|
|
(۸۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{Mbox
| | {{جعبه اطلاعات شخصیت |
| | type = notice | | | عنوان = احمد بن حنبل |
| | class = ambox-In_use | | | تصویر = عالمان اهل سنت.jpg |
| | image = [[File:Ambox clock.svg|48px|alt=|link=]] | | | نام = احمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن اسد بن ادریس بن عبدالله الشیبانی المروزی البغدادی |
| | css = margin: 1px | | | نامهای دیگر = |
| | text = این {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|[[راهنما:بخجعفر طیار ش|بخش]]|{{#switch:{{NAMESPACE}} | | | سال تولد = ۱۶۴ ق |
| | {{ns:0}} = مقاله | | | تاریخ تولد = [[ربیع الاول]] |
| | بحث = [[راهنما:صفحه بحث|صفحه بحث]] | | | محل تولد = [[بغداد]] |
| | ردهبندی = [[ویکیپدیا:ردهبندی|رده]] | | | سال درگذشت = ۲۴۱ ق |
| | راهنما = [[راهنما:فهرست|فهرست]] | | | تاریخ درگذشت = [[ماه ربیع الثانی|ربیعالآخر]] |
| | درگاه = [[ویکیپدیا:درگاه|درگاه]] | | | محل درگذشت = بغداد |
| | الگو = [[ویکیپدیا:فضای نام الگو|الگو]] | | | استادان = {{فهرست جعبه عمودی |[[محمد بن ادریس شافعی]] |یعقوب بن ابراهیم |عمرو بن دینار }} |
| | کاربر = [[ویکیپدیا:صفحههای کاربری|صفحه کاربری]]
| | | شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |صالح بن احمد بن حنبل |عبدالله بن احمد بن حنبل |فضل بن زیاد }} |
| | بحث کاربر = [[ویکیپدیا:صفحههای کاربری|صفحه بحث کاربری]]
| | | دین = [[اسلام]] |
| | ویکیپدیا = [[ویکیپدیا:فضای نام ویکیپدیا|صفحه ویکیپدیا]]
| | | مذهب = [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] |
| | بحث ویکیپدیا = [[ویکیپدیا:فضای نام ویکیپدیا|صفحه بحث ویکیپدیا]]
| | | آثار = {{فهرست جعبه افقی| مسند الامام احمد |فضائل الصحابه العلل |معرفة الرجال }} |
| }}}} هماکنون برای {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|{{{2|مدتی کوتاه}}}|{{{1|مدتی کوتاه}}}}} '''تحت ویرایش عمده''' است. این برچسب برای جلوگیری از [[راهنما:تعارض ویرایشی|تعارض ویرایشی]] اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این {{#ifeq:{{{1|}}}|بخش|بخش|صفحه}} انجام ندهید.<br>
| | | فعالیتها = رئیس و پیشوای [[حنبلی|مذهب حنابله]] و اصحاب [[حدیث]] |
| <small>{{#if:{{{زمان|}}}|این پیام در {{{زمان|}}} اضافه شده است.|}} این صفحه آخرینبار در {{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}} ({{کوچک}}ساعت هماهنگ جهانی{{پایان کوچک}}) ({{Time ago|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر [{{fullurl:{{FULLPAGENAME}}|action=history}} ویرایش نشده است]، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید.</small>
| | | وبگاه = |
| <includeonly>{{#ifeq:{{{category}}}|no||{{#switch:{{NAMESPACE}}
| | }} |
| | کاربر
| | '''ابوعبدالله احمد بن محمد بن حنبل''' [[فقیه]] [[مسلمان]] در [[بغداد]] زاده شد؛ پدر و مادرش از ساکنان [[مرو]] بودند. مکتب [[فقه]] [[حنبلی]]، یکی از [[فرق اربعه اهل سنت]] است. مذهب حنبلی پس از [[مرگ]] وی به وسیلهٔ شاگردانش ایجاد شد. این مکتب جریان متقابلی بود که [[تفسیر]] تحتاللفظی [[قرآن]]، [[حدیث|احادیث]]، تقلیل ارزش [[قیاس]] و [[اجماع]] را مورد توجه قرار میداد. پیروان احمد ابنحنبل به حنبلی مشهورند. |
| | بحث کاربر = <!-- no category -->
| | ([[ابوحنیفه]]، [[مالک بن انس]]، [[شافعی]] و احمد بن حنبل) که مؤسسان [[فرق اربعه]] [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] بودند، را [[ائمه اربعه]] مینامند. |
| | [[رده:صفحههای سخت در دست ویرایش]]}}}}</includeonly> | |
| }}<noinclude>
| |
| </noinclude>
| |
|
| |
|
| <div class="wikiInfo">[[پرونده:احمد بن حنبل.jpg |جایگزین=احمد بن حنبل|احمد بن حنبل]]
| | احمد بن حنبل رئیس و پیشوای [[حنبلی|مذهب حنابله]] و اصحاب [[حدیث]] است که در دوران اوج اقتدار [[عباسیان]] و علمای [[معتزله]]، با دفاع از اندیشه قدمت [[قرآن]] و پایداری در [[واقعه محنت]] (به معنی آزمایش و محاکمه در مورد خلق قرآن) مطرح گشت. |
| {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
| | احمد بن حنبل [[کتاب مسند]] را تألیف کرد، که مجموعهای بالغ بر ۳۰٬۰۰۰ حدیث بود. این احادیث نه به ترتیب موضوع، بلکه برحسب اسامی صحابهای که حدیث نقل کردهاند تنظیم شدهاست. |
| !نام
| |
| !احمد بن حنبل
| |
| |-
| |
| |نام کامل
| |
| |احمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن اسد بن ادریس بن عبدالله الشیبانی المروزی البغدادی
| |
| |-
| |
| |لقب
| |
| |امام المحدثین• شیبانی•ذهلی•سدوسی
| |
| |-
| |
| |زادگاه
| |
| |مرو• بغداد
| |
| |-
| |
| |تاریخ تولد
| |
| |ربیع الاول سال ۱۶۴ ق
| |
| |-
| |
| |محل زندگی
| |
| |عراق•عربستان، یمن•شام•ایران
| |
| |-
| |
| |نسب
| |
| |تیره بنیشیبان بن ذهل از خاندان بنیربیعه از عرب عدنانی
| |
| |-
| |
| |دین
| |
| |اسلام
| |
| |-
| |
| |مذهب
| |
| |اهل تسنن
| |
| |-
| |
| |اشتغال
| |
| |فقه•اجتهاد•حدیث
| |
| |-
| |
| |دلیل مشهوریت
| |
| |رئیس یکی از چهار مکتب فقهی اهلسنت
| |
| |-
| |
| |استادان
| |
| |محمد بن ادریس شافعی •یعقوب بن ابراهیم، هشیم بن بشیر، یحیی بن معین، ابراهیم بن سعد زهری، ابن شهاب زهری، اسود بن شاذان، عفان بن مسلم، علی بن هاشم، وکیع بن جراح، بشر بن مفضل، یحیی بن سعید قطان، ابوداود طیالسی، عمرو بن دینار و... .
| |
| |-
| |
| |تألیفات
| |
| |مسند الامام احمد•فضائل الصحابه العلل •معرفة الرجال و...
| |
| |-
| |
| |فعالیتهای اجتماعی-سیاسی
| |
| |قول به حرمت قیام علیه حاکم•خلافت حق انحصاری قریش است•وجوب همراهی حاکم در جنگها و استحباب نمازگزاردن به امامت او•رویداد محنه،و... .
| |
| |-
| |
| |شهر وفات
| |
| |بغداد
| |
| |-
| |
| |تاریخ وفات
| |
| |روز جمعه ماه ربیعالآخر سال ۲۴۱ ق
| |
| |-
| |
| |محل دفن
| |
| |غرب بغداد•دارالحرب
| |
| |-
| |
| |}
| |
| </div>
| |
|
| |
|
| '''ابوعبدالله احمد بن محمد بن حنبل''' [[فقیه]] [[مسلمان]] در سال (۱۶۴ ه.ق) در [[بغداد]] زاده شد؛ پدر و مادرش از ساکنان [[مرو]] بودند. مکتب فقه [[حنبلی]]، یکی از [[فرق اربعهٔ سنت]] است. پس از مرگ وی به وسیلهٔ شاگردانش مذهب حنبلی ایجاد شد. این مکتب جریان متقابلی بود که [[تفسیر]] تحتاللفظی قرآن، احادیث، تقلیل ارزش قیاس و اجماع را مورد توجه قرار میداد. پیروان احمد ابن حنبل به حنبلی مشهورند.
| | == احمد بن حنبل کیست == |
| | او أبو عبدالله، احمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن اسد بن ادریس بن عبدالله الشیبانی المروزی البغدادی است که پدر و مادرش از اعراب ساکن مرو بودند. وی چهارمین امام از ائمه اربعه [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] میباشد. که در سال ۱۶۴ [[سال قمری|هجری]] در بغداد متولد شد و در سال ۲۴۱ هجری قمری در همان شهر وفات یافت. |
|
| |
|
| ([[ابوحنیفه]]، [[مالک بن انس]]، [[شافعی]] و احمد بن حنبل) که مؤسسان فرق اربعه اهل سنت بودند، را ائمه اربعه مینامند. | | او سفرهای علمیاش را به [[کوفه]]، [[بصره]]، [[مکه]]، [[مدینه]]، [[یمن]] و [[شام (شامات)|شام]] انجام داد و از علم دانشمندان عصر خویش بهره گرفت. |
| | همچنین وی از محدثان بزرگ اهلسنت به شمار میآید و از مهمترین تالیفات او میتوان به [[کتاب مُسنَد]] او اشاره کرد. وی در مسند خویش بیش از چهل هزار حدیث نقل کرده است. و به احادیث مرسل و ضعیف نیز عمل میکرده است<ref> دائرة المعارف فقه مقارن، ص ۱۴۱و۱۴۲</ref>. |
| | این مذهب در بغداد ظهور کرد و به شام هم رفت. امروز مذهب غالب اهلسنت در [[حجاز]]، [[قطر]]، [[فلسطین]] و [[بحرین]]، مذهب حنبلی است<ref>تاریخ الفقه الاسلامی، ص ۱۴۸</ref>. |
|
| |
|
| احمد بن حنبل رئیس و پیشواى [[مذهب حنابله]] و اصحاب [[حدیث]] است که در دوران اوج اقتدار [[عباسیان]] و علماى [[معتزله]]، با دفاع از اندیشه قدمت [[قرآن]] و پایدارى در [[واقعه محنت]] (به معنی آزمایش و محاکمه در مورد خلق قرآن) مطرح گشت.
| | == اساتید ابنحنبل == |
| | ابنحنبل از همان آغاز جوانی به کسب علوم مختلف پرداخت و از محضر بیش از ۲۸۰ استاد استفاده برد که از جمله آنها افرادی چون: |
| | * [[هشیم بن بشیر]]؛ |
| | * سفیان بن عینیه؛ |
| | * وکیع؛ |
| | * قاضی ابویوسف؛ |
| | * [[شافعی]]؛ |
| | * یحیی القطان؛ |
| | * ولید بن مسلم میباشند که علاوه بر استفاده علمی، از آنان روایت و حدیث نقل کرده است. [[ذهبی]] شمار زیادی از اساتید او را نام برده است<ref>ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۱۸۰ ۱۸۱</ref>. |
|
| |
|
| احمد بن حنبل کتاب [[مسند]] را تألیف کرد، که مجموعهای بالغ بر ۳۰٬۰۰۰ حدیث بود. این احادیث نه به ترتیب موضوع، بلکه برحسب اسامی صحابهای که حدیث نقل کردهاند تنظیم شدهاست. | | == شاگردان ابنحنبل == |
| | ابنحنبل دارای شاگردان بسیاری بود که از مشهورترین شاگردانش میتوان به فرزندش: |
| | # [[صالح بن احمد بن حنبل]] (م ۲۶۶)؛ |
| | # فرزند دیگرش، [[عبدالله بن احمد بن حنبل]] (م ۲۹۰)؛ |
| | # عبدالملک بن عبدالحمید بن مهران (م ۲۷۴)؛ |
| | # احمد بن محمد بن حجاج مروزی؛ |
| | # ابوبکرم اثرم؛ |
| | # ابویحیی الناقد؛ |
| | # فضل بن زیاد؛ |
| | اشاره کرد<ref>زحیلی، وهبة بن مصطفی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۱، ص ۵۴</ref>. مسلم بن حجاج نیشابوری و محمد بن اسماعیل بخاری از وی روایت کردهاند<ref>ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۱۸۱</ref>. |
|
| |
|
| =احمد بن حنبل کیست= | | == جایگاه و آثار علمی ابنحنبل == |
| او أبو عبد الله، احمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن اسد بن ادریس بن عبدالله الشیبانی المروزی البغدادی است که پدر و مادرش از اعراب ساکن مرو بودند. وی چهارمین امام از ائمه اربعه [[اهل سنت]] می باشد. که در سال ۱۶۴ هجری در بغداد متولّد شد و در سال ۲۴۱ هجری قمری در همان شهر وفات یافت.
| | فارغ از اغراقهای برخی معاصران در ستایش ابنحنبل<ref>صفة الصفوه، ج۲، ص۳۳۷؛ وفیات الاعیان، ج۱، ص۶۴؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۱۸۷</ref> وی از حافظان بزرگ حدیث بوده است. به رغم تفاخرهای رایج آن دوران به حفظخوانی حدیث، او همواره بر نگاشتهها تکیه میکرد<ref>الجرح و التعدیل، ج۱، ص۲۹۵؛ ج۲، ص۶۹</ref> و در کنار پرورش شاگردانی برجسته، آثاری مکتوب بر جای نهاد. |
|
| |
|
| او سفرهاى علمىاش را به [[کوفه]]، [[بصره]]، [[مکه]]، [[مدینه]]، [[یمن]] و [[شام]] انجام داد و از علم دانشمندان عصر خویش بهره گرفت.
| | === مسند ابنحنبل === |
| | برجستهترین اثر احمد بن حنبل، [[کتاب مسند]] اوست. این اثر با ۲۶۳۰۰ روایت از میان دهها هزار روایت رایج<ref>خصائص مسند احمد، ص۱۳، ۱۵</ref>. بزرگترین کتاب حدیثی متقدم اهلسنت در زمینههای عقیدتی، اخلاقی، تفسیری، فقهی، فضیلتها، و سیره، از زبان حدود ۷۰۰ [[صحابه|صحابی]]<ref>خصائص مسند احمد، ص۱۵</ref> است. به باور برخی، گردآوری نهایی مسند به دست عبدالله بن احمد صورت گرفت<ref>EI (The Encyclopaedia of Islam) AHMAD HANBAL</ref>. گویا او چند حدیث نیز به اثر پدر افزوده است<ref>خصائص مسند احمد، ص۱۳</ref>. وی روایتهای مسند را که بر خلاف ترتیب موضوعی [[کتابهای ششگانه اهلسنت|صحاح]]، به ترتیب اشخاص یا قبایل سامان گرفته<ref>خصائص مسند احمد، ص۱۸-۲۱</ref> از طریق سماع از پدر<ref>تهذیب الکمال، ج۱۴، ص۲۸۹</ref>، یا قرائت بر وی، به رغم نهی پدر از آن، با افزودههایی از خود<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۵۲۴</ref> ترتیب داده است. حنبل بن اسحاق، برادرزاده ابنحنبل و صالح، فرزندش، نیز مسند را از او شنیدهاند<ref>خصائص مسند احمد، ص۱۳</ref>. ابوبکر قطیعی، شاگرد عبدالله، آن را با افزودههایی از خود، روایت کرده است<ref>منهاج السنة النبویه، ج۷، ص۹۷</ref>. مهمترین ویژگی مسند ابنحنبل نسبت به مجموعههای حدیثی اهلسنت، وجود بسیاری از روایتهای منقول از [[اهل بیت]] یا درفضیلت ایشان و اختصاص مسندی به [[علی بن ابی طالب|امام علی(علیهالسلام)]] و [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه زهرا(سلام الله علیها)]] است. |
|
| |
|
| همچنین وى از محدّثان بزرگ اهل سنّت به شمار مىآید و از مهمترین تالیفات او می توان به کتاب <big>مُسنَد</big> او اشاره کرد. وی در مسند خویش بیش از چهل هزار حدیث نقل کرده است. و به احادیث مرسل و ضعیف نیز عمل مىکرده است. <ref> دائرة المعارف فقه مقارن، ص ۱۴۱و۱۴۲</ref>
| | مسند ابنحنبل که با گزینشی احتیاط آمیز<ref>خصائص مسند احمد، ص۱۳-۱۴</ref> به گزارش گسترده روایت پرداخته، از استقبال کمنظیر محدثان آن روزگار برخوردار گشت و دیری نپایید که منزلتی والا یافت تا جایی که از همان آغاز، برخی همه روایتهای آن را از دیدگاه ابنحنبل صحیح دانستند و برای اثبات مدعای خود، به گزارشهایی درباره میزان حزمگرایی ابنحنبل در هنگام فراهم ساختن مسند و نیز تصریحات گاه و بیگاه وی بر معیار خواندن این کتاب، استناد کردند<ref>خصائص مسند احمد، ص۱۵-۱۸</ref>. |
| این مذهب در بغداد ظهور کرد و به شام هم رفت. امروز مذهب غالب اهل سنت در [[حجاز]]، [[قطر]]، [[فلسطین]] و [[بحرین]]، مذهب حنبلى است. <ref>تاریخ الفقه الاسلامى، ص ۱۴۸</ref>
| |
|
| |
|
| =اساتید ابنحنبل=
| | این دیدگاه به تدریج به افراط گرایید تا آنجا که [[ابوالعلاء همدانی]] وجود هرگونه حدیث ساختگی را در مسند احمد انکار نمود<ref> اضواء علی السنة المحمدیه، ص۳۲۶</ref>. ولی ابن[[ابن جوزی|جوزی]] (درگذشت در ۵۹۷ق.) با ذکر نمونههایی، به وجود [[احادیث]] ساختگی در این اثر اعتراف کرده است<ref>مجموع الفتاوی، ج۱، ص۲۴۸</ref>. ابن[[ابن تیمیه|تیمیه]] (درگذشت در ۷۲۸ق.) در تلاش برای داوری میان این دو نگرش، به پشتوانه رسالت کلی مسند نویسان، یعنی گزارش بیطرفانه روایات، تعمد کذب را از ابنحنبل که خود را متعهد به ترک روایتهای راویان مشهور به کذب دانسته، نفی میکند<ref>منهاج السنة النبویه، ج۷، ص۹۷</ref>. |
|
| |
|
| ابنحنبل از همان آغاز جوانی به کسب علوم مختلف پرداخت و از محضر بیش از ۲۸۰ استاد استفاده برد که از جمله آنها افرادی چون هشیم بن بشیر، سفیان بن عینیه، وکیع، قاضی ابویوسف، شافعی، یحیی القطان و ولید بن مسلم میباشند که علاوه بر استفاده علمی، از آنان روایت و حدیث نقل کرده است. ذهبی شمار زیادی از اساتید او را نام برده است. <ref>ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۱۸۰ ۱۸۱</ref>
| | این جهتگیری در پی رشد دانش رجال و نیز وجود حدیثهای مخالف با مزاج [[سلفیت|سلفیان]]، از جمله اخبار فضیلتهای [[علی بن ابی طالب|علی(علیهالسلام)]] صورت پذیرفته است<ref> الموضوعات، ج۱، ص۳۶۶؛ منهاج السنة النبویه، ج۷، ص۲۲۴</ref>. ابن[[ابن حجر عسقلانی|حجر عسقلانی]] (۷۷۳ـ۸۵۲ق.) با تدوین کتابی در تبیین احادیث ساختگی مسند و دفاع از برخی از آنها، به تثبیت این نظریه یاری رساند<ref> القول المسدد، ص۵</ref>؛ ولی با جعلی خواندن روایتهای فضیلت مخالفت کرد<ref>القول المسدد، ص۷</ref>. |
|
| |
|
| =شاگردان ابنحنبل= | | === دیگر آثار ابنحنبل === |
| | ابن حنبل کتابی دیگر در باب زهد نگاشته که به تعبیر ابنتیمیه، از دروغپردازیهای متداول در اینگونه کتب تهی است<ref>مجموع الفتاوی، ج۱۸، ص۷۲</ref>. از کتابهای منسوب به وی العلل و معرفة الرجال، الاسماء و الکنی و... است که بر پایه استقرای برخی معاصران به۵۰ اثر میرسد<ref>مسائل الامام احمد، ج۱، ص۱۱۷-۱۲۴</ref>. بسیاری از این کتابها به دست شاگردان وی تدوین شدهاند. برای نمونه در میان کتابهای فقهی چون الاشربه صغیر، الاشربه کبیر، و المناسک تنها کتاب فقهی تألیف خود وی رسالهای در باب [[نماز]] است<ref>المدخل الی مذهب الامام احمد، ج۱، ص۱۲۴</ref>. البته به ادعای [[ذهبی]] (درگذشت در ۷۴۸ق.) همین کتاب نیز از آن وی نیست<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۳۳۰</ref>. [[عبدالله بن احمد]] راوی برخی از این کتب است<ref>تاریخ بغداد، ج۹، ص۳۷۵</ref>. |
|
| |
|
| ابنحنبل دارای شاگردان بسیاری بود که از مشهورترین شاگردانش مىتوان به فرزندش صالح بن احمد بن حنبل (م ۲۶۶)، و فرزند دیگرش، عبدالله بن احمد بن حنبل (م ۲۹۰) و عبدالملک بن عبدالحمید بن مهران (م ۲۷۴) و احمد بن محمد بن حجاج مروزی، ابوبکرم اثرم، ابویحیی الناقد و فضل بن زیاد اشاره کرد. <ref>زحیلی، وهبة بن مصطفی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۱، ص ۵۴</ref> مسلم بن حجاج نیشابوری و محمد بن اسماعیل بخاری از وی روایت کردهاند. <ref>ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۱۸۱</ref> | | == اندیشههای ابنحنبل == |
| | برخی عوامل از جمله: |
| | * رواج فزاینده حدیثهای دروغین (تا جایی که بغداد <big>دار الضرب</big> لقب یافت)؛ |
| | * گسترش قلمرو جغرافیایی [[اسلام]] و ارتباط مسلمانان با تمدنها و فلسفههای بزرگ آن زمان؛ |
| | * آغاز نهضت ترجمه؛ |
| | * رواج مکاتب و [[مذاهب]] مختلف؛ |
| | * نفوذ موالی به دستگاه [[خلافت]] و اقتدار روزافزون آنها؛ |
| | * پیدایش ستیزها و تکفیرها میان [[فرق و مذاهب اسلامی|مذاهب]]؛ |
| | * رواج اشرافیت در جامعه، در شکلدهی به شخصیت و باورهای ابنحنبل سهیم بودند. |
|
| |
|
| =جایگاه و آثار علمی ابن حنبل= | | === خدا و صفاتش === |
| | به روایت [[ابنخیاط]] (درگذشت در ۵۱۳ق.) از عقاید توحیدی ابنحنبل، جزء ناپذیری خداوند و توقیفی بودن صفات او است<ref>العقیده، ص۱۰۲-۱۰۴</ref>. وی اوصافی چون سمیع و بصیر را مستلزم وجود سمع و بصر در [[خدا|خداوند]] میداند و او را دارای وجه میشمرد؛ اما نه بهگونه دیگر وجوه و نه همراه با جسمانیت وی. دستان وی نیز گرچه صفت ذاتی اویند، به هیچ وجه مستلزم جسمانیت وی یا ترکب و محدودیت و مانند آن نیستند<ref>کتاب السنه، ج۱، ص۱۰۳</ref>. از این رو، وی از مخالفان دیدگاههای [[جهم بن صفوان]] (درگذشت در ۱۲۸ق.) است<ref>الرد علی الزنادقه، ص۱۹-۲۲</ref> و انتقادهای او به جهمیه در دو کتاب «الرد علی الجهمیه» منسوب به وی و نیز کتاب السنّه نگاشته فرزندش عبدالله، گرد آمده است. وی آنها را به پیروی از متشابهات [[قرآن]] متهم کرد و در توصیف مذهب آنان در قالبی اعتراضآمیز، نامحدود بودن خداوند، عینیت ذات و صفات و... را نفی نمود<ref>الرد علی الزنادقه، ص۱۹-۲۲</ref>. [[الرد علی الجهمیه (کتاب)|کتاب الرد علی الجهمیه]] با حمایت [[بیهقی]] (درگذشت در ۴۵۸ق.)، ابنابییعلی (درگذشت در ۵۲۶ق.)، ابنتیمیه (درگذشت در ۷۲۸ق.) و نیز ابن[[ابن قیم جوزیه|قیم]] (درگذشت در ۷۵۱ق.) روبهرو شد ولی ذهبی با تشکیک در سند این کتاب، صحت انتساب آن به او را نپذیرفته است<ref> سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۲۸۷</ref>. |
|
| |
|
| فارغ از اغراقهای برخی معاصران در ستایش ابن حنبل <ref>صفة الصفوه، ج۲، ص۳۳۷؛ وفیات الاعیان، ج۱، ص۶۴؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۱۸۷</ref> وی از حافظان بزرگ حدیث بوده است. به رغم تفاخرهای رایج آن دوران به حفظخوانی حدیث، او همواره بر نگاشتهها تکیه میکرد <ref>الجرح و التعدیل، ج۱، ص۲۹۵؛ ج۲، ص۶۹</ref> و در کنار پرورش شاگردانی برجسته، آثاری مکتوب بر جای نهاد.
| | === خلقت قرآن === |
| | درباره خلقت قرآن نیز از ابنحنبل دیدگاههای گوناگونی گزارش شده است؛ چنانکه در رویداد محنه توقف نمود<ref>الثقات، ج۱، ص۱۹۴</ref>. لیکن به روایت [[یعقوبی]]، او در پی فشارهای حکومت و با تلقین اسحاق بن ابراهیم، از راه [[تقیه]] حدوث قرآن را پذیرفت<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۷۲</ref>. وی در روایاتی به رد مخلوق دانستن قرآن بسنده کرده است<ref>کتاب السنه، ج۱، ص۱۳۲</ref>، گرچه روایتهای فراوان تأکید دارند که او به قدیم بودن [[قرآن]] باور داشته است<ref>کتاب السنه، ج۱، ص۱۰۲، ۱۰۳؛ العقیده، ص۶۰، ۶۸، ۷۲، ۷۹</ref>. |
|
| |
|
| ==مسند ابنحنبل== | | === رویداد محنه === |
| | [[مأمون عباسی]] در [[ربیع الاول]] سال ۲۱۸ق. به بازجویی از عقاید شخصیتهای دینی و سیاسی درباره حدوث و قدم قرآن همت گماشت و همگان را به پذیرش اندیشه حدوث قرآن وادار ساخت. اسحاق بن ابراهیم، حکمران بغداد، به فرمان وی همه فقیهان و محدثان بغداد، از جمله ابنحنبل را بازجویی کرد<ref> تاریخ طبری، ج۸، ص۶۳۶-۶۳۷؛ تجارب الامم، ج۴، ص۱۶۷</ref>. وی به رغم اعتراف یارانش، از پذیرش مفاد اعترافنامه خودداری ورزید<ref>تاریخ طبری، ج۸، ص۶۳۱-۶۳۹؛ قس: تجارب الامم، ج۴، ص۱۶۶-۱۶۷؛ المنتظم، ج۱۱، ص۱۹-۲۲</ref> و در پی آن به حبس و قتل تهدید شد. اسحاق بار دیگر حجت را بر محدثان تمام و تهدید کرد که در صورت مخالفت، آنها را دست بسته به اردوگاه [[خلیفه]] در طرطوس در کرانه شرقی دریای مدیترانه خواهد برد. سرانجام تنها ابنحنبل و محمد بن نوح بر عقیده خود پای فشردند. |
|
| |
|
| برجستهترین اثر احمد بن حنبل، مسند اوست. این اثر با ۲۶۳۰۰ روایت از میان دهها هزار روایت رایج، <ref>خصائص مسند احمد، ص۱۳، ۱۵</ref> بزرگترین کتاب حدیثی متقدم اهل سنت در زمینههای عقیدتی، اخلاقی، تفسیری، فقهی، فضیلتها، و سیره، از زبان حدود ۷۰۰ صحابی <ref>خصائص مسند احمد، ص۱۵</ref> است. به باور برخی، گردآوری نهایی مسند به دست عبدالله بن احمد صورت گرفت. <ref>EI (The Encyclopaedia of Islam) AHMAD HANBAL</ref> گویا او چند حدیث نیز به اثر پدر افزوده است. <ref>خصائص مسند احمد، ص۱۳</ref> وی روایتهای مسند را که بر خلاف ترتیب موضوعی صحاح، به ترتیب اشخاص یا قبایل سامان گرفته، <ref>خصائص مسند احمد، ص۱۸-۲۱</ref> از طریق سماع از پدر <ref>تهذیب الکمال، ج۱۴، ص۲۸۹</ref> یا قرائت بر وی، به رغم نهی پدر از آن، با افزودههایی از خود <ref>سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۵۲۴</ref> ترتیب داده است. حنبل بن اسحاق، برادرزاده ابن حنبل و صالح، فرزندش، نیز مسند را از او شنیدهاند. <ref>خصائص مسند احمد، ص۱۳</ref> ابوبکر قطیعی، شاگرد عبدالله، آن را با افزودههایی از خود، روایت کرده است. <ref>منهاج السنة النبویه، ج۷، ص۹۷</ref> مهمترین ویژگی مسند ابن حنبل نسبت به مجموعههای حدیثی اهل سنت، وجود بسیاری از روایتهای منقول از [[اهل بیت]] یا درفضیلت ایشان و اختصاص مسندی به [[امام علی(ع)]] و [[فاطمه زهرا(س)]] است.
| | دیری نپایید که به فرمان خلیفه، همه آنها از مسیر شهر انبار به طرطوس فرستاده شدند؛ اما با رسیدن خبر [[مرگ]] [[مأمون عباسی|مأمون]] در رقه [[شام (شامات)|شام]]، در کرانه غربی [[رود فرات]]، از همان مسیر به بغداد بازگشتند. <ref>تاریخ طبری، ج۸، ص۶۴۰-۶۴۵؛ الفتوح، ج۸، ص۴۲۲؛ المنتظم، ج۱۱، ص۲۲-۲۴</ref> بر پایه گزارشی، دستگیری و حبس وی ۲۸ ماه طول کشید. <ref> سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۲۵۲</ref> با توجه به آزادی او در [[رمضان|ماه رمضان]] سال ۲۲۰ق. این گزارش معقول مینماید. برخی مجموع دوران حبس او را ۲۸ روز دانستهاند<ref>وفیات الاعیان، ج۱، ص۶۴</ref>. با روی کار آمدن [[معتصم عباسی]] در سال ۲۱۸ق. و به تحریک معتزله، دیگر بار کار بر [[اهل حدیث]] سخت شد و معتصم احمد را فراخواند و چون با اصرار وی بر قدیم دانستن قرآن روبهرو شد، او را ۳۳ یا ۲۳ یا ۱۸ و یا۸۰ ضربه تازیانه زد<ref>مروج الذهب، ج۳، ص۴۶۴؛ قس: المنتظم، ج۱۱، ص۴۴</ref>. |
|
| |
|
| مسند ابن حنبل که با گزینشی احتیاطآمیز <ref>خصائص مسند احمد، ص۱۳-۱۴
| | به گفته برخی، احمد زخم بسیار برداشت و بیهوش شد<ref>تاریخ مختصر الدول، ص۱۳۹</ref>. به باور یعقوبی (درگذشت در ۲۹۲ق.) سرانجام وی بهاندیشه حدوث قرآن تن داد. ابنحبّان (درگذشت در ۳۵۴ق.) و بسیاری دیگر بر این باورند که او تا پایان بر دیدگاه خود پای فشرد<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۷۲؛ وفیات الاعیان، ج۱، ص۶۴، ۸۴؛ قس: الثقات، ج۸، ص۱۹</ref>. وی در دوران ۱۴ ساله خلافت معتصم و واثق، به حبس خانگی دچار گردید<ref>وفیات الاعیان، ج۱، ص۶۴</ref> و از تکاپوهای حدیثی محروم ماند. سرانجام در دوران [[متوکل]] و با بازگشت حدیث گرایی به عرصه دربار، گویا وی پنج سال تدریس کرد. در پی درخواست خلیفه از او برای تعلیم فرزندانش در سال ۲۳۷ق. [[قسم|سوگند]] یاد کرد تا دیگر [[حدیث]] نگوید و تا هنگام مرگش حدیث نگفت<ref>کتاب السنه، ج۱، ص۳۰۷</ref>. |
| </ref> به گزارش گسترده روایت پرداخته، از استقبال کمنظیر محدثان آن روزگار برخوردار گشت و دیری نپایید که منزلتی والا یافت تا جایی که از همان آغاز، برخی همه روایتهای آن را از دیدگاه ابن حنبل صحیح دانستند و برای اثبات مدعای خود، به گزارشهایی درباره میزان حزمگرایی ابن حنبل در هنگام فراهم ساختن مسند و نیز تصریحات گاه و بیگاه وی بر معیار خواندن این کتاب، استناد کردند. <ref>خصائص مسند احمد، ص۱۵-۱۸</ref> | |
|
| |
|
| این دیدگاه به تدریج به افراط گرایید تا آنجا که ابوالعلاء همدانی وجود هرگونه حدیث ساختگی را در مسند احمد انکار نمود. <ref> اضواء علی السنة المحمدیه، ص۳۲۶</ref> ولی [[ابن جوزی]] (درگذشت در ۵۹۷ق.) با ذکر نمونههایی، به وجود [[احادیث]] ساختگی در این اثر اعتراف کرده است. <ref>مجموع الفتاوی، ج۱، ص۲۴۸</ref> [[ابن تیمیه]] (درگذشت در ۷۲۸ق.) در تلاش برای داوری میان این دو نگرش، به پشتوانه رسالت کلی مسند نویسان، یعنی گزارش بیطرفانه روایات، تعمّد کذب را از ابن حنبل که خود را متعهد به ترک روایتهای راویان مشهور به کذب دانسته، نفی میکند. <ref>منهاج السنة النبویه، ج۷، ص۹۷</ref>
| | === قابلیت زیادت و نقصان در ایمان === |
| | بر پایه شواهدی، ابنحنبل [[ایمان]] را پذیرنده زیادت و نقصان میدانست<ref>کتاب السنه، ج۱، ص۳۰۷</ref> و آن را ترکیب نیت و سخن و عمل میخواند. وی جبریمذهب بود و حسن و قبح عقلی را باور نداشت و [[بهشت]] و [[دوزخ]] را مخلوق میشمرد و به [[شفاعت]] در [[روز قیامت]] پایبند بود<ref>العقیده، ص۶۲-۷۷</ref>. از جمله عقاید منسوب به او، رؤیت خداوند در [[قیامت|روز قیامت]] است<ref>اصول السنه، ص۲۳؛ درء تعارض العقل و النقل، ج۱، ص۳۰۱</ref>. |
|
| |
|
| این جهتگیری در پی رشد دانش رجال و نیز وجود حدیثهای مخالف با مزاج [[سلفیان]]، از جمله اخبار فضیلتهای [[علی(ع)]] صورت پذیرفته است. <ref> الموضوعات، ج۱، ص۳۶۶؛ منهاج السنة النبویه، ج۷، ص۲۲۴</ref> ابن حجر عسقلانی (۷۷۳ـ۸۵۲ق.) با تدوین کتابی در تبیین احادیث ساختگی مسند و دفاع از برخی از آنها، به تثبیت این نظریه یاری رساند؛ <ref> القول المسدد، ص۵</ref> ولی با جعلی خواندن روایتهای فضیلت مخالفت کرد. <ref>القول المسدد، ص۷</ref>
| | === رعایت ترتیب در فضیلت خلفا === |
| | بر پایه برخی روایات، وی در فضیلت [[خلفای راشدین|خلفا]] به ترتیب آنها پایبند بود<ref>کتاب السنه، ج۲، ص۵۷۳</ref> و از این رو، [[مذهب شیعه|شیعیان]] را که علی(علیهالسلام) را بر [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابابکر]] برتری میدهند، بر خطا میدانست. توقف وی در برتر شمردن علی(علیهالسلام) بر [[عثمان]] را گزارش کردهاند<ref>العقیده، ص۶۲-۶۴</ref>، حال آنکه وی راوی انبوهی از روایتها در برتری علی(علیهالسلام) چون [[حدیث طیر مشوی]]، مؤاخات، رایت و [[غدیر]] است<ref>فضائل الصحابه، ج۲، ص۵۶۵-۷۲۷</ref> و بر اختصاص بیشترین روایتهای فضیلت به علی(علیهالسلام) تصریح نموده <ref>تفسیر ثعلبی، ج۴، ص۸۱؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۶-۲۷</ref> و از این طریق، در تعدیل عثمانگرایی در میان اهل سنت نقشی مهم ایفا کرده است. بر پایه گزارشی از عبدالله بن احمد، وی از دلیل سکوت پدر درباره علی(علیهالسلام) پرسید. او به برتری علی بر خلفای سهگانه و دیگر [[صحابه]] اشاره کرد؛ با این استدلال که [[علی بن ابی طالب|علی]] از خاندانی است که هیچکس را نمیتوان با آنها مقایسه کرد<ref>فضائل الصحابه، ج۲، ص۵۶۵-۷۲۷</ref>. |
|
| |
|
| ==دیگر آثار ابنحنبل== | | === دیدگاهها و جهتگیریهای سیاسی === |
| | وی خلافت را تنها حق [[قریش]] میدانست؛ حقی که با جور و ستم از اعتبار نمیافتد. فارغ از باور به مشروعیت حکومتها، چنانکه از سیره وی نیز نمایان است، او به حرمت قیام بر ضد هر حاکم شایسته یا ناشایست معتقد بود. البته اطاعت از حاکمان را تنها تا جایی روا میدانست که به ارتکاب [[حرام]] الهی نینجامد. بر این اساس، همراهی در جنگها [[واجب]] و نمازگزاردن به [[امامت]] حاکم، [[سنت]] است؛ زیرا خداوند به ولایت وی بر جامعه راضی است و نباید به مشیت خدا اعتراض کرد<ref> العقیده، ص۶۵-۷۶</ref>. |
|
| |
|
| ابن حنبل کتابی دیگر در باب زهد نگاشته که به تعبیر ابن تیمیه، از دروغپردازیهای متداول در اینگونه کتب تهی است. <ref>مجموع الفتاوی، ج۱۸، ص۷۲</ref> از کتابهای منسوب به وی العلل و معرفة الرجال، الاسماء و الکنی و... است که بر پایه استقرای برخی معاصران به۵۰ اثر میرسد. <ref>مسائل الامام احمد، ج۱، ص۱۱۷-۱۲۴</ref> بسیاری از این کتابها به دست شاگردان وی تدوین شدهاند. برای نمونه در میان کتابهای فقهی چون الاشربه صغیر، الاشربه کبیر، و المناسکتنها کتاب فقهی تألیف خود وی رسالهای در باب [[نماز]] است. <ref>المدخل الی مذهب الامام احمد، ج۱، ص۱۲۴</ref> البته به ادعای ذهبی (درگذشت در ۷۴۸ق.) همین کتاب نیز از آنِ وی نیست. <ref>سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۳۳۰</ref> عبدالله بن احمد راوی برخی از این کتب است. <ref>تاریخ بغداد، ج۹، ص۳۷۵</ref>
| | === دیدگاههای فقهی === |
| | دیدگاههای فقهی ابنحنبل همچون دیدگاههای کلامیاش، افزون بر سخنان پراکنده وی، از کتاب مسند و دیگر کتابهای او برآمده است. از آنجا که او مسند را بدون پایبندی به صحت همه روایتهای آن نگاشته، برخی از دانشمندان در [[فقیه]] نامیدن وی تردید کردهاند؛ چنانکه [[طبری]] (درگذشت در ۳۱۰ق.) در اختلاف الفقهاء و ابنعبدالبر (درگذشت در ۴۶۳ق.) در الاتقاء علی الائمة الثلاثة از یادکرد وی به منزله فقیه خودداری ورزیدهاند. طبری در همین راه به بهانه [[مذهب شیعه|تشیع]] از حنبلیان آزار دید و از دفن در قبرستان [[مسلمان|مسلمانان]] محروم ماند<ref>تاریخ بخارا، ص۲۸۱</ref>. در این میان، حنبلیان به پشتوانه گزارشهایی از احتیاط ابنحنبل در نقل حدیثهای مربوط به [[حلال]] و [[حرام]]<ref>خصائص المسند، ص۱۳-۱۵</ref>، حدیثهای فقهی مسند وی را در حکم دیدگاههای او میانگارند و از فقیه خواندن او ابا ندارند<ref>طبقات الفقهاء، ص۹۱-۹۲؛ المدخل الی مذهب الامام احمد، ج۱، ص۱۰۶-۱۰۸</ref>. |
|
| |
|
| =اندیشههای ابن حنبل= | | === استحباب زیارت قبور برای مردان === |
| | ابن حنبل [[زیارت قبور]] را برای مردان [[مستحب]] میدانست<ref>المغنی، ج۲، ص۴۲۶</ref>. ولی [[ابن تیمیه|ابنتیمیه]] به پشتوانه کلام خرقی، ظاهر این گفتار را فقط دلالتگر بر جواز میداند<ref> المحرر فی الفقه، ج۱، ص۲۱۳</ref>. وی نخست قرائت فاتحه هنگام [[زیارت قبور]] را بدعت میخواند؛ اما سپس به روایتی در این باب برخورد و از نظر خویش بازگشت<ref>المغنی، ج۲، ص۴۲۶</ref>. درباره نظر وی در زمینه زیارت زنان نیز روایتهایی متعارض در نهی یا اباحه به چشم میخورد<ref>المغنی، ص۴۳۰</ref>. |
|
| |
|
| برخی عوامل در شکلدهی به شخصیت و باورهای ابن حنبل سهیم بودند؛ از جمله: رواج فزاینده حدیثهای دروغین تا جایی که بغداد <big>دار الضرب لقب</big> یافت؛ گسترش قلمرو جغرافیایی [[اسلام]] و ارتباط مسلمانان با تمدنها و فلسفههای بزرگ آن زمان؛ آغاز نهضت ترجمه؛ رواج مکاتب و [[مذاهب]] مختلف؛ نفوذ موالی به دستگاه [[خلافت]] و اقتدار روزافزون آنها؛ پیدایش ستیزها و تکفیرها میان مذاهب؛ و رواج اشرافیت در جامعه.
| | === عدم وجوب حج بر مرتد === |
| | حنبلیان، همچون حنفیان، [[حج]] را بر [[ارتداد|مرتد]] [[واجب]] نمیدانند<ref>الفقه علی المذاهب الاربعه، ج۱، ص۶۳۲</ref>. اما از احمد درباره استنابه در حج [[مستحب]] برای فرد دارای قدرت که پیشتر حجة الاسلام بهجای آورده، دو روایت در منع و جواز به چشم میخورد<ref>المغنی، ج۳، ص۱۸۵</ref>. ابنحنبل [[تمتع]] را بر اِفراد و اِفراد را بر قرآن ترجیح میدهد<ref>المغنی، ج۳، ص۲۳۸</ref>. وی همچون [[مالک بن انس]]، [[احرام عمره]] از [[میقات]] را بهتر از [[احرام]] پیش از آن میداند<ref> المغنی، ج۳، ص۲۲۱</ref>. وی به سان شافعی، نیت را در شکل گرفتن [[احرام]] کافی میداند<ref>الفقه علی المذاهب الاربعه، ج۱، ص۶۳۹</ref>. و تلبیه را مستحب میشمرد<ref>المغنی، ج۳، ص۲۵۶</ref>. از دید او، بر خلاف پیشوایان دیگر مذاهب، محرم نمیتواند در عدّه به همسر مطلّقه خود رجوع کند<ref>المغنی، ج۳، ص۳۴۱</ref>. ولی بر پایه روایتی دیگر از ابنحنبل، این رجوع جایز است<ref>متن الخرقی، ص۵۷</ref>. درباره رکن بودن سعی میان [[صفا]] و [[مروه]]، از احمد دو روایت به چشم میخورد<ref>المغنی، ج۳، ص۴۱۰</ref>. |
|
| |
|
| ==خدا و صفاتش== | | == جستارهای وابسته == |
| | * [[ابوحنیفه]] |
| | * [[مالک بن انس]] |
| | * [[علی بن ابیطالب|امام علی(علیهالسلام)]] |
| | * [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه زهرا(سلام الله علیها)]] |
|
| |
|
| به روایت ابن خیاط (درگذشت در ۵۱۳ق.) از عقاید توحیدی ابن حنبل، جزء ناپذیری خداوند و توقیفی بودن صفات او است. <ref>العقیده، ص۱۰۲-۱۰۴</ref> وی اوصافی چون سمیع و بصیر را مستلزم وجود سمع و بصر در [[خداوند]] میداند و او را دارای وجه میشمرد؛ اما نه بهگونه دیگر وجوه و نه همراه با جسمانیت وی. دستان وی نیز گرچه صفت ذاتی اویند، به هیچ وجه مستلزم جسمانیت وی یا ترکب و محدودیت و مانند آن نیستند. <ref>کتاب السنه، ج۱، ص۱۰۳</ref> از این رو، وی از مخالفان دیدگاههای جهم بن صفوان (درگذشت در ۱۲۸ق. است. <ref>الرد علی الزنادقه، ص۱۹-۲۲</ref> و انتقادهای او به جهمیه در دو کتاب الرد علی الجهمیه منسوب به وی و نیز کتاب السنّه نگاشته فرزندش عبدالله، گرد آمده است. وی آنها را به پیروی از متشابهات قرآن متهم کرد و در توصیف مذهب آنان در قالبی اعتراضآمیز، نامحدود بودن خداوند، عینیت ذات و صفات و... را نفی نمود. <ref>الرد علی الزنادقه، ص۱۹-۲۲</ref> [[کتاب الرد علی الجهمیه]] با حمایت [[بیهقی]] (درگذشت در ۴۵۸ق.)، ابن ابییعلی (درگذشت در ۵۲۶ق.)، ابن تیمیه (درگذشت در ۷۲۸ق.) و نیز ابن قیم (درگذشت در ۷۵۱ق.) روبهرو شد. ذهبی با تشکیک در سند این کتاب، صحت انتساب آن به او را نپذیرفته است. <ref> سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۲۸۷</ref>
| | == پانویس == |
| | {{پانویس}} |
|
| |
|
| ==خلقت قرآن==
| | {{علمای اسلام}} |
|
| |
|
| درباره خلقت قرآن نیز از ابن حنبل دیدگاههای گوناگون گزارش شده است؛ چنانکه در رویداد محنه توقف نمود. <ref>الثقات، ج۱، ص۱۹۴</ref> لیکن به روایت [[یعقوبی]]، او در پی فشارهای حکومت و با تلقین اسحاق بن ابراهیم، از راه [[تقیه]] حدوث قرآن را پذیرفت. <ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۷۲</ref> وی در روایاتی به رد مخلوق دانستن قرآن بسنده کرده است، <ref>کتاب السنه، ج۱، ص۱۳۲</ref> گر چه روایتهای فراوان تأکید دارند که او به قدیم بودن قرآن باور داشته است. <ref>کتاب السنه، ج۱، ص۱۰۲، ۱۰۳؛ العقیده، ص۶۰، ۶۸، ۷۲، ۷۹</ref>
| | [[رده:شخصیتها]] |
| | | [[رده:عالمان]] |
| ==رویداد محنه==
| | [[رده:عالمان اهل سنت]] |
| | | [[رده:محدثان اهل سنت]] |
| [[مأمون عباسی]] در ربیع الاول سال ۲۱۸ق. به بازجویی از عقاید شخصیتهای دینی و سیاسی درباره حدوث و قدم قرآن همت گماشت و همگان را به پذیرش اندیشه حدوث قرآن وادار ساخت. اسحاق بن ابراهیم، حکمران بغداد، به فرمان وی همه فقیهان و محدثان بغداد، از جمله ابن حنبل را بازجویی کرد. <ref> تاریخ طبری، ج۸، ص۶۳۶-۶۳۷؛ تجارب الامم، ج۴، ص۱۶۷</ref> وی به رغم اعتراف یارانش، از پذیرش مفاد اعترافنامه خودداری ورزید <ref>تاریخ طبری، ج۸، ص۶۳۱-۶۳۹؛ قس: تجارب الامم، ج۴، ص۱۶۶-۱۶۷؛ المنتظم، ج۱۱، ص۱۹-۲۲</ref> و در پی آن به حبس و قتل تهدید شد. اسحاق بار دیگر حجت را بر محدثان تمام و تهدید کرد که در صورت مخالفت، آنها را دست بسته به اردوگاه [[خلیفه]] در طرطوس در کرانه شرقی دریای مدیترانه خواهد برد. سرانجام تنها ابن حنبل و محمد بن نوح بر عقیده خود پای فشردند. | |
| | |
| دیری نپایید که به فرمان خلیفه، همه آنها از مسیر شهر انبار به طرطوس فرستاده شدند؛ اما با رسیدن خبر مرگ مأمون در رقه شام، در کرانه غربی [[رود فرات]]، از همان مسیر به بغداد بازگشتند. <ref>تاریخ طبری، ج۸، ص۶۴۰-۶۴۵؛ الفتوح، ج۸، ص۴۲۲؛ المنتظم، ج۱۱، ص۲۲-۲۴</ref> بر پایه گزارشی، دستگیری و حبس وی ۲۸ ماه طول کشید. <ref> سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۲۵۲</ref> با توجه به آزادی او در [[ماه رمضان]] سال ۲۲۰ق. این گزارش معقول مینماید. برخی مجموع دوران حبس او را ۲۸ روز دانستهاند. <ref>وفیات الاعیان، ج۱، ص۶۴</ref> با روی کار آمدن [[معتصم عباسی]] در سال ۲۱۸ق. و به تحریک معتزله، دیگر بار کار بر [[اهل حدیث]] سخت شد. معتصم احمد را فراخواند وچون با اصرار وی بر قدیم دانستن قرآن روبهرو شد، او را ۳۳ یا ۲۳ یا ۱۸ و یا۸۰ ضربه تازیانه زد. <ref>مروج الذهب، ج۳، ص۴۶۴؛ قس: المنتظم، ج۱۱، ص۴۴</ref>
| |
| | |
| به گفته برخی، احمد زخم بسیار برداشت و بیهوش شد. <ref>تاریخ مختصر الدول، ص۱۳۹</ref> به باور یعقوبی (درگذشت در ۲۹۲ق.) سرانجام وی بهاندیشه حدوث قرآن تن داد. ابن حبّان (درگذشت در ۳۵۴ق.) و بسیاری دیگر بر این باورند که او تا پایان بر دیدگاه خود پای فشرد. <ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۷۲؛ وفیات الاعیان، ج۱، ص۶۴، ۸۴؛ قس: الثقات، ج۸، ص۱۹</ref> وی در دوران ۱۴ ساله خلافت معتصم و واثق، به حبس خانگی دچار گردید <ref>وفیات الاعیان، ج۱، ص۶۴</ref> و از تکاپوهای حدیثی محروم ماند. سرانجام در دوران [[متوکل]] و با بازگشت حدیثگرایی به عرصه دربار، گویا وی پنج سال تدریس کرد. در پی درخواست خلیفه از او برای تعلیم فرزندانش در سال ۲۳۷ق. [[سوگند]] یاد کرد تا دیگر [[حدیث]] نگوید و تا هنگام مرگش حدیث نگفت. <ref>کتاب السنه، ج۱، ص۳۰۷</ref>
| |
| | |
| ==قابلیت زیادت و نقصان در [[ایمان]]==
| |
| | |
| بر پایه شواهدی، ابن حنبل ایمان را پذیرنده زیادت و نقصان میدانست <ref>کتاب السنه، ج۱، ص۳۰۷</ref> و آن را ترکیب نیت و سخن و عمل میخواند. وی جبریمذهب بود و حسن و قبح عقلی را باور نداشت و [[بهشت]] و [[دوزخ]] را مخلوق میشمرد و به [[شفاعت]] در [[روز قیامت]] پایبند بود. <ref>العقیده، ص۶۲-۷۷</ref> از جمله عقاید منسوب به او، رؤیت خداوند در روز قیامت است. <ref>اصول السنه، ص۲۳؛ درء تعارض العقل و النقل، ج۱، ص۳۰۱</ref>
| |
| | |
| ==رعایت ترتیب در فضیلت خلفا==
| |
| | |
| بر پایه برخی روایات، وی در فضیلت خلفا به ترتیب آنها پایبند بود <ref>کتاب السنه، ج۲، ص۵۷۳</ref> و از این رو، [[شیعیان]] را که علی(ع) را بر [[ابابکر]] برتری میدهند، بر خطا میدانست. توقف وی در برتر شمردن علی(ع) بر [[عثمان]] را گزارش کردهاند <ref>العقیده، ص۶۲-۶۴</ref> ، حال آنکه وی راوی انبوهی از روایتها در برتری علی(ع) چون حدیث طیر مشوی، مؤاخات، رایت و [[غدیر]] است <ref>فضائل الصحابه، ج۲، ص۵۶۵-۷۲۷</ref> و بر اختصاص بیشترین روایتهای فضیلت به علی(ع) تصریح نموده <ref>تفسیر ثعلبی، ج۴، ص۸۱؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۶-۲۷</ref> و از این طریق، در تعدیل عثمانگرایی در میان اهل سنت نقشی مهم ایفا کرده است. بر پایه گزارشی از عبدالله بن احمد، وی از دلیل سکوت پدر درباره علی(ع) پرسید. او به برتری علی بر خلفای سهگانه و دیگر [[صحابه]] اشاره کرد؛ با این استدلال که [[علی]] از خاندانی است که هیچکس را نمیتوان با آنها مقایسه کرد. <ref>فضائل الصحابه، ج۲، ص۵۶۵-۷۲۷</ref>
| |
| | |
| ==دیدگاهها و جهتگیریهای سیاسی==
| |
| | |
| وی خلافت را تنها حق [[قریش]] میدانست؛ حقی که با جور و ستم از اعتبار نمیافتد. فارغ از باور به مشروعیت حکومتها، چنانکه از سیره وی نیز نمایان است، او به حرمت قیام بر ضدّ هر حاکم شایسته یا ناشایست معتقد بود. البته اطاعت از حاکمان را تنها تا جایی روا میدانست که به ارتکاب [[حرام]] الهی نینجامد. بر این اساس، همراهی در جنگها [[واجب]] و نمازگزاردن به [[امامت]] حاکم، سنّت است؛ زیرا خداوند به ولایت وی بر جامعه راضی است و نباید به مشیت خدا اعتراض کرد. <ref> العقیده، ص۶۵-۷۶</ref>
| |
| | |
| ==دیدگاههای فقهی==
| |
| | |
| دیدگاههای فقهی ابن حنبل همچون دیدگاههای کلامیاش، افزون بر سخنان پراکنده وی، از کتاب مسند و دیگر کتابهای او برآمده است. از آنجا که او مسند را بدون پایبندی به صحّت همه روایتهای آن نگاشته، برخی از دانشمندان در [[فقیه]] نامیدن وی تردید کردهاند؛ چنانکه [[طبری]] (درگذشت در ۳۱۰ق.) در اختلاف الفقهاء و ابن عبدالبرّ (درگذشت در ۴۶۳ق.) در الاتقاء علی الائمة الثلاثة از یادکرد وی به منزله فقیه خودداری ورزیدهاند. طبری در همین راه به بهانه تشیعش از حنبلیان آزار دید و از دفن در قبرستان مسلمانان محروم ماند. <ref>تاریخ بخارا، ص۲۸۱</ref> در این میان، حنبلیان به پشتوانه گزارشهایی از احتیاط ابن حنبل در نقل حدیثهای مربوط به [[حلال]] و حرام <ref>خصائص المسند، ص۱۳-۱۵</ref> ، حدیثهای فقهی مسند وی را در حکم دیدگاههای او میانگارند و از فقیه خواندن او ابا ندارند. <ref>طبقات الفقهاء، ص۹۱-۹۲؛ المدخل الی مذهب الامام احمد، ج۱، ص۱۰۶-۱۰۸</ref>
| |
| | |
| ==استحباب [[زیارت قبور]] برای مردان==
| |
| | |
| ابن حنبل زیارت قبور را برای مردان مستحب میدانست. <ref>المغنی، ج۲، ص۴۲۶</ref> ولی ابن تیمیه به پشتوانه کلام خرقی، ظاهر این گفتار را فقط دلالتگر بر جواز میداند. <ref> المحرر فی الفقه، ج۱، ص۲۱۳</ref> وی نخست قرائت فاتحه هنگام زیارت قبور را بدعت میخواند؛ اما سپس به روایتی در این باب برخورد و از نظر خویش بازگشت. <ref>المغنی، ج۲، ص۴۲۶</ref> درباره نظر وی در زمینه زیارت زنان نیز روایتهایی متعارض در نهی یا اباحه به چشم میخورد. <ref>المغنی، ص۴۳۰</ref>
| |
| | |
| ==عدم وجوب [[حج]] بر [[مرتد]]==
| |
| | |
| حنبلیان، همچون حنفیان، حج را بر مرتد واجب نمیدانند. <ref>الفقه علی المذاهب الاربعه، ج۱، ص۶۳۲</ref> اما از احمد درباره استنابه در حجّ مستحب برای فرد دارای قدرت که پیشتر حجّة الاسلام بهجای آورده، دو روایت در منع و جواز به چشم میخورد. <ref>المغنی، ج۳، ص۱۸۵</ref> ابن حنبل تمتع را بر اِفراد و اِفراد را بر قران ترجیح میدهد. <ref>المغنی، ج۳، ص۲۳۸</ref> وی همچون مالک بن انس، [[احرام عمره]] از [[میقات]] را بهتر از [[احرام]] پیش از آن میداند. <ref> المغنی، ج۳، ص۲۲۱</ref> وی به سان شافعی، نیت را در شکل گرفتن احرام کافی میداند <ref>الفقه علی المذاهب الاربعه، ج۱، ص۶۳۹</ref> و تلبیه را مستحب میشمرد. <ref>المغنی، ج۳، ص۲۵۶</ref> از دید او، بر خلاف پیشوایان دیگر مذاهب، محرم نمیتواند در عدّه به همسر مطلّقه خود رجوع کند. <ref>المغنی، ج۳، ص۳۴۱</ref> ولی بر پایه روایتی دیگر از ابن حنبل، این رجوع جایز است. <ref>متن الخرقی، ص۵۷</ref> درباره رکن بودن سعی میان [[صفا]] و [[مروه]]، از احمد دو روایت به چشم میخورد. <ref>المغنی، ج۳، ص۴۱۰</ref>
| |
| | |
| =پانویس=
| |
| {{پانویس|4}}
| |
| | |
| [[رده:ائمه اهل سنت]] | |
| [[رده:فقهای اهلسنت]]
| |