصل 29، اصل 31، ص 43</ref> و امثال آن را مورد حمايت قرار داده است.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اصولی را به این حقوق اختصاص داده، و حق برخورداری از تعلیم و تربیت،<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 28، اصل 43</ref> آزادی کار و حق داشتن شغل مناسب و حق بهره مندی از رفاه اجتماعی<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،بند 12، اصل سوم، اصل 29، اصل 31، ص 43</ref> و امثال آن را مورد حمایت قرار داده است.


4. در قانون اساسي، همانند اسناد بين المللي به جهات محدود کننده حقوق و آزادي هاي اساسي بشر اشاره شده است و آن جهات عبارتند از: رعايت حقوق و آزادي هاي ديگران، حفظ نظم و امنيت عمومي، و رعايت اخلاق عمومي اضافه بر اينها رعايت موازين و معيار هاي اسلامي<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 20، اصل 24، اصل 28</ref> که از ويژگي هاي قانون اساسي است.
4. در قانون اساسی، همانند اسناد بین المللی به جهات محدود کننده حقوق و آزادی های اساسی بشر اشاره شده است و آن جهات عبارتند از: رعایت حقوق و آزادی های دیگران، حفظ نظم و امنیت عمومی، و رعایت اخلاق عمومی اضافه بر اینها رعایت موازین و معیار های اسلامی<ref>قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 20، اصل 24، اصل 28</ref> که از ویژگی های قانون اساسی است.
بنابراين مي توان گفت: حقوق بشر در قانون اساسي از جايگاه بسيار والايي بر خوردار است و ديدگاه قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نسبت به حقوق بشر تجلّي عيني نظر اسلام درباره حقوق بشر است، ديني که با ظهور آن  حقوق بشر در قالب نصوص شرعي تبلور پيدا کرد و پس از گذشت قرنها، اينک در قانون اساسي جمهوري اسلامي تولد دوباره يافته است. ملاحظه اين ترسيم و نمايي که در قانون مزبور از حقوق و آزادي هاي اساسي ملت و وظايف حکومت در راستاي تحقق و اجراي آنها آمده است، اين احساس مثبت را به وجود مي آورد که اگر دولت و دستگاه حاکمه آنها را به منصه ظهور برساند، مطمئناً جامعه اسلامي را به عنوان الگوي جامعه برتر به جهانيان معرفي خواهد کرد. جامعه اي که توفيق بودن و زندگي کردن در آن مايه آرامش، امنيت و افتخار مضاعف خواهد بود.
بنابراین می توان گفت: حقوق بشر در قانون اساسی از جایگاه بسیار والایی بر خوردار است و دیدگاه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نسبت به حقوق بشر تجلّی عینی نظر اسلام درباره حقوق بشر است، دینی که با ظهور آن  حقوق بشر در قالب نصوص شرعی تبلور پیدا کرد و پس از گذشت قرنها، اینک در قانون اساسی جمهوری اسلامی تولد دوباره یافته است. ملاحظه این ترسیم و نمایی که در قانون مزبور از حقوق و آزادی های اساسی ملت و وظایف حکومت در راستای تحقق و اجرای آنها آمده است، این احساس مثبت را به وجود می آورد که اگر دولت و دستگاه حاکمه آنها را به منصه ظهور برساند، مطمئناً جامعه اسلامی را به عنوان الگوی جامعه برتر به جهانیان معرفی خواهد کرد. جامعه ای که توفیق بودن و زندگی کردن در آن مایه آرامش، امنیت و افتخار مضاعف خواهد بود.




Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۱۹۹

ویرایش