۸٬۲۰۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
</div> | </div> | ||
'''سید رضی الدین علی بن موسی''' معروف به <big>سید بن طاووس</big>، از علمای بزرگ [[شیعه]] در قرن هفتم هجری بود. وی در زمان [[حکومت مغولان]] منصب نقابت [[شیعیان]] را به عهده داشت. سید بن طاووس آثار بسیاری دارد که موضوع غالب آنها ادعیه و زیارات است. علمای بزرگی چون [[علامه حلى]] | '''سید رضی الدین علی بن موسی''' معروف به <big>سید بن طاووس</big>، از علمای بزرگ [[شیعه]] در قرن هفتم هجری بود. وی در زمان [[حکومت مغولان]] منصب نقابت [[شیعیان]] را به عهده داشت. سید بن طاووس آثار بسیاری دارد که موضوع غالب آنها ادعیه و زیارات است. علمای بزرگی چون [[علامه حلى]] ، [[ابن داوود حلی]] و [[شیخ یوسف سدیدالدین]] (پدر علامه حلی) از شاگردان او هستند. | ||
او صاحب کتاب لُهوف (مقتل امام حسین(ع)) و نقیب شیعیان در زمان حکومت مغول بر بغداد بود. برخی به سبب تقوا، مراقبه فراوان و حالات عرفانی به او «جمال العارفین» گفتهاند. | |||
گرایش ابن طاووس بیش از هر موضوعی به مسائل [[اخلاقی]] و [[معنوی]] و بخصوص [[دعا]] و [[زیارت]] بود و مجموعه آثاری با عنوان <big>تتمات مصباح المتهجد</big> به رشته تحریر در آورد که تکمیل مصباح المتهجد [[شیخ طوسی]] در موضوع دعاست | گرایش ابن طاووس بیش از هر موضوعی به مسائل [[اخلاقی]] و [[معنوی]] و بخصوص [[دعا]] و [[زیارت]] بود و مجموعه آثاری با عنوان <big>تتمات مصباح المتهجد</big> به رشته تحریر در آورد که تکمیل مصباح المتهجد [[شیخ طوسی]] در موضوع دعاست. کتابخانهی سید بن طاووس که بالغ بر ۱۵۰۰ کتاب داشته است یک مجموعه شخصی قابل توجه است. | ||
=زندگینامه سید بن طاووس= | =زندگینامه سید بن طاووس= | ||
در پانزدهم 589 ق. تولد نوزادی خانه سعدالدین ابو ابراهیم موسی بن جعفر را از شادی و نشاط آكنده ساخت. | در پانزدهم محرم 589 ق. تولد نوزادی خانه سعدالدین ابو ابراهیم موسی بن جعفر را از شادی و نشاط آكنده ساخت. ابو ابراهیم نوزاد نیمه محرم را به یاد نیای ارجمندش علی نامید. <ref> فیض العلام فی عمل الشهور و وقایع الایام، شیخ عباس قمی، ص 158</ref> | ||
همسر ابوابراهیم دختر ورّام بن ابی فراس دانشور | همسر ابوابراهیم دختر ورّام بن ابی فراس دانشور شهره [[حله]] بود. <ref> روضات الجنات، خوانساری، ج 4، ص 325</ref> علی اندك اندك در محضر پدر بزرگی چون ورّام و پدری مانند سعدالدین ابو ابراهیم با الفبای زندگی آشنا شد. او بزودی دریافت كه ریشه در آسمان دارد و با سیزده واسطه به [[امام حسن مجتبی(ع)]] پیوند میخورد. <ref>مقدمه برنامه سعادت، سید محمد باقر شهیدی گلپایگانی، ص 2</ref> | ||
ورّام برایش گفت كه | ورّام برایش گفت كه ابو ابراهیم دختر زاده شیخ طوسی است <ref>روضات الجنات، ج 4، ص 337</ref> و چگونه نیای بزرگوارش محمد بن اسحاق به دلیل زیبایی چهره و ناموزونی پاها به <big>طاووس</big> شهرت داشت. <ref> كتابخانه ابن طاووس و احوال و آثار او، اتان گلبرگ، سید علی قرائی و رسول جعفریان، ص 20</ref> | ||
ورّام در دوم [[محرم]] 605 ق. دیده از جهان بست. <ref> فیض العلام، ص 143</ref> هر چند همراهی این بزرگمرد با علی بن موسی، كه رضی الدین شهرت داشت، دیری نپایید ولی همین زمان كوتاه كافی بود تا علی وی را بشناسد و همواره به عنوان الگو ستایشش كند. <ref> | ورّام در دوم [[محرم]] 605 ق. دیده از جهان بست. <ref> فیض العلام، ص 143</ref> هر چند همراهی این بزرگمرد با علی بن موسی، كه رضی الدین شهرت داشت، دیری نپایید ولی همین زمان كوتاه كافی بود تا علی وی را بشناسد و همواره به عنوان الگو ستایشش كند. <ref>مقدمه كشف المحجه لثمره المهجه، سید بن طاووس، سید محمد باقر شیهدی گلپایگانی، ص 7</ref> | ||
البته | البته ستاره حلّه تنها به این استادان بسنده نكرد. شیخ نجیب الدین بن نما، سید شمس الدین فخار بن معدالموسوی، سید صفی الدین الحسن الدربی، شیخ سدید الدین سالم بن محفوظ بن عزیزه السوراوی، سید ابو حامد محیی الدین محمد بن عبدالدین زهره الحلبی، شیخ نجیب الدین یحیی بن محمد السوراوی، شیخ ابوالسعادات اسعد بن عبد القاهر اصفهانی، سید كمال الدین حیدر بن محمد بن زید بن محمد بن عبدالله الحسینی و سید محب الدین محمد بن محمود مشهور به «ابن نجار بغدادی» از دیگر استادان وی شمرده میشدند. <ref>مقدمه كشف المحجه لثمره المهجه، سید بن طاووس، سید محمد باقر شیهدی گلپایگانی، ص 7</ref> | ||
ناگفته پیداست كه استفاده از | ناگفته پیداست كه استفاده از همه این نامبردگان به شیوه معمول روزگار ما تحقق نیافته، بلكه بیشتر بهرهوری ستاره حله از آنها در قالب قرائت روایت و [[اجازه نقل حدیث]] بوده است. شتاب وی در آموختن مطالب دقیق علمی شگفتانگیز بود. آنچه دیگران در چند سال میآموختند او در یك سال فرا گرفت و پس از خواندن بخش نخست نهایه شیخ طوسی به چنان پیشرفتی دست یافت كه ابن نما در پشت جلد اول نهایه اجازهای به خط خویش برایش نگاشت. <ref> كشف المحجه لثمره المهجه، سید بن طاووس، فصل 143، نسخه كتابخانه آیت الله العظمی مرعشی ره</ref> | ||
علی كه همواره پند ورّام در گوش داشت و در هر رشته علمی كه وارد میشد به چیزی جز تخصص نمیاندیشید. به اجازه استاد بسنده نكرده، بخش دوم نهایه را نیز خواند؛ آنگاه مبسوط را به پایان برده، بدین ترتیب پس از دو سال و نیم فقه آموزی، از استاد بینیاز شد و از آن پس تنها برای نقل روایت در محضر استادان حضور یافت. <ref> كشف | علی كه همواره پند ورّام در گوش داشت و در هر رشته علمی كه وارد میشد به چیزی جز تخصص نمیاندیشید. به اجازه استاد بسنده نكرده، بخش دوم نهایه را نیز خواند؛ آنگاه مبسوط را به پایان برده، بدین ترتیب پس از دو سال و نیم فقه آموزی، از استاد بینیاز شد و از آن پس تنها برای نقل روایت در محضر استادان حضور یافت. <ref> كشف المحجه لثمره المهجه، سید بن طاووس، فصل 143، نسخه كتابخانه آیت الله العظمی مرعشی ره</ref> | ||
=نام و القاب= | =نام و القاب= | ||
نام او «رضیالدین ابوالقاسم سید علی ابن موسی ابن جعفر» | نام او «رضیالدین ابوالقاسم سید علی ابن موسی ابن جعفر» است و چون نام او همنام با [[امام هشتم]] شیعیان «علی ابن موسی ابن جعفر» است، برخی از شاعران معاصرش، هنگامی که وی نقابت [[علویان]] در [[بغداد]] را در سه سال آخر عمرش بر عهده گرفت، به او «ابن طاووس » گفته اند. کنیه او <big>ابوالقاسم</big> و لقب او <big>طاووس</big> است. لقب «طاووس» مربوط به یکی از نیاکان او (جد هشتم وی) «ابوعبداللّه محمد بن اسحاق بن حسن» (م. حدود ۳۵۰ ق) است که به عنوان نخستین فرد از آل طاووس، مقام نقابت را در «سورا» بر عهده داشته است. وی چهره بسیار زیبایی داشت اما پاهایش با زیبایی صورتش متناسب نبود، همانند طاووس که پاهایش با زیبایی تنش تناسب ندارد. این لقب کمکم به خانواده او سرایت کرده و سپس نسلهای بعد از او نیز همین لقب را گرفته و معروف به «آل طاووس» گشتهاند. <ref>گلبرگ، اتان، کتابخانه ابن طاووس و احوال و آثار او، ص۲۰</ref> | ||
=تحصیلات= | =تحصیلات= | ||
ابنطاووس تحصیل را در شهر حله آغاز و از پدر و جد خود، ورام بن ابی فراس علوم مقدماتی را آموخت. او در زندگی خودنوشت آورده که در تحصیل فقه در عرض یکسال آنچه را همدرسان او در چند سال پیش از آن تحصیل نموده بودند، فراگرفت. <ref> سید بن طاووس، کشف المحجه، ۱۴۱۷ق، ص۱۸۵</ref> علی به تعبیر خودش، پس از دو سال و نیم آموختن فقه، خود را از استاد بینیاز دید. <ref>سید بن طاووس، کشف المحجه، ۱۴۱۷ق، ص۱۸۵</ref> بعدها او مدتی در بغداد زندگی کرد و در آنجا نیز به تحصیل و تدریس پرداخت. <ref>کلبرگ، کتابخانه ابن طاووس، ۱۳۷۱ش، ص۲۳-۲۴</ref> | ابنطاووس تحصیل را در شهر حله آغاز و از پدر و جد خود، ورام بن ابی فراس علوم مقدماتی را آموخت. او در زندگی خودنوشت آورده است که در تحصیل فقه در عرض یکسال آنچه را همدرسان او در چند سال پیش از آن تحصیل نموده بودند، فراگرفت. <ref> سید بن طاووس، کشف المحجه، ۱۴۱۷ق، ص۱۸۵</ref> علی به تعبیر خودش، پس از دو سال و نیم آموختن فقه، خود را از استاد بینیاز دید. <ref>سید بن طاووس، کشف المحجه، ۱۴۱۷ق، ص۱۸۵</ref> بعدها او مدتی در بغداد زندگی کرد و در آنجا نیز به تحصیل و تدریس پرداخت. <ref>کلبرگ، کتابخانه ابن طاووس، ۱۳۷۱ش، ص۲۳-۲۴</ref> | ||
=شاگردان= | =شاگردان= | ||
بسیاری از دانشوران حله و دیگر شهرهای عراق از محضر نورانی پژوهشگر فرزانه روزگار خویش ابوالقاسم رضی الدین علی بن موسی استفاده كردهاند. در میان این جمع پارسا میتوان از نامهای زیر به | بسیاری از دانشوران حله و دیگر شهرهای عراق از محضر نورانی پژوهشگر فرزانه روزگار خویش ابوالقاسم رضی الدین علی بن موسی استفاده كردهاند. در میان این جمع پارسا میتوان از نامهای زیر به مثابه چهرههای برجسته محافل علمی سید یاد كرد. | ||
1. شیخ سدید الدین یوسف علی بن مطهر (پدر علامه حلی). | 1. شیخ سدید الدین یوسف علی بن مطهر (پدر علامه حلی). | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۷: | ||
=مشاغل ابن طاووس= | =مشاغل ابن طاووس= | ||
سید بن طاووس در میان علما و مردم زمان خویش از احترامی خاص برخوردار بود. او علاوه بر اینکه فقیهی نامآور بود، ادیبی گرانقدر و شاعری توانا شمرده میشد، اگرچه شهرت اصلی او در زهد و تقوا و عرفان اوست و اکثر تألیفات او در موضوع ادعیه و زیارات میباشد. <ref> شیخ حر عاملی، محمد بن الحسن، أمل الآمل، ج ۲، ص ۲۰۵ ۲۰۷، | سید بن طاووس در میان علما و مردم زمان خویش از احترامی خاص برخوردار بود. او علاوه بر اینکه فقیهی نامآور بود، ادیبی گرانقدر و شاعری توانا شمرده میشد، اگرچه شهرت اصلی او در زهد و تقوا و عرفان اوست و اکثر تألیفات او در موضوع ادعیه و زیارات میباشد. <ref> شیخ حر عاملی، محمد بن الحسن، أمل الآمل، ج ۲، ص ۲۰۵ ۲۰۷، مکتبهالأندلس، بغداد، ۱۳۸۵ق.</ref> | ||
=ابن طاووس از نگاه عالمان= | =ابن طاووس از نگاه عالمان= | ||
خط ۱۴۶: | خط ۱۴۵: | ||
۱. [[علامه حلی]] (متوفی ۷۲۶ هجری) در حق رضی الدین می گوید: رضی الدین دارای کراماتی بود که برخی از آنها را خودش برایم بیان کرد و پاره ای از آنها را پدرم بازگو کرد و من از او شنیدم. <ref>بحارالانوار، ج۱۰۷، ص۶۳ و ۶۴</ref> | ۱. [[علامه حلی]] (متوفی ۷۲۶ هجری) در حق رضی الدین می گوید: رضی الدین دارای کراماتی بود که برخی از آنها را خودش برایم بیان کرد و پاره ای از آنها را پدرم بازگو کرد و من از او شنیدم. <ref>بحارالانوار، ج۱۰۷، ص۶۳ و ۶۴</ref> | ||
۲. [[علامه مجلسی]] گوید: السید النقیب، | ۲. [[علامه مجلسی]] گوید: السید النقیب، الثقه الزاهد، جمال العارفین. <ref>بحارالانوار،ج۱، ص۲۰۵</ref> | ||
۳. [[محدث قمی]] می گوید: السید رضی الدین ابوالقاسم الأجل الأورع الأزهد الأسعد، | ۳. [[محدث قمی]] می گوید: السید رضی الدین ابوالقاسم الأجل الأورع الأزهد الأسعد، قدوه العارفین و مصباح المتهجدین، صاحب الکرامات، طاووس آل طاووس، السید بن طاووس قدس الله سره و رفع فی الملأ الأعلی ذکره. <ref>قمی، شیخ عباس، الفوائد الرضویه فی أحوال علماء المذهب الجعفریه، ترجمه و تحقیق ناصر باقری بیدهندی، قم، نشر بوستان کتاب، ۱۳۸۵شمسی، ج۱، ص۵۴۲</ref> | ||
۴.[[علامه طهرانی]] در مهر تابان می نویسند: "مرحوم استاد [[علامه طباطبایی]] به دو نفر از علماء اسلام بسیار ارج می نهادند و مقام و منزلت آنان را به عظمت یاد می کردند: | ۴.[[علامه طهرانی]] در مهر تابان می نویسند: "مرحوم استاد [[علامه طباطبایی]] به دو نفر از علماء اسلام بسیار ارج می نهادند و مقام و منزلت آنان را به عظمت یاد می کردند: | ||
اوّل: سیّد أجلّ علیّ بن طاووس - أعلی اللهُ تعالَی مقامَه الشّریف -، و به کتاب اقبال او اهمّیّت می دادند و او را «سیّد أهل | اوّل: سیّد أجلّ علیّ بن طاووس - أعلی اللهُ تعالَی مقامَه الشّریف -، و به کتاب اقبال او اهمّیّت می دادند و او را «سیّد أهل الْمُراقَبه» می خواندند. | ||
دوّم: سید مهدی بحرالعلوم أعلی اللهُ تعالَی مقامَه." <ref>مهر تابان، علامه طهرانی، ص٨٦</ref> | دوّم: سید مهدی بحرالعلوم أعلی اللهُ تعالَی مقامَه." <ref>مهر تابان، علامه طهرانی، ص٨٦</ref> |