۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
=وجه تسمیه= | =وجه تسمیه= | ||
در متون اسلامی، این واژه بیشتر در مورد مکانی گرداگرد اماکن مقدّس به کار میرود که ورود و حضور در آنها آداب ویژهای دارد. | در متون اسلامی، این واژه بیشتر در مورد مکانی گرداگرد اماکن مقدّس به کار میرود که ورود و حضور در آنها آداب ویژهای دارد. | ||
مثلا واژگان حرم یا حرماللّه یا حرم مکّی معمولا به منطقهای در حریم خانه کعبه تا محدودهای معین اطلاق میشود. [۴][۵] | مثلا واژگان حرم یا حرماللّه یا حرم مکّی معمولا به منطقهای در حریم خانه کعبه تا محدودهای معین اطلاق میشود. [۴][۵] | ||
برخی حرم نامیدن محدوده این اماکن را به دلیل محترم بودن آنها یا حرمت انجام دادن برخی کارها در آنها دانستهاند. [۶][۷] | برخی حرم نامیدن محدوده این اماکن را به دلیل محترم بودن آنها یا حرمت انجام دادن برخی کارها در آنها دانستهاند. [۶][۷] | ||
=کاربرد= | =کاربرد= | ||
تعابیر حرمالرسول یا حرم نبوی درباره حرم پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم در مدینه بهکار میرود. | تعابیر حرمالرسول یا حرم نبوی درباره حرم پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم در مدینه بهکار میرود. | ||
همچنین، ترکیب حرمین شریفین برای اشاره به دو حرم مکه و مدینه یا دو حرم نجف و کربلا یا دو حرم بیتالمقدّس و الخلیل بسیار کاربرد دارد. | همچنین، ترکیب حرمین شریفین برای اشاره به دو حرم مکه و مدینه یا دو حرم نجف و کربلا یا دو حرم بیتالمقدّس و الخلیل بسیار کاربرد دارد. | ||
گفتنی است در متون دینی، گاهی واژه حرم در معنایی مضیقتر یعنی درخصوص مسجدالحرام یا مسجدالنبی ، یا در مفهومی وسیعتر یعنی سرزمینی که مکه یا مدینه را دربرگرفته است، بهکار میرود. | گفتنی است در متون دینی، گاهی واژه حرم در معنایی مضیقتر یعنی درخصوص مسجدالحرام یا مسجدالنبی ، یا در مفهومی وسیعتر یعنی سرزمینی که مکه یا مدینه را دربرگرفته است، بهکار میرود. | ||
همچنین اطلاق واژه حرم بر مدفن امامان شیعه (مشاهد مشرّفه) بسیار شایع است، مانند حرم حسینی [۸] درباره مرقد امام حسین علیهالسلام و حرم رضوی درباره مرقد امام رضا علیهالسلام. [۹][۱۰][۱۱][۱۲][۱۳][۱۴][۱۵][۱۶] | همچنین اطلاق واژه حرم بر مدفن امامان شیعه (مشاهد مشرّفه) بسیار شایع است، مانند حرم حسینی [۸] درباره مرقد امام حسین علیهالسلام و حرم رضوی درباره مرقد امام رضا علیهالسلام. [۹][۱۰][۱۱][۱۲][۱۳][۱۴][۱۵][۱۶] | ||
=مهمترین مصداق= | =مهمترین مصداق= | ||
حرم مکّی مهمترین و شاخصترین مصداق حرم است. | حرم مکّی مهمترین و شاخصترین مصداق حرم است. | ||
به شخص منسوب به این حرم، حِرْمی (اهل حرم) و به کسی که وارد منطقه حرم میشود و احرام میبندد، مُحرِم گفته میشود. | به شخص منسوب به این حرم، حِرْمی (اهل حرم) و به کسی که وارد منطقه حرم میشود و احرام میبندد، مُحرِم گفته میشود. | ||
محدوده بیرونِ حرم را حِلّ نامیدهاند. [۱۷][۱۸][۱۹] | محدوده بیرونِ حرم را حِلّ نامیدهاند. [۱۷][۱۸][۱۹] | ||
حرمت و قداستِ حرم مکه قدمتی طولانی دارد. | حرمت و قداستِ حرم مکه قدمتی طولانی دارد. | ||
بنابر حدیثی منقول از پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم، این منطقه از زمان خلقت آسمانها و زمین حرم شده و بر پایه حدیثی دیگر، دَحْوُالارض (گسترش زمین) از حرم مکّی صورت گرفته است. [۲۰][۲۱][۲۲][۲۳][۲۴][۲۵][۲۶][۲۷] | بنابر حدیثی منقول از پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم، این منطقه از زمان خلقت آسمانها و زمین حرم شده و بر پایه حدیثی دیگر، دَحْوُالارض (گسترش زمین) از حرم مکّی صورت گرفته است. [۲۰][۲۱][۲۲][۲۳][۲۴][۲۵][۲۶][۲۷] | ||
برخی مفسران ــبه استناد حدیثی از پیامبر اکرم که در آن حرم شدن مکه را به حضرت ابراهیم نسبت دادهاست ــ بر آناند که پیش از حضرت ابراهیم، مکه مانند سایر سرزمینها بود و پس از رسالت آن حضرت و دعا ی او برای آنکه مکه سرزمینی امن باشد، [۲۸][۲۹] حرمت و قداست یافت. | برخی مفسران ــبه استناد حدیثی از پیامبر اکرم که در آن حرم شدن مکه را به حضرت ابراهیم نسبت دادهاست ــ بر آناند که پیش از حضرت ابراهیم، مکه مانند سایر سرزمینها بود و پس از رسالت آن حضرت و دعا ی او برای آنکه مکه سرزمینی امن باشد، [۲۸][۲۹] حرمت و قداست یافت. | ||
برخی دیگر گفتهاند که دعای ابراهیم تنها برای در امان بودن این سرزمین از حوادثی مانند خشکسالی و قحطی و زلزله بود و پیش از آن نیز آنجا محترم و مقدّس بود. [۳۰][۳۱][۳۲] | برخی دیگر گفتهاند که دعای ابراهیم تنها برای در امان بودن این سرزمین از حوادثی مانند خشکسالی و قحطی و زلزله بود و پیش از آن نیز آنجا محترم و مقدّس بود. [۳۰][۳۱][۳۲] | ||
شماری نیز احتمال دادهاند که با دعای حضرت ابراهیم، حرمت حرم پس از مدتی مهجور بودن، احیا شده یا پس از رسالت وی، رعایت کردن حرمت حرم واجب شده است. [۳۳][۳۴][۳۵] | شماری نیز احتمال دادهاند که با دعای حضرت ابراهیم، حرمت حرم پس از مدتی مهجور بودن، احیا شده یا پس از رسالت وی، رعایت کردن حرمت حرم واجب شده است. [۳۳][۳۴][۳۵] | ||
=پیشینه= | =پیشینه= | ||
پیش از اسلام ، مردم عرب با محدوده حرم آشنا بودند و با خودداری از جنگ و خونریزی و قصاص قاتلان در محدوده حرم، به پیروی از سنّت حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهماالسلام، حرمت آن را نگاه میداشتند و ازاینرو مکه را بَکّة (جایی که گردن ستمگران را میشکند)، بَسّاسة (جایی که فاسقان و کافران را از خود میراند) و صِلاح (محل امن) نیز مینامیدند. [۳۶][۳۷][۳۸][۳۹] | پیش از اسلام ، مردم عرب با محدوده حرم آشنا بودند و با خودداری از جنگ و خونریزی و قصاص قاتلان در محدوده حرم، به پیروی از سنّت حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهماالسلام، حرمت آن را نگاه میداشتند و ازاینرو مکه را بَکّة (جایی که گردن ستمگران را میشکند)، بَسّاسة (جایی که فاسقان و کافران را از خود میراند) و صِلاح (محل امن) نیز مینامیدند. [۳۶][۳۷][۳۸][۳۹] | ||
برخی اعراب هنگام ورود به حرم مکّی با این استدلال که در لباس خود مرتکب گناه شدهاند، آن را درمیآوردند و برخی از یهودیان کفشهای خود را به احترام حرم برمیکندند. | برخی اعراب هنگام ورود به حرم مکّی با این استدلال که در لباس خود مرتکب گناه شدهاند، آن را درمیآوردند و برخی از یهودیان کفشهای خود را به احترام حرم برمیکندند. | ||
حواریان مسیح علیهالسلام نیز هنگام رسیدن به حرم، برای تکریم و بزرگداشت آن، پیاده راه پیمودند. [۴۰][۴۱][۴۲][۴۳] | حواریان مسیح علیهالسلام نیز هنگام رسیدن به حرم، برای تکریم و بزرگداشت آن، پیاده راه پیمودند. [۴۰][۴۱][۴۲][۴۳] | ||
قداست منطقه حرم پس از اسلام نیز تداوم یافت. | قداست منطقه حرم پس از اسلام نیز تداوم یافت. | ||
مثلاً صحابیان پیامبر از ارتکاب گناه در حرم پرهیز و یکدیگر را از آزار دادن و مزاحمت دیگران منع میکردند و حتی به علت هراس از شکسته شدن حرمت حرم، از اقامت در آن خودداری میکردند. [۴۴][۴۵] | مثلاً صحابیان پیامبر از ارتکاب گناه در حرم پرهیز و یکدیگر را از آزار دادن و مزاحمت دیگران منع میکردند و حتی به علت هراس از شکسته شدن حرمت حرم، از اقامت در آن خودداری میکردند. [۴۴][۴۵] | ||
=حرم مکه= | =حرم مکه= | ||
==محدوده== | |||
واژه حرم در چند آیه قرآن ذکر شده است که مفسران مراد از آن را در بیشتر موارد، حرم مکّی شمردهاند [۴۶][۴۷] [۴۸] | |||
شماری از مفسران مراد از مسجدالحرام و مقام ابراهیم و کعبه و مکه را در برخی آیات ، محدوده حرم دانستهاند [۴۹][۵۰][۵۱][۵۲][۵۳][۵۴][۵۵] [۵۶] | شماری از مفسران مراد از مسجدالحرام و مقام ابراهیم و کعبه و مکه را در برخی آیات ، محدوده حرم دانستهاند [۴۹][۵۰][۵۱][۵۲][۵۳][۵۴][۵۵] [۵۶] | ||
طبق احادیث، محدوده حرم تا فراز آسمانهای هفت گانه و تا فرود زمینهای هفت گانه است و تا روز قیامت حرم باقی میماند. [۵۷][۵۸][۵۹] | طبق احادیث، محدوده حرم تا فراز آسمانهای هفت گانه و تا فرود زمینهای هفت گانه است و تا روز قیامت حرم باقی میماند. [۵۷][۵۸][۵۹] | ||
شکستن حرمت حرم، موجب نفرین خدا و تمام پیامبران است. [۶۰] | شکستن حرمت حرم، موجب نفرین خدا و تمام پیامبران است. [۶۰] | ||
بنابر حدیثی، پیامبراکرم شفاعت خود را برای حجگزارندهای که در حرم بمیرد، تضمین کرده است. [۶۱][۶۲][۶۳] | بنابر حدیثی، پیامبراکرم شفاعت خود را برای حجگزارندهای که در حرم بمیرد، تضمین کرده است. [۶۱][۶۲][۶۳] | ||
حدود منطقه حرم از دیرباز معهود بوده است؛ از این رو، درباره تعیین محدوده آن احادیث اندکی وجود دارد. | حدود منطقه حرم از دیرباز معهود بوده است؛ از این رو، درباره تعیین محدوده آن احادیث اندکی وجود دارد. | ||
طبق یکی از این احادیث، طول و عرض حرم یک برید (چهار فرسخ) است و مسجدالحرام در مرکز آن قرار دارد. [۶۴] | طبق یکی از این احادیث، طول و عرض حرم یک برید (چهار فرسخ) است و مسجدالحرام در مرکز آن قرار دارد. [۶۴] | ||
بر پایه گزارشهای تاریخی، نخست حضرت ابراهیم علیهالسلام طبق وحی و با راهنمایی جبرئیل، محدوده حرم را علامتگذاشت. [۶۵][۶۶][۶۷][۶۸][۶۹] | بر پایه گزارشهای تاریخی، نخست حضرت ابراهیم علیهالسلام طبق وحی و با راهنمایی جبرئیل، محدوده حرم را علامتگذاشت. [۶۵][۶۶][۶۷][۶۸][۶۹] | ||
محل نصب ستونها و فاصله هریک از حدود تا مسجد الحرام به شرح زیر است: | محل نصب ستونها و فاصله هریک از حدود تا مسجد الحرام به شرح زیر است: | ||
۱. مسیر جده به مکه، در حدیبیه (شمیس) بیست کیلومتر. | ۱. مسیر جده به مکه، در حدیبیه (شمیس) بیست کیلومتر. | ||
۲. مسیر مدینه به مکه، در تنعیم، شش کیلومتر. | ۲. مسیر مدینه به مکه، در تنعیم، شش کیلومتر. | ||
۳. مسیر جعرانه به مکه، در بطن نَمِره، پانزده کیلومتر. | ۳. مسیر جعرانه به مکه، در بطن نَمِره، پانزده کیلومتر. | ||
۴. راه عراق از ذات عرق به مکه، در وادى نخله، نوزده کیلومتر. | ۴. راه عراق از ذات عرق به مکه، در وادى نخله، نوزده کیلومتر. | ||
۵. راه طائف از عرفات به مکه، در مزدلفه ۲۱ کیلومتر. | ۵. راه طائف از عرفات به مکه، در مزدلفه ۲۱ کیلومتر. | ||
۶. مسیر یمن به مکه، در اضاءَة لبن، دوازده کیلومتر. [۷۰] | ۶. مسیر یمن به مکه، در اضاءَة لبن، دوازده کیلومتر. [۷۰] | ||
==مراد از امن بودن== | |||
در آیات متعدد، [۷۱][۷۲] سرزمین یا حرم مکه امن خوانده شده است (حَرَمآ آمِناً). | |||
در شماری از آیات، دعای حضرت ابراهیم علیهالسلام برای اینکه خداوند سرزمین مکه را امن قرار دهد، ذکر شده است. [۷۳][۷۴] | در شماری از آیات، دعای حضرت ابراهیم علیهالسلام برای اینکه خداوند سرزمین مکه را امن قرار دهد، ذکر شده است. [۷۳][۷۴] | ||
در آیه ۱۲۵ سوره بقره ، وصف امن برای «البَیت» آمده که برخی مفسران مراد از آن را حرم مکه دانستهاند. | در آیه ۱۲۵ سوره بقره ، وصف امن برای «البَیت» آمده که برخی مفسران مراد از آن را حرم مکه دانستهاند. | ||
درباره آنکه مراد از امنیت حرم در قرآن چیست، در احادیث و تفاسیر آرای گوناگونی مطرح شده است. | درباره آنکه مراد از امنیت حرم در قرآن چیست، در احادیث و تفاسیر آرای گوناگونی مطرح شده است. | ||
برخی مفسران این تعبیر را از باب اخبار و حاکی از واقعیتی دانستهاند که در منطقه حرم وجود دارد. | برخی مفسران این تعبیر را از باب اخبار و حاکی از واقعیتی دانستهاند که در منطقه حرم وجود دارد. | ||
به بیان دیگر، مراد از آن را امنیت تکوینی ذکر کردهاند، یعنی در امان بودن منطقه حرم از حوادث ناگوار و عذاب دنیوی و اخروی. [۷۵][۷۶][۷۷] [۷۸] | به بیان دیگر، مراد از آن را امنیت تکوینی ذکر کردهاند، یعنی در امان بودن منطقه حرم از حوادث ناگوار و عذاب دنیوی و اخروی. [۷۵][۷۶][۷۷] [۷۸] | ||
در برخی احادیث نیز مراد از امنیت حرم، در امان بودن حیوانات آن از صدمه دیدن و شکار شدن به وسیله حیوانات دیگر و نیز کسانی که وارد آنجا میشوند، امنیت اهل حرم از قتل و غارت و مصونیت آنان از عذاب الهی در دنیا و آخرت و مانند اینها ذکر شده است. [۷۹][۸۰][۸۱][۸۲][۸۳] | در برخی احادیث نیز مراد از امنیت حرم، در امان بودن حیوانات آن از صدمه دیدن و شکار شدن به وسیله حیوانات دیگر و نیز کسانی که وارد آنجا میشوند، امنیت اهل حرم از قتل و غارت و مصونیت آنان از عذاب الهی در دنیا و آخرت و مانند اینها ذکر شده است. [۷۹][۸۰][۸۱][۸۲][۸۳] | ||
برخی مفسران مراد از امنیت حرم را امنیت تشریعی و آن را حاکی از فرمان الهی به رعایت کردن قداست حرم و احکام مربوط به آن دانستهاند، زیرا وقوع حوادثِ مخلّ امنیت، از قبیل جنگ و سیل و زلزله ، در این منطقه انکارناپذیر است. | برخی مفسران مراد از امنیت حرم را امنیت تشریعی و آن را حاکی از فرمان الهی به رعایت کردن قداست حرم و احکام مربوط به آن دانستهاند، زیرا وقوع حوادثِ مخلّ امنیت، از قبیل جنگ و سیل و زلزله ، در این منطقه انکارناپذیر است. | ||
البته به نظر آنان، شماری از آیات مزبور ناظر به تشریعِ احکامِ مربوط به محدودیتهای حرم در شرایع پیشین، از جمله شریعت حضرت ابراهیم علیهالسلام، است [۸۴][۸۵][۸۶] [۸۷] [۸۸] [۸۹] [۹۰] | البته به نظر آنان، شماری از آیات مزبور ناظر به تشریعِ احکامِ مربوط به محدودیتهای حرم در شرایع پیشین، از جمله شریعت حضرت ابراهیم علیهالسلام، است [۸۴][۸۵][۸۶] [۸۷] [۸۸] [۸۹] [۹۰] | ||
در برخی احادیث، مراد از امنیت حرم، مصادیقی از امنیت تشریعی و احکام مربوط به آن دانسته شده، مانند حرمت شکار حیوانات و سلب امنیت از آنان و حرمت اجرای حدود و قصاص بر جنایتکاری که در خارج از منطقه حرم مرتکب جنایتی شده است. [۹۱][۹۲][۹۳][۹۴][۹۵] | در برخی احادیث، مراد از امنیت حرم، مصادیقی از امنیت تشریعی و احکام مربوط به آن دانسته شده، مانند حرمت شکار حیوانات و سلب امنیت از آنان و حرمت اجرای حدود و قصاص بر جنایتکاری که در خارج از منطقه حرم مرتکب جنایتی شده است. [۹۱][۹۲][۹۳][۹۴][۹۵] | ||
برخی مفسران مُفاد آیه ۹۷ سوره آلعمران را مربوط به ایمن بودن پناهندگان به حرم در زمان پیش از اسلام دانستهاند که در اسلام منسوخ شده است. [۹۶][۹۷][۹۸][۹۹] | برخی مفسران مُفاد آیه ۹۷ سوره آلعمران را مربوط به ایمن بودن پناهندگان به حرم در زمان پیش از اسلام دانستهاند که در اسلام منسوخ شده است. [۹۶][۹۷][۹۸][۹۹] | ||
بنابر آیه ۵۷ سوره قصص ، نیز خداوند ثمرات تمام سرزمینها را در مکه فراهم آورده است. [۱۰۰][۱۰۱] | بنابر آیه ۵۷ سوره قصص ، نیز خداوند ثمرات تمام سرزمینها را در مکه فراهم آورده است. [۱۰۰][۱۰۱] | ||
خط ۷۱: | خط ۱۱۰: | ||
پس از حضرت ابراهیم، اسماعیل علیهالسلام نشانههای حرم را بازسازی کرد. | پس از حضرت ابراهیم، اسماعیل علیهالسلام نشانههای حرم را بازسازی کرد. | ||
==عصر جاهلیت== | |||
در عصر جاهلیت ، عدنان بن اُدَد و قُصَیّبن کِلاب به این کار مبادرت کردند. | در عصر جاهلیت ، عدنان بن اُدَد و قُصَیّبن کِلاب به این کار مبادرت کردند. | ||
قریش نیز در آغاز بعثت پیامبر نشانههای حرم را بازسازی کردند. | قریش نیز در آغاز بعثت پیامبر نشانههای حرم را بازسازی کردند. |