۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
=موفقیت های حکومت بو مدین= | =موفقیت های حکومت بو مدین= | ||
در سالهای 1347ـ1350 ش/ 1968ـ1971، تشکیلات حکومتی شکل گرفت و اقتصاد دولتی توسعه یافت. بومدین الگوی تعاونیهای دولتی و سرمایهگذاری دولتی را معمول کرد. اوج این مرحله، کامیابی او در ملیکردن صنایع نفت و گاز در 1350 ش/ 1971 بود<ref>دایرةالمعارف خاورمیانه و شمال افریقای کمبریج، همانجا؛ فارسون، ص43)</ref>، دولت الجزایر با هدف سوسیالیستی کردن کشور، تقریباً همه سرمایهگذاری های اقتصادی را به دست گرفت. باور مسلّم بومدین این بود که فقط با نظام تصمیمگیری منسجم و متمرکز میتوان بر آثار نامطلوب اقتصادی ناشی از هشتسال جنگ استقلال و ستیزههای دامنهدار جناحی غلبه کرد<ref>دایرةالمعارف خاورمیانة معاصر، همانجا</ref><ref>عکاش، ص 129</ref> بومدین برای توسعة کشور، بر تغییر زیربنای مادی جامعه از طریق رشد سریع صنعتی تأکید داشت<ref>فارسون، ص70</ref>. سیاست «تجهیز صنایع » در قالب یک طرح و برنامة سهسالة مقدماتی و دو برنامة چهارسالة توسعه (مجموعاً از 1346ش/1967 تا 1356ش/1974) دنبال شد (فارسون، ص 45ـ46؛ بنون، ص129ـ 138؛ ) دایرةالمعارف خاورمیانة معاصر ( ، همانجا). راهبردهای اقتصادی بومدین در درازمدت آن گونه که او انتظار داشت موفق نبود. تا اواسط دهة هفتاد میلادی، دخالت وسیع دولت سبب بیکفایتی بخش عمومی شد و دیون خارجی کشور نیز به وخامت اوضاع افزود ( ) دایرةالمعارف خاورمیانة معاصر( ، همانجا؛ بنون، ص 309؛ فارسون، ص 85 ـ86). در سیاست خارجی، پس از مرگ جمال * عبدالناصر (1349ش/1970)، بتدریج نفوذ بومدین در دنیای عرب و جهان سوم بیشتر شد و الجزایر، با گذشتة انقلابی و سیاست خارجی فعال خود، یکی از چند کشور برجستة جهان سوم به شمار میرفت (سریعالقلم، ص78). اساسیترین تغییر در سیاست خارجی این کشور، پس از سقوط بنبلا، حمایت از پانعربیسم * (اتحاد عرب) بود. در راستای این سیاست، در پیجنگ اعراب و اسرائیل در 1346ش/1967، الجزایر به کشورهای «جبهة امتناع * » (جبهةالرفض) پیوست و با هرگونه مذاکرهای برای صلح با اسرائیل مخالفت کرد. بومدین از سازمان آزادیبخش فلسطین نیز حمایت میکرد. در جنگ رمضان (مهر 1352/اکتبر 1973) میان اعراب و اسرائیل، الجزایر در جبهة دیپلماتیک فعال بود (اسعدی، ج1، ص170). بومدین کشورهای افریقایی را به قطع روابط با اسرائیل تشویق میکرد | در سالهای 1347ـ1350 ش/ 1968ـ1971، تشکیلات حکومتی شکل گرفت و اقتصاد دولتی توسعه یافت. بومدین الگوی تعاونیهای دولتی و سرمایهگذاری دولتی را معمول کرد. اوج این مرحله، کامیابی او در ملیکردن صنایع نفت و گاز در 1350 ش/ 1971 بود<ref>دایرةالمعارف خاورمیانه و شمال افریقای کمبریج، همانجا؛ فارسون، ص43)</ref>، دولت الجزایر با هدف سوسیالیستی کردن کشور، تقریباً همه سرمایهگذاری های اقتصادی را به دست گرفت. باور مسلّم بومدین این بود که فقط با نظام تصمیمگیری منسجم و متمرکز میتوان بر آثار نامطلوب اقتصادی ناشی از هشتسال جنگ استقلال و ستیزههای دامنهدار جناحی غلبه کرد<ref>دایرةالمعارف خاورمیانة معاصر، همانجا</ref><ref>عکاش، ص 129</ref> بومدین برای توسعة کشور، بر تغییر زیربنای مادی جامعه از طریق رشد سریع صنعتی تأکید داشت<ref>فارسون، ص70</ref>. سیاست «تجهیز صنایع » در قالب یک طرح و برنامة سهسالة مقدماتی و دو برنامة چهارسالة توسعه (مجموعاً از 1346ش/1967 تا 1356ش/1974) دنبال شد (فارسون، ص 45ـ46؛ بنون، ص129ـ 138؛ ) دایرةالمعارف خاورمیانة معاصر ( ، همانجا). راهبردهای اقتصادی بومدین در درازمدت آن گونه که او انتظار داشت موفق نبود. تا اواسط دهة هفتاد میلادی، دخالت وسیع دولت سبب بیکفایتی بخش عمومی شد و دیون خارجی کشور نیز به وخامت اوضاع افزود ( ) دایرةالمعارف خاورمیانة معاصر( ، همانجا؛ بنون، ص 309؛ فارسون، ص 85 ـ86). در سیاست خارجی، پس از مرگ جمال * عبدالناصر (1349ش/1970)، بتدریج نفوذ بومدین در دنیای عرب و جهان سوم بیشتر شد و الجزایر، با گذشتة انقلابی و سیاست خارجی فعال خود، یکی از چند کشور برجستة جهان سوم به شمار میرفت (سریعالقلم، ص78). اساسیترین تغییر در سیاست خارجی این کشور، پس از سقوط بنبلا، حمایت از پانعربیسم * (اتحاد عرب) بود. در راستای این سیاست، در پیجنگ اعراب و اسرائیل در 1346ش/1967، الجزایر به کشورهای «جبهة امتناع * » (جبهةالرفض) پیوست و با هرگونه مذاکرهای برای صلح با اسرائیل مخالفت کرد. بومدین از سازمان آزادیبخش فلسطین نیز حمایت میکرد. در جنگ رمضان (مهر 1352/اکتبر 1973) میان اعراب و اسرائیل، الجزایر در جبهة دیپلماتیک فعال بود (اسعدی، ج1، ص170). بومدین کشورهای افریقایی را به قطع روابط با اسرائیل تشویق میکرد | ||
تا از این طریق اسرائیل را در انزوایی سیاسی قرار دهد (ادموندسون ، ص852). در آذر 1356/دسامبر 1977، الجزایر با امضای اعلامیة طرابلس، تلاشهای مصر برای مذاکره با اسرائیل را محکوم و روابط سیاسی خود را با مصر قطع کرد (اسعدی، ج1، ص171). بومدین الجزایر را به سمت اتخاذ سیاست بیطرفی * در روابط بینالملل سوق داد، در حالی که به اتفاقنظر دربارة مسائل مورد علاقة کشورهای جهان سوم نیز متعهد بود ( ) دایرةالمعارف خاورمیانة معاصر ( ، همانجا). الجزایر در دهة هفتاد میلادی، با داشتن هیئتهای دیپلماتیک قوی، یکی از بانیان «گروه 77 » و مشوّق طرح «نظام نوین اقتصاد بینالملل » در چارچوب سازمان ملل متحد شناخته میشد (سریعالقلم، همانجا؛ رودی، ص211،213؛ کاسسه، ص 413). در اجلاسهای سران سازمان وحدت افریقا و چهارمین نشست سران جنبش عدم تعهد (1352 ش/ 1973 در الجزایر)، بومدین در ایجاد هماهنگی میان کشورهای عربی ـ افریقایی نقش مهمی داشت (ادموندسون، همانجا) و در 1356 ش/ 1977 به ریاست جنبش غیرمتعهّدها انتخاب شد (سریعالقلم، همانجا). تنشآمیزترین مسئله در سیاست خارجی دولت بومدین مسئلة صحرای غربی بود. حمایتهای مادی و معنوی الجزایر از پولیساریو * ، سبب تیرگی روابط این کشور با مراکش و موریتانی شد. در 1354ش/1976، الجزایر «جمهوری دموکراتیک عربی صحرا» را به رسمیت شناخت و مراکش و موریتانی روابط سیاسی خود را با الجزایر قطع کردند (اسعدی، همانجا؛ رجوع کنید به سریعالقلم، ص 79ـ80 و جاهای دیگر). همچنین در دوران حکومت بومدین و با میانجیگری و ابتکار او، قرارداد الجزایر (در 15 اسفند 1353) برای رفع اختلافات میان ایران و عراق، بین دو کشور به امضا رسید (مهدوی، ص399؛ ایران. وزارت امور خارجه، ص 75).در دوران زمامداری بومدین، بازگشت به هویّت عربی در الجزایر قوت گرفت و جناح فرانکفونی (فرانسه زبان) نتوانست بر هیئت حاکمه تسلط پیدا کند (قربان اوغلی، ص 81). برخلاف بنبلا، بومدین، با وجود خط مشی سکولار به میراث عربی ـ اسلامی به طور اصولی احترام میگذاشت و اسلام را طریقتی روحانی و دارای برنامة اجتماعی سیاسی میدانست که در مبارزه برای آزادی انسان، از مذاهب دیگر پیشروتر است. او خود را یک سوسیالیست مسلمان مینامید (فارسون، ص 91). بومدین «سیاست عربیکردن» الجزایر را به طور جدی دنبال میکرد و به این منظور «وزارت تعلیمات اصلی و امور مذهبی» را در 1349ش/1970 تأسیس کرد. اجرای این سیاست، فضای مساعدی برای علمای دینی جهت تبلیغ و ترویج آموزشهای اسلامی در سراسر الجزایر فراهم آورد (کوک، ص 98ـ103).در 1355 ش/ 1976، «منشور ملی» پس از انتشار و همهپرسی تصویب شد. این منشور تأکیدی بود بر تعهد فسخناپذیر و غیرقابل بازگشت الجزایر به سوسیالیسم، و در آن نقش مسلط جبهة آزادیبخش ملی دوباره احیا شد. در آبان/نوامبر همان سال، اصول مندرج در منشور ملی، به عنوان قانون اساسی جدید، در همهپرسی از تصویب عمومی گذشت. قانون اساسی جدید، اسلام را دین رسمی، شکل حکومت را جمهوری و الگوی اقتصاد را سوسیالیستی اعلام کرد. در آذر/دسامبر همان سال نیز بومدین در انتخابات ریاست جمهوری الجزایر، با کسب 99% آرا، برگزیده شد (رودی، ص210؛ اسعدی، ج 1، ص 157ـ 158).بومدین در 6 دی 1357/27 دسامبر 1978، به بیماری سرطان خون درگذشت (رودی، ص231).منابع | تا از این طریق اسرائیل را در انزوایی سیاسی قرار دهد (ادموندسون ، ص852). در آذر 1356/دسامبر 1977، الجزایر با امضای اعلامیة طرابلس، تلاشهای مصر برای مذاکره با اسرائیل را محکوم و روابط سیاسی خود را با مصر قطع کرد (اسعدی، ج1، ص171). بومدین الجزایر را به سمت اتخاذ سیاست بیطرفی * در روابط بینالملل سوق داد، در حالی که به اتفاقنظر دربارة مسائل مورد علاقة کشورهای جهان سوم نیز متعهد بود ( ) دایرةالمعارف خاورمیانة معاصر ( ، همانجا). الجزایر در دهة هفتاد میلادی، با داشتن هیئتهای دیپلماتیک قوی، یکی از بانیان «گروه 77 » و مشوّق طرح «نظام نوین اقتصاد بینالملل » در چارچوب سازمان ملل متحد شناخته میشد (سریعالقلم، همانجا؛ رودی، ص211،213؛ کاسسه، ص 413). در اجلاسهای سران سازمان وحدت افریقا و چهارمین نشست سران جنبش عدم تعهد (1352 ش/ 1973 در الجزایر)، بومدین در ایجاد هماهنگی میان کشورهای عربی ـ افریقایی نقش مهمی داشت (ادموندسون، همانجا) و در 1356 ش/ 1977 به ریاست جنبش غیرمتعهّدها انتخاب شد (سریعالقلم، همانجا). تنشآمیزترین مسئله در سیاست خارجی دولت بومدین مسئلة صحرای غربی بود. حمایتهای مادی و معنوی الجزایر از پولیساریو * ، سبب تیرگی روابط این کشور با مراکش و موریتانی شد. در 1354ش/1976، الجزایر «جمهوری دموکراتیک عربی صحرا» را به رسمیت شناخت و مراکش و موریتانی روابط سیاسی خود را با الجزایر قطع کردند (اسعدی، همانجا؛ رجوع کنید به سریعالقلم، ص 79ـ80 و جاهای دیگر). همچنین در دوران حکومت بومدین و با میانجیگری و ابتکار او، قرارداد الجزایر (در 15 اسفند 1353) برای رفع اختلافات میان ایران و عراق، بین دو کشور به امضا رسید (مهدوی، ص399؛ ایران. وزارت امور خارجه، ص 75).در دوران زمامداری بومدین، بازگشت به هویّت عربی در الجزایر قوت گرفت و جناح فرانکفونی (فرانسه زبان) نتوانست بر هیئت حاکمه تسلط پیدا کند (قربان اوغلی، ص 81). برخلاف بنبلا، بومدین، با وجود خط مشی سکولار به میراث عربی ـ اسلامی به طور اصولی احترام میگذاشت و اسلام را طریقتی روحانی و دارای برنامة اجتماعی سیاسی میدانست که در مبارزه برای آزادی انسان، از مذاهب دیگر پیشروتر است. او خود را یک سوسیالیست مسلمان مینامید (فارسون، ص 91). بومدین «سیاست عربیکردن» الجزایر را به طور جدی دنبال میکرد و به این منظور «وزارت تعلیمات اصلی و امور مذهبی» را در 1349ش/1970 تأسیس کرد. اجرای این سیاست، فضای مساعدی برای علمای دینی جهت تبلیغ و ترویج آموزشهای اسلامی در سراسر الجزایر فراهم آورد (کوک، ص 98ـ103).در 1355 ش/ 1976، «منشور ملی» پس از انتشار و همهپرسی تصویب شد. این منشور تأکیدی بود بر تعهد فسخناپذیر و غیرقابل بازگشت الجزایر به سوسیالیسم، و در آن نقش مسلط جبهة آزادیبخش ملی دوباره احیا شد. در آبان/نوامبر همان سال، اصول مندرج در منشور ملی، به عنوان قانون اساسی جدید، در همهپرسی از تصویب عمومی گذشت. قانون اساسی جدید، اسلام را دین رسمی، شکل حکومت را جمهوری و الگوی اقتصاد را سوسیالیستی اعلام کرد. در آذر/دسامبر همان سال نیز بومدین در انتخابات ریاست جمهوری الجزایر، با کسب 99% آرا، برگزیده شد (رودی، ص210؛ اسعدی، ج 1، ص 157ـ 158).بومدین در 6 دی 1357/27 دسامبر 1978، به بیماری سرطان خون درگذشت (رودی، ص231). | ||
=منابع= | |||
مرتضی اسعدی، جهان اسلام ، تهران 1366ـ1369 ش؛ | |||
ایران. وزارت امور خارجه، روابط خارجی ایران در سال 1353 ، تهران [ 1354 ش ] ؛ تاریخ معاصر کشورهای عربی ، نوشتة د. ر. فوبلیکوف... [ و دیگران ] ، ترجمة محمد حسین روحانی، تهران 1367 ش؛ حمید راسخ، «نظامیان در بحران دهة 90 الجزایر»، مجله سیاست خارجی ، سال11، ش4 (زمستان 1376)؛ محمود سریعالقلم، نظام بینالملل و مسالهی صحرایغربی ، تهران 1374ش؛ احمد عکاش، سرمایههای خارجی، آزادی اقتصادی، تجربة الجزایر ، ترجمة مسعود محمدی، تهران 1363 ش؛ کارل فارسون، سرمایهداری دولتی در الجزایر: بررسی تحولات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی الجزایر قبل و پس از | |||
استقلال ، ترجمة پیروزالف، تهران 1358 ش؛ جاوید قربان اوغلی، «جمعیت العلما و نقش آن در احیای هویت اسلامی الجزایر»، مطالعات افریقا ، سال1، ش 2 (زمستان 1373)؛ آنتونیو کاسسه، حقوق بینالملل در جهانی نامتحد ، ترجمة مرتضی کلانتریان، تهران 1370ش؛ ژوزف کوک، مسلمانان افریقا ، ترجمة اسداله علوی، مشهد1373 ش؛ موسوعة السیاسة ، چاپ عبدالوهاب کیالی، بیروت 1979ـ1994؛ عبدالرضا هوشنگ مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی 1357ـ1300 ، تهران 1373 ش؛Mahfoud Bennoune, The making of contemporary Algeria 1830-1987 , Cambridge 1988; The Cambridge encyclopedia of the Middle East and North Africa , ed. Trevor Mostyn, Cambridge 1988; Locksley Edmondson, "Africa and the developing regions", in General history of Africa , VIII, ed. Ali A. Mazrui, Paris 1993; Encyclopedia of the modern Middle East , eds. Reeva S. Simon, Philip Mattar, and Richard W. Bulleit, New York 1996, s.v. "Boumإdienne, Houari" (by Dirk Vandewalle); John Ruedy, Modern Algeria: The origins and development of a nation , Bloomington 1992. | استقلال ، ترجمة پیروزالف، تهران 1358 ش؛ جاوید قربان اوغلی، «جمعیت العلما و نقش آن در احیای هویت اسلامی الجزایر»، مطالعات افریقا ، سال1، ش 2 (زمستان 1373)؛ آنتونیو کاسسه، حقوق بینالملل در جهانی نامتحد ، ترجمة مرتضی کلانتریان، تهران 1370ش؛ ژوزف کوک، مسلمانان افریقا ، ترجمة اسداله علوی، مشهد1373 ش؛ موسوعة السیاسة ، چاپ عبدالوهاب کیالی، بیروت 1979ـ1994؛ عبدالرضا هوشنگ مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی 1357ـ1300 ، تهران 1373 ش؛Mahfoud Bennoune, The making of contemporary Algeria 1830-1987 , Cambridge 1988; The Cambridge encyclopedia of the Middle East and North Africa , ed. Trevor Mostyn, Cambridge 1988; Locksley Edmondson, "Africa and the developing regions", in General history of Africa , VIII, ed. Ali A. Mazrui, Paris 1993; Encyclopedia of the modern Middle East , eds. Reeva S. Simon, Philip Mattar, and Richard W. Bulleit, New York 1996, s.v. "Boumإdienne, Houari" (by Dirk Vandewalle); John Ruedy, Modern Algeria: The origins and development of a nation , Bloomington 1992. | ||