عبدالمک کریم امرالله: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:
|}
|}
</div>
</div>
'''حَمْکا'''، انديشمند، نويسنده، مفسر و رهبر اسلامى اندونزيايى. '''حاجى عبدالملک کريم امراللّه (حَمْکا)''' در  [[ماه محرم الحرام]] 1326/17 فوريه 1908 در خانواده‌اى مذهبى در ناحيه مانينجائو در سوماترا به دنيا آمد. پدرش، حاجى کريم امرالله معروف به حاجى رسول، از علماى اصلاح‌طلب و نامدار زمان خود بود <ref>يوسف، ص 59، يادداشت‌ها، ش 1؛ ريدل، ص 216.</ref> حمکا تحصيلات خود را در مدرسه‌اى سنّتى آغاز کرد که فاقد امکانات مدارس جديد بود و دانش‌آموزان سن‌هاى گوناگون در يک کلاس مى‌نشستند و بدون امتحان، مدارجِ تحصيلى را طى مى‌کردند <ref>نوئر، ص 45.</ref>.
'''حَمْکا'''، انديشمند، نويسنده، مفسر و رهبر اسلامى اندونزيايى. '''حاجى عبدالملک کريم امراللّه (حَمْکا)''' در  [[ماه محرم الحرام]] 1326/17 فوريه 1908 در خانواده‌اى مذهبى در ناحيه مانينجائو در سوماترا به دنيا آمد. پدرش حاجى کريم امرالله معروف به حاجى رسول از علماى اصلاح‌طلب و نامدار زمان خود بود <ref>يوسف، ص 59، يادداشت‌ها، ش 1؛ ريدل، ص 216.</ref> حمکا تحصيلات خود را در مدرسه‌اى سنّتى آغاز کرد که فاقد امکانات مدارس جديد بود و دانش‌آموزان سن‌هاى گوناگون در يک کلاس مى‌نشستند و بدون امتحان، مدارجِ تحصيلى را طى مى‌کردند <ref>نوئر، ص 45.</ref>.


'''حمکا''' سپس در مدرسه ثوالب ــ که پدرش، حاجى رسول، از مدرّسان اصلى آن بودــ به تحصيل ادامه داد. اين مدرسه از نظام آموزشى جديد بهره مى‌برد و در عرصه سياسى نيز فعال بود. دانش‌آموزان ثوالب، ضمن آشنايى با آموزه‌هاى دينى، به يادگيرى زبان عربى مى‌پرداختند تا از منابع حديثى استفاده کنند.  
'''حمکا''' سپس در مدرسه ثوالب ــ که پدرش، حاجى رسول، از مدرّسان اصلى آن بودــ به تحصيل ادامه داد. اين مدرسه از نظام آموزشى جديد بهره مى‌برد و در عرصه سياسى نيز فعال بود. دانش‌آموزان ثوالب ضمن آشنايى با آموزه‌هاى دينى به يادگيرى زبان عربى مى‌پرداختند تا از منابع حديثى استفاده کنند.  


حمکا در 1303ش/1924 به جاوه رفت و با برخى رهبران سازمان محمديهاز بزرگ‌ترين سازمان‌هاى اسلامى اندونزى، آشنا شد. او در 1308ش/1929 براى تکميل تحصيلات مذهبى خود به مکه رفت، اما پس از مدت کوتاهى به اندونزى بازگشت <ref>استين‌برينک، ص 129ـ130.</ref>.
حمکا در 1303ش/1924 به جاوه رفت و با برخى رهبران سازمان محمديه از بزرگ‌ترين سازمان‌هاى اسلامى اندونزى آشنا شد. او در 1308ش/1929 براى تکميل تحصيلات مذهبى خود به مکه رفت، اما پس از مدت کوتاهى به اندونزى بازگشت <ref>استين‌برينک، ص 129ـ130.</ref>.


در آغاز دهه 1310ش/1930، حمکا به عنوان يکى از فعالان سازمان محمديه، به مناطق گوناگون اندونزى سفر کرد و به تبليغ اين سازمان پرداخت. او بعدها به عضويت کميته مرکزى آن برگزيده شد. حمکا با اينکه از جوانى از اعضاى سازمان بود، استقلال فکرى خود را حفظ کرده بود و نظرش را آزادانه ابراز مى‌کرد. آرا و عقايد وى در سازمان محمديه بسيار مؤثر بوده است.
در آغاز دهه 1310ش/1930 حمکا به عنوان يکى از فعالان سازمان محمديه به مناطق گوناگون اندونزى سفر کرد و به تبليغ اين سازمان پرداخت. او بعدها به عضويت کميته مرکزى آن برگزيده شد. حمکا با اينکه از جوانى از اعضاى سازمان بود، استقلال فکرى خود را حفظ کرده بود و نظرش را آزادانه ابراز مى‌کرد. آرا و عقايد وى در سازمان محمديه بسيار مؤثر بوده است. . او در همين دهه نشريه ادوارىِ پدومان مشارکت را در مدان (در شمال سوماترا) منتشر کرد که خوانندگان بسيارى در سراسر اندونزى داشت <ref>نوئر، ص 51؛
يوسف، همانجا). او در همين دهه نشريه ادوارىِ پدومان مشارکت را در مدان (در شمال سوماترا) منتشر کرد که خوانندگان بسيارى در سراسر اندونزى داشت <ref>نوئر، ص 51؛
فدراشپيل، ص 228.</ref>.
فدراشپيل، ص 228.</ref>.


حمکا در مقابله با انديشه‌هاى ملى‌گرايى ــکه به‌ويژه از دهه 1300ش/1920 به بعد در اندونزى رواج يافته و مورد حمايت بعضى احزاب و گروههاى اسلامى بودــ اعلام کرد که اسلام ذاتآ کامل است و به انديشه‌هاى تکميلى ديگرى، مانند ملى‌گرايى، نياز ندارد. حمکا بعدها نظر خود را درباره ملى‌گرايى تغيير داد و در 1318ش/1939 اعلام کرد آموزه ملى‌گرايى را مى‌پذيرد مشروط بر اينکه اين آموزه به معناى ميهن‌پرستى نباشد.
حمکا در مقابله با انديشه‌هاى ملى‌گرايى ــکه به‌ويژه از دهه 1300ش/1920 به بعد در اندونزى رواج يافته و مورد حمايت بعضى احزاب و گروههاى اسلامى بودــ اعلام کرد که اسلام ذاتآ کامل است و به انديشه‌هاى تکميلى ديگرى مانند ملى‌گرايى نياز ندارد. حمکا بعدها نظر خود را درباره ملى‌گرايى تغيير داد و در 1318ش/1939 اعلام کرد آموزه ملى‌گرايى را مى‌پذيرد مشروط بر اينکه اين آموزه به معناى ميهن‌پرستى نباشد.


پس از استقلال اندونزى در 1324ش/ 1945، حمکا به‌ سبب آراى خود تحت فشار قرار گرفت و حتى مدتى از رهبرى شاخه مدان سازمان محمديه کنار گذاشته شد. او در 1329ش/ 1950 به جاکارتا رفت و امام جماعت مسجد الازهر شد. حمکا در اوايل دهه 1330ش/ 1950 به عضويت حزب ماشومى* درآمد و در سالهاى 1333 تا 1338ش/ 1954ـ 1959 نماينده مجلس اندونزى بود <ref>استين‌برينک، ص 137ـ 138.</ref>.
پس از استقلال اندونزى در 1324ش/ 1945، حمکا به‌ سبب آراى خود تحت فشار قرار گرفت و حتى مدتى از رهبرى شاخه مدان سازمان محمديه کنار گذاشته شد. او در 1329ش/ 1950 به جاکارتا رفت و امام جماعت مسجد الازهر شد. حمکا در اوايل دهه 1330ش/ 1950 به عضويت حزب ماشومى* درآمد و در سالهاى 1333 تا 1338ش/ 1954ـ 1959 نماينده مجلس اندونزى بود <ref>استين‌برينک، ص 137ـ 138.</ref>.


پس از انحلال ماشومى در 1339ش/ 1960، وى نيز تحت فشار قرار گرفت. در 1343ش/ 1964، به اتهام طراحى ترور سوکارنو، رئيس‌جمهورى وقت، دستگير و حدود دو سال زندانى شد. او در اين دوران طرح کلى خود را براى نگارش تفسير سى جلدى [[قرآن]]، با عنوان تفسيرالازهر، ترسيم کرد.
پس از انحلال ماشومى در 1339ش/ 1960 وى نيز تحت فشار قرار گرفت. در 1343ش/ 1964 به اتهام طراحى ترور سوکارنو رئيس‌جمهورى وقت دستگير و حدود دو سال زندانى شد. او در اين دوران طرح کلى خود را براى نگارش تفسير سى جلدى [[قرآن]] با عنوان تفسيرالازهر ترسيم کرد.


از 1345ش/1966، مجددآ امام جماعت مسجد الازهر شد. وى همچنين در دانشگاههاى اندونزى تدريس مى‌کرد و مجله پانجى مشارکت را نيز منتشر مى‌ساخت.
از 1345ش/1966 مجددآ امام جماعت مسجد الازهر شد. وى همچنين در دانشگاههاى اندونزى تدريس مى‌کرد و مجله پانجى مشارکت را نيز منتشر مى‌ساخت.


در 1354ش/1975 به پيشنهاد سوهارتو، رئيس‌جمهورى وقت، مجلس علماى اندونزى تأسيس شد که ظاهراً هدف از آن، ايجاد [[وحدت]] و انسجام در بين [[مسلمانان]] و مطرح کردن مسائل اسلامى در دولت بود. حمکا، که در اين زمان با سازمان محمديه همکارى داشت، پس از مشورت با سازمان، رياست اين مجلس را بر عهده گرفت.
در 1354ش/1975 به پيشنهاد سوهارتو رئيس‌جمهورى وقت مجلس علماى اندونزى تأسيس شد که ظاهراً هدف از آن ايجاد [[وحدت]] و انسجام در بين [[مسلمانان]] و مطرح کردن مسائل اسلامى در دولت بود. حمکا که در اين زمان با سازمان محمديه همکارى داشت پس از مشورت با سازمان رياست اين مجلس را بر عهده گرفت.


حمکا در 1355ش/1976، با مطرح شدن موضوع تى‌مور شرقى و الحاق آن به اندونزى در مجامع بين‌المللى از جمله سازمان ملل متحد، در مقاله‌اى ابراز داشت که تى‌مور شرقى بخشى از خاک [[اندونزى]] است و نبايد اجازه داد که کمونيستها آن را پايگاهى براى تهاجم به دين و ارزشهاى مسلمانان اندونزى تبديل کنند.
حمکا در 1355ش/1976 با مطرح شدن موضوع تى‌مور شرقى و الحاق آن به اندونزى در مجامع بين‌المللى از جمله سازمان ملل متحد در مقاله‌اى ابراز داشت که تى‌مور شرقى بخشى از خاک [[اندونزى]] است و نبايد اجازه داد که کمونيستها آن را پايگاهى براى تهاجم به دين و ارزشهاى مسلمانان اندونزى تبديل کنند.


مجلس علما، تحت‌تأثير آراى حمکا، کوشيد براى مبلّغان مسيحى محدوديت ايجاد نمايد و در 1360ش/ 1981 فتوا داد که مسلمانان نبايد در مراسم مسيحيان شرکت کنند، که اين امر اعتراضاتى در پى داشت. پس از بالا گرفتن اختلافات حمکا و وزير امور دينى، حمکا در 29 ارديبهشت 1360/19 مه 1981 استعفا کرد. وى حدود دو ماه بعد، يعنى در 2 مرداد 1360 / 24 ژوئيه 1981، درگذشت.  
مجلس علما  تحت‌تأثير آراى حمکا کوشيد براى مبلّغان مسيحى محدوديت ايجاد نمايد و در 1360ش/ 1981 فتوا داد که مسلمانان نبايد در مراسم مسيحيان شرکت کنند که اين امر اعتراضاتى در پى داشت. پس از بالا گرفتن اختلافات حمکا و وزير امور دينى، حمکا در 29 ارديبهشت 1360/19 مه 1981 استعفا کرد. وى حدود دو ماه بعد، يعنى در 2 مرداد 1360 / 24 ژوئيه 1981، درگذشت.  


حمکا درصدد ايجاد تحول در آموزش اسلامى در اندونزى، به‌ويژه در زمينه تفسير قرآن و قوانين اسلامى، بود. در تفسير قرآن مى‌کوشيد بين تفسير مأثور و تفسير به رأى توازن برقرار نمايد و در زمينه قوانين اسلامى نيز درصدد تقويت اجتهاد بود. آرا و تفاسير وى از قرآن و مباحثى همچون قضا و قدر و جبر و اختيار، با آثار انديشمند مصرى محمد عبده*، شباهت بسيارى دارد. تفسير وى پس از چاپ با استقبال بسيارى رو به رو شد و به زبانهاى مالزيايى و تايى نيز ترجمه گرديد <ref>فدراشپيل، ص 229.</ref>.
حمکا درصدد ايجاد تحول در آموزش اسلامى در اندونزى، به‌ويژه در زمينه تفسير قرآن و قوانين اسلامى، بود. در تفسير قرآن مى‌کوشيد بين تفسير مأثور و تفسير به رأى توازن برقرار نمايد و در زمينه قوانين اسلامى نيز درصدد تقويت اجتهاد بود. آرا و تفاسير وى از قرآن و مباحثى همچون قضا و قدر و جبر و اختيار، با آثار انديشمند مصرى محمد عبده*، شباهت بسيارى دارد. تفسير وى پس از چاپ با استقبال بسيارى رو به رو شد و به زبانهاى مالزيايى و تايى نيز ترجمه گرديد <ref>فدراشپيل، ص 229.</ref>.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۹۳۹

ویرایش