۸۷٬۹۳۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
=اهمیّت هجرت= | =اهمیّت هجرت= | ||
مسأله هجرت یکی از مهمترین مسائلی است که در آغاز | مسأله هجرت یکی از مهمترین مسائلی است که در آغاز اسلام اساسیترین نقش را در پیروزی حکومت اسلامی ایفا کرد و در همه زمانها از اهمیّت فوق العادهای برخوردار است که از یک سو مؤمنان را از تسلیم در برابر فشار و خفقان محیط باز میدارد و از سوی دیگر عامل صدور اسلام به نقاط مختلف جهان میشود.<ref>مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ ش، ج۱۹، ص۴۰۲. </ref> | ||
=جایگاه هجرت در متون دینی= | =جایگاه هجرت در متون دینی= | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
گاهی با زبان ملامت، میگوید «مگر سرزمین [[خدا]] گسترده نبود، چرا دست به هجرت نزدید؟».<ref>نساء/سوره۴، آیه۹۷. </ref> | گاهی با زبان ملامت، میگوید «مگر سرزمین [[خدا]] گسترده نبود، چرا دست به هجرت نزدید؟».<ref>نساء/سوره۴، آیه۹۷. </ref> | ||
گاهی پاداش عظیم آن را گوشزد | گاهی پاداش عظیم آن را گوشزد مینماید و میفرماید: «اَلَّذینَ امَنوُا وَهاجَرُوا وَجاهَدُوا فی سَبیلِ اللّهِ بِاَمْوالِهِمْ وَاَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللّهِ وَاوُلئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ»<ref>توبه/سوره۹، آیه۲۰. </ref>؛ «آنان که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کردند درجه بزرگتری نزد خدا دارند و آنها رستگارند.» | ||
==هجرت حرکت ثمربخش== | ==هجرت حرکت ثمربخش== | ||
کسی که در راه خدا هجرت | کسی که در راه خدا هجرت کند نقاط امن فراوان گسترده ای در زمین می یابد. «وَمَنْ یُهاجِرْ فی سَبیلِ اللّهِ یَجِدُ فِی الاَْرْضِ مُراغَما کَثیرا وَسَعَةً...» <ref>نساء/سوره۴، آیه۱۰۰</ref>؛ «آن که در راه خدا هجرت کند، موضع های بسیار وسیعی در زمین می یابد.» | ||
==هجرت مبدأ تاریخ== | ==هجرت مبدأ تاریخ== | ||
هجرت مبدأ تاریخ [[مسلمانان]] و زیر بنای حوادث سیاسی، تبلیغی و اجتماعی آنان است. | هجرت مبدأ تاریخ [[مسلمانان]] و زیر بنای حوادث سیاسی، تبلیغی و اجتماعی آنان است. | ||
هر قوم و ملّتی برای خود مبدأ تاریخی دارند؛ مثلاً، [[مسیحیان]] مبدأ تاریخ خود را میلاد حضرت [[مسیح]] علیه السلام قرار داده اند و در اسلام با این که حوادث مهمّی مانند ولادت [[پیغمبر]] اسلام صلی الله علیه وآله، بعثت، فتح مکه و رحلت پیغمبر صلی الله علیه وآله بوده، هیچ کدام انتخاب نشد و تنها زمان هجرت | هر قوم و ملّتی برای خود مبدأ تاریخی دارند؛ مثلاً، [[مسیحیان]] مبدأ تاریخ خود را میلاد حضرت [[مسیح]] علیه السلام قرار داده اند و در اسلام با این که حوادث مهمّی مانند ولادت [[پیغمبر]] اسلام صلی الله علیه وآله، بعثت، فتح مکه و رحلت پیغمبر صلی الله علیه وآله بوده، هیچ کدام انتخاب نشد و تنها زمان هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به عنوان مبدا تاریخ انتخاب شد و مسلمانان تمام حوادث را با سال هجری تعیین می کردند. | ||
===تعیینکننده مبدأ تاریخ مسلمانان=== | ===تعیینکننده مبدأ تاریخ مسلمانان=== | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
ناظر به همین گونه از هجرت است، دوری از وطن و رفتن به سرزمین غربت برای این بود که کسی مانع یکتا پرستی حضرت ابراهیم (ع) نشود.<ref>طباطبائی، محمد حسین؛ المیزان، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ ش، ج۱۶، ص۱۸۰.</ref> | ناظر به همین گونه از هجرت است، دوری از وطن و رفتن به سرزمین غربت برای این بود که کسی مانع یکتا پرستی حضرت ابراهیم (ع) نشود.<ref>طباطبائی، محمد حسین؛ المیزان، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ ش، ج۱۶، ص۱۸۰.</ref> | ||
==هجرت باطنی و معنوی | ==هجرت باطنی و معنوی== | ||
هجرت از «ظلمت» به «نور» و از «کفر» به «ایمان» و از «گناه و نافرمانی» به «اطاعت و فرمانبری» از مصادیق چنین هجرتی است که پیام اصیل و فراگیر پیامبران و کتاب های آسمانی همین است.<ref>جوادی آملی، عبدالله؛ تسنیم مرکز نشر اسراء، قم، ۱۳۸۵ ش، چاپ اوّل، ج۱۱، ص۴۱.</ref> | هجرت از «ظلمت» به «نور» و از «کفر» به «ایمان» و از «گناه و نافرمانی» به «اطاعت و فرمانبری» از مصادیق چنین هجرتی است که پیام اصیل و فراگیر پیامبران و کتاب های آسمانی همین است.<ref>جوادی آملی، عبدالله؛ تسنیم مرکز نشر اسراء، قم، ۱۳۸۵ ش، چاپ اوّل، ج۱۱، ص۴۱.</ref> | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
==از گناه== | ==از گناه== | ||
اصولاً روح هجرت مقدس همان فرار از «ظلمت» به «نور» و از کفر به ایمان، از گناه و نافرمانی به اطاعت خدا است، و لذا در احادیث می خوانیم، مهاجرانی که جسمشان هجرت کرده اما در درون و روح خود هجرتی | اصولاً روح هجرت مقدس همان فرار از «ظلمت» به «نور» و از کفر به ایمان، از گناه و نافرمانی به اطاعت خدا است، و لذا در احادیث می خوانیم، مهاجرانی که جسمشان هجرت کرده اما در درون و روح خود هجرتی نداشتهاند، در صف مهاجران نیستند، و به عکس آنها که نیازی به هجرت مکانی نداشته اند، اما دست به هجرت درونی زده اند، در زمره مهاجرانند. | ||
[[امیرمؤمنان]] [[علی]] علیه السلام می فرمایند: «وَیَقُولُ الرَّجُلُ هاجَرْتُ وَلَمْ یُهاجِرْ اِنَّمَا الْمُهاجِرُونَ الَّذینَ یَهْجُرُونَ السَّیِّئاتِ وَلَمْ یَأْتُوا بِها<ref>شیخ عباس قمی، سفینة البحار، مکتبة السنائی، مادّه هجر.</ref>؛ کسی میگوید مهاجرت کردم در حالی که مهاجرت واقعی نکرده است، مهاجران (واقعی) آنها هستند که از گناهان هجرت کنند و مرتکب آن نشوند.» | [[امیرمؤمنان]] [[علی]] علیه السلام می فرمایند: «وَیَقُولُ الرَّجُلُ هاجَرْتُ وَلَمْ یُهاجِرْ اِنَّمَا الْمُهاجِرُونَ الَّذینَ یَهْجُرُونَ السَّیِّئاتِ وَلَمْ یَأْتُوا بِها<ref>شیخ عباس قمی، سفینة البحار، مکتبة السنائی، مادّه هجر.</ref>؛ کسی میگوید مهاجرت کردم در حالی که مهاجرت واقعی نکرده است، مهاجران (واقعی) آنها هستند که از گناهان هجرت کنند و مرتکب آن نشوند.» | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
=اوصاف مهاجران= | =اوصاف مهاجران= | ||
در تاریخ بشریت، کسانی بیشترین نقش سازنده را | در تاریخ بشریت، کسانی بیشترین نقش سازنده را داشته اند که حرکت و هجرت کرده اند. | ||
هجرت آدم علیه السلام تاریخ بشر را، هجرت موسی علیه السلام تاریخ یهودیت را و هجرت مسیح علیه السلام سرنوشت مسیحیت را رقم زد و هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سرآغاز فصل نوینی برای بشریت شد و هجرت علی علیه السلام از مدینه به کوفه و هجرت حسین بن علی علیهماالسلام از مدینه به مکه و از آنجا به کربلا، موجی شد که تمام حرکتها و موجها و هجرت گذشتگان در او جمع آمد و همین طور ائمه دیگر. | هجرت آدم علیه السلام تاریخ بشر را، هجرت موسی علیه السلام تاریخ یهودیت را و هجرت مسیح علیه السلام سرنوشت مسیحیت را رقم زد و هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سرآغاز فصل نوینی برای بشریت شد و هجرت علی علیه السلام از مدینه به کوفه و هجرت حسین بن علی علیهماالسلام از مدینه به مکه و از آنجا به کربلا، موجی شد که تمام حرکتها و موجها و هجرت گذشتگان در او جمع آمد و همین طور ائمه دیگر. | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
«نیت» اساس خوبیها و بدیها است. | «نیت» اساس خوبیها و بدیها است. | ||
انگیزه انسان برای انجام افعال اختیاری، گوناگون است؛ بعضی از | انگیزه انسان برای انجام افعال اختیاری، گوناگون است؛ بعضی از انگیزه ها برای تأمین نیازمندیهای مادی و غرایز حیوانی است، و بعضی از آنها برای ارضای عواطف اجتماعی و گاه انگیزه کارها و اقدامات انسان، رضایت خداوند و خشنودی او است. | ||
اولین ویژگی مهاجران راستین، اخلاص و انگیزه الهی است که از ایمان آنها سرچشمه میگیرد. | اولین ویژگی مهاجران راستین، اخلاص و انگیزه الهی است که از ایمان آنها سرچشمه میگیرد. | ||
خط ۱۶۹: | خط ۱۶۹: | ||
در اینجا به صورت حصر میفرماید تنها مهاجر کسی است که از خطاها و گناهان هجرت کند. | در اینجا به صورت حصر میفرماید تنها مهاجر کسی است که از خطاها و گناهان هجرت کند. | ||
این نکته را هم اضافه کنیم که در هجرت و دوری از گناه، هجرت دیگری نهان | این نکته را هم اضافه کنیم که در هجرت و دوری از گناه، هجرت دیگری نهان و آن هجرت از شهوات و تمایلات است. | ||
علی علیه السلام فرمود: «أُهْجُروا الشَّهَواتِ فَاِنَّها تَقُودُکُمْ الی رُکُوب ِ الذُّنُوبِ و التَهَجُّمِ علی السَّیِّئاتِ؛ از شهوات هجرت و دوری کنید، زیرا شهوات شما را به سوی ارتکاب گناهان و هجوم بردن بر زشتیها هدایت میکند.»<ref>غرر الحکم، حدیث ۲۵۰۵.</ref> | علی علیه السلام فرمود: «أُهْجُروا الشَّهَواتِ فَاِنَّها تَقُودُکُمْ الی رُکُوب ِ الذُّنُوبِ و التَهَجُّمِ علی السَّیِّئاتِ؛ از شهوات هجرت و دوری کنید، زیرا شهوات شما را به سوی ارتکاب گناهان و هجوم بردن بر زشتیها هدایت میکند.»<ref>غرر الحکم، حدیث ۲۵۰۵.</ref> | ||
خط ۱۷۶: | خط ۱۷۶: | ||
مسئله امامت و ولایت از مهمترین مسائل اسلامی، بلکه اساس و ریشه آن است. | مسئله امامت و ولایت از مهمترین مسائل اسلامی، بلکه اساس و ریشه آن است. | ||
بدین جهت امامت و شناخت امام در همه جا مطرح | بدین جهت امامت و شناخت امام در همه جا مطرح و همه مسائل به نوعی با مسئله امامت و ولایت مرتبط است. | ||
رسالت پیامبر، اکمال دین، تمام شدن نعمتها و حتی تأمین هدف خلقت، بستگی به شناخت امام و امامت دارد. | رسالت پیامبر، اکمال دین، تمام شدن نعمتها و حتی تأمین هدف خلقت، بستگی به شناخت امام و امامت دارد. | ||
خط ۱۸۴: | خط ۱۸۴: | ||
یکی از یاران پرسید: «فَما مَعْرِفَةُ اللّهِ؟ قالَ: مِعْرِفَةُ أَهلِ کُلِّ زمانٍ اِمامَهُمُ الَّذی یَجِبُ عَلَیْهِمْ طاعَتُهُ؛<ref>محمد دشتی، فرهنگ سخنان امام حسین علیه السلام، ص۹۲.</ref><ref>شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۹، حدیث ۱. </ref><ref>محمد بن علی کراجکی، کنز الفوائد، ص۱۵۱. </ref> | یکی از یاران پرسید: «فَما مَعْرِفَةُ اللّهِ؟ قالَ: مِعْرِفَةُ أَهلِ کُلِّ زمانٍ اِمامَهُمُ الَّذی یَجِبُ عَلَیْهِمْ طاعَتُهُ؛<ref>محمد دشتی، فرهنگ سخنان امام حسین علیه السلام، ص۹۲.</ref><ref>شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۹، حدیث ۱. </ref><ref>محمد بن علی کراجکی، کنز الفوائد، ص۱۵۱. </ref> | ||
پس شناخت خداوند چیست؟ فرمود: «(شناخت خداوند به این است که )اهل تمام | پس شناخت خداوند چیست؟ فرمود: «(شناخت خداوند به این است که )اهل تمام زمان ها، امامشان را بشناسند. (امامی که) بر آنها اطاعت و پیروی از او واجب است.» | ||
و در مسئله هجرت، یکی از ویژگیهای مهم مهاجر، مخصوصا مبلغان مهاجر، امامت و ولایتشناسی است. | و در مسئله هجرت، یکی از ویژگیهای مهم مهاجر، مخصوصا مبلغان مهاجر، امامت و ولایتشناسی است. | ||
علی علیه السلام در این باره | علی علیه السلام در این باره میفرماید: «لایَقَعُ اسْمُ المُهاجِرِ عَلی أَحَدٍ اِلاّ بِمَعْرِفَةِ الْحُجَّةِ فی الاَرْضِ فَمَنْ عَرَفَها وَ أَقَرَّ بِها فَهُوَ مُهاجِرٌ؛ نام مهاجر را بر کسی نمیتوان گذاشت جز آنکه حجت (خدا) بر روی زمین را بشناسد، هر کس او را شناخت و به او اقرار کرد، مهاجر است.»<ref>نهج البلاغه، محمد دشتی، خطبه ۱۸۹، ص۳۷۲.</ref> | ||
==انتخاب مکان مناسب== | ==انتخاب مکان مناسب== | ||
خط ۲۲۹: | خط ۲۲۹: | ||
=مهاجران نمونه= | =مهاجران نمونه= | ||
قرآن و روایات گاهی برای اهمیّت هجرت به | قرآن و روایات گاهی برای اهمیّت هجرت به نمونه های عینی و عملی هجرت اشاره میکند. | ||
==حضرت ابراهیم== | ==حضرت ابراهیم== | ||
خط ۲۶۳: | خط ۲۶۳: | ||
ابراهیم علیهالسلام در آغاز مال و جاهی نداشت، امّا خداوند در پایان مال و جاه عظیمی به او عطا کرد. | ابراهیم علیهالسلام در آغاز مال و جاهی نداشت، امّا خداوند در پایان مال و جاه عظیمی به او عطا کرد. | ||
ابراهیم | ابراهیم علیه السلام در ابتدا به قدری گمنام بود که حتّی بت پرستان بابل هنگامی که میخواستند از او یاد کنند میگفتند: «سَمِعْنا فَتًی یَذْکُرُهُمْ یُقالُ لَهُ اِبْراهیمُ»؛ «شنیدیم جوانکی گفتگوی بتها را میکرد که به او ابراهیم گفته میشود.» اما خدا آنچنان اسم و آوازه ای به او داد که به عنوان شیخ الانبیا یا شیخ المرسلین معروف شد. | ||
این همه بر اثر هجرت و تلاش او در راه خدا بود. | این همه بر اثر هجرت و تلاش او در راه خدا بود. | ||
==حضرت موسی== | ==حضرت موسی== | ||
حضرت موسی | حضرت موسی علیه السلام یکی از فرعونیان را کشت. این قتل یک قتل ساده نبود؛ بلکه جرقهای برای یک انقلاب و هجرت بود. | ||
دستگاه فرعونی نمیتوانست به سادگی از کنار آن بگذرد که بردگان بنی اسرائیل، قصد جان اربابان خود کنند! زیرا تکرار آن تهدیدی علیه حکومت وقت بود. | دستگاه فرعونی نمیتوانست به سادگی از کنار آن بگذرد که بردگان بنی اسرائیل، قصد جان اربابان خود کنند! زیرا تکرار آن تهدیدی علیه حکومت وقت بود. | ||
خط ۲۷۴: | خط ۲۷۴: | ||
لذا جلسه مشورتی تشکیل دادند و حکم قتل موسی علیهالسلام را صادر کردند. | لذا جلسه مشورتی تشکیل دادند و حکم قتل موسی علیهالسلام را صادر کردند. | ||
در این هنگام یک حادثه غیر منتظره موسی علیهالسلام را از مرگ حتمی رهائی بخشید. «مردی از نقطه دور دست شهر (از مرکز فرعونیان) با سرعت آمد و به موسی علیهالسلام گفت: این جمعیّت برای کشتنت به مشورت | در این هنگام یک حادثه غیر منتظره موسی علیهالسلام را از مرگ حتمی رهائی بخشید. «مردی از نقطه دور دست شهر (از مرکز فرعونیان) با سرعت آمد و به موسی علیهالسلام گفت: این جمعیّت برای کشتنت به مشورت نشستهاند، فورا از شهر خارج شو که من از خیرخواهان توام<ref>قصص/سوره۲۸، آیه۱۷-۱۴. </ref>موسی از شهر خارج شد، در حالی که ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثهای. عرض کرد پروردگارا! مرا از این قوم ظالم رهائی بخش. هنگامی که متوجّه جانب مدین شد، گفت: امیدوارم پروردگارم مرا به راه راست هدایت کند.<ref>قصص/سوره۲۸، آیه۲۲-۲۰. </ref> | ||
آری موسی علیهالسلام بعد از این که محیط را آلوده و نا امن تشخیص داد، تصمیم گرفت به سوی سرزمین «مدین» که شهری در جنوب شام و شمال حجاز و از قلمرو مصر و حکومت فرعونیان خارج بود هجرت کند. | آری موسی علیهالسلام بعد از این که محیط را آلوده و نا امن تشخیص داد، تصمیم گرفت به سوی سرزمین «مدین» که شهری در جنوب شام و شمال حجاز و از قلمرو مصر و حکومت فرعونیان خارج بود هجرت کند. | ||
موسی | موسی علیه السلام جوانی که در ناز و نعمت بزرگ شده باید دوران هجرت و سختی را پشت سر بگذارد و از تارهائی که قصر فرعون بر گرد شخصیّت او تنیده بود، بیرون آید؛ در کنار مستضعفان قرار گیرد؛ درد آنها را با تمام وجودش احساس کند و آماده یک قیام الهی بر ضد مستکبران گردد. | ||
===پاداش هجرت حضرت موسی=== | ===پاداش هجرت حضرت موسی=== | ||
خط ۲۹۶: | خط ۲۹۶: | ||
==پیامبر اکرم== | ==پیامبر اکرم== | ||
بعد از آن که سران قریش طبق پیشنهاد «ابوجهل» تصمیم گرفتند تا از تمام قبائل افرادی انتخاب شوند، و شبانه به طور گروهی به خانه پیامبر | بعد از آن که سران قریش طبق پیشنهاد «ابوجهل» تصمیم گرفتند تا از تمام قبائل افرادی انتخاب شوند، و شبانه به طور گروهی به خانه پیامبر صلی الله علیه وآله حمله برند و او را قطعه قطعه کنند، پیک وحی نازل شد و پیامبر صلی الله علیه وآله را از نقشههای مشرکان آگاه ساخت، «واِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذینَ کَفَرُوا لِیُثَبِّتُوکَ اَوْ یَقْتُلُوکَ اَوْ یُخْرِجُوکَ وَیَمْکُرُونَ وَیَمْکُرُ اللّهُ وَاللّهُ خَیْرُ الُماکِرینَ».<ref>انفال/سوره۸، آیه۳۰. </ref> | ||
«هنگامی که کافران ضد تو حیله کنند (و نقشه بکشند) تا تو را زندانی کنند یا بکشند یا تبعید نمایند، آنان با خدا از در حیله وارد | «هنگامی که کافران ضد تو حیله کنند (و نقشه بکشند) تا تو را زندانی کنند یا بکشند یا تبعید نمایند، آنان با خدا از در حیله وارد میشوند و خداوند حیله میکند و خداوند بهترین حیله کنندگان است.» | ||
===آثار هجرت پیامبر اکرم=== | ===آثار هجرت پیامبر اکرم=== | ||
بررسی تاریخ نشان میدهد که هجرت پیامبر اکرم | بررسی تاریخ نشان میدهد که هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و مسلمانان و جهاد، دو عامل اصلی در پیروزی اسلام در برابر دشمنان نیرومند بود. | ||
اگر هجرت نبود اسلام در محیط خفقانآور مکه از میان میرفت. | اگر هجرت نبود اسلام در محیط خفقانآور مکه از میان میرفت. | ||
هجرت پیامبر اکرم | هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله اسلام را از شکل منطقهای بیرون آورد و در شکل جهانی قرار داد. | ||
و آثار دیگری هم هستند که عبارتند از: | و آثار دیگری هم هستند که عبارتند از: | ||
خط ۳۲۳: | خط ۳۲۳: | ||
۷. بیرون آمدن اسلام از شکل منطقهای و جهانی شدن و عزت آن. | ۷. بیرون آمدن اسلام از شکل منطقهای و جهانی شدن و عزت آن. | ||
۸. | ۸. پیروزیهای پی در پی و فتح مکّه. | ||
۹. فراهم آمدن زمینه تربیت انسانهایی چون سلمان و اباذر و عمّار و... . | ۹. فراهم آمدن زمینه تربیت انسانهایی چون سلمان و اباذر و عمّار و... . | ||
خط ۳۳۱: | خط ۳۳۱: | ||
==هجرت محدود== | ==هجرت محدود== | ||
گروه کوچکی از مسلمانان بعد از دیدن وضع رقتبار مسلمانان و شکنجه | گروه کوچکی از مسلمانان بعد از دیدن وضع رقتبار مسلمانان و شکنجه بی امان مشرکان و... مسئله را با پیامبر صلی الله علیه وآله مطرح کردند و از حضرت کسب تکلیف نمودند. | ||
حضرت در پاسخ فرمود: «اگر به سرزمین حبشه سفر کنید، (برای شما بسیار سودمند خواهد بود) زیرا بر اثر وجود یک زمامدار نیرومند و دادگر در آنجا به کسی ستم نمیشود و آنجا سرزمین دوستی و پاکی است و شماها میتوانید در آن سرزمین بسر ببرید تا خدا فرجی برای شما پیش آورد». | حضرت در پاسخ فرمود: «اگر به سرزمین حبشه سفر کنید، (برای شما بسیار سودمند خواهد بود) زیرا بر اثر وجود یک زمامدار نیرومند و دادگر در آنجا به کسی ستم نمیشود و آنجا سرزمین دوستی و پاکی است و شماها میتوانید در آن سرزمین بسر ببرید تا خدا فرجی برای شما پیش آورد». | ||
خط ۳۳۷: | خط ۳۳۷: | ||
«لَوْ خَرَجْتُمْ اِلی اَرْضِ الْحَبَشَةِ فَاِنَّ بِها مَلِکا لا یُظْلَمُ عِنْدَهُ اَحَدٌ وَهِیَ اَرْضُ صِدْقٍ حَتّی یَجْعَلَ اللّهُ لَکُمْ فَرَجا مِمّا اَنْتُمْ فیهِ».<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۵۴۶.</ref><ref>ابن هشام، سیره ابن هشام، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ ششم، ۱۴۱۸ ه.، ج۱، ص۳۴۹.</ref> | «لَوْ خَرَجْتُمْ اِلی اَرْضِ الْحَبَشَةِ فَاِنَّ بِها مَلِکا لا یُظْلَمُ عِنْدَهُ اَحَدٌ وَهِیَ اَرْضُ صِدْقٍ حَتّی یَجْعَلَ اللّهُ لَکُمْ فَرَجا مِمّا اَنْتُمْ فیهِ».<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۵۴۶.</ref><ref>ابن هشام، سیره ابن هشام، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ ششم، ۱۴۱۸ ه.، ج۱، ص۳۴۹.</ref> | ||
کلام پیامبر اسلام | کلام پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله، چنان اثر کرد که در زمانی کوتاه آنهایی که آمادگی بیشتری داشتند، بار سفر بستند. | ||
شبانه و مخفیانه، برخی پیاده و بعضی سواره راه جدّه را پیش گرفتند و مجموع آنها در این نوبت ده یا پانزده نفر بودند. چهره شاخص آنها جعفر بن ابیطالب بود و میان آنها چهار زن مسلمان نیز دیده میشد.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۵۴۶.</ref> | شبانه و مخفیانه، برخی پیاده و بعضی سواره راه جدّه را پیش گرفتند و مجموع آنها در این نوبت ده یا پانزده نفر بودند. چهره شاخص آنها جعفر بن ابیطالب بود و میان آنها چهار زن مسلمان نیز دیده میشد.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۵۴۶.</ref> | ||
خط ۳۴۶: | خط ۳۴۶: | ||
==رهآورد هجرت اوّل== | ==رهآورد هجرت اوّل== | ||
در نتیجه هجرت این گروه از مسلمانان بذر اسلام در بیرون از جزیرة العرب (از جمله قلب نجاشی) پاشیده شد، لذا در سفر بعدی جعفر به حبشه، به فرمان رسول خدا | در نتیجه هجرت این گروه از مسلمانان بذر اسلام در بیرون از جزیرة العرب (از جمله قلب نجاشی) پاشیده شد، لذا در سفر بعدی جعفر به حبشه، به فرمان رسول خدا صلی الله علیه وآله، علنا نجاشی به اسلام دعوت شد و او نیز اجابت نمود و ایمان آورد. | ||
به هنگام بازگشت جعفر و همراهان، چهل تن از اهل آن کشور که ایمان آورده | به هنگام بازگشت جعفر و همراهان، چهل تن از اهل آن کشور که ایمان آورده بودند به جعفر گفتند: به ما اجازه ده تا خدمت این پیامبر صلی الله علیه وآله برسیم و اسلام خود را بر او عرضه بداریم. | ||
همراه جعفر به مدینه | همراه جعفر به مدینه آمدند هنگامی که فقر مالی مسلمانها را مشاهده کردند، به رسول خدا صلی الله علیه وآله عرض کردند: ما اموال فراوانی در دیار خود داریم، اگر اجازه فرمایید به کشور خود بازگردیم و اموال خود را همراه بیاوریم و با مسلمانان تقسیم کنیم، پیامبر صلی الله علیه وآله اجازه فرمودند، رفتند و اموال خود را آوردند و میان خود و مسلمین تقسیم کردند، در این هنگام آیه های ۵۲ تا ۵۴ سوره قصص<ref>قصص/سوره۲۸، آیه۵۴-۵۲. </ref>نازل گردید و خداوند از آنها تمجید کرد.<ref>تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۳۹۳. </ref> | ||
==هجرت گروهی== | ==هجرت گروهی== | ||
خط ۳۶۴: | خط ۳۶۴: | ||
=پاداش مهاجران= | =پاداش مهاجران= | ||
از جمله نکاتی که دلالت بر رفعت جایگاه هجرت در اسلام دارد، | از جمله نکاتی که دلالت بر رفعت جایگاه هجرت در اسلام دارد، پاداشهای عظیمی است که خداوند در دنیا و آخرت به مهاجران عنایت نموده است، که به برخی موارد اشاره میشود: | ||
==جایگاه دنیوی و پاداش اخروی== | ==جایگاه دنیوی و پاداش اخروی== | ||
خط ۳۷۲: | خط ۳۷۲: | ||
==امنیت گسترده== | ==امنیت گسترده== | ||
قرآن در اینباره میفرماید: «ومَنْ یُهاجِرْ فی سَبیلِ اللّهِ یَجِدْ فِی الاَْرْضِ مُراغَما کَثیرا وَسَعَةً وَمَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِرا اِلَی اللّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ اَجْرُهُ عَلَی اللّهِ وَکانَ اللّهُ غَفُورا رَحیما»<ref>نساء/سوره۴، آیه۱۰۰. </ref>؛ «و کسی که در راه خدا هجرت کند، نقاط امن فراوان و گستردهای در زمین مییابد. کسی که از | قرآن در اینباره میفرماید: «ومَنْ یُهاجِرْ فی سَبیلِ اللّهِ یَجِدْ فِی الاَْرْضِ مُراغَما کَثیرا وَسَعَةً وَمَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِرا اِلَی اللّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ اَجْرُهُ عَلَی اللّهِ وَکانَ اللّهُ غَفُورا رَحیما»<ref>نساء/سوره۴، آیه۱۰۰. </ref>؛ «و کسی که در راه خدا هجرت کند، نقاط امن فراوان و گستردهای در زمین مییابد. کسی که از خانهاش به عنوان مهاجرت به سوی خدا و پیامبر او بیرون رود، سپس مرگش فرا رسد، پاداش او بر خدا است و خداوند آمرزنده و مهربان است. | ||
در آیه ۱۱۰ سوره نحل میخوانیم: «اِنَّ رَبَّکَ لِلذینَ هاجَرُوا مِنْ بَعْدِ ما فُتِنُوا ثُمَّ جاهَدُوا وَصَبَرُوا اِنَّ رَبّکَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحیمٌ».<ref>نحل/سوره، آیه۱۱۰. </ref> | در آیه ۱۱۰ سوره نحل میخوانیم: «اِنَّ رَبَّکَ لِلذینَ هاجَرُوا مِنْ بَعْدِ ما فُتِنُوا ثُمَّ جاهَدُوا وَصَبَرُوا اِنَّ رَبّکَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحیمٌ».<ref>نحل/سوره، آیه۱۱۰. </ref> | ||
==بهشت جاودان و بخشش گناهان== | ==بهشت جاودان و بخشش گناهان== | ||
«فَالَّذینَ هاجَرُوا وَاُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَاُوذُوا فی سَبیلی وَقاتَلُوا وَ قُتِلُوا لاَُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَلاَُدْخِلَنَّهُمْ جَنّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهارُ ثَوابا مِنْ عِنْدِ اللّهِ وَاللّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ»<ref>آلعمران/سوره۳، آیه۱۹۵. </ref>؛ ««آنها که در راه خدا هجرت کردند و از | «فَالَّذینَ هاجَرُوا وَاُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَاُوذُوا فی سَبیلی وَقاتَلُوا وَ قُتِلُوا لاَُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَلاَُدْخِلَنَّهُمْ جَنّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهارُ ثَوابا مِنْ عِنْدِ اللّهِ وَاللّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ»<ref>آلعمران/سوره۳، آیه۱۹۵. </ref>؛ ««آنها که در راه خدا هجرت کردند و از خانههای خویش بیرون رانده شدند، و در راه من آزار دیدند و جنگ کردند و کشته شدند، به یقین گناهانشان را میبخشم و آنها را در باغهای بهشتی که از زیر درختانش نهرها جاری است، وارد میکنم. این پاداشی است از طرف خداوند و بهترین پاداشها نزد پروردگار است.» | ||
==روزی شایسته== | ==روزی شایسته== | ||
«وَالَّذینَ آمَنُوا وَهاجَرُوا وَجاهَدُوا فی سَبیلِ اللّهِ وَالَّذینَ آوَوْا وَنَصَرُوا اُولئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَریمٌ»<ref>انفال/سوره۸، آیه۷۴. </ref>؛ «و آنها که ایمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد کردند و آنها که (مهاجران را) پناه دادند و یاری نمودند، آنان مؤمنانی حقیقیاند. برای آنها آمرزش و روزی | «وَالَّذینَ آمَنُوا وَهاجَرُوا وَجاهَدُوا فی سَبیلِ اللّهِ وَالَّذینَ آوَوْا وَنَصَرُوا اُولئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَریمٌ»<ref>انفال/سوره۸، آیه۷۴. </ref>؛ «و آنها که ایمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد کردند و آنها که (مهاجران را) پناه دادند و یاری نمودند، آنان مؤمنانی حقیقیاند. برای آنها آمرزش و روزی شایستهای است.» | ||
«وَالَّذینَ َهاجَرُوا فی سَبیلِ اللّهِ ثُمَّ قُتِلُوا اَوْ ماتُوا لَیَرْزُقَنَّهُمُ اللّهُ رِزْقا حَسَنا وَاِنَّ اللّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرّازِقینَ، لَیُدْخِلَنَّهُمْ مُدْ خَلاً یرضَوْنَهُ واِنَّ اللّهَ لَعَلیمٌ حَلیمٌ»<ref>حج/سوره۲۲، آیه۵۹-۵۸. </ref>؛ «و کسانی که در راه خدا هجرت کردند، سپس کشته شدند یا به مرگ طبیعی از دنیا رفتند، خداوند به آنها روزی نیکویی میدهد، و خداوند بهترین روزی دهندگان است. خداوند، آنان را در محلّی وارد میکند که از آن خشنود خواهند بود و خداوند دانا و بردبار است.» | «وَالَّذینَ َهاجَرُوا فی سَبیلِ اللّهِ ثُمَّ قُتِلُوا اَوْ ماتُوا لَیَرْزُقَنَّهُمُ اللّهُ رِزْقا حَسَنا وَاِنَّ اللّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرّازِقینَ، لَیُدْخِلَنَّهُمْ مُدْ خَلاً یرضَوْنَهُ واِنَّ اللّهَ لَعَلیمٌ حَلیمٌ»<ref>حج/سوره۲۲، آیه۵۹-۵۸. </ref>؛ «و کسانی که در راه خدا هجرت کردند، سپس کشته شدند یا به مرگ طبیعی از دنیا رفتند، خداوند به آنها روزی نیکویی میدهد، و خداوند بهترین روزی دهندگان است. خداوند، آنان را در محلّی وارد میکند که از آن خشنود خواهند بود و خداوند دانا و بردبار است.» | ||
خط ۴۰۳: | خط ۴۰۳: | ||
«إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِکَةُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِیمَ کُنتُمْ قَالُواْ کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِیهَا فَأُوْلَـئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِیرًا »<ref>نساء/سوره۴، آیه۹۷. </ref>«کسانی که فرشتگان (قبض ارواح) روح آنها را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند به آنها گفتند: شما در چه حالی بودید؟ (و چرا با اینکه مسلمان بودید، در صفِ کفّار جای داشتید؟!) گفتند: ما در سرزمین خود، تحت فشار و مستضعف بودیم. آنها (فرشتگان) گفتند: مگر سرزمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟ آنها (عذری نداشتند و) جایگاهشان دوزخ است و سرانجام بدی است.» | «إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِکَةُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِیمَ کُنتُمْ قَالُواْ کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِیهَا فَأُوْلَـئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِیرًا »<ref>نساء/سوره۴، آیه۹۷. </ref>«کسانی که فرشتگان (قبض ارواح) روح آنها را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند به آنها گفتند: شما در چه حالی بودید؟ (و چرا با اینکه مسلمان بودید، در صفِ کفّار جای داشتید؟!) گفتند: ما در سرزمین خود، تحت فشار و مستضعف بودیم. آنها (فرشتگان) گفتند: مگر سرزمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟ آنها (عذری نداشتند و) جایگاهشان دوزخ است و سرانجام بدی است.» | ||
با توجه به سیاق آیات مراد از | با توجه به سیاق آیات مراد از "ظلم " در این آیه، ظلم به خویشتن است و ظلم به خویشتن در اثر روی گردانی از دین خدا و ترک برپاداریِ شعائر الهی، حاصل میشود و آن نیز در اثر زندگی در سرزمین کفر و شرک پدید میآید، انسان با زندگی در چنین محیطی عملاً راهی برای آموزش و عمل به معارف دین پیدا نمیکند. | ||
پس استضعاف آنان بطور مطلق نبوده بلکه استضعافی بوده که خودشان خود را با سهل انگاری به آن دچار کردند و میتوانستند با مهاجرت از سرزمین شرک به سرزمین ایمان، خود را از آن برهانند.<ref>مجمع البیان، ج۵، ص۷۶.</ref> | پس استضعاف آنان بطور مطلق نبوده بلکه استضعافی بوده که خودشان خود را با سهل انگاری به آن دچار کردند و میتوانستند با مهاجرت از سرزمین شرک به سرزمین ایمان، خود را از آن برهانند.<ref>مجمع البیان، ج۵، ص۷۶.</ref> |