۸۷٬۹۰۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
[[ابن اسحاق]] به سند خود از [[ابن عباس]] نقل میکند که معاذ بن جبل، سعد بن معاذ و [[خارجة بن زید]] از بعضی از احبار [[یهود]] درباره بعضی از چیزهایی که در [[تورات]] آمده است. سؤال کردند. آنها کتمان کرده و از پاسخگویی به سؤال خودداری کردند و آیات زیر در این باره و نازل این شد: <ref>تفسیر جامع البیان، ابن جریر طبری، ج۲، ص۷۲. به این مضمون آمده: تفسیر التبیان، شیخ طوسی، ج۲، ص۴۶</ref> | [[ابن اسحاق]] به سند خود از [[ابن عباس]] نقل میکند که معاذ بن جبل، سعد بن معاذ و [[خارجة بن زید]] از بعضی از احبار [[یهود]] درباره بعضی از چیزهایی که در [[تورات]] آمده است. سؤال کردند. آنها کتمان کرده و از پاسخگویی به سؤال خودداری کردند و آیات زیر در این باره و نازل این شد: <ref>تفسیر جامع البیان، ابن جریر طبری، ج۲، ص۷۲. به این مضمون آمده: تفسیر التبیان، شیخ طوسی، ج۲، ص۴۶</ref> | ||
﴿إِنَّ الَّذِينَ | ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَکْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْکِتَابِ أُولَئِکَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ * إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَئِکَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ﴾. <ref>سوره بقره، آیه ۱۵۹-۱۶۰</ref> خداوند و لعنتکنندگان، کسانی را لعنت میکنند که برهانها و رهنمودی را که فرو فرستادیم، پس از آنکه در کتاب (تورات) برای مردم روشن کردیم، پنهان میدارند * جز کسانی که توبه کردند و به اصلاح (کار خود) پرداختند و (پوشیدهها را) روشن بیان داشتند، که آنان را میآمرزم و من توبهپذیر بخشایندهام" <ref>عباسی، حبیب، مقاله «سعد بن معاذ»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۵، ص۳۰۷.</ref> | ||
=سرانجام سعد= | =سرانجام سعد= | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
هنگامی که پیامبر(ص) از ماجرای زخم سعد باخبر شد، به عیادتش آمد و او را در آغوش گرفت و در حالی که خون دست سعد به سر و صورت رسول خدا(ص) میپاشید، سر او را به دامن نهاد و پارچه سفیدی روی او کشید که هرگاه صورتش را میپوشانید، پاهایش برهنه بود و اگر پایش را میپوشانید، صورتش برهنه میماند. آنگاه این گونه برای او [[دعا]] فرمود: | هنگامی که پیامبر(ص) از ماجرای زخم سعد باخبر شد، به عیادتش آمد و او را در آغوش گرفت و در حالی که خون دست سعد به سر و صورت رسول خدا(ص) میپاشید، سر او را به دامن نهاد و پارچه سفیدی روی او کشید که هرگاه صورتش را میپوشانید، پاهایش برهنه بود و اگر پایش را میپوشانید، صورتش برهنه میماند. آنگاه این گونه برای او [[دعا]] فرمود: | ||
خدایا! سعد در راه تو [[جهاد]] و پیامبرت را تصدیق کرد، [[روح]] او را به خوبی بپذیر". سعد با شنیدن سخنان [[رسول خدا(ص)]] به هوش آمد و چشمها را باز کرد و گفت: " اَلسَّلاَمُ | خدایا! سعد در راه تو [[جهاد]] و پیامبرت را تصدیق کرد، [[روح]] او را به خوبی بپذیر". سعد با شنیدن سخنان [[رسول خدا(ص)]] به هوش آمد و چشمها را باز کرد و گفت: " اَلسَّلاَمُ عَلَيْکَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ "! گواه باش که من به [[رسالت]] شما قرار دارم". خاندان سعد که این محبت و گرمی را از رسول خدا(ص) دیدند، سخت گریستند. آنگاه رسول خدا(ص) فرمود: "از [[خدا]] میخواهم به عدد شما از [[ملائکه]] فرود آیند و در [[مرگ]] سعد حاضر باشند". | ||
مادر سعد برای پسرش اینگونه مرثیه میخواند: "ويل ام سعد سعد حزامة وجدة بعد اياد ياله و مجداً مقدماً سد به مسداً"؛ | مادر سعد برای پسرش اینگونه مرثیه میخواند: "ويل ام سعد سعد حزامة وجدة بعد اياد ياله و مجداً مقدماً سد به مسداً"؛ |